در دنیای اندیشه، هیچ استراتژیای قدرتمندتر از «مصادره یک قهرمان» نیست. وقتی یک متفکر، خود را وارث و مفسر حقیقی یک شخصیت محبوب و مقدس ملی معرفی میکند، در واقع یک سپر دفاعی و یک سلاح تهاجمی قدرتمند برای خود فراهم کرده است. نقد او، به منزله نقد آن قهرمان تلقی میشود و حرف او، به عنوان پژواک صدای آن شهید، در جان مخاطب مینشیند.
یکی از پرتکرارترین و در عین حال، پیچیدهترین استراتژیهای استاد محمد سروش محلاتی، استفاده ابزاری و مصادره شخصیت بیبدیل «شهید آیتالله دکتر بهشتی» است. او در سخنرانیها و مقالات متعدد (مانند سخنرانی «آیتالله بهشتی، فقیه عدالت» در موسسه دین و اقتصاد – لینک منبع)، چهرهای از شهید بهشتی ترسیم میکند که در آن، ایشان به عنوان یک فقیه منحصر به فرد، یک تنه در برابر «فقه رایج» ایستاده و پرچم «عدالت» را برافراشته است.
اما آیا این تصویر، یک پرتره منصفانه است یا یک کاریکاتور هدفمند؟ در «تنویر»، ما معتقدیم این یک عملیات روانی پیچیده برای رسیدن به یک هدف سیاسی مشخص است: تخریب آیتالله خامنهای با استفاده از اعتبار همرزم شهیدش.
بخش اول: حقیقت پنهان؛ پیوند عمیق فکری میان آیت الله بهشتی و آیت الله خامنهای
اولین و مهمترین گام برای افشای این مغالطه، بازخوانی یک حقیقت تاریخی است که استاد سروش محلاتی عامدانه آن را مسکوت میگذارد: در میان تمام نسل اول انقلاب، شاید نزدیکترین و همفکرترین شخصیت به شهید بهشتی، آیتالله خامنهای بود. این یک ادعا نیست؛ یک واقعیت مستند است که در چند محور کلیدی قابل اثبات است:
-
باور به تشکیلات و تحزب: هر دو، مغز متفکر و محور اصلی «حزب جمهوری اسلامی» بودند. آنها برخلاف بسیاری از انقلابیون دیگر، معتقد بودند انقلاب بدون یک تشکیلات منسجم و کادرسازی، به انحراف و هرجومرج کشیده خواهد شد.
-
تعهد به جمهوریت و قانون: شهید بهشتی در مجلس خبرگان قانون اساسی، استوارترین مدافع ساختارهای جمهوری و رأی مردم بود. این همان ایدهای است که آیتالله خامنهای بعدها تحت عنوان «مردمسالاری دینی» آن را تئوریزه و بر اجرای آن اصرار کردند. روحیه «قانونگرایی» و پرهیز از اقدامات فراقانونی، شاخصه مشترک هر دو بود.
-
دغدغه عدالت اجتماعی: هر دو شخصیت، «عدالت اجتماعی» و مبارزه با فقر را بر نگاههای تکنوکرات یا لیبرال مقدم میدانستند. این دغدغه، محور اصلی بسیاری از سیاستگذاریهای اقتصادی و اجتماعی مورد نظر آنان بود.
این نزدیکی فکری، یک راز پنهان نیست. اما چرا سروش محلاتی در تمام تحلیلهایش، این حقیقت آشکار را نادیده میگیرد؟ پاسخ در مرحله بعدی استراتژی او نهفته است.
بخش دوم: تکنیک فریب؛ ساختن دوگانه دروغین
استاد سروش محلاتی با نادیده گرفتن این پیوند عمیق، یک دوگانه جعلی میسازد تا بتواند پازل سیاسی خود را تکمیل کند:
-
قطب اول (قهرمان): «اسلام بهشتی»؛ یک اسلام کاملاً عقلانی، عدالتمحور، مردمی و منتقد.
-
قطب دوم (ضدقهرمان): «اسلام رسمی» یا «فقه حاکم»؛ که به صورت تلویحی، آن را جزماندیش، غیرعادلانه، بیتوجه به مردم و در نقطه مقابل اسلام بهشتی معرفی میکند.
او با این روش، به مخاطبِ ناآگاه خود اینگونه القا میکند که اگر شهید بهشتی امروز زنده بود، اصلیترین منتقد ساختار کنونی و رهبری آن میشد. این یک تحریف تاریخی بزرگ است. او با گزینش (Cherry-Picking) بخشهایی از سخنان شهید بهشتی و حذف تمام اشتراکات فکری او با آیتالله خامنهای، چهرهای از آن شهید میسازد که نه خود بهشتی، که «سلاح بهشتی» نام دارد؛ سلاحی که برای تخریب یک همرزم ساخته شده است.
بخش سوم: هدف نهایی؛ از نقد فقهی تا تخریب سیاسی
چرا یک اندیشمند باید دست به چنین تحریف پیچیدهای بزند؟ هدف، یک بحث علمی یا فقهی صرف نیست. هدف، کاملاً سیاسی است. این استراتژی به دنبال مشروعیتزدایی از رهبری فعلی نظام است.
وقتی شما بتوانید در ذهن یک جوان این باور را ایجاد کنید که آیتالله خامنهای از مسیر شهیدی محبوب و مقدسی مانند بهشتی منحرف شده است، در واقع ریشه اعتقاد و اعتماد او به کلیت نظام را میزنید. این کار بسیار مؤثرتر از حمله مستقیم است، زیرا از سرمایه عاطفی و اعتبار یک شهید برای رسیدن به یک هدف سیاسی بهره میبرد.
سخن آخر: فراخوانی به هوشیاری
کاری که استاد محمد سروش محلاتی با میراث شهید بهشتی میکند، ادای احترام به یک قهرمان نیست؛ این یک عملیات روانی هوشمندانه بر پایه سه ستون است:
-
نادیده گرفتن پیوند عمیق فکری بهشتی و خامنهای.
-
ساختن یک دوگانه دروغین میان «اسلام بهشتی» و «اسلام حاکم».
-
استفاده از اعتبار شهید بهشتی برای مشروعیتزدایی از رهبری کنونی.
ما در «تنویر»، وظیفه خود میدانیم که این روشهای استدلالی را افشا کنیم. قضاوت با شماست که آیا این یک «نقد منصفانه» است یا یک «تحریف آگاهانه» برای اهداف سیاسی. از شما دعوت میکنیم که فریب این «شعبدهبازیهای فکری» را نخورید و با نگاهی نقادانه، به بازخوانی تاریخ و اندیشهها بنشینید.
اشتراک ها: سنگر حقیقت: هنر استاد سروش محلاتی در استفاده از «حرف حق» برای رسیدن به «نتیجه باطل» - تنویر
اشتراک ها: بهشتیِ جعلی: چگونه سروش محلاتی میراث یک قهرمان را برای خلق یک جنگ دروغین تحریف میکند؟ - تنویر