خلاصه سخنرانی
این سخنرانی، که در زمانهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایراد شده، بر لزوم پایداری و مقاومت ملت در برابر مشکلات پس از انقلاب تأکید میکند. سخنران ضمن تبریک میلادی فرخنده، به انتظارات مردم برای تحقق سریع آرمانهای انقلاب اشاره کرده و لزوم صبوری در مواجهه با دشواریها را یادآور میشود. او با اشاره به تاریخ انقلابهای پیشین و حتی انقلابهای انبیا، به مردم هشدار میدهد که مبادا با دیدن ناملایمات، دچار تردید و تزلزل شوند و بر حفظ ایمان، استقامت و فداکاری تأکید میورزد. بخش مهمی از سخنرانی نیز به فرایند دشوار انتخاب دولت و معیارها و راهکارهای پیشنهادی برای آن اختصاص دارد، و نهایتاً بر اهمیت عمل و مسئولیتپذیری به جای صرفاً گفتار تأکید میشود.
متن پیاده شده
اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین الصلاه وسلام علی جمیع انبیائه و رسله و علی سیدنا و مولا و نبینا ابالقاسم محمد اللهم صل علی محمد و آل محمد وفن عمه و وصیه من بعده مولانا علی امیرالمؤمنین و الائمهه الهدات من اهل بیتیره له و صحبه وسلام علینا و علی عباد الله الصالحین وسلام علیکم و رحمت الله و برکاته میلاد فرخنده سبق اکبر امام مجتبی سلام الله علیه را به همه شما برادرها و خواهرها تبریک میگویم م امیدوارم پیوند همهمون با خدا و پیامبر خدا و ائمه خدا پیوندی سازنده و سعادت بخش و جاانه باشد و سرزمین ما روز به روز بیش از پیش سرزمین لام و ایمان و عدل و صدق و حق بماند انشاءالله این روزها ملت مسلمان قهرمان ما خودش رو با مسائل تازهای روبهرو میبینه و باید دوست همیشه با ملت حرف زد و نه برای ملت حرف زد. من همواره عرض کردم بهترین نوع وقتی با مردم حرف میزنه. در روحیه اکثریت مردم ما این حالت به چشم میخوره که میخوان پس از پیروزی انقلاب همه آرزو ی دیرینه را سریعاً تحقق یافته ببینند و همینقدر که یک کمی سنش و تشنج و سیرگی پیدا میشه دچار دلخوره و اضطراب میشن. اینها میخوان این خورشید گرگما بخش و فروزان انقلاب اسلامی پیروزمند همیشه در آسمان صاف کشورتون و جامعه آزاد شدهتون بدرخشه و حتی تحمل اینکه یک لکه کوچک هم از برابر این خورشید عبور بکنه رو ندارد این حالت روحی اونجا که به عشق ما به انقلاب به اسلام به آزادی و استقلال به اینکه امروز مردمی هستیم برای خودمون هرچه هستیم خودمونیم و برای خودمونیم تا اونجا که از عشق ملت ما به این آرمان و به این نعمتهای به دست آمده مایع میگیره بسیار در تیغه اما یک شرط داره شرطش اینه که ما را در برابر کمترین فنش و اضطراب و عوامل نگرانی آورد بیس رو ناشکیبا نکنه من میبینم ابل ملاحظهای از مردم در برابر کمترین چیزی که بر خلاف انتظار اونها از مجموعه جامعه بعد از انقلاب روبهرو میشن، اینها تک میخورن، دچار دلخوره میشن. میخوام در این مقطع از زمان در هر یک از این دیدارها با شما برادرها و خواهرها بگویم. برادران و خواهران گرامی مبادا با مواجهه با برخی از چیزهایی که خلاف انتظارتون بوده است و هست دچار اضراب و تزلزل بشید به تا یخ بگری به تاریخ اسلام بگری به تاریخ انقلابهای دیگر دنیا بگریم ببینید چطور مشکلاتی که انقلابها پس از پیروزی با اون روبهرو بودهاند از نظر پیچیدگی و دشواری چه بسا از مشکلات قبل از پیروزی بیشتر سختتر بوده اونچه مشکلات راونچه مشکلات را میکند اونچه گرهها را میگشاید اونچه ناهمواریها را هم میکند این است که ما سبق و ایمان مقاومت و استقامت و مردانگی فداکاری و ایثار جهاد و اش را همچنون حفظ کنیم و ذرهای دچار تید شکننده، س*** متوقف کننده نشوید. قرآن در صحنههای گوناگونی که از حوادث گذشته انقلاب انبیا قبل از نبی اکرم صلوات الله و سلامه علی صل علی محمد و آل محمد
نقل میکنه مشر از صحنههایی یاد میکنه که در اون صحنههام گذشته اونها که به رهبری انبیا قبل از اسلام انقلابهای الهی رو به وجود آوردن از سرگذشت یاد میکنه به مسلمونها میگه از تاریخ دست بیامودید که بسا پیروان انبیا که با انبیا حرکت میکردند وقتی به مشکلات غیر قابل انتظار برخورد میکردن میگفتن آها چی شد؟ چی شد؟ نکنه ما عوضی نکنه راه رو اشتباه انتخاب کردهایم نکنه در سدی که برای حرکت انتخاب کردیم اشتباهی وجود داشته باشه و دللو حتی یقول الرسولین آمنه متا نصرال الله ان نصر الله لغری دچار تزلزل میشدن تا اونجا که پیامبر و کسان او ایمان آوردهاند. اینها میگفتن پس کی یاری خدا میرسه؟ کی خلاص میشیم ما از مشکلات؟ بگو که مشکلات هست اما یاری خدا نیز نزدیک است. گذشته انقلابهای دنیا نه فقط انقلابهای الهی همین انقلابهای سده اخیر و قرن اخیر ما در دنیا پس از پیروزی انقلابها فراوان از این مشکلات همراه دارد. من مشر کردم ما الان در زمانی هستیم که باید در محافل سخنرانی در رادیو تلویزیون و رسانههای گروهی دیگر تجربههای تاریخ رو بیاییم جلوی چشم مردم. مبادا اونها به دلیل اینکه تجربه یک انقلاب پیروز را ندارن ی دچار تزلزل شوند این انقلاب شوروی پس از ۱۹۱۷ که سر کار میاد ببینید چه حوادث ترس چه تنگیها چه سختیها چه قهتیها چه گرسنگیها چه خونریزیها چه اختلافها و چندستگیها سر راه انقلاب آمده افتید تأثیر شدن کارگاهها کمی کشت و کار الان انقلاب شما از سال پیروزی در امر زراعت و تولید محصولات کشاورزی به فضل خدا و به همت مردمی که خلق خدا هستند واقعاً به یاری خداوند و توفیق او و همت اینها از نظر تولید کشاورزی ما رو به جلو بودهایم تولید دامیمونم رو به جلو هست ر بخشی از محصولات صنعتی هم وضعی بهتر از گذشته داریم. در یه بخشهای زیادی هم عف داریم، کمکاری داریم، کمی مواد خام داریم، کمبود لوازمشی داریم و خودبهخود همراه با اون بیکاری داریم، مشکلات اقتصادی داریم، مشکلات اجتماعی داریم اما مگر ما هم قرار است بعد از انقلاب یک ماشین سواری ناد نارنجی باشید که فقط روی جاده آسفالته میتونه حرکت کنه. ملت اینطور نیست. ملت ما در اینقلاب نشون داد بلدزر است و باید همچنان بلدزر بماند. اما یک بلدزر جدید بلدزری که هم خراب میکند و هم میسازد. عزیزان من حالا حالا حالا حالا باید خراب کنیم و بر ویرانها بسازیم. خسته نشید آفتاب عرق کردید لم بدی راه انقلاب عزیزان لم دادن ندارد سرماست یخبندونه بریم کنار کرسی کنار بخاری زیر کرسی یه کمی چی بزنیم و گرم بشین راه انقلاب بعد از پیروزی فرصت خورد زدن برای دمی باقی نمیگذارد.
تکبیر الله اکبر. الله اکبر الله اکبر
عزیزان امروز و فردا و پسفردا و روزها و روزها همچنون روز حرکت جنبش و تلاش است. حرکت و جنبش و تلاشی پراامید پرشاب پرشور کوپن خوبنده سوفنده در عین حال سازنده و پرزنده هیچکس هیچکس هیچ زن و مردی که با انقلاب و لوازم و ضرورتهای انقلاب آشنا باشد نباید در شکرش ذرهای آثار خستگی و افسردگی به چشم بخورد. کدام قلاب است که فرزند پیروزی را جوانی رعنا ۲۰ ساله سگامت رشید همه چیز و همه بنریف زاییده باشد اصلاً از شکم کدام مادری چنین جوانی زایده شده قاعده این است که از شکم مادرها زایده میشود یک نوزاد نوزادی که دائماً مراقبت میخواد بیماری سراغش میاد، ناراحتی سراغش میاد، غذای ناسالم میخوره، دچار دلدرد میشه، جیغ میزنه، گریه میکنه، این مادر و پدر هستند که باید تجربه آموخته همه اینها را تحمل کنن. معمولاً میگن آدم بچه اول که به دنیا میاد بچهگداری خوب بلد نیست. برای نسل ما هم این انقلاب پیروزی پرشوهمند در مقطع اول انقلاب در حکم به دست آوردن و دارا شدن فرزند اول است ولی در مورد فرزنداری فرصت تجربه آموزی از فرزند اول برای فرزند دوم و از فرزند اول و دوم برای فرزند سوم فراوان است. در انقلاب اینطور نیست. در انقلاب باید از فرزندان جامعههای دیگر تجربه بیاموزیم. امروز جامعه ما همین الان با یک مسئله خاص روبهروست. انتخاب دولت باید نخستوزیر تعیین بشه وزرا تعیین بشن. شکل اداره جامعه مح موق و مشخص بشه خب خیلیاش میکنم این چ کار آسونه راست اینا چی میگن اختلاف نظر دارن درباره نخستوزیر درباره وزرا کاری نداره که خب یه نفر ۱۰ نفر ۲۰ نفر رو پیدا کنن با هم توافق کنن بگن این نخستوزیر اینم مزرا خب من از شما اینو میپرسم شما لطف کنید برای این مسجدتون یک هیئت امنا انتخاب ید به همین آسانی ببینم منو همه مردم صادق مخلص یک محل جمع بشن و به این آسانی که شما میفرماد یه هی انجمن برا مسجد انتخاب کنن یه انجمن محلی داریم آسونی انتخاب میکنیم انتخابه انتخاب دشواره خیلی دشواره اصولاً دشواری زندگی ما آدمیزادا به خاطر همین انتخابه. اگه ما هم مثل این حیونات چار تا با هدایت قرایض حرکت میکردیم، زندگی میشدیم خیلی آسون بود. زندگی بر اساس هدایت ساده قرائس خیلی آسونه. اما زندگی ما چرا دشواره؟ همواره باید انتخاب کنیم. آدمیزاد همواره بر سر د مراهی زندگیش را میگذرونه. امتیاز و بالایی زندگی انسانها هم در همینه که انتخاب میکنن و انتخاب کاریست دشا. من همین امشب علی در این جلسه روزهای سهشنبه میبودن که آقای بنزر و دوستان دیگر شورای انقلاب به اعتبار همبستگیهایی که تاکنون داشتهاند و آشناییهای تجربه آموختهای که به وضع کشور دارن فکر کردن که این جلسه انس اوسهای سهشنبه را که ۶ پنج شب در شروع کردند ادامه بدن و تبادل نظر کنن به همفکری کنن و در این جلسه قرار ما بر این است که از تلنت ساعتهای طولانیتر دور هم باشیم. برادرای ما غفلت کرده بودند و شوم سهشنبه را برای من قرار گذاشته بودند و هرچه اونها اصرار کردن خب به یک ری خبر بده بگو اینجا جلسه مهم نیست نرو گفتم مهمتر از این جلسه عمل به وعد است و عمل به عهد است اوفو بالعهد ان العهد مسئولا اگر از اول قرار نگذاشته بودن بسیار خوب بود حالا که قرار گذاشتن اجازه بدید من میرم برادرای دیگه هستن مشورت خواهید کرد هم اون هفته هفته گذشته هم هفته قبل هم هفته جلوتر از ۵ ۶ هفته به این طرف یا جلسات دیدار سهشنبه ما به صورت کامل سر شده است که خوب نخستوزیر چی باشه وزرا چی باشن ما اون اولش هستیم روی معیارها به توافق رسیدیم گفتیم معیارهای این باشه که نخستوزیر و وزرا باید انسانهایی باشن مسلمون با ایمان با خدا با تقوا نماخود راستگو درستخواه روزگیر ر برخورد با محرمات الهی با تقوا و فرهیزکار در برخورد باظایف با تقوا و متعهد هم تقوای قبر داشته باشند هم تقوای سید داشته باشند آدمهایی باشند آشنا باشند به وضع امروز جامعه جامعه انقلابی ما را در کرده باشند خیلیا هستن همین شما را درک نکردن همین شما رو یادم میاد یک روز وارد جلسه شورای انقلاب شدید نشستیم بنده بودم یک نفر از دوستان نشستیم یکی از آقایونی که سنی ازش گذشته خیلی هم دوست دارن او را به خاطر فضای نفسانی و ملکات عالیه که داره ایشون با دلسوزی واقعاً با دلسوزی اخلاص میگفت به اینکه بیایید یک کاری بکنید امام یک اصل عمومی بدن. بحث شروع شد که آیا باید امام بدهند یا اخذ ندهند؟ پارسال کمی زودتر از این قبل از ظاهراً قفله دیگه قبل از ماه ظاهراً قطعاً قبل از ماه رمض شاید ما خرداد اینها باشه ایشور میگفتن بیاید یک کاری بکنید که امام یک حرف بدن گفت چی شده گفتن به اینکه مردم از این کارهای دادگاههای انقلاب به سطوح آمدن خطش کدوم مردم به گفت آقا کدوم مردم اون هم مردم گفتم خب مدرک گفتن که یکی از بگان ما میگفت توی یک اتوبوس سوار بودم یک خانمی داشت بعد میگفت به این جمهوری اسلامی که اینم شد جمهوری اسلامی چی شده هیچی این دادگاههای انقلاب ما رو به قارون نمیگذارن هر روز میان سراغ این قوم خویش ما که این ساکیه اون قوم خویش ما که این خائنه نمیذارن ما راحت زندگی کنیم آرزو داشتیم جمهوری اسلامی که راحت زندگی کنیم به گفتم که خب شما فکر میکنید چند درصد از مردم مثل این خانم فکر میکنن و احساس این خانم را دارم. ایشون معتقد بود اکثریت من. خب حی جلسات رأی آزاد گرفت برای اینکه جمعیت فشده است و صدای پرفروش تکبیر نمیتره آدم بفهمه که بالاخره چی نظرش مخالف است. ر تکبیران و الا همین که من میپرسیدم از شماها که فکر میکنید اگر در خرداد پارسال این آقا به جای اینکه سخن اون خانم در اون اتوبوس را معیار سنجش افکار عمومی قرار بده خودش تشریف میآورد اینجا از شما مردم سؤال میکرد میگفت آی مردم به نظر شما امام فرمان مأمورین ساواک و مأموران دیگر استعمار سیاه آمریکایی شاهی را در ایران صادر بکنن یا صادر نکنن شما اونوقت چی جواب میدادید؟
صادر نکنم الله اکبر الله اکبر الله اکبر
ببینم یادتون هست که پارس هجور فکر میکردید یادتون نیست؟ خوب فکر کنیدا ببینید پارسال این وسای موضوعتر حدود خرداد تیر اگر از شما رأی میخواستن با آرای عمومی که آیا دادگاههای انقلاب همچنان بر آهنگ انقلابیشون تکیه کنند یا اونکه برلنگ این دندانی ترحم کنن مثل اینکه من این جملهم تبلیغات توش بود ها هیچ این جمله تبلیغاتی رو ندارمش کنار یا اینکه بر این مأموران خودفروسه رژیم پیشین ترحم کنن شما دقیقاً یادتون میاد که پارسال این وقتا چه نظری داشتید در این باره و چه رأیی دادید امام که فرمود به من خیلی آمدن هی اصرار کردن هی اصرار کردن هی گفتن اخ اسلام دین رحمتم هست همش که دین قهر نیست ما بسم الله الرحمن الرحیم اصلاً داریم ما کجا داریم بسمالله قاسم الجباری بیایید و رحمت به این مردم نشون بدید عقل کنید و امام فرمود که بله از پس آمدن اصرار کردن اصرار کردن اصرار کردن من فرمان حرفی دادم حالا میفهمم که اشتباه شده خوب شما مردم اون موقع چی فکر میکردید؟ اگر شما مردم اون موقع و یا حتی امروز فکر میکنید که انقلاب قهرش باید تا میکروب زدایی تقریباً کامل ادامه پیدا کند. همه جراحیهای لازم را در این پیکر بیمار انجام بدهد و بعد شروع کنه یک خوایم دادند الله اکبر الله اکبر الله اکبر
من احساس خودمو بگم احساس خود من هستاره این بوده و هست که در اعماق روحهم وقتی با شقیترین انسانها رو روبهرو میشوم. اولویت برام اینه که ای کاش این میشد معجل آسا شود و به صورت یک انسان سالم مشغول عقب و رحمت قرار مید. این اولویت ولی بلافاصله همراه با این یک احساس دیگه هم در من میاد آنه که جربه نشون داده است که اگر ما بخواهیم صرفاً در خط سالم صافی معجز آثای اینگونه عناصر حرکت کنیم دچار یک اقفال و غفلت خوشباورانه میشنویم و مار و مارها در آستین میپرورانید که هر قدر به اونها گریش کرده برای گردیدن جامعه و ازاد درآوردنش سریعتر آماده میشود. این هم الله اکبر الله اکبر الله اکبر
درست همون که منطق لاب اسلامی میگوید. من انقلاب اسلامی میگوید یا من سبقت رحمته غضبه ای خدایی که رحمتت همواره پیش خشم و نقمتت به بندگان میرد. این درست. اسلام هم که دین خداست. هست به ق رحمته خضبه اما اما این بدون معنا نیست که اون قهر به جا و خشم به جا و غضب به جا نادیده گرفته شود به خاطر دلرحمی ضعیفنفس معابانه اینه خطر خطر اینجاست خوب دقت کنید عزیزان اصولاً خدا رحمان است و غفاریت خدا جلوه دیگری از رحمانیت اوست برا شما خوب قابل است یا نه درست مثل تندی یک پدر پهله دلسوز به فرزند دش وقتی از او چیزی میبینه که با نصیحت با راهنمایی میبینه قابل الهی یک تندی هم میکنه یک گوش هم احیان بهش میگه این اسمش چیه این رحمته یا قهره یا هر دو قهریست که عین رحمت همه قهاریتهای خدا از این قریب همش خدا غفاره است یعنی رحمان است و رحمان یعنی یک جله رحمتش همان قهر خداوندی اوست قهری که عین لطف است من قبول دارم که چنین رویهای برای همیشه نباید عمل شود ما باید بیفتیم به راه حنی که در قانون اساسی آمده ولی سالای اول بعد از پیروزی انقلاب از این نشیب و فرازا دار نتظار جهان بعد از یک سال و نیز همه چیز روال عادی بیفته غیر واقعین است. ناشی از کمی توجه ما به درسیست که تاریخ انقلاب به ما آموختد بیاموزیم از تاریخ از تاریخ بیاموزیم خوب من با تفسیر شما چنین مییاب که شما مردم پرشور پر علاقه حاضر در این مسجد در این خانه خدا و در این ماه خدا این نظر رو میپسندید. در یکی از همون دیدارای ۸ صفحه قبل مخصوصاً خود من رو کردم به برادرمون آقای گفتم میخواهم در حضور برادران شورای انقلاب طلبی را با صراحت به شما بگم. حالا معیارها مشخص شد. شما از نظر قانون اساسی شما باید نخست وزیر رو نامزد کنید و معرفی کنید برای رأی مجلس. اون موقعها قرار بود شورای انقلاب به جای مجلس معرفی بشه. هنوز مجلس برنگ یا شورای انقلاب یا مجلس من میخوام با شما با صراحت بگویم شما ۱۰ ۲۰ نفر به عنوان نخستوزیر و وزرا دارای این خصوصیاتی که در همون میثاق وحدت امضا کردیم همه معرفی کنید گر ما تونستیم همه صحتو بگذاریم که تشخیص شما درست بوده و این افراد دارای این معیارا هستن که خیلی خوب و به شما میگوند که اگر چنین ۱۰ ۲۰ نفری پیدا کردید که ما تونستیم بپذیریم که اینا دارای این خصوصیاته لازم برای نخستوزیری رو بذار از ایمان و تقوا و انقلابی عمل کرد کردن و توخ بودن هستن ولو هیچکدامشون عضو ج حزب جمهوری اسلامی نباشن همشون خارج از این حزب باشن من به شما میگویم با تمام وجود از چنین کابینهای حمایت خواهم کرد الله اکبر الله اکبر الله اکبر
و اگر و اگر ما کردیم تردید کردیم رد کردیم گفتیم نه تشخیص شما درباره این افراد درست نیست برای اینکه هیچگونه شاعدهای پیش نیاید بیایید همهمون یک هیئت تشخیص نفری انتخاب کنیم بگیم این هیئت درباره واجد صلاحیت بودن این افراد نظر بدن و هممون نظر اینشو قبول شد انتخابم کردیم ۳ نفر از خود اعضای شورای انقلاب آقای مهدوی کمین و آقای موسوی عبدلی و آقای دکتری رو انتخاب کردیم یا به اتفاق یا به اکثریت آرا برای این من گفتید این س نفر باشن که تشویق هر کس را که اینا با اکثریت آرا اونم نگفتیم با اتفاق آرا گنبست بشه هر کس رو که اینها با اکثریت آرا تأیید کردن ن صفات و شرایط و ویژگیهایی را که در ایناق وحدت هممون امضا کردهایم دارا هستمون قبول کنید. خب به نظر شما دیگه به دنبال این بنبستی باقی میمونه یا نه؟ مثل اینکه ببستی باقی نمیمونه. خب این گذشت گذشت و مجلس مجلس که پیش آمد باز ما این مسئله رو تکرا کردیم گفتید شمای را که هیچ یک از اونها عضو حزب جمهوری اسلامی، مجاهدین انقلاب اسلامی و گروههایی که در ائتلاف بزرگ شرکت کردن نباشن. همشون خارج از این اختلاف بزرگ باشن ولی واجد شرایط باشن. اینا رو معین کنید به مجلس به مجلس شورای اسلامی معرفی کنید. اگر اکثریت مجلس پذیرفت چینها دارای این خصلتها و ویژگیها هستند همه یک فارس ه داریم از اینها حمایت کنیم. این هم غالبست. و اگر و اگر فکر میکنید که در مجلس ائتلاف بزرگ اکثریت داره، بنابراین این اکثریت ممکنه احیاناً موضعگیری خاص بکنه. بیایید یک هیئت تشخیص جدیدی را انتخاب کنید بگوییم این هیئت اگر صلاحیت که اونها را تأیید کردند. ما همگی و مجلس نیز به اتفاع تشخیص یک چنین هیئتی این افراد را به عنوان افراد صلاحیت بپذیرد و اگر و اگر هیچ از اینها نشه اون حل این مسئله پیش تیر راه باید برد باید ر آخرین مرحله از کیه راه بخواهیم ما در پیمودن راه انقلاب با یک دشواری روبهرو شدهایم که خدامون نتوانستیم حل کنیم ما وظیفه داریم از شما به عنوان رهبر بخواهیم این حل را به گفته بگیرید شما درباره صلاحیت افراد یا مستقیماً یا با تأیین یک هیئت از طرف شما چون برای امام مشترک مستقیماً نظر بدن شما امام هیئتی را برای تشخیص تعیین کن و وقتی اون هیئتی که امام تعیین کردند تشخیص داد ولو با اکثریت آرا رئیس جمهور بر حفظ و نوال قانونی نخستوز وزیرش را برای ره تمایل به مجلس معرفی کند مجلس هم با اعتماد به تشریف چنین تشریفی ه اونها رأی تمایل دهم و اونچه و اونچه به هر صورت برای ملت و انقلاب ما غیر قابل قبول است این است که این جریان بخواهد بیش از تفش طول بکشد این قابل قبول نیست
الله اکبر الله اکبر الله اکبر خدا
این راه حلیی بود که به نظر من میرسید و با برادرمون آقای بنیسر و برادرای دیگر در سرای انقلاب در میان گذاشتن و امیدوار هستم که بر این اساس ما به راحتی بتونیم اولین دولت مقتدر انقلابی مسلمان با ایمان متشکی به آرای ملت را بر سر کار بیاوریم و از مجلس از دولت بخواهیم با سرعت و قاطعیتی انقلابی برای اداره جامعه ما پیش به سوی پیروزیهای پی در پی و فائق شدن و چیره شدن بر مسائل گوناگونه پس از انقلاب با سرعت حرکت کنید الله اکبر الله اکبر الله الله اکبر خالها پروردگارا ما انسانها همیشه به هدایت تو نیازمندیم هر روز ۱۰ بار در نماز میگوییم اهدنا الصراط المستقیم خدایا در پیمودن مسیر انقلاب شکوهمندمان ما را هموار هدایت فرماین
به ما توفیق ایمان و مل صالح عنایت فرماین.
دلهای برادران و خواهران این امت مسلمان را همواره نسبت به یکدیگر پرمهر و پرعاطفه و به هم پیوسته قرار ده.
پیوند ایمان به خدا و ایمان به کتاب خدا و راه خدا را پیوند حاکم بر روا قرار ده. یا
ولی امام زمان علیه را از ما راضی خر بدارمین
نعمت امام و رهبری او را برای تداوم انقلاب برای ما مستدام بدار
دشمنان این انقلاب و این جامعه انقلابی را سرنگون و سر و نابوس یا
و صل علی سیدنا محمد و آله الاصحاب الله ۲۰ دقیقه اینجا میمانم برای پاسخ به سؤالات رسیده. الله اکبر الله اکبر الله اکبر
با وجود اینکه میرسلی من عین اون که هست میخونم اگر الا خودم بود رقم میکنم آقای میرسلی عضو شورای مرکزی جمهوری اسلامی نیست چرا با نخست وزیر وی مخالفت میکنیم؟ اولاً مخالفتی که نمیکنم ولی اتفاقاً این نشانه آن است که برای ما عضوی در مطرح نیست. برای ما این مطرحست که کی دارای معیارهای بیشتره. همان طور که شنیدید مشر در مصاحف که خود من هفته قبل داشتم دیدید و شنیدید و در روزنامه خوندید تخاب حزب جمهوری اسلامی اینطوری بود. اولاً گفته شد که این انتخاب پیشنهاد است. الان که قرار است رئیس جمهور و مردم و مجلس نخستوزیر و وزرا رو را تعیین کنن همه باید پیشنهادشونو بدهند تا اونها بهترین رو انتخاب کنن. حزب پیشنهاد خودش رو داد. پیشنهاد حس به این ترتیب بود. اول آقای فارسی البته ایشونم خود شورای مرکبیست. دوم آقا آقای رجایی ایشون عضو حزب جمهوری اسلامی نیستن سوم آقای ایشون عضو حزب هستن چهارم آقای فرضی که البته اون رو اون شب من اشتباه کردم آقای کلانری هست بعد معلوم شد آقای غرضی بوده ایشونم عضو جمهوری اسلامی نیستند پنجم آقای دکتر عباس پور و ششم آقای مهندس کلان این نتیجه رأیگیریهایی بود که نتیجه رأی در اون مجمع عمومیتره که نمایندگان شهرستان آمده بودن فقط آقای فارسی و بعد اون مجمع عمومی اون مجمع بزرگتر گفتند اگر این نامزد اول آقای فارسی مورد قبول قرار نگرفت هرچه شورای محددی تصویب کرد ما تیف میکنیم شورای مهدبی همین ترتیبی که عرض کردم قبل از نظر خودشو داده بود و نظر شورا را بیان کردیم. بنابراین اصلاً قصه موافقت و مخالفت در کار نیست. مسئله آقای میسری هم در رابطه با مجلس هست. در اینجا سؤال دیگر این است که آقای مهندس میسری بهت نخستوزیری اعلام شده. لذا با توجه به اینکه از گفتههای آقای دکتر بنی برمیآید که مشک در انتخاب ایشون دخالتی نداشته. یعنی درس میتوان گفت که به نظر ایشون نخستوزیر انتخاب نگردیده و نیز به نظر آن جناب بهتر نبود. شخص ایشان با مسئولیت خودش نخستوزیر را انتخاب و معرفی مینمود تا بیشتر و بهتر احساس مسئولیت نماید. این رو ما از ایشان خواستیم. گفتیم شما خودتون معرفی کنید. منتها باید مسئله میان ایشان و میان مجلس حل بشه اصل بر طبق قانون اساسی آنچه نقش اصلی داره رأی مجلس هست بنابراین باید این نمایندگان منتخب مردم و این رئیس شعور منتخب مردم بتونن به تفاهم و نظر مشترک برسند اون که ما خارج از رئیس جمهور و مجلس این است که اگر نظری پیشنهادی داریم به عنوان این فرد یا به عنوان شکیلات اعلام کنیم و اونها بر طبق تشخیص خودشون عمل کنند. یک سؤال دیگری هست مربوط به من این مسئله رو تمام کنم سؤالات مربوط به مسائل دیگره. من این رو عرض کنم که با اون توضیح مفصلی که در سخنرانی عرض کردم اون راهی که به نظر ما به عنوان راه مستقیم و راه حل نهایی در مورد تعیین دولت میرسید به همین تفصیل برای رئیس جمهوری هم گفته شده. بنابراین اونچه ما به عنوان پیشنهاد راه حل میتوانستایم بگوییم گفتهایم و اگر در طبق این راه حل عمل شود امید فراوان است که به زودی چنین دولتی سر کار بیافت و اون تعلی که عرض کردم همواره خود باقیست که اگر بر این اساسها دولتی سر کار بیاد همگی با اون دولت همکاری خواهیم داشت البته همکاری همراه با انتقاد سازنده هیچکس مردوم که نیست ممکنه باز هم در این دولتم ممکنه اشتباه بکنه همراه با راهنمایی نصیحت و انتقاد سازندهای که همه ملت باید بر اساس اصل قال امر معروف و نهی از منکر اسلامی در رابطه با مسئوران داشته باشه. سؤال بعدی نظر در مورد بهره بام بامهای بامخواه که بنا به فرمان امام امت حرام اعلام جدیده بود و نیز به دستور آقای دکتر بنیزد که قرار بود همه گامهای محفوظه ۴ محاسبه گردد اعلام فرمایید در صورتی که در عمل مشاهده فقط این فرمان و دستور شامل حال بامهای مسکن گردید و درباره سایر بامها عمل نشد در صورتی که اگر گر از نظر شرع مقدس اسلام حرام است در مورد همه بامها باید عمل کرد. آقای بنیسد در مورد وام مسکن و بام کشاورزی اینها همین نظر رو داشتن ولی در مورد وامهای سرمایهگذاری نظر ایشون این بود که باید سود تیم شده پرداخت بشه. این نظر ایشون بود. نظر خود من این بود که نه ما سود تدمین شده نمیتونیم داشته باشیم. ما یا باید نوعی شرکت داشته باشیم که در سود و زیان و این افراد شریف باشه یا مضاربه باشه که اصولاً تمام زیان به عهده سازماید اگر سودی به دست آمد به نسبت تقسیم میشود در مضاربه تمام زیان و حتی تمام مخارج روزنا روزانه مؤسسه به عهده سازمایه استق بعد اگر چیزیماند در این صورت تقسیم میشود بنابراین یا باید مضاربه باشه اید شرکت باشه اگر شرکت بشه شرکت خیلی دشواریها و قیودی داره و یا اینکه به طور کلی نظر خود من این بود که چون اونها همش دشواری داره نظر من این بود که ما این سیستم سودجویی ازراه سرمایه را به طور کلی برش داریم و بگوییم که دولت یا از پول خودش یا از سپردههای مردم که برای بهره سپرده نمیدهند بلکه برای اینکه رو به مبادا پساندازی داشته باشن پسانداز میکنن از پساناندازهای مردم دولت بیاد سرمایهگذاری کنه سرمایه بده به واحدها و از سود به دست آمده مالیاتهای خیلی بالا تا ۹۵ بگیره این نقطه نظر من بود در این کار من یک نمونهای رو در قوه قضاییه بهدالله تا حدود ۷۰ ۸۰ عمل کردم و اون ود که بین کارکنان دفاتر اسناد رسمی و صاحبان دفاتر اسناد رسمی اختلاف بود. کارمندان دفاتر اسناد رسمی میگفتند ما ۲۰ سال ۲۵ سال اینجا منشی هستیم، شاسی هستیم، آبدار هستیم، نامه رسان هستیم، هیچی نداریم اما این آقای دفتر بعد از ۴ سال، ۵ سال میگیم ماشاالله همش داره آخرین اون گاو شیرده مال همهمونه همهمون از این شیر بخوریم اما اینکه یه استکان مال من و یک ل جنگ مال اوی درست در نمیاد گفتن من پیشاب قرار شد حدی فکر کنیم به محض اینکه به قوه قضایی ما آمدیم و توانستیم خودمون اقدام کنیم و یک سرپرست جلسوز فعال برای سازمان اسناد تعیین کردیم آدمی متدین و بایمان و دلسوز و پرال و درست از ایشون خواستیم اولین کاری که میکنیم باید این مسئله کارمندان و کارکنان دفاتر اسناد رسمی بان دفاتر اسناد رسمی رو حل کنیم. گفتم چطور؟ گفتم من یک راه حل دارم. این راه حل رو به شرطی عرضه میکنم که برید و چندین نمونه از درآمد و هزینه دفترخانهها نمونهبرداری کنید. بیارید اینجا که آگاهانه تصمیم میگیریم. مثلاً در نقاط مختلف تهران نمونههایی از درآمد و هزینه دفاتر اسناد رسمی آوردن. فلان دفترخانه این این مقدار در ما و تعریف میگیره. این مقدار مالیات میگیره این مقدار شرایه میده این مقدار حقوق میده این مقدار آور و تلفن داره و اینها کل مخالی آخرش میما اینها اون که تهش میموند از ماهی ۵۰۰ تومن بود برا تا ماهی ۱۷۰ هزار تومن حالا باید راه حل پیدا میکردیم راه حل پیدا کردیم گفتیم ر خانههایی که مثلاً تا مبلغ ۳۰ ۰۰۰ تومن حالا من دقیقاً الان یادم نیست رقمها تا مبلغ ۳۰ ۰۰۰ تومن درآمد ناخالفش یعنی اصل عقل و سردی که میگیره که مخارج باید از شکم این پرداخت بشه اینها باید ۱۵ درآمد خالصشون را بدن به کارکنان اگر شد ۴۰ ۰۰۰ تومن باید ۲۵ اگر شد ۵۰ نسبت به مادار اگر شد ۵۰ هزار تومن باید ۳۵ بدن تا رسید به ۱۰۰ هزار تومن گفتیم اگر درآمد ناخالص ۱۰۰ هزار تومن شد نسبت به مادا باید ۹۹ را بدن به صندوق یک صندوق درست میکنیم این صندوق به نفع کارن دفاتره کار این صندوق اینه که یک درصدی رو این درصد از ۱۵ یا ۱۰ هست تا ۱۰۰ حسب درجه نزولی این میاد اولاً از این درآمد مقدار متنای را مستقیماً میده به کارکنان همون دفتر از بقیه مقداری را میده که کارکنان دفاتر کم درآمد چون کارکنان دفاتر کم درآمد دستگاه حاضمی خودشون رو خانوادهشون با کارکنان دفاتر پردرآمد یک جور غذا میخواد ظاهراً دو جور غذا نمیخواد بنابراین باید برای این بیزن یه مقدارم بدید که اینها بقیه را میگذارید برای بیمه بهداشت و مسکن و وامهای بدون بهره و کمکهای بلائز لازم ضروری دیگر یک صندوق توانا برای حمایت کارکنان دفاصر اسناد به وجود آمد. این راه حنی بود که ما اینجا عمل کردیم به محض اینکه البته رفتن اونو تیج کردن آوردن بردیم در سرای انقلابم تصویب کردیم دوندیم کردیم اغلاق کردیم سر صدای آقایان سردفترها بلند شد که این چه رسمیه چیزی برای ما نمیمونه اصلاً درآمد ما از درآمد یک کارمندمونم ممکنه کمتر بشه از این حرفا زیاد میزنم باز این آقای سرکار به س آمد یکی دیگه از برادرا آمد گفت چه کاریو شما کردید از این کارای تند چرا میکنید گفتم کار تند نکردیم اتفاقاً یه خوردهم تنده اگر مطابقه سلی من بود یه مقدار بیشتر دل بهش میزدم سنتر میشد نفره آقای سرپرستی سازمان آمد گفت اینها اعتراض دارن گفتن بین آقا سر دفخترا بگید مطلب همینه جز این هم نیست نمیخوام استعفا بدم تمام شد دیگه رفتن دنبال کارشون حالا مسئول کار و فعالیتم هستن صندوق هم در همین دو سه ماهه مقدار قابل مراجعه سرمایه پیدا کرده اقلاً اگر یک کاربنده دسترخانه بیچاره بیمار میشه مسافرتی میخواد بره لانه خانه چیزی میخواد خواد دیگه اینور اونور نباید بزنه. ما میتوانیم از این راههای اما قاس اونم دست بالا نه اینکه هم از سود صاحبان درآمدهای زیاد و پردرآمدها قانون بچرود. قانون اقتصاد جامعه جمهوری اسلامی ما بیشک باید به سمت کم درآمدها به شربت هیچ کمترین تروی نیست.
تکبیر الله. اکبر الله اکبر الله اکبر من در موقعی که مسئله بهره در شورای انقلاب مطرح بود پیشنهادم این بود که از یک چنین فرمولهایی میتونیم استفاده کنیم و اصولاً این سود تضمین شده را هم که نوعی به هرصل اسمش عوض شده نداشته باشه فقط کارمز بنده میگفتم کارمز یعنی هزینه بانک قوق کارکنان لازم بانک هزینههای دیگر بانک را سرشکنید بر معاملات و عملیات بانشی و به صورت کارمز بگیرید این مشروع و حلال است هیچ اشکالی هم ندارد ولی کارمز کارمز یعنی چه یعنی آخر سال به صاحبان پسانداز به عنوان بهره یا سوده تضمین شده دینا پرداخت نمیشود به این میگن کارمز و الا اسمشو بذاریم کارمز یه آقایی از این بانکیا آمده بود میگفت خب آقا الحمدالله جمهوری اسلامی شده اجازه بدید به این شما همون ۱۲رو به عنوان تارمز بگیریم گفتم این کلاسریها برای سر این جمهوری اسلامی گشاده سر خودش جمهوری اسلامی جمهوری اسلام سریح بیکلاهست همه کلاهها برای سر غیر اسلامی اسلام نباید کلاه داره مگر کلاه بود
مگر کلاه بود آفرین خب سه چ دقیقه دیگه وقت مونده سؤال کردن کنگره بزرگ جمهوری اسلامی کی تشکیل میشود و با چه صورتی و چه مسائلی در اون مطرح میگردد؟ ما با تمام تلاش میخواهیم مواضع ایدئولوژیک و سیاسی و اقتصادی و اداری و نظامی و انتظامی حزب رو بنویسیم مقدار زیاد چند داشتیم متأسفانه یا خوشبختانه چی بگم این فعالیتهای ماه رمضان که همه ماها دوست داریم در این ماه عزیز در محافل باشیم و در جمع شما برادرها باشیم و بتوانیم با برادرها و خواهرها رودررو مسائل رو مطرح بکنیم سبب شده است که یک مقدار تکلیل کار به عقب افتاده امیدوار هستیم هرچ زودتر این کار انجام بگیره تا با اعلام مواضع مفصل و روشن به یا خدا بتوانیم کنگره را تشکیل دید امیدوارم زیاد طول نشید شما در سخنرانی خود مخالفت خود را با عصر عمومی امام که در اثر فشار کسانی صادر شده بود چرا در اخشای نام سواسیهای خارج و افشای قراردادهای ننگین اقدام عاجلانه ننمودید و مخالفت شدید خود را از جلوگیری اخشاگری دانویان مسلمان خیر و به خط امام افراز نداشتید ما در هر دو زمینه اتفاقاً نظرمونو خیلی سریع بیان کردیم همون موقع هم در مورد اولی هم در مورد دومی منتهاش بدونید بدونید که گاهی فرصت برای توضیح کامل مسائل مورد اختلاف در سطح مدیریت مملکت کمه. ما در سال ۵۸ شما یه چیزی میشنوید شورای انقلاب سال ۵۸ ما ز سال ۵۸ باید در یک خلع ضربتی یک نوع اداره و مدیریت را برقرار میکرد و این کار دشواری بود اینکه میگم قل نه خل از موانع موانع که ماشاالله فراوان بود قلع از نظر یک مدیریت یعنی یک مدیریتی ثابت شده بود حالا باید یک مدیریت نوعی سر کار بیاد البته در خلع از اون مدیریت قبلی ولی روبهرو و مواجه با همه میراثهای شو اون مدیریت. این کار سادهای نبود. ما در اون موقع میکوشیدیم مسائل رو در جمع خودمون حل کنیم. خیلی هم رنج میبردیم. واقعاً گاهی خونه میخوردیم. دیدیم حل نمیشد. اگر مسائل خیلی حساس بود پیش امام میبردیم. اگر امام باز ما واگذار میکردن باز خودمون بحث میکردیم و جایی میآمدیم مسائل رو برای ملت مطرح میکردیم. چرا؟ ا برای اینکه طرح مسائل در این مقطع بحرانی اول پیروزی انقلاب برای ملت هم ضروریست و همراه با یک سفر بزرگ سجام ملت دچار آسیب بشه ایمان ملت دچار تردید بشه ما نمیتوانستیم از این آسیب خصلت کنیم ما سعی کردیم تا اونجا که میشه مسائل رو در جمع حل کنیم و گفتنی ما رو هم بگذاریم در وقت خودش برای ملت بگیریم. اینم که دیگه الان خیلی راحت ما میتوانیم همه مسائل که برای اینه که بهدله قانون اساسی داریم، رئیسجمهور داریم، مجلس داریم، دولتم انشاءالله سر کار میاد تا نوبت گفتن و گفتن و گفتن فقط گفتن نه جانم نوبت عمل کردن و عمل کردن و عمل کردن و به اندازه ضروری و لازم نیست گفتن وقت من تمام شد امیدوارم خدای متعال این جمهوری سلامی و شما ملت مسلمان را از همه آسیبها محبوب نگهدار