شناخت عالم و جهان ماده

این منبع به بررسی ضرورت روش صحیح برای شناخت و تفکر می‌پردازد و ریشه‌های آن را در یونان باستان، حدود ۲۵ قرن پیش، جستجو می‌کند. در آن زمان، متفکران به این نتیجه رسیدند که برای دستیابی به حقیقت، نیاز به یک متدولوژی درست برای اندیشیدن و شناخت وجود دارد. این جستجو به پیدایش “لوژیکا” (منطق) انجامید که به معنای خرد و عقل است. متن سپس به روش سقراطی برای شناخت اشاره می‌کند که بر پایه گفتگو، پرسش و پاسخ متقابل (دیالکتیک) استوار بود و هدف آن، کمک به افراد برای رسیدن به حقیقت از طریق همکاری فکری بود، نه تحمیل عقیده. در ادامه، تحول معنایی دیالکتیک از یک مباحثه سازنده به جدال و ستیزه‌جویی فکری مورد بحث قرار می‌گیرد، و تاکید می‌شود که هدف اصلی دیالکتیک، همکاری و کاوش مشترک برای حقیقت است، نه پیروزی در بحث.

شناخت عالم و جهان ماده

خلاصه سخنرانی

این منبع به بررسی ضرورت روش صحیح برای شناخت و تفکر می‌پردازد و ریشه‌های آن را در یونان باستان، حدود ۲۵ قرن پیش، جستجو می‌کند. در آن زمان، متفکران به این نتیجه رسیدند که برای دستیابی به حقیقت، نیاز به یک متدولوژی درست برای اندیشیدن و شناخت وجود دارد. این جستجو به پیدایش “لوژیکا” (منطق) انجامید که به معنای خرد و عقل است. متن سپس به روش سقراطی برای شناخت اشاره می‌کند که بر پایه گفتگو، پرسش و پاسخ متقابل (دیالکتیک) استوار بود و هدف آن، کمک به افراد برای رسیدن به حقیقت از طریق همکاری فکری بود، نه تحمیل عقیده. در ادامه، تحول معنایی دیالکتیک از یک مباحثه سازنده به جدال و ستیزه‌جویی فکری مورد بحث قرار می‌گیرد، و تاکید می‌شود که هدف اصلی دیالکتیک، همکاری و کاوش مشترک برای حقیقت است، نه پیروزی در بحث.

متن پیاده شده

بسم الله الرحمن الرحیم در بحث جناب رسیدیم به ایده‌ای نسبت به روشن بسیار معیارهای تشکیل ولی در اینکه برای شناخت و است و شناخت باید روشی داشته باشد بدون روش کار داره میشه انجام داد هر کاری وقتی با رقیه درست و مناسب با خودش انجام بگیره فضه بهتری داره نتیجه مطلوب رو میده و اگر که با روش مناسب انجام نگیره نتیجه مسبوب نمیده ا اصلاً واضح نداره یا اگه داره خیلی کمی پید هر کاری روش که یه جایی هم که آدم می‌خواد بره باید از راه درست بره و لذا کنسم نرفتی به کرده ای اعرابی رفت تو میاری پاکستان اسلام برای طرف منحرفی باشه خب طبعاً هر جلوتر میاره هر دورتر بده به جایی که بهدف نزدیک‌تر توجه به ضرورت روش سری صحیح برای شناخت از زیرمان آغاز شد حدود ۲۵ قرن پیش در یونان باستان جنگ افکار و عقاید شدید آغاز شده و در این خورد شدید اورا و عقاید گروه‌هایی متوجه شدن که با اگر به خادمستان به حقیقت برسه به مسئله درستی برسه باید برای اندیشیدن شناخت روشی صحیح بوده تلاش برای دستیابی بر روش صحیح اندیشه و شناخت استرتا اندیشه شناخت از همان موقع‌ها آغاز شده و لذا مکتب‌های گوناگونی که در بحث شناخت از یکر گلا میشن می‌دونید اسامی غالباً اسامی قضیه معروف به ۲۵ مسئله اینه که اسم جدید داره بعضیهم که اسمش جدیده ترکیبش از دو یا سه قدیمی متفکران یونان داستان در این دوره به فکر تنظیم روش مناسبی برای اندیشه و شناخت افتادند و قبل ازون گروهی روشی برای شناخت تنظیم کردند و در اصطلاح یونانی نام اون را لوژیکا یعنی منطق گذاشتم لوجیکا که لوژیکا در اصطلاح عربی اسلامی موقعی که ترجمه آثار یونان باستان به زبان عربی شروع شد براش معادل منطق و انتخاب خود از کلمه لوگوسف گرفته میشه و لوگوسف در زبان میانی به معنی خرد و عقله به معنی کلمه هم هست به این دو معنی و چون این پایین راه بردن خرد بود بنابراین اسلام گشتن راس می‌دونید آمد برای راه بردن درست اندیشه روشی رو انتخاب کرد که به روش سقراتی معروف چی بود این روش؟ روشی که انتخاب کردیم بود که سلام علیکم گفت به جای اینکه ما مطلبی رو مطرح کنیم به جای اینکه مطلبی را مطرح کنیم و استدلال کنیم فرض می‌شود که به جای این ما میاییم ضمن گفتگو ضمن پرسش و پاسخ آرام آرام دو نفری با هم صحبت می‌کنیم. یک سؤالی من ول می‌کنم جوابی بده به دو دنبال او سؤالی می‌کنم باید جواب بده تا اینکه آرام آرام ببینی که جواب‌های خودت به این نتیجه می‌رسه به جای اینکه من بخوام از پیش مطلبی را مطرح کنم و ال کنن بری اون مطلب که این روش گفته روش سغرافی این بود که خب می‌خواستیم یه مطلبی رو بفهمیم با هم می‌خواستیم ببینیم ببینیم که واقعاً این خورشید دور زمین می‌گرده یا زمین دور خورشید می‌گرده اونوقت شروع می‌کرد این علائم مربوط به گردش خورشید دور زمین یا عکس زمین دور خورشید را مطرح کردن و با این علائم گفت این علامت درسته اینو برای جنابت درسته بعد می‌گفت والا بهالش این چه گفت می‌گفت نه درست نیست خب وقتی می‌گفت درست کنا گفت اینه گفت نه اینم درسته تا مقدمات کمکم خودش مقدمات رو تنظیم می‌کرد خود اون شهرتو به یک نتیجه کوش کا به نتیجه مسئول نمی‌رفت به نتیجه این روش سقراطی به چه شکل انجام می‌گیره به شکل دیالستیک دیالستیکه گفتگو م دل هنوز نه مباحث دیالتیک یعنی مباحثه گفتگو وقتی دو نفر بایستی که گفت و گفت سلام علیکم سلام علیکم یک حرف او بزنه یک حرف من بزنم وقتی که به گفتگو می‌نشن مسئول یک دیالکتیک بودن دیالکتیک از کلمه دیالکت شده دیالکت یعنی لهجه همین دیالست که الان میگیم به معنی لهجه اما دیالستیک یعنی مباحثه همین مباحثی که ما الان کنیم با همدیگه بحث کنیم با همدیگه یه جوری با همدیگه رفته بشه بنابراین روش سغرافیزش یک روش دیاتیکی دیالکتیک سخرا البته ناگو افلاطون در آثار افلاطون پیدا می‌کنیم چون ازرا هیچ اثر مستقلی در دست نیستون هم کتاب‌ها و نوشته‌هاش عموماً اهمی که از زبان استاد وغرافه و دیگران یا از زبان خودش وم اون‌ها سلام علیکم با چه روشی با روش گفتگو شما دیدید که نوشته‌های به شیوه هلال به اصطلاح عربی هست یعنی میگه آکسی مهندس اینطور گفت فرض کنید زرون اینطور گفت سقط اینطور گفت البته این اسامی رو با یه اسامیست که به صورت اسامی شهری اسامی انتخابی اسامی قراردادی انتخاب کرده استی بگیم پس روش مخابره روش هلا روش گفتگو و مقایسه به عنوان روشیست برای تنظیم مقدمات برای رسیدن به نتایج روش اقتصاد انتخاب شد. زیات بود. گروه اول لوژیک‌ها را برای لوژیک رو حالا ما همون اصطلاح انگلیسی که الان میگیم لوژیک رو برای منطق انتخاب کردن بعداً این گروه واژه دیالکتیک راست عرب و برای روش شناخت نوعی بود نوعی کار منظم حساب شده انجام داد و با تحلیلی کار را دنبال کرد و آنالیسم کار را دنبال کرد و بنابراین همون چیزیست که به وجود میگیم درجه سیاسی یعنی ارسطو تکیه کرد روی قیاس و گفت این است که روش عرفی به نام سیاسی انتخاب شد و واژه آنالیوز و تحلیل برای نام منطق برگزیده شد به واژه لوژیک ویرتیک و آنالیز آنالیز این‌ها واژه هستند که در طول قرن‌های متمای در زبان‌های اروپایی خب به عنوان نام منطق به کار رفتن یعنی به هر حال اینا نام‌های مختلفه نتیجه اینکه منطق یا روش شناخت از دیر زمان از زمان‌های بسیار دیرینه مورد توجه قرار گرفته روش کار شده و مسئله‌ای نیستش که امروز و دیروز وحشا پیش مورد توجه قرار گرفته چون زیال در زمان ما خیلی مورد بحث قرار گرفته دیدم که مختصری پیرامون دیالتیک و تاریخچه کوتاه تصور عمر مطالبی رو بگم که آشنا باشه. همونطور که عرض شد جلستیک نخست به معنی مبارکه و گفتگو ستاییان در مباحثات خودشون به جای اینکه آهنگ گفتگوشون آهنگ دلنشین و اندیشه‌پسند و فطرت پسند مقدمات و نتیجه‌گیری سالم و روشن و دلپسند و فطرت‌پسند از این مقدمات باشه به جای این روش اون‌ها روش قبول لندن مطلبی بود که طرف و یا حداقل ثابت کردن طرف و در این کار ازر و فن هنر و فن سر طرف شیر مالیدن استفاده می‌کردن و این هنر و فن سر طرفشیر مالیدن عبارت از این بود که تاو به جناز و سیز برقین تا او رو با کشتی بگیرن مباحثه در حقیقت برا ما شده بود چی کشتی گرفتن فکری یعنی هدف از مباحثه پیروزی بود به جای به حقیقت فکر می‌کنید چند درصد از خود ماها در چند درصد از بحثمون گرفتار این رویت که وقتی با هم گفتگو می‌شینیم کشتی دیگه می‌کن اتفاقاً کلمه‌ای بسیار جالبیست در عربی شاید کلمه‌ای هست که این جالتر برای ترجمه دیالتیک جدید پیدا کن تو مباحثه در زبان عربی یعنی که این میاد نزدیک بحث بحث یعنی کاش پس مباحثه یعنی چی یعنی باهم بکاویم یعنی مطلبی مخفی و پنهان است بر ما روی این مطلب رو لایه‌هایی گرفته ما می‌خوایم چیزی رو کسب کنیم به چیزی برسید بیایم با هم بکاویم و کاوش کنیم بسیار اصطلاح جالبی همکاری در راه کاوش جستجوگری مشترجگری به کمت یکر بسیار معادله جالبی دروغ بیان کنندهستی به معنی صحیحه ولی مباحثه و کاذ مشترک و همکاری اه جستجوی حقیقت احتیاج داره به چی؟ احتیاج داره به یک طبیعت صحیح که این تربیت صحیح واقعاً باید ذریع همت همه ما قرار بگیره چون همین حالا می‌بینم که حتی بچه‌های ما این‌ها مقایسه‌هاشون کشتی گرفتن است و گویا از هفته در حوزه‌های علوم اسلامی مباحثه‌ها آهنگ مجادره داره. این معروفه که وقتی هم بحث می‌شینن کتاب هم بلند می‌کنن. خب اگه آدم می‌خواست کتابشو مشترک کنه کتاب هم نیست. حالا یا طرف ردا کامل مشترک اینه که من به تو کمک می‌کنم تا خودت به حقیقت برسی. تو هم به من کمک می‌کنی تا خودم به حقیقت برسم. خب تا کپ شد با لنگ کپ شو باطم که نسان هم کشیدن حالا خیلی مبانهش اینه که جابر همشترن و انسان که در کاش مشترکه همینط مباحثه‌ها رنگ سر هم کشیدن به خودش گرفت معناش این هست که الان ما به یه علامت قراردادی تو این بحث شناخت برسیم به یه نتیجه عملی دیگه به یه علامت قرار بستیم علامت قراردادی اینه هر وقت در گفتگو یکی از طرف داد سر دیگری کشید معناش این است که از مسیر مبارزه صاحب خارج شده و به مسیر انحرافی چی افتاده مجادله و مجادله هم ما را به جایی نمی‌گیره بار دیگر شما به ما خواهش می‌کنم که به این سؤال جواب بدید ام از گروه‌های چپ و راست و مذهبی و غیرمذهبی و جوور و نیمه یر و سال وزار شما در چند درصد از بحث‌ها تونستید شرکت کنید که به جدال ورا دریدن منوی نشد مثلاً از حق و دیدار و گسته‌ای که به این منظور بوده چند تاش خالی از این حیوان درست پس ببینید ما درصدمون کاهشیم ۹ بی‌تفاوت اونا که بی‌تفاوتم خب شد مورد دوی هم که بی‌تفاوت نیستن از اونایی که بی‌تفاوت نیستن ۲ بر حسب آمار آقا من آمار بنده نیست من آمار آقا اعتراب آمار آوا ۲ کاش‌ترین ۹۸ مجادیم و سیدگر که می‌خوایم عقیده خودمون رو داد به دیگری تبدیل کنیم می‌خوایم به او لطف کنیم و با داد او رو به حقیق حالی که این ره تو می‌روی به تو نخستین توصیه عملی در این بحث همینه رقبا باید برای تربیت خودتون برای تربیت دوستانتون برای تربیت نسل جوان ماا باشید این بحران یک نقطه بزرگ در جمع فرزنده شما به چشم می‌خوره که گفتگوها آهنگ شد و شدن و تحی به عقیدن خودشون ولی یک بینم بزرگت ما عادت به مباحثه به جای مجادله مبارزه مؤثر با مجادله در محیط محیط‌های دل نظر و تبادل آراب باید از نخستین گام‌های جدی مبارزات اجتماعی کن. چرا؟ چون بالاخره در هر کار اجتماعی افراد باید قلبشون مؤمن بشه به یک هدفی تا اون هدف رو با ایران کنیم. اگر قرار شد که ۱۰ نفر که یک کار اجتماعی می‌خوان انجام بدن این‌ها برای تبادل نظر با یکدیگر نتونن د تا و به محض اینکه آراشون نقطه مقابله هم قرار می‌گیره کارشون به جنگ وسیه اینا می‌تونن با هم آقا همزمان یک باشن اینایی که همرزم باشن همرزم سویی هستن همرزم این است که در روایات اخلاقی ما طرح از جدل نهی شده نحل روایات مخریست در روایات مری وپسایان این‌ها جزو اون گروه‌هایی بودن که مباحثه و دیالتیک رو تبدیل کردن به مجادره و لذا دیالتیک معنی تازه‌ای پیدا کرد به معنی جدال و جدل و حتی الان دیگه مرحله جدال دستگیری یاتیک یعنی دستگیری سلام می‌کنید سلام یا یعنی درگیری و جدال و مبارزه فکری. سلام علیکم. یعنی ملاحظه می‌فرمایید که این معنی برای دیالکتیک یک معنی انحرافیست. معنی صحیح دیالکتیک همون مباحثه و همکاری و تعاون برای شناخت.

خلاصه سخنرانی

این فایل صوتی به مفهوم «دیالکتیک» می‌پردازد و آن را نه تنها یک بحث صرف بلکه یک گفتگوی صادقانه و جستجوگرانه برای کشف حقیقت معرفی می‌کند. گوینده با رد تعابیر سطحی از دیالکتیک، بر تلاش برای رفع تناقض میان اندیشه ذهنی و واقعیت عینی تأکید می‌ورزد. در ادامه، ساختار دیالکتیک را با مفاهیم «تز»، «آنتی‌تز» (نفی‌کننده تز اولیه) و «سنتز» (جمع‌بندی و نتیجه‌گیری بهتر از تز و آنتی‌تز) توضیح می‌دهد. همچنین، این روش فکری را بسیار کهن و ریشه‌دار در فرهنگ اسلامی دانسته و استفاده از واژگان فارسی «نهاد»، «برابرنهاد» و «هم‌نهاد» را برای جلوگیری از سوءتفاهم در فهم این اصطلاحات پیشنهاد می‌کند.

متن پیاده شده

درت دیالت اگرم بخواهیم مسئله مبارزه رو داخل کنیم تعبیرش اینه که من اینجا یادداشت کردم و می‌خونم. دیالکتیک گفتگوی متقابلی که به کشف حقیقت بینجام. تلاش فطری و فلسفی برای غلبه تناقضی که میان اندیشه و برداشت ذهنی ما وابیت چشم ن مایه اصلی به این معنا یه چیزی به ذهن من می‌رسه می‌بینم این چیزی که به ذهن من می‌رسه با واقعیت‌ها خیلی نمی‌خونه برام میشه یک مجهول برای اینکه آنچه به ذهن من می‌رسد با واقعیت هماهنگ شود و مجهول از میان برداشته شود و واقعاً من بدونم بتونم بفهمم و مؤمن شوم که این برداشت ذهنی من به راستی نشان‌دهنده و نمایشگر واقع است. تلاشی می‌کنن. این تلاش به صورت کاشه به صورت جستجو و این جستجو در شکل یک گفتگوست و این گفتوگوی جورگرانه میشه گرفت اگر اصراری هست که واژه تنافس و روح تناقض در معنی کلمه دیالیستیک وارد بشه این توق وارد میشه و اما اینکه نه تناقض میان بنده و آقا که تو سر مخزنهم می‌زنی این رو در معنی سیاد وارد کردن درست حالا خوب دقت کنید وقتی که دو نفر با هم به گفتگوی صادقانه جستجوگرانه می‌نشینن حق کارشون رو مجسم کنید ببینید چی بود چطوریه معمولاً یکی از این د تا مطلب رومان می‌کنه میگه به نظر من مطلب این است که ید دورین می‌گردد. نگاه کن تو خورشید از مشرق برمیاد تو آسمون راه میره و بعد اونجا غروب می‌کنه. ما همینجا وای پس فرا یعنی مسئله‌ای را فض شما در این زمینه چی؟ یعنی بین رأی شما برداشت شما چیه؟ پرا اثباتی را رأی مثبت را نف مطرح می‌کنه یک نفر اگه طرف دیگه اینو قبول کرد که مبارزه صورت نمی‌گیره رفت با صورت می‌گیره وقت طرف میاد و به استناد قرائری مطلب این طرف رو چیکار می‌کنه؟ می‌کنه یعنی طرف من می‌گوید این متن لبه تو فلان گوشش عیب داره یعنی یک پی را از توی دل مطلب من بیرون می‌کرد. ه و به اجتناد اون عیبی که اون نقصی که از مطلب من بیرون کشیده میشه مسئله من را نفی می‌کنه و میاد یک نظری مقابل نظر من میده میاد یک نظر دیگری مقابل نظر من میده که نظر او نه کننده نظر منه اونی که او میده میشه چی آنتی تز من تزنم آنتی یعنی چی یعنی مقابه نه آنتی یعنی مقابل آنیت یعنی خود مقابل منه که خود بهخود چون مقابل تز منه نفی کننده منه اینکه در واژه آنتی‌تز معنی نفی اومده به این اعتباره که تز مقابل آنتی‌تز خودش یعنی مقابل اما تز مقابل چه تز مقابل است وقتی که نصب کننده من باش من فدی داشتم اون طرف مقابل من هم چی داشتی داشت ه پون مقابل پ من بود میشه آنتی پ یعنی مقابل پ من خود بهخود نقی پس در این مبا گفته بود پیرداییم و چی آنتی که فقط منو نقل می‌کنه اگر مسئله به اینجا تمام میشه خوشن تمام میشد ولی معمولاً معمولاً نیست معمولاً من میام دقت روی خودم و روی چیز طرف و مقابل خودم یک نوع جمع‌بندی و نتیجه‌گیری جدید می‌کنم. اون جمع‌بندی اون نتیجه‌گیری که از این و اون حاصل میشه توی این جمع‌بندی در حقیقت جنبه متلقی حرف من هست و جنبه متلقی حرف او یعنی می تیم به نتیجه‌ای که اون نتیجه جنبه بهتر و مطلوب‌تر ونتیس هر دو رو با هم داره به اون میگیم چی؟ سمت سمت یعنی چی؟ سمت یعنی با سانت یعنی با هم سیمپاتی سمپاتی یعنی چه یعنی چه یعنی تای یعنی دری در سم تای یعنی چی؟ یعنی همدردی سمت و سم دیگه چی؟ هم سمت فعل یعنی فعل‌هایی که با هم جمع‌بندی شده میشه سمت دری امروز برای این سه واژه یه معادل بسیار خوب انتخاب شده از ترجمه‌های بسیار عالی و دقیقی که باید روا یدا کنه ترویجش کنه این ترجمه‌ها رو حس یعنی نهاد یا برنهاد نهاد برنهاده همچین که یعنی برابر نهاد ترجمه بسیار دقیق برابر نها یعنی نهاد برابر نهاد مقابل یعنی همن اینا ترجمه‌هاییست که برای انتخاب رو رفت بسیار دقیق و خوب جواب می‌کنم بحث صحیح این ترجمه‌ها بتونه سلام علیکم بتونه جلوی مقدار زیادی اشتباه و انحراف در فهم دیالتیک و س و آن سانتز رو بگیره نهاد برابر نهاد و هم نهاد احثان طلبگی و تو کتاب‌های قلیلی ما کتاب‌هایی که با روش تحقیق نوشته میشد روشی هست من براتون میدم این روشو ببینید چقدر جالب ما اصلاً قرن‌ها همهمون دیاسیهم بوده‌ایم و حالا خیان کردیم دیاستی یه چیز اوقات جدید یکی از دوستانی کنم که می‌تونن برگر آها گون کیفیتی که ما توی مثلاً کتاب قوانین داشتیم چی بود که تو معایل در ارتباط با این مسئله بود آن بود انقر در انقر حرف کسی گفته میشد که حرف مسئلتان را قبول نداشت و نقطه‌های ضعف نحطه درون مسئلتون راد پس چین و کتاب‌های ما در حقیقت چی بود خوب می‌آمد نقطه‌های برقرار نمی‌تر نقطه خب وقتی خوب نقطه می‌دون میشد ملا اگه تو این حرف زدی قفو من در بخواست میگم یعنی خالته می‌خوام ال می‌خواد مطلب مسلطه یعنی رو با با توجه به اشکالات و نقد‌ها و خیری‌های امور مجدداً می‌خواند و قلپ عبارت بود از کی؟ از اینکه حرف مسئله با حرف القر یک نوع جمع‌بندی کامل داده بود. پس قلتو عبارت بود از همون در مرحله تکامل یافته و واقعاً شما اگر یک ده‌ای از این کتابا رو بخونی تو رو همینو می‌بینی همگی نمیشه مفتو قول وقتی هم بود یعنی اتفاقاً هر قت که سمت بود میشد جدید تو منظر میآمد آنیت جدید رو می‌برد دومی دومی بود و باز مطلب قطعه دومی میشد جدید تو برخی از این نوشته‌ها بار چهار بار انقل وخلص داره و اتفاقاً به عکس اون ماها رو متهم می‌کنن که دگماتی جیی هستیم شما در بسیاری از این کتابا می‌دونید که آخر کار میگه که این این این چیزی که فعلاً ندارم آخید والله اعلم خدا بهتر می‌دونه یعنی چی یعنی این برای من هیچ حالت دکمه داره یا نداره بنا این روش بسیار الا یا به تمام یا همه مطالب همین قم به کتاب‌های اسلامی بود چه در فلسفه چه در خصوص چه در خی موضوع ضد نتیجه
خیلی نداره خیلی نداره موضوع و ضد موضوع خیلی نداره اما ترجمه خیلی گویا نیست گویاترین ترجمه که همین قبلاً خیلی یعنی درست معنا برا معنا وسیم سانسی برابر درست برابر نهاد یعنی نهاد برابر و سمتش هم دروغ هم نهاد ببینید هم یعنی این قسمش اینه که طلایی نداره خوب بنابراین من اگر بخوام با کتابی علمی خودمون تسبیح کنم میگم خب چیزی که تو کتابای ما نمای شتر مسئلتها و آن چیزی که نمایست که تو قول‌ها اومده یا تو لایفات یا انقیر و اون چیزی که نمایشگرده اونی که در لعنق به صورت لعنقود یا یار یا و مسئله روش دیالتی هیچ اوقات جدیدی نیست که جدید فقط کلمه است چون مدت‌ها ما را با این کلمات گرم می‌کنم و بعد هم کل رو بگفتم حرمتم نمی‌کنیم یه کلمه دوانه که تو فرهنگمون میاد بریم مراجعه کنیم اون کلمه ریش کی هستن آیا ریشهش آیا یک تغیر و عضو و انگور ما رو حالا می‌ذارن با همون انگور خودمون رو میگه حزمون یا اینکه نه واقعاً چیز جدیدیه وقتی همون چیز خودمونو تقیر خودمون قلهیا یعنی طرح یک مطلب د مطلبی رو مقابل می‌ترن و بعد این دو رو جمع‌بندی کردن و بعد این جمع‌بندی را دو مرتبه به عنوان یک مسئله تلقین کردن و مقابل تازه آوردن و بعد من این دو تا رو جمع‌بندی کردن و آزا این هم بره جلو و این به چه آهنگ تکول اندیشه و شناخت همون مس آهنگ تکاملی اندیش چه ونا یعنی حتی تکاملم تو دیالکتیک ما وجود داره تو همون دیالکتیک خودمونیم حتی تکاملم وجود داره و اصولاً این شرقی و غربی و عرض می‌شود که اوقات این و این یک روشی اندیشهست در انسان‌های اندیشون انسان‌ها انسان‌های خالد اندیشان گفتگو می‌کنن به این گفتگو و جستجویگران این میخوام من این لغی بدی فتیم جالسه این مباحثه یعنی گفتگو اینجا هم خیلی نیست بحالی گفتگویست که برای رسیدن صادقانه به حقیقت انجام اینو معنی با معنی جدل خود یه معنی جدید کلمه روشنف جناستیس اونا که اصدار مقابل همه نمی‌تونه مقابل هم قرار بگیره این مخابره شما کجا پیدا کردید دیالستیک معنی دقیق عرض شد کلمه در اصل یونانی همین بود که عرض شد یعنی دختر بود مباحث معنی تغییر مبا که منخرف بدون مجده حالا چون در یه بحثی از اون بده که دیسیم یه مدیک رو بهش میگن یه آلتی خیلی روشان فرق می‌کنه میخواست میدونم من می‌فرما یاه مقابل من نمی‌دونم چی این کارو کرده نمی‌دونم بم اگر که این بحثی هست من نخواست نمی‌دونم که ولی این‌ها رو هم اعلام می‌کنم که این بحث دین من با ریشه و با تکامل این واژه به اصطلاح در فرهنگ‌ها به نداره اگر بم خوب به این تفسیر می‌دونید که عموم متفسران دنیا اینا همشونیک کسانی که مکبی رو مطرح می‌کنن بعدش به انتقادی برای اون مکب مطرح می‌کنن بعدش رو اون انتخاب میان بازگشت مسل اصلی رو به صورت کامل‌تر می‌کنن و همینطور میرن جلونا همه چی هستن منتها باید بیاد روش‌های مختلف دارن. اگر ما بخواهیم روش دیالتیکی رو به عنوان یک روش مشخص ناپری آمدیم دیالستیک رو معروض کردیم. باید بگیم دیالستیک‌ها مختلف است. مارای دیالستیک‌های مختلف هستیم. در همین رویکس یکی از جنس جناز و الان هستش این الان گفته. جز کتابی داره برای نشون دادن جامعهشناسی منتها این کتاب سه چهارمش مقدمه است و در این سه چهارم آمده را که در خود دیالستیک پیدا شده بیان کرده و این کنا متأسفانه با نسل دشواری ترجمه شده از کنه هم گفتار باشه که اصولاً کتاب میری ویری عموماً واقعاً دشوار نوشتن که را من چون قریب اطارت ولی در مرحن می‌دونم که فلسفی دکتر در آقای دشواره در انگلیسی هم دشواره تا روغن دشوار بکنیم ولی بهرام اون ترجمه‌ای که الان هست باپلاسی که هر دوستان سنی شده دشواره نس دشواره حرف که این کتاب به نام خیر جزایی جامعه اسلامی شده به ما با این وجوه وارداتی فرهنگ ما تحول و تکبر ا بشن می‌تونم این کتاب رو اون بحث مخمهش که شاید روز باشه این چیز رو مطالعه بفرما

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *