نظام سیاسی

خلاصه سخنرانی

این گفتار درباره نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران است و آن را نظام «امت و امامت» می‌خواند، که ریشه در تشیع راستین دارد و با هیچ‌یک از دسته‌بندی‌های سیاسی رایج قابل قیاس نیست. در این نظام، اصول عقیدتی و عملی اسلام بر اساس کتاب و سنت در رأس قرار دارد و هدف اصلی، خدمت به عامه مردم و سعادت کل بشریت است. «امت» متشکل از مردمی است که بر محور اسلام گرد آمده‌اند و به امامت، که در عصر غیبت شناختنی و پذیرفتنی یا انتخابی است، نیاز دارند. این رابطه بر تعهد و مسئولیت متقابل استوار است و نظارت آگاهانه امت بر مدیریت جامعه، از طریق ارگان‌هایی چون رئیس‌جمهور، مجلس، و دستگاه قضایی، تضمین‌کننده آن است تا از دیکتاتوری جلوگیری شود.

متن پیاده شده

اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین وصلاه وسلام علی جمیع انبیائه و رسله و علی سیدنا و نبینا محمد صل علی محمد محمد و الائمهه الطاهرین من اهل بیته وخیره من آله و صحبه وسلام علینا و علی عباد الله الصالحین ثم الصلاه وسلام علیک یا ابا عبدالله و الارواح التی لت به فنائک و انا عناخت به رحلک علیکم منا سلام الله ابدا ما بقینا و بقیل ونهار این روزها برای صحبت کردن بابت‌های گوناگون روبهرو هستیم هم از نظر انتخاب موضوع و زمینه امکان بیشتری هست و هم به همین دلیل امکان بیشتر انسان در انتخاب موضوع دچار تردید هم میشه ارائه برای اینکه همه گروه‌های اسلامی با اختلاف سلیقه‌هاشون چگونه می‌تونن بزرگترین نیروی به هم‌بسته هماهنگ رو برای تضمین تداوم این انقلاب به وجود بیارند. چون این مسئله در اعماق روح و وجدان ضمیر من خیلی جای بازی داره و خیلی به او علاقه‌مندم. جا داره روی قانون اساسی بیشتر بحث بشه. نظام سیاسی در قانون اساسی امیدوارم این انتخاب به دنبال اون مشورت انتخاب به جایی باشه. سیاسی در قانون اساسی جمهوری اسلامی اسمش چیه؟ چه نوع نظامی اسمشو بگذاریم؟ توی این نوعبندی‌ها و رده‌بندی‌ها، مقولات و کاتگوری‌های سیاسی دنیا این کدومشه؟ حقیقت اینکه مناسب‌ترین اسم رو برای این نظام برداشت تشیع راستین از اسلام قبلاً پیش‌بینی کرده. ‌تونید با این اشاره‌ای که کردم خودتون بگید تشیع راستین برای نظام سیاسی اسلام چه تیتر و عنوان گویایی رو انتخاب کرده؟ نظام امت و امامت نظام سیاسی و اجتماعی جمهوری اسلامی شما نظام امت و امامت است و حقش اینه با هیچی از این عناوی که توی کتاب حقوق سیاسی یا حقوق اساسی آمد قابل تطبیق نیست اتفاقاً انقلابیون این تجربه را کردن پای چشمشون خورد انقلاب کردند د برید چی بگذارید جاش چون این عنوانی که برای نظام جدید انتخاب شده بود آریه‌ای بود مربوط به فرهنگ اسلام نبود حتی اون تأثیری را که در صاحبان اصلی این فکر آریتی می‌توانست اون نظام به وجود بیاره و داشته باشه برای ما نداشت. چیز آریتی همینه. به همین دلیل ما فکر می‌کنیم عنوان نظام ما باید باشه نظام امت و امامت. منتها در اثنای انقلاب چون برای مردم این عنوان هنوز برای توده مردم روشن نبود به عنوان شعار اول حکومت اسلامی انتخاب شد که بسیار هم خوب و گویا بود و سپس وقتی معلوم شد که این نظام حکومتی رئیس جمهور هم داره اونوقت گفته شد جمهوری اسلامی نام راستین و کامل این نظام امت و امامته. من با اجازه شما یک ترسیم ساده‌ای از این نظام دارم. این رو روی تابلو تنظیم می‌کنم که روابط اندام‌های مختلف این نظام اجتماعی و به تعبیر اقتباس شده از غرب ارگان‌های مختلف این سیستم مشخص بشه با هم چگونه ارتباط دارن. اون کاری که من ازش می‌خوام بگیرم نمیشه ازش گرفت. بنابراین یه مقدار وقت ما رو هدر می رید. منتها من اول درشت نوشتم که بدونید این بالا چی نوشته میشه برا همه تا حدودی قابل دیدن باشه. بعد پاک می‌کنم ریت‌تر می‌نویسم. در رأس این نظام اصول عقیدتی و عملی اسلام بر اساس کتاب و سنت هست. این در رأس همه چیز باید از این قله ترازی شود و طبق این اصول عقیدتی و عملی حاملان مسئولیت صاحبان اصلی حق در این ایدئولوژی در این نظام عقیده و عمل ناس و مردمن این خیلی مهمه نظام‌هایی هستند که می‌خوان هر نظامی باید اول مشخص کنه می‌خواد به کی خدمت کنه به یک فرد به یک خانواده به یک طبقه به یک گروه یا به عامه مردم به هر انسان بر اساس کتاب و سنت نظر مکتب به عامه مردم و در میان عامه مردم اون‌ها که بر محور این مکتب جمع میشن و شکل می‌گیرند این‌ها از تقدم و اولویت خاص برخوردار میشن. اون‌ها میشن امت. امت غیر از ناصه اسلام در خدمت همه ناصه صلاح همه رو می‌خواست نه فقط صلاح مسلمونا را نظام اسلامی به سعادت کل بشر می‌اندیشد در یکی از اصول انون اساسی مطالعه فرمودید ولی کل بشر در میان ناس و کل بشر اون‌ها که بر پایه اعتقاد به اسلام و التظام به اسلام یک مجموعه به وجود میارن میشن چی؟ امت امت امت از نظر ایدئولوژی اسلامی و مبانی عقیده و عمل اسلام حتماً نیاز دارد به امامت دقت بفرمایید یک وقت هست یک مکتبی میگه امت خودش عمل کنه بدون اینکه جهت بهش هرجور دلش می‌خواد نه هم چیزی نیست اسلام که می‌خواد راه را خطوط کلی و اصلی راه سعادت و نشون بده می‌گوید ای امت اگر می‌خواهی در مسیر ال گمشی از مغضوب علیهم و ظالن نشوی باید به حفل متین و عروهی امامت دست زنیم و چنگ زنیم. بنابراین امت و امامت ولی ولی این امامت تا وقتی که ر حد پیامبر است که با نشان ویژه و خاص از جانب خدا آمده معین میشه برات گفته میشه امامت ابراهیم امامت موسی امامت محمد اللهم صل علی محمد و آل محمد
این‌ها هستند امامان و در یک دوره پس از پیامبر اسلام امامان معصوم منسوس منسوب دیگر ولی در اون دوره این امامت با اینکه تعیینیست تحمیلی نیست ه مسلمون‌ها گفته میشه اصیع الرسول این پیامبر را باید ازش فرمان ببریم تعیینیست ولی تحمیلی نیست چون وقتی مسلمونا قبلاً به فرزند عبدالله به عنوان نبیالله و رسول الله قلباً معتقد شدن و ایمان آوردند زمینه قبول اطاعت او را خودبهخود در دل دارند. تعیینی هست ولی تحمیلی نیست. ولی امروز و دیروز و فردا و در این عصر طولانی غیبت امام معصوم منسوب منسوس در این عصر امامت دیگر بر تو تعیینی نیست و تحمیلی نیست بلکه شناختنی و پذیرفتنی یا انتخابی. بنابراین رابطه امت و امامت در این عصر ما یک رابطه مشخص است. دقت بفرمایید شناختن تن آگاهانه و پذیرفتن نه تعیین و نه تحمیل در طول این قرن‌های متمادی هیچ جا خنده‌اید از هیچ‌کس شنیده‌اید که یه مرجع تقلیدی یک رهبری دین دینی را بر مردم تحمیل کرده باشند بگن مجبورید از این تقلید کنید شما تا حالا شنیده هم چیزی رو خونده‌اید و این امامت و امت نسبت به یکدیگر متعهدند و مسئول بنابراین با د و مسئولیت متقابل این‌ها رو ناچارم با اشاره بگم و رد بشم ولی خطبه‌ای هست در نهج‌البلاغه در همین زمینه حقوق امام بر امت و امت بر امام خوبه به جاست اگر فردا فرصت دارید مراجعه کنید و مطالعه کنید ببینید مولا علی علیه‌ السلام به مردم چی میگه؟ یه گوشش رو براتون بگم علیست این انسان نمونه این امام و اسوه برجسته تاریخ ین وارث ممتاز آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و همه پیامبران و انسان‌های نمونه اطیان ابراهیمی علی با مردمی که اوصافشون رو هم شما تو تاریخ خوندید می‌گوید مردم از حقوقی که بر شما دارم این که با من با زبان جفاران و پادشاهان و توایط تاریخ با اون زبانی که م با اونا حرف می‌زنن. شما با من با آن زبان حرف نزنید. مبادا کسی بگوید کجا ما جرأت می‌کنیم به علی انتقاد کنیم؟ نه. از من انتقاد کنید. اونچه به نظرتون می‌رسه به من بگید. من اگر خدای نگهبان و نگهدارم نباشد چنون نیست که برتر از اون باشم که شما خرده‌ای بر من بگیرید و در کارم نقطه‌ای را نشون دهید که باید چنین نمی‌بود. کی میگه این رو؟ علی میگه ین خطبه رو مطالعه کنید. همش خندنی جمله جمله‌ش اصلی عالی بنابراین با تعهد و مسئولیت متقابل امت امامت رابطهش اینه که امت امام را باید ازش شناختی آگاهانه داشته باشه. و صمیم قلب او را بپذیره تعیین و تحویل نیست و پس از پذیرفتن میان این دو مسئولیت متقابل شدید و جامعی برقرار میشه این رابطه خب دقت بفرمایید. در پایه امت و امامت چیزی به وجود میاد به نام نام مدیریت جامعه این بخش اول از طرح اسلام درباره نظام سیاسی اونچه در رأس قرار داره که حتی پیغمبر حتی امام مرجع تقلید همه باید مراقب او باشند و از آن سر مویی تخلف نکنند اصول عقیدتی و عملی اسلام بر اساس کتاب و سنته حتی پیغمبر ولو تقبل علینا بعثقابویلنا منه بالیمین ثم لفعنا منه همین رسول خدا رگز نمی‌کند. اما فرض اگر بر خلاف گفته خدا و فرمان خدا و تعلیم خدا سخنی به ما ببندد ما او را به نابودی خواهیم کشوند. بعضیا میگنا فلان مجتهد انقلابی خوبه فلان حکم رو یه فکری براش بکنه یه کاریش بکنه مثل اینکه دین مثل یه موم نرمه تو دست مجتهد مطابق سلیقه زمان و مکان و مردم هرجور دلش خواست به هر شکلی دلشون خواست درمیاره نیست اینطور نخواهید از مجتهدان آگاه یک چنین بازیگری را با مکتب مکتبی که مثل موم باشه به هر شکلی بخوای درش بیاری اصلاً مکتبه دیگه دیگه مکتب نیست اولین ویژگی نظام سیاسی اسلام این است که نظامیست مکتبی متعهد در برابر مکتب اجباری هم نیست هرچه این مکتب رو پسندید وست داشت دل بهش بست خب بیاد هر دل بهش نبست نیاد ولی نظام مکتبیه پس در اونچه در اوج و قله قرار داره اصول عقیدتی و عملی اسلامه بر اساس کتاب و سنت از اونجا این تعلیم داده می‌شود که روی نظام و دست راست نظام و مسئله مهم برای نظام ناس و مردم است کل مردم جهان و حامل این مسئولیت در جهت صلاح کل مردم جهان امتن مسئولیت مال امته منکم مرون بالمعروف وینه المنکر دعوت بهخیر حاملش فقط امام به سر نیست یک زنان و مردان امت اسلام باید دعوت کننده بهخیر و عامر به معروف و ناحیه از منکر باشند. مسئولیت مال امته. یعنی اون مجموعه‌ای از مردم که بر محور مکتب با یکدیگر پیوند مکتبی برقرار کرده‌اند و این امت برای ایفای نقش راستینش سخت باید متوجه باشد به محور امامت و این امت و امامت با یکدیگر رابطه متقابل تعهدآور دارند. از این امت و امامت چی برمی‌خیزه؟ مدیریت جامعه. شکل این مدیریت جامعه چیه؟ شکل خاصی در اسلام براش پیشنهاد نشده. در هر زمان و در هر مکان و متناسب با شرایط مختلف چه اشکال مختلف داشته باشیم. فقط باید اون اصولی را که قبلاً اینجا نوشته بودم فراموش نکنیم. تعیین و تحمیل توش نباشه. بنابراین نظام شاهی اسلامی می‌تونیم داشته باشیم؟ هرگز. چون اونجا تعیین و تحمیل توشه. خوب. ا اجازه شما من این بخش رو پاک می‌کنم که بخش بعدی رو ترسیم کنم. مدیریت جامعه بر خواسته از امت و امامت بر پایه مکتب. در قانون اساسی متناسب با شرایط ایران برای یک مقطع زمان قابل ملاحظه شکلی پیشنهاد شده. اون اینه یک رئیس جمهور رئیس و جمهور منتخب مستقیم مردم یعنی در رابطه با کیه؟ در رابطه با امت د جلس شورای ملی و شوراهای دیگر این باز در رابطه با کیه؟ این‌ها هم در رابطه با امت سه دستگاه قضایی این در رابطه با کیه؟ دستگاه غذایی در کشورهای مختلف وضع مختلف داره. مثلاً در آمریکای شمالی ایالات متحده ریشه‌ش ‌گرده به انتخاب مستقیم مردم بر آمریکای شمالی ایالات متحده ریشه‌اش برمی‌گرده به انتخاب مستقیم مردم در نظام اسلامی در این مقطعی که ما در پیش داریم نمی‌تونیم این کار رو بکنیم کنیم برای اینکه انتخاب قاضی و تعیین او خیلی ظریف‌تر است تا انتخاب و تعیین نماینده مجلس شورای ملی یا عضو شوراها. در این قانون اساسی بر طبق موازین اسلام ک سو و زمینه‌های اجرایی که در این زمانی که ما می‌تونیم پیش‌بینی بکنیم هست از سوی دیگر این رو در رابطه قرار داده‌ایم با امامت یعنی در حقیقت نقش امت در انتخاب دستگاه قضایی مستقیم نیست غیرمستقیمه. بازم امت کار می‌کنه اما از طریق از طریق امام و رهبری امامت و رهبری این هم دستگاه قضایی از این سه رئیس جمهور مجلس و دستگاه قضایی دولتی به وجود میاد یعنی نخستوزیر و وزرا که این دولت منتخب غیرمستقیم مردم است برای اینکه این دولت را باید رئیس جمهور و مجلس ن کنن بر طب قانون اساسی نخستوزیر را چی پیشنهاد می‌کنه بر طبق قانون اساسی رئیس جمهور ولی با پیشنهاد او مطلب تمامه نخیر آقای نخستوزیر اولاً رئیس‌جمهور با کسب رأی تمایل مجلس نخستوزیر را تعیین می‌کند و ثانیاً وقتی به او حکم نخست وزیر داد نخست‌وزیر میره همکاران و وزراش رو انتخاب می‌کنه برمی‌گرده پیش رئیس‌جمهور میگهین‌ها هستن مجموعه‌ای که می‌خوان مسئولیت اداره در مملکت بر دوششون باشه و قوه مجریه باشن برای تصمیمات مجلس و شوراها و قوه قضاییه و دستگاه قضایی و رهبری اون باید رئیس‌جمهور این‌ها رو ببره مجدداً به مجلس نمایندگان مردم باید به اینا رأی اعتماد بدهند. این است که دولت از دو طریق به امت مربوط میشه. یکی از طریق رئیس‌جمهور، یکی از طریق مجلس شورای ملی. پس اینجا می‌بینید که به صورت غیرمستقیم باید دولت برخواسته از امت باشد خب همین نخیر این تازه اولشه پس چی ملت و امت این کارگزاران را چند چشمه زیر نظر دارند بنا ن می‌نویسیم با نظارت امت از طریق از طریق چی؟ یک نوع نظارت محدود رئیس‌جمهور داره رئیس‌جمهور منتخب مردم البته این خیلی محدوده یک نظارت مفصل شورا با مجلس شورای ملی و شوراهای دیگر دارند همین یا بازم هست اگه قانون اساسی رو خوندید چرا کمک نمی‌کنه شورای نگهبان اینجا کاری نداره این شورای نگهبان رو هم خیلی گندهش کردن و سؤال آفرین ناق شورای نگهبان یک کار بیشتر نداره و اون این است که مجلس رای ملی قوانینی را که تصویب می‌کنه منطبق باشد با اصول اسلام و اصول قانون اساسی وس نخیر از طریق دیگری کار دولت از طرف ملت مورد نظارت قرار می‌گیره رهبری رهبری و خود مردم مشترکن از طریق بازرسی کل کشور که و ق و همچنین دستگاه قضایی صحیح‌ترش این بود که همون طور که تو متن خودم نوشته بودم بنویسم از طریق دستگاه قضایی بهخصوص بازرسی کل کشور که یکی از ارگان‌های دستگاه قضایی ین این نظارت‌ها ملاحظه می‌کنید نظارت که می‌رسه هم به رئیس‌جمهور مربوط میشه هم به مجلس و شوره‌ها مربوط میشه هم به دستگاه قضایی حالا دیگه اگه دولتی جرأت می‌کنه بر خلاف مصالح ملت قدمی برداره فقط به یه شرط شرطش چیه شرطش حضوره خواهش می‌کنم این جمله رو همچین بفرستید به اون اعماق ضمیر اجتماعی اسلامیتون چون باور کنید که اگر این مفاد این جمله در اعماق ضمیر اسلامی و اجتماعی ما زنده نمانه هر انقلابی در مرز خطره انقلاب ما هست به شرط حضور آگاهانه یک افراد امت در اداره جامعه به من چه و به توچه تو جامعه اسلامی وجود ندارد بله به یه معنا درسته به که وقتی که در قلمرو مسئولیت دیگران دخالت بیجا می‌کنید. اما اگر نظارت می‌کنید به تو چه معنی نداره؟ به من چه معنی نداره؟ برای نظارت به من چه و به توی وجود ندارد و برای دخالت البته به توچه و به من چه وجود دارد. دخالت نه نظام ارت راستی شما وقتی که سرتون درد می‌گیره و یه دونه قرص آسپیرین مل می‌فرمایید هیچ فکر کرده‌اید که آسپیرین میره تو معده چیکار داره به سر فکر کردین تگاه گردش خون در بدن انسان و جندارانی که این دستگاه رو دارند کار خاصی انجام میده و اون این است که مجموعه نیازهای مجموعه بدن را می‌گیره با خودش حمل می‌کنه به هر جایی اونی رو میده که بهش نیاز داره شما ملت آگاه شما مردم به پاخواسته شما مردمی که بهخصوص در این ۱۸ ماه اخیر نشون دادید در خیص بسیار قوی هستید. زمانتونو درک کرده‌اید. عالم به زمان شده‌اید. این خودآگاهی و این فداکاری و از خودگذشتگی و این حضور آگاهانه و متعهدانه را حفظ کنید. اونوقت نظام سیاسی قانون اساسی به صورت یک دستگاه گردش خون منظم و دقیق چنون کار خواهد کرد که دیگر احدی هوس دیکتاتوری و حقکشی و تجاوز را به دل راه ندهد. حتماً تعجب می‌کنم ور عده‌ای این طرف و اون طرف می‌گویند بله در این قانون اساسی این قانون اساسی ازش بوی د و دیکتاتوری میاد اونم دیکتاتوری آخوندها صدای پای فاشیسم نعلین می‌آید. یه توهین دو جانبه است. هم توهین به روحانیته هم توهین به ملته. استی راستی باورتون میاد که این ملت ما در تشخیص اینکه با کی باشه به کی اعتماد بکنه هنوز قیم می‌خواد عجیبه برادرا خواهرا شما در این چند سال در این سال‌ها اگر به افراد و گروه‌هایی اعتماد کردید چه معمم چه غیرمم بر چه پایه‌ای اعتماد کردید و چگونه اعتمادتون دوام یافت و چگونه اعتمادتون گاهی نشیب و فرات پی مونو باز کنیم اونچه در این جامعه رخ داد با دقت بنگریم انصافاً مردم ما در جمع در این رابطه‌ها آگاهانه و هوشیارانه عمل کرده‌اند. مگه با چنین مردمی ممکنه صدای پای فاشیسم بیاد؟ می‌خواد فاشیسم نعلین می می‌خواد فاشیسم سرنیده، می‌خواد فاشیسم تاج، می‌خواد فاشیسم امامه، می‌خواد فاشیسم هر چیز دیگر. به این ملت خوبه معتقد بشیم. من اگر خوش‌بینم و اگر واقع‌بینم و یک واقعیت خوش را می‌بینم، صمیمانه میگ ویم یک حالت طمعینه و آرامشی درونم هست که حس می‌کنم این مردم به یاری خدا این بار را به منزل خواهند رسوند انشاالله
این احساطست که دارن بلکه میشه مردمی که این همه تلاش کرده‌اند این همه خون دادن این همه زجر کشیدن این‌ها اجازه بدن فاشیسم و دیکتاتوری در هر شکلی می‌خواد باشه به این جامعه بازگرده اینه که به نظر من این یک نوع تحقیر و کمشمردن وجدان سیاسی و اجت جتماعی مترقی جامعه ماست و هم توهین به روحانیته. روحانی که چه بهتر مطابق ذوق من به جای روحانی بگیم عالم دینی متعهد مسئول. من در یه نوشته‌ای که گویا سال ۴۰ نوشتیم با دوستان مختلف و منتشر شد اواخر ۴۰ یا اوائل ۴۱ تحت عنوان بحثی پیرامون مرجعیت و روحانیت اونجا یک بخشی رو دارم تحت عنوان روحانیت در اسلام و در میان مسلمین در اونجا عرض کردم و اشاره کرده‌ام به اینکه اونچه ما در اسلام برامون اصالت داره روحانیت نیست عالم مل متعهد مسئول است. یکی از ویژگی‌های عالم متعهد مسئول این است که ریاست طلب نیست. ریاست رو وقتی می‌خواد بپذیره مثل یک بار سنگ دین شاق می‌پذیره نه مثل یک معشوقی که سال‌ها به اون عشق می‌وردیده و حالا به وصالش رسیده. خوب دقت کنید عالم متعهد و مسئول نه از پذیرش مسئولیت‌های ریاست اگر تکلیف شد سر باد می‌زنه و بازی یا مقدس معابی درمیاره و نه به دنبال ریاست می‌دود و دوز و کلک می‌چینه. هیچ‌کدام. و من گمان می‌کنم این مردم ما این معیارا دیگه دستشون اومده. ممکنه یه جا دو جا اشتباه بکنن. و خوبم از اشتباه در میان و غالباً زود هم از اشتباه در میان ولی معیارا رو شناختن و دستشون اومده می‌تونن عیار بزنن چون معیار دستشونه ما مکرر در رابطه با جمعیت‌ها و افراد این اصل رو اعلام کرده‌ایم ر این قانون اساسی این شرط عدل و تقوا را در امام و در رئیس جمهور ذکر کرده‌ایم. یعنی کسانی که می‌خوان رهبر یا عضو شورای رهبری یا رئیس جمهور باشند باید انسان‌هایی باشن آگاه به اسلام، متوحد در برابر اسلام، عادل و با تقوا نمیگم هیچ ترک اولایی ازش سر نزنه. من میگم معصوم. می‌گویم مجموعه رفتار و زندگیش نشون بده. خدا ترسه مبالات دارد نسبت به اسلام و تعالی تعالیم اسلام. می‌خواد می‌کوشه عمل بکنه. متعهدانه برخورد می‌کنه با اسلام و اگر درباره دیگران هم با صراحت نگفتیم گفته‌ایم این‌ها رو قانون معین می‌کند و الا راستشو بخواید این شرایط به درجات مختلف معتبر است در هر کسی که مسئولیتی درباره این ملت به عهده خواهد گرفت نخستوزیر وزیرش، معاونش، مدیرکلش، فرماندهش و و بنابراین روح این نظام این شکل نظام بود. روح این نظام این است که شما ملت مبارز قیام کرده قهرمان حضور خودتون را در صحنه ای همیشه حفظ کنیم. معیارها را دقیقاً بشناسید و دقیقاً رعایت کنید. ۴ روز دیگه می‌خواید نمایندگان مجلس، نمایندگان شوراهای استان و شهر و بخش و روستا و کارگاه و مزرعه و کش‌زار و چهار دیگه رو تعیین کنید. همه جا مراقب باشید آدم‌های قالتاق را توی این دستگاه پیچیده راه ندید. ببینید زمام امورتون را به دست کی می‌سپارید. برادر من. خواهر من اگر ۵۰۰ تومن پول داشته باشی بخوای به امانت بدی کی میدی؟ چقدر دقت می‌کنی؟ سرنوشتت را مراقب باش به دست چه خواهی سپرد؟ سرنوشت خود است و سرنوشت انقلاب است و سرنوشت جامعه است. این فشرده‌ایست پیرامون نظام سیاسی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران. ایران خب من همین در نظر گرفته بودم یک ساعت با شما سخن بگم و تقریباً یک ساعت شده فقط یک جمله رو هم اضافه کنم در این تماس‌هایی که این خبرنگارهای خارجی و متفکران خارجی و این‌ها در این مدت گرفته‌اند که قبل از پیروزی انقلاب چه بعد از پیروزی انقلاب اینا همش پرسیدن که خب بالاخره می‌خواید شما چیکار بکنید؟ ما به اون‌ها می‌گفتیم که الان نمی‌تونیم بگیم چیکار می‌خوایم بکنیم. ون برا شما درکش میسر نیست. انشاءالله وقتی که می‌خواهیم قانون اساسی رو تهیه بکنیم اونجا تنظیم می‌کنیم و مشخص می‌کنیم و ارائه میدیم که می‌خوایم چیککار بکنیم. این کارو کردیم. ولی به نظر من به نظر من یک قسمت عمدهش مونده و اون این است که به اون‌ها می‌گفتیم ما وقتی که این را در عینت از ذهنیت به عینیت آوردیم و تحقق بخشیدیم و عملاً این نظام پیاده شد. اون وقت از شما دعوت می‌کنیم. بیایید ببینید جمهوری اسلامی ایران و ملت انقلابی ایران چگونه اداره می‌شود. حالا می‌خوایم با همون ببندیم که به یاری خداوند و با همکاری و همت شما به زودی چنین نظامی تحقق یابد و از دنیا دعوت کنیم. بگیم بیایید دستاورد واقعی انقلاب اسلام را ببینید به امید اون روز انشاءالله صلی الله علیهم رهبر یا اعضای شورای رهبری در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی هستند. علاوه بر این اصل یک ۱۱زدهزدهم هرگاه رهبر یا یکی از اعضای شورای رهبری از انجام وظایف قانونی رهبری ناتوان شود یا فاقد یکی از شرایط مذکور در اصل ۱صد و نهم گردد از مقام خود برکنار خواهد شد تشخیص این امر به عهده خبرگان مذکور در اصل ۱صد تم است که اون خبرگان منتخب مردم هستند. مقررات تشکیل خبرگان برای رسیدگی و عمل به این اصل در اولین اجلاسی خبرگان تعیین می‌شود. شما اگر دقت کرده باشید می‌بینید که در قوانین اساسی برای اینکه مسونیتی برای نماینده مجلس یا برای رئیس جمهور یا برای نخستوزیر یا وزیر به وجود بیاد ن که او با قدرت بیشتر و با خیال راحت‌تر کار بکنه اصلی هست و اصولی هست. مثلاً گفته میشه اگر بخوان وزیری رو محاکمه کنن، رئیس‌جمهوری رو محاکمه کنن، دو نخستوزیری رو محاکمه کنن، نماینده مجلسی رو محاکمه کنن، تشریفاتی داره باید مجلس از او سلب مسونیت کنه. چنین و چنان همه اینا از این قانون رفت برای این همش رفت به خاطر حفظ این اصل اصل ۱۱۲دهم که حتی رهبر و اعضای شورای رهبری در با برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی هستن خیلی به جا بود که اینجا با اینکه این معنا فهمیده میشه ولی برات تصریح به جا بود که اینجا نوشته میشد و در برابر محاکم در برابر قوانین و محاکم با سایر افراد کشور مساوی هستن البته این معنا نم فهمیده میشه‌ها منتها برای صراحت بیشتر یک محاکم می‌آمد خوب بود خوب اگر تقریباً نبود بخشا از شما دست‌های قضایی وار خود کشور ببینیدا بفرمایید وقتی که این مسئولیت‌ها در جامعه اسلامی ایران بر عهده امام گذاشته شد و امام چه به صورت فرد چه به صورت شورا باید از نزدیک این وظایف رو انجام بده خودبهخود از این پس باید مرجعیت عام مردم و رهبری و مت امت در جایی باشد که بتواند این نقش رو به صورت کامل انجام دهد. اگر در خارج ایران می‌تونه این نقشو کامل انجام بده برای ما مرزی معنی ندارد و اگر عملاً نمی‌تونه انجام بده که همین طورم هست عملاً نمی‌تونه انجام بده باید مقر امامت به جایی بیاد که جامعه اسلام ی تحقق یافته یه خورده بیارو حرف بزنم اگر این جمهوری اسلامی تحقق پیدا کرد در عصر ما می‌شود اولین جامعه اسلامی بر نظام کامل اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *