این خطابه بر اهمیت واقعه غدیر خم و نیاز به جانشینی شایسته برای پیامبر اسلام (ص) تأکید دارد و آن را نه یک مسئله جزئی، بلکه موضوعی بسیار مهم برای آینده جامعه اسلامی می‌داند. سخنران به انقلابی بودن جامعه‌ای که پیامبر برپا ساخت اشاره می‌کند که بت‌ها را سرنگون و افراد صالح و باتقوا را به حکومت رساند و رباخواری را ممنوع کرد. وی نگرانی پیامبر (ص) را از اینکه چه کسی پس از او می‌تواند این جامعه نوبنیاد را بدون هیچ انحرافی اداره کند، تشریح می‌کند و این دغدغه را با مثال‌هایی از جوامع سوسیالیستی که با وجود امکانات پیشرفته، در تغییر کامل افراد و ساختن جامعه‌ای ایدئولوژیک با چالش مواجه بودند، مقایسه می‌کند تا پیچیدگی و دشواری آدم‌سازی و جامعه‌سازی را در یک حرکت انقلابی برجسته سازد.
سخنرانی شهید بهشتی با عنوان «ولایت و امامت»
جلسه اول
خلاصه سخنرانی
این خطابه بر اهمیت واقعه غدیر خم و نیاز به جانشینی شایسته برای پیامبر اسلام (ص) تأکید دارد و آن را نه یک مسئله جزئی، بلکه موضوعی بسیار مهم برای آینده جامعه اسلامی می‌داند. سخنران به انقلابی بودن جامعه‌ای که پیامبر برپا ساخت اشاره می‌کند که بت‌ها را سرنگون و افراد صالح و باتقوا را به حکومت رساند و رباخواری را ممنوع کرد. وی نگرانی پیامبر (ص) را از اینکه چه کسی پس از او می‌تواند این جامعه نوبنیاد را بدون هیچ انحرافی اداره کند، تشریح می‌کند و این دغدغه را با مثال‌هایی از جوامع سوسیالیستی که با وجود امکانات پیشرفته، در تغییر کامل افراد و ساختن جامعه‌ای ایدئولوژیک با چالش مواجه بودند، مقایسه می‌کند تا پیچیدگی و دشواری آدم‌سازی و جامعه‌سازی را در یک حرکت انقلابی برجسته سازد.
متن پیاده شده
الحمد لله رب العالمین والصلاه وسلام علی جمیع انبیاه و رسله الذینهم به هدایت خلقه و علی سیدنا رسول رب العالمین و خاتم النبیین ابالقاسم محمد و ابن عمه وفیه من بعده مولا الموحدین و امام المتقین و یعقوب الدین امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب محمد و علی الائمه الطاهرین من اهل بیته وخیره من آله و صحبه وسلام علینا و علی عباد الله الصالحین یا ایرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و لم تفعل فما بلغت رسالته والله ی من الناس ان الله لاقومفرین ای پیامبر اونکه از جانب خداوندگارت به سوی فرست ده شده کن اگر نکردی رسالت را به به سه مرحله کمال نرسانده‌اید و خدا تو را از گزند مردم نگه می‌دارد. خدا مردم کرنسیه من حق و حقیقت را به راه راست نمی‌کشاند. دید گج امروز را که به حق دیدی پربکت است به همه شما برادران و ان عزیز صمیمانه تبریک می‌گویند. عید به غدیر یادبود یک واقعه تاریخی بزرگ در تاریخ امت اسلامه که از چهره‌های گوناگون و جنبه‌های مختلفش می‌توان سخن گفت. در سال‌هایی که ما این جشن بزرگ را در مسجد هامبور جسم می‌گرفتیم. در اون چند سال که اونجا بودم همه ساله خودبهخود من سخن می‌گفتم. خوب به خاطر دارم که در هیچ سال ناسار نشدم مطلبی رو تکرار کنم. برای اجتناب از تکرار مطلق موضوع سخنرانی عید غدیر را مسئله غیر از قدیر و مولا علی علیه السلام قرار دهم و همواره با خودم فکر می‌کردم که اگر سال‌ها باز بگذرد و بخواهم برای همون مردم درباره قدیر سخن بگم قافیه ش تنگ نیست چون مسئله‌ای که موضوع عیب غبیر است یک مسئله جزئی پیش پا افتاده نیست مسئله‌ای بسیار مهم است مطلب اینه پیامبری به فرمان خدا مأموریت یافته در ن پرقوفای ۱۴ قرن پیش جامعه نمونه‌ای بر مبنای اسلام بتازد. جامعه‌ای که به تمام معنا یک جامعه انقلابیست. جامعه‌ایست وضع موجود را کاملاً دگرگون کرده. خدایان که تا دیروز در اوج عزت قرار داشت‌اند و در خانه یک تاپرستان یعنی خانه کعبه بلاحق جا داده شده بودند با این قیام و رستاخیز سرنگو شدند به دور انداخته شدند مردمی که تا دیروز تحت عنوان پاسداری از بتخانه و بتکده و بت یا بر عهده داشتن مناصب حج تحریف شده جاهلیت یا در دست داشتن ضمام اقتصاد و سیاست عربستان از همه زندگی برخوردار بودند هم ریاست داشتند هم سروت داشتند هم امکانات هوبازی‌های بی‌حساب داشتند با این رستاخه‌ای از اوج عزت به زمین افتاده‌اند و اون‌ها که تا دیروز در تحت حکومت این مردم ذکر می کشیدند و رنج می‌بردند و ضد و ضدانشون حتی زیر پای این سخنگران لگجمال میشد. اون‌ها با این رفت رو آماده‌اند. بالا آمده‌اند در پرت قانون عالی ان اکرمکم عند الله اسفاکم. هوشیاران با تقوا امروز فرمانروایی می‌کنند. فرمان‌روایان بی‌تقوای دیروز فکر الک شده، فکر دینی، فکر اجتماعی، فکر اقتصادی رباخواران پیروز که از راه رباخواری حرام شیره مردم بی‌فضاعت را می‌میدن و اون‌ها را خار و زبون می‌شاختند. امروز در برابر قدرت تی که بر سر رفت جرأت ندارند ربکاری کنند وگرنه قرآن با صراحت هرچه تمام‌تر به میدانشون میآید و می‌گوید اگر دستت ربا برندارید فزنو به حرب من الله و رسوله یک سره اعلام جنگ با خدا و پیغمبر کنید اصلاً ملاحظه کنید خود این تعبیرات تعبیرات انقلابیست یک رواکار با این آهنگ سخن گفتن یعنی همه چیز عوض شده پیغمبر بزرگوار اسلام به فرمان خدا و با اتکاع بر وحی خدا جامعه‌ای نو ساخته بر پایه توضیح و یکپرستی بر پایه احترام به ارزش‌های عالی ام انسانی بر پایه کنار زدن همه ارزش‌های جسم انسانی دیروز حالا چنین بنیانگذاری الهام گرفته ماه‌ها هفته‌ها و روزهای پایان عمرش نزدیک می‌شود نگ ان نگران چی نگران اینکه این جامعه نو بنیاد را با این خصلت‌های نوع به دست کی باید سپرد؟ کی می‌تواند پس از او این جامعه را اداره کند؟ اداره‌ای که همراه با حتی یک درجه زاویه انحرافی در مسیر نهضت به وجود نیاید. این نگرانی بزرگه مسئله شوخی نیست. این مردم از دیدگاه بنیونگذار این جامعه می‌دونید قیمتشون چیه؟ در نبرد صدر که نخست ن برخورد مسلحیانه قیام‌کنندگان مسلمان و دشمنان این قیام الهی از اشراف مکه بود و در کنار چاه‌های بدر راه میان مدینه و مکه اون موقعی که دو صف در برابر هم قرار گرفتند صفی نزدیک به ۱۰۰ نفر مسلث و مجهز و س نزدیک به ۳۰۰ نفر با کمترین حد سلاح و تجهیزات جنگی اما با ایمانی قوی در اون موقع پیغمبر اکرم ده به دعا برداشت پیرنویسان اینطور نقل می‌کنند پیغمبر اکرم به دعا برداشت کرد بارلاها مضمون دعای اون هست کرد بارلاها ین است بندگان راستین تو در برابر مشرکان سرس قرار گرفته‌اند. خداوندا اگر این قوم اگر این بندگان تا امروز به دست این مشرکان نابود شوند و در این نبرد از بین دیگر زمینه برای پرستش خدای یکا در روی این زمین باطنی نخواهد مرد. قیمت این مردمی که پیغمبر ساخته و پرداخته یک چنین قیمت بزرگ ارزش اون‌ها در یک چنین سطح عالی. جامعه‌ای که پیغمبر ساخت باید جامعه نمونه حقپرستی و عدالت و فضیلت و مکرمت باشد. پیغمبر قدم‌هایی رو برداشته به نتیجه هم رسیده اما هنوز اول کاره. اتفاقاً در بحث‌های اجتماعی من مکرر این نکته رو به دوستان یادآوری کردم. در میان نهضت‌های انقلابی جامعه‌ساز دنیا در تاریخ بشریت تا امروز تنها نهضتی که آغاز و رهبری و جامعه‌سازی به دست یک نفر انجام گرفت نهجت مقدس اسلام پیش از اسلام ما یک جامعه ف یک ایدئولوژی و ایده جدید را عرضه کند رهبر عرضه کننده است موفق شود عناصر سازنده اون جامعه را در طول دوران پررنج قبل از در دست گرفتن قدرت یعنی دوران مکه بسازد و بعد با کمک اون‌ها مدینه صادق اسلامی‌ت را به وجود بیاورد. مدینه فاضله‌ای را که بر اساس نظام جدید عقیده و عمل ساخته شده به وجود بیاور و خودش شاهد به وجود آمدن اون جامعه باست. نه پیش از اسلام ما چنین نهضت و رهبری سراخ داریم و نه بعد از اسلام. حتی این نهضت‌های ماسی اجتماعی اقتصادی که لت اقتصادی و اجتماعی بود و در قرن‌های اخیر در دنیا موفق شد جامعه‌ای را بر مبنای نظام خودش بسازد شروع کننده دیگری بود عرضه کننده ایدئولوژی کسی بود بعد دنبال کننده کس دیگر بود بعد سازنده جامعه شخص سوم اینه که از نقطه‌های برجسته تاریخ اسلامه که نشون میده چطور نهضت اسلام به سرچمه فوق بصری مربوط بوده و از نیروی قیبی انداخت گرفته. حالا یک چنین جامعه نمونه‌ای که حتی با توجه به زمانی که برای ساختنش به کار رفته تا امروزم نمونه دوم نداره این جامعه با مرگ رهبر و پیشبای الهی‌ش در مع طر قرار می‌گیره. بعضیا می‌پرسن چطور؟ مگه پیغمبر نتونسته بود این مسلمون‌ها رو درست بار بیاره؟ مگه پیغمبر نتونسته بود اینقدر آدم حسابی تربیت کند که پس از مرگش نگران جامعه نوساخته اسلام نباشد؟ این کتابو محترم از من کردم. قبل از اینکه به این سؤال پاسخ بدم هم یک جزرو عرض خواهم. ما در فهموندن مطالب گاهی احتیاج داریم به مثال‌های زنده، مثال‌های دم دم برای اون بخشی از مطالب اسلامی که جنبه اجتماعی و جام زی داره. من تنها مثال دم دستی را که در عصر تاریخ و رشد تاریخ قرار دارم و می‌تونم به کار ببرم، جامعه‌های سوسیالیستی دنیا هستند. علت علتش اینه که غیر از جامعه و امت اسلام اصلاً ما در دنیا جامعه‌ای که بر مبنای ایده و عقیده ساخته شده باشد نداریم. این رو باید توضیح بدم. مسیحیان دنیا در اعتقاد به حضرت مسیح سلام الله علیه مشترکن. کلیسا هم میرن. مراسمی هم به جا میارن اما جامعه یک واحد سیاسی هرگز نبوده حتی در دوران اقتدار پامپ‌ها در قرون وست در دنیا سرزمین‌های مسیحی‌نشینی وجود داشت که از قلمرو قدرت سیاسی پاک بیرون بود. هیچ‌وقت در دنیا جامعه مسیحیت به صورت یک جامعه یک پارسه‌ای که وحدت سیاسی و حکومتی و اداری داشته باشه سراغ نداریم. پس اگر من بخوام در مسائل اجتماعی برایدن مطالب مربوط به اسلام از جامعه مسیحیت اول در تاریخ بسیار دور به سال بیارن به اشتباه میفته. جامعه‌های دیگر هم به همین ترتیب ما ها در این قرن اخیر در دنیا در تاریخ دنیا یک جامعه رو می‌شناسیم که ۱۳ قرن پس از اسلام از نظر ساختن یک جامعه ایدئولوژیک از این نظر فقط‌ها نه از نظرای دیگه کاری مشابه اسلام انجام بده و الا میان این و اون از جنبه‌های زیاد تفاوت بسیار است. اون جامعه خداپرست این جامعه مادیگریست. اون جامعه‌ایست که ارزش بالا را به فضیلت و تقوا می‌دهد. هرچند تأثیر اقتصاد و نقش اقتصاد را می‌پذیرد. این جامعه‌ای که نقش اول را به پول و نیازهای اقتصادی می‌دهد. هرچند منکر همه فضیلت‌ها نمی ن با هم خیلی فرق دارن اما از این یک نظر فقط یعنی از نظر اینکه نمونه یک جامعه ایدئولوژیک هست در تاریخ بثریت نمونه دوم برای جامعه اسلامی این جامعه‌های سوسیالیستی جامعه سوسیالیستی همون طور که دوستان می‌دونید این مسلک سوسیالیسم توئم با منطق دیالکستیکی به وسیله ما و بعد با همکاری انگل در نیمه دوم قرن نوزدهم یعنی در حدود ۱۲۰ سال پیش در اروپا عرضه شد سال‌ها گذشت و پس از تقریباً ۷۰ سال در سرزمین شوروی چنین جامعه‌ای به دست لن همکارانش ساخته شد در این جامعه سوسیالیستی که باید مرد م بر اساس ایمان به سوسیالیسم لنین جامعه را نگهداری کنند درصری که موجبات تعلیم و تربیت و وسائل تعلیم و تربیت صدها بار نسبت به عصر اسلام پیشرفت کرده در عصری که چاپ هست نشریات هست مدارس منظم هست دانش ا و دانشگاه‌ها هست تکنیک و صنعت پیشرفته هست در یک چنین ببینیم لنین که خواسته است یک جامعه عقیدتی سوسیالیستی بسازد نسبت به کار خودش چگونه می‌نگرد؟ من برای این منظور دو نمونه از سرگذشتین را نقل می‌کنم. هر دو نمونه نقل است از نوشته ماکس گرتی که از معاصران و رفقای اوست و این نوشته را در سال مرگین پس از مرگش به عنوان یادبود او نوشته و در همون موقع در نظریات شوروی منتشر شده و ترجمه فارسی این نوشته در نظریه سالگرد مرگینس در سال ۱۹۷۰ یعنی حدود ۱ سال و یکی دو سه ماه قبل از طرف سفارت شوروی در تهران در ایران به فارسی چقو منتشر شده خوب دقت کنید باگوفی میگه روزی لرین مرا به نهاد دعوت کرده بود گفت ما را با ماهی دودی زیاد خواهم کرد. ماهی دودی یک خوراک اطرافی در اقتصاد اون موقع شور از حاجیخان فرستادند. سپس چینی در پیشانی سقراتی افند و چشمان همه را به سوی متوجه ساخت و چنین افزود. گویی برای ارزاب خود می‌فرستند. چکار کنم که این آد کن اگر امتناع کنم و نپذیرم به ایشون برمی‌خورم از طرف دیگر همه در گرداگردمون گرنه‌اند نوبت ماهی‌ی خوردن به من نمی‌رسه عزیز چی می‌فهمید رفقا عوض کردن خلقیات و آدا و افکار یک عمر کار یک روز و دو روز و یک سال و ۲ سال و ۵ سال نیست در نهضت‌های انقلابی قانون خدا این بوده که پیغمبر بزرگوار اسلام با تأیید الهی و با اتکاع به وحی الهی اما بر طبق سنت‌های موجود جامعه مسلمان‌ها را بسازه قرار نبوده پیغمبر معجزه کند و مردم را مثل کی میآید یکار عوض بکنه این قرار نبوده اینو می‌دونیم ما خود قرآنم میگه قرار بوده مردم بر طبق همین اصول متعارف به دست پیغمبر عوض شوند اما مگر این کار یک روز دو روزه مگر خمروز پارسی یک رنگ دیگر رو بذارم توش دربیارم یک رنگ دیگه رو آدم‌سازی کار مشکلی خیلی مشکله آدم‌سازی فردی مشکل جامعه‌سازی صدها برابر مشکل هست ی در یک نه انقلابی یک نمونه دیگر نقل می‌کنن. این مطلب رو بازپورتی نقل می‌کنه از للین در اواخر عمر لنین در موقعی که لنین توانسته بود زمامدار شوروی باشه او اینطور میده. خوب دقت کنید خیلی جالبه این دو به یاد دارم که وقتی سخنان مارتف را جایی خوند میگه لنیز دیگه برکی میگه به یاد دارم که لنز وقتی ستنان مارف را جایی خوند مدتی با سرور و بشاش خاهر خندید حالا این سخنان چی بود مارکوس چی گفته مارکوس نوشته بود در روسیه فقط نفر کمونیست وجود دارد لنین و کالامتای یعنی بقیه کمونیست نیستن حالا ماسک گفتی میگه لنین این رو خوند و خندید پس از اون خنده آهی کشید و گفت راستی عجب مرد خردمندی یعنی تصدیق کرد حرف او رو که در روسیه فقط نفر کمری وجود داره از این چی می‌فهمید گفت آقا اینا قصه نیستهم نیست خبر روز اونامه هم نیست سند قطعی مسقن از تاریخ یک جامعه‌ای در عصر تاریخ هست و باز واضح یک انقلاب زیر روکن عقیدتی و اقتصادی و اجتماعی را در قرن ما نشون می‌دهد و می‌گوید در این انقلاب با همه کوشش‌ها آدم‌ها به این آسانی عوض نشدند. ی‌فرماید پیغمبر اسلام صلوات الله و سلامه علیه نگران چیست؟ پیغمبر احساس می‌کند، می‌یابد، می‌بیند، می‌داند رهبری الهی دانا، پیشین جسمگر می‌دونست با انقلاب اسلام عده معیلمان ن خالص ساخته بقیه هم تو اسلام آمدن تو جامعه اسلامی آمدن نماز مسلمونی رو می‌خونن ماه رمضون روزه هم می‌گیرن حتی زکاتم میدن حتی به میدان جنگ و جهادم میرن و بالای اسلام
جلسه دوم
خلاصه سخنرانی
این فایل صوتی به اهمیت تعیین امام علی (ع) به عنوان جانشین پیامبر اکرم (ص) و دلایل این انتخاب الهی می‌پردازد. سخنران تاکید می‌کند که این انتخاب نه از روی خویشاوندی، بلکه بر اساس توانایی بی‌نظیر علی (ع) در حفظ میراث اسلام و جلوگیری از انحراف نهضت صورت گرفته است. نگرانی پیامبر (ص) از واکنش‌های سیاسی و ارتداد اعراب تازه مسلمان، که در آن زمان تنها اسلام در شهرهای معدودی پابرجا مانده بود، به تفصیل شرح داده می‌شود. در نهایت، بیان می‌شود که حتی اگر علی (ع) عملاً زمامدار نمی‌شد، اعلام ولایت ایشان، معیارهای تعیین رهبر امت اسلام را به وضوح برای آیندگان تبیین کرد، و این خود بخش مهمی از رسالت پیامبر (ص) بود.
متن پیاده شده
یک رهبر دیگر جامعه‌ای را با اون خون دل شاخته بود می‌آمد با شماها با اونایی که به تاریخ فرمایش اسلام آشنایی دارن و به این حقایق اجتماعی هم که عرض کردم آشنا هستن مسورت می‌کرد می‌گفت کی می‌تواند پس از من این میراث را به خوبی نگه دارد؟ نهضت اسلام را در مسیرش نگه دارد؟ منحرف از اون مسیر نشه؟ کی می‌تونستیم معرفی کنیم غیر از علی؟ ف باشید رشته شیعه و سنی مطرح نیست منف این آیه‌ای که در آغاز سخن تلاوت کردم و بار دیگر ترجمه او رو تکرار می‌کنم اینه ای پیامبر اونچه از جانب خدا بندگارت بر توحل شده اطلاح کن به مردم اگر نکردی رسالت را تمام نکرده‌اید خدا تو را از گزند مردم نگه می‌دارد چه گندی مثلاً پیغمبر نگران بود که اگر علی علیه السلام را بحث بگیره میگه من کنت مولا فذا علی مولا اللهم من بالا و عاد من آدا نگران بود که مردم او راور کنن نه این نیست نگرانی پیغمبر هم شرطی از مردم نداشت پیغمبر نگرانی دیگه داشت از این طرف نگران اون بود که اگر علی بر سر کار نیاید میراث گرون بهاییش یعنی جامعه نوساخته و نوخوا سلامی به چه سرنوشتی دچار خواهد شد و اگر علی را به زمام داری منسوب کند به فرمان خدا عکسالعمل سیاسی دارد این یک مسئله دوم مسئله این است که پیغمبر از عکسالعمل‌های سیاسی که یک بحران سیاسی در مسیر نهضت اسلام به وجود بیاورد بی بود اگر علی رو به امام داری مهدی چطور چطور این مطلب باد مختصری شرح می‌کن تا زمان پیغمبر اکرم در محیط عربستان ریاست و سیاست و زمامی به ارق می‌رسیم منصب‌های گوناگون بزرگ سیاسی و اجتماعی رو عشر می‌برد. آیا اسلام هم دینیست که در او منزل‌ها به ار برده میشه؟ مثلاً الان در مسئله مرجع تقلید اگه یه مرجع تقلیدی فوت میشه فوراً میگن پسر آقا مرجع تقلیده یا اون قال برجسته بعدی رو که سخت گفت به اون آقا غریبت میگن مرجع تقلید در اسلام منصبی به اسم برده نمیشه خب حالا فر ممتاز علی پیغمبر که پسر نداره تا پسرشو کنار بگذاره و علی رو سر کار بیاره به محض اینکه علی رو سر کار بیاره اونوقت نقنق‌ها شروع میشه بله بالاخره معلوم شد که این همه زحمت برای چیه برای این است که حالا که پسرش نیست دامادش این ریاست سیادت رو بگیره و این برای اسلام خطرناکه این همونی که امام حسن علیه السلام با معاویه به هم زد و جنگید مبادا چنین چیزی در جامعه اسلام معاویه هم صبر کرد و منتظر بود امام به مرز طبیعی رحلت کند امام حسن زنده و بانشاف و شاداب است و خودش در آستانه مرزه اونوقت امام رو مخموم کرد تا بتونه با ا خطرت یزید رو به عنوانشینی خودش معین بکنه و خلافت رو موروثی بکنه و بعد امام حسین علیه السلام نهضت کربلا رو اول بار با این شعار آغاز کرد مسئله مهمه اینقدر مهمه که امام حسین سید شهدا سلام الله علیه با خاندان و یارانش باید در این راه شهید بشن شوخه نیست مسئله پیغمبر نمی‌خواست چنین مری به اسلام بش این مطلبی که نقل می‌کنن استنبا نیست این مطلب رو اجازه میدید که از تاریخ نقل کنن در تفسیر همین آیه‌ای که تلاوت شد مفسر بزرگ شیعه مرحوم علامه تبرسی که از بزرگان علما و مفسرین شیعه در قرن‌های در قرن ک می‌گوید در شأن نزول این آیه اقوال مختلفی هست بعد می‌گوید و العیاشی فی تفسیرهی به اسنادهی عن ابن ابی عمیر عن ابن عزیز عن السلبی عن ابی صالح عن ابن عباس و جابر بن عبدالله قال امر الله محمدا صلی الله علیه و آله و سلم انسب علی علیه السلام للنار فیخبرهم به ولایته فخلف رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم انقولو هاب ابن عمه وفعی ذک علیه فو ال ایت خم ترجمه علت اینکه نقو نقل کردم که میبینم نوا هست دوست دارم این نصوص بماند به یادگاه می‌گوید عیاتی در تفسیر استندش است از این ربات نقل می‌کند از ابن عباس عبدالله بن عباس و جابر بن عبدالله انصاری که هر دو از صحابی بزرگوار پیغمبر هستن گفتن خدا فرمان داد به پیغمبر اسلام که علی را برای مردم به جانشینی بگمارد و به اون‌ها اطلاع دهد که علی مولای اون‌هاست. پیغمبر خدا نگران شد که بگویند بله ریاست هم مثل حوزه به عشق رسید به پسر عمویش و به این وسیله در اسلام طعنه زنند. خدا به او فرمود این آیه را که ای پیغمبر نگران مبا دا پس از این اطلاح جامعه اسلامی را از جد این مسول خواهد داشت. برای اینکه دوستان توجه کنن که نه فقط علمای شیعه شأن نزول این آیه را در مورد داستان قیع ذکر کرده‌اند، بلکه از علمای سنت و جماعت هم از علمای معروف که اون‌ها همین مطلب رو گفتن. این سخن را هم از امام راوی که دیگر از علمای بزرگ قرن ششم هست و اشعریست و سنیست. فخرالدین رازی در تفسیر کبیر است. در تفسیر این آیه اینطور میده. می‌گوید در شأن نزول این آیه ۱ نوع سخن گفته شده. دهم نزلت فی فضل علی بن ابی طالب علیه السلام ولما نزلت الایه اخذ به یده و قال من کنت مولا و علی مولا اللهم ذال من بالا و عاد من آدا فلقی عمر رضی الله عنه فقال حنی لک ی ابن ابی صالح اصبحت مولای و مولا کل مؤمن و مؤمنت و هو قول بن عباس البرا عا و محمد بن علی می‌گوید قول دهم این است که این آیه در فضیلت علی بن ابیطالب علیه السلام نازل شده و وقتی این آیه نازل شد پیغمبر دست علی رو گرفت بلند کرد و فرمود هر کس من مولای اویم علی هم مولا و سر پرور و زمام دار اوست خداوندا دوستدار کسی با که علی را دوست دارد و دشمن دارد کسی را که دشمن علی باشد. عمر علی رو ملاقات کرد گفتی پسر ابوطالب گوارا باز بر تو امروز دیگر تو مولای من و مولای هر مرد و زن با ایمان هستی و بعد میگه و این مطلب قول عبدالله بن عباس و قرائ ابن عاو صحابه و امام باقر علیه السلام از پا لاحظه می‌کنید که یک مسئله در تاریخ اسلام بر سر راه رهبر بزرگوار و پیشی بزرگوار اسلام یک مسئله به وجود آمده و اون اینه بحران دو جانبه بحرانهای یک جانبهست حلشی آسونه ولی وقتی بحران دو جانبه میشه حلش مشکل میشه مختر دو راهی اگر علیه السلام به زمام دار منسوق نشود کی ب تواند این نهضت‌ها درست بر مسیر خودش نگه دارد؟ اگر علی علیه السلام به زمام دارین منسوب شود نگرانی پیدایشن‌های سیاسی داخلی است نمی‌دونم آیا دوستان تا چه اندازه حوصله دارن من بحثم رو پول بدن؟ من معمولاً دوست دارم بیش از یک ساعت صحبت نکنم ولی برای اینکه تمام کرد م رو باز یک قسمت از تاریخ خود اسلام نظن برای اینکه دوستان بدونن نگرانی پیغمبر از کجا بود ۱۰ سال‌های آخری که پیغمبر در مکه اقامت داشت پس از فطح مکه بهخصوص فتح مکه در سال هشتم هجره از فتح مکه تا رحلت پیغمبر صلوات الله و سلام علیه نزدیک به ۲ سال پول کشیده در این ۲ سال خیلی از اعراب جزیرهالعرب آمدند مسلمانی را پذیرفتن هر هفته و گاهی هر روز هیئت‌های نمایندگی از این قبیله از اون قبیله به مدینه می‌آمد که با پیغمبر در قبول اسلام مذاکره کنن دخول پس اسلام در طول این ۲ سال اخیر گرش سریع داشت اما این مردی که درست در طی این ۲ سال مسلمون شدن چقدر اسلام براشون نفوذ کرده بود چقدر تونستن عادات ضد اسلامی قبل از اسلامو عوض کنن خیلی کم چهجور کم دقت کنید کنید تا ببینید چرا علی علیه السلام بعد از پیغمبر می‌شست توی خونه با اینکه پیغمبر در روز غدیر اعلام فرمود من کنت مولاه فهاذا علی مولا اللهم من والا ود من آلاه من حدیثو تا اینجا فقط نقل می‌کنم چون تا اینجای حدیث رو اکثر محدثین سنی نقل کرده‌اند از برادران اهل سنت ما مگر شرایط اجتماعی چی بود که اولاً پیغمبر نگران بود علی را به این سمت منسوب کند با اینکه پیغمبر است وهم بعد از اینکه منسوخ کرد و رحلت فرمود و حوادث که به میون آمد علی نرفت دنبال این سمت رها کرد این سمت را چرا این رو از تاریخ عباس بن عبدال م مرزی نقل می‌کنم. باز عین متن عربی هست ولی برای اینکه خسته نشید ترجمه می‌کنم. می‌گوید پس از رحلت پیغمبر صلوات الله و سلامه علیه. اسلام در میان طوایف عرب پایدار نماند مگر در مدینه و اهل مکه و اهل طائفه. این سه کوچیک حالا فکر می‌کنید جمعیت این سه شهر چقدر رو هم رفته ۲۰ هزار تا نمیشه خیال نکنید که حالا این سه شهر مثلاً مثل س شهر مثل تهران می‌مونه در آرای جمعیت ایران نه جمعیت این سه شهر روی هم در حدود ۲۰ هز۰ کار و سایر مردم مرتد شدند شانه از زیر با م خالی کردن این مورخ نام یک از قبایل عرب را که در نجد زندگی می‌کردن اینجا نام برده چه جالب بود که یک نحشه‌ای اتفاقاً ما داریم از عربستان در عصر ظهور اسلام که جای سکونت این طلایف رو روی اون نقشه مشخص کرده چه جالب بود که وسیله‌ای در اینجا بود و اون نقشه رو بزرگ می‌کردیم ایندار محترم می‌دیدن جای این طلای رو که چگونه به جز این سه منطقه کوچک تمام منطقه‌های دیگر درت نفوذ این قبایل بدی و نیمه بدی بود. بدری و نیمه بدوی. بنابراین این مورث می‌گوید با اینکه مس لیه قوم و خویشی و بهت رسیدن قوم و خویش عملی نشد. با این حال مردم افراح پس از مرگ پیغمبر دست از اسلام کشیدن است. حالا حساب کنید اگر پیغمبر صلوات الله و سلام علیه پاکشاری سخت می‌کرد و حتی قبل از اون آخرین که ساعات زندگیش رسماً اصلاً علی علیه السلام را بر جای خودش می‌نشوند به یک شکلی که همه حساب کنن که دیگه کار از کار گذشته تفسی می‌کرد به او ریاست ضمام‌داری رو نه فقط او رو منسوب کنه‌ها عملاًهم تفید می‌کرد اگه پیغمبر این کارو می‌کرد و یک سلسله اختلافات داخل مکه و مدینه و طائف زمینه میشد به این ارتداد مردم خ ز این سه قط کوک اونوقت چی میشد دیگه؟ اونوقت اصل اسلام می‌دست در تاریخ اسلام با فرارسیدن رحلت پیغمبر قبل از اینکه اسلام آنچنون پایدار شود که بدون نگرانی بتواند علی علیه السلام عملاً برسی ضمام داری امت اسلام بنشیند چنین شرایطی فراهم نیامد حالا که نیامد پیغمبر در اصل نس علی به ضمانداری نگرانه آیه قرآن میای رسول خدا در اعلام مطلب درنج نکن نگران نباش تو این حقیقت رو اعلام کن اگرچه که علی عملاً امامدار نشود بعد از تو اعلام کن چرا چون با اعلام زمام مولا علی علیه السلام اقلاً اصل عالی مشخصات زمامدار امت به وسیله پیغمبر اعلام شد که اگر قرار است کسی ز مدار امت باشد صفاتش صفات چه کسی باشد؟ اولاً من امروز که می‌خوام با شما سخن بگم سندی عالی و زنده و عینی دارم که بگویم ای مسلمانان زمامدار امت اسلام باید چه خصلت‌هایی داشته باشد تا بتوان او رو اصلاً ضمامدار امت اسلام نامید؟ یک بزرگیه این تبلیغ رسالته یعنی حتی اگر علی علیه السلام عملاً زمامدار نشود با اعلام ضمامی اون حضرت یک بخش دیگر از تعالیم اسلام به روشنی مردم ابلاغ شد و اون این است ضابطه تعیین زمامدار چیست حالا امیدوارم دوستان بتوانید معنی این آیه ریمه را به صورتی فطرت پذیر و دور از هر نوع شاعده دیگر خوب هضم و درد کنیم ای پیغمبر اونکه از جانب خدایت بر تو فرستاده شده اطلاق کن اگر اطلاق نکردی رسالت را تمام نکرده‌ای و نگران نباش از ناحیه این گزندی به تو امت اسلام نمی‌رسد و اما اگر نگران اون مردم کافر کفران پیشه هستی بگم ان الله لا یدلومکافرین این بود خلاصه عرض من در این بخش از بحث همونطور که در آغاز بحث عرض کردم داستان قبیل رو از چه ی گوناگون می‌توان بررسی کرد. امیدوارم شما پیروان علی علیه السلام همت کنید علاقه نشون بدید علی رو خوب بشناسید تا بتونید شیعه علی باشید و الا شیعه علی اونوقت نیست که شیعه اسم علی هستید شیعه قطر علی هستید شیعه گنبد وارگاه علی هستید شیعه شمائل‌هایی که به نام علیه السلام شنا هو شیعه علی نمی‌شنا دنبال روی علی باید رهبرش را درست بشناد خوشبختانه در این زمینه کتاب‌های مفیدی نوشته شده تهیه کنید بخونید به فرزندانتون به همسرانتون توصیه کنید بگیرن بخونن من قول میدم اگه ما تونستیم علی رو بشناسیم علی رو اونطور که خودش خواسته بشناسی نه اونطور که امروز دلتون می‌خواد علی رو بشناسید علی بنده خداست بنده پرهیزکار خداست بنده عبادتکار خداست بنده‌ای که در دوران زندگیش هر گوشه‌ای از زندگیش یک آموزش عالی به ما میده درباره اسلام مسلمانی و بعد سعی کردیم راستی ته دل اخلاص و ارادت به یک چنین علی داشته باشیم خود بهخود یه کمی دنبالش میریم دیگه هرقدرم کم باشه این دنباله رو عملی ما از علی تأثیرش بر سعادت فردی و اجتماعی ما سعادت دنیا و آخرت ما خیلی زیاده ای شیعه علی به راستی شیعه و پیروه و دنباله روی علی‌ها شد پایان سخن از محبت و ج دوستان سپاهگاری می‌کنم. امیدوارم این مؤسسه که نویاد است بتواند با اجرا برنامه‌های مفید و مؤثر و سازنده و نخراً سرگرم کننده در ساختن مردم این شخص به اسلام بهخصوص ساختن جوان شهر نقش مؤخری داشته باشه و به همگان توصیه می‌کنم به خصوص به نف جوان‌تر که رسالت رو بر گوش خودتونم بکنید خودتون همت کنید خودتون بخوایید خودتون بکوشید تا به دست آور از شما حرامت از خدا تأیید و برکت وسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
