اسلام دین واقع بین

اسلام دین واقع بین

این متن بر رویکرد واقع‌گرایانه اسلام در تبیین مفاهیم وحدت و کثرت جهان تأکید دارد. اسلام برخلاف دیدگاه‌های پیچیده، با تکیه بر ادراکات روشن و عینی، ضمن پذیرش تنوع جهان، آن را به خالق یگانه بازمی‌گرداند.

خلاصه مفصل

این منبع به تشریح دیدگاه “واقع‌گرایانه” اسلام در مواجهه با مسائل پیچیده فلسفی، به ویژه دوگانه‌ی وحدت و کثرت، می‌پردازد. بر اساس این متن، اسلام برخلاف برخی مکاتب فلسفی یا عرفانی که این موضوعات را در هاله‌ای از ابهام و رمز و راز قرار می‌دهند، آن‌ها را به شیوه‌ای شفاف و قابل فهم برای عموم مردم ارائه می‌کند. رویکرد اسلام بر پایه اعتماد به ادراکات روشن، تجربی و عینی استوار است؛ یعنی هم کثرت و تنوع موجود در جهان (پدیده‌های گوناگون) را به عنوان یک واقعیت می‌پذیرد و هم وحدت بنیادین حاکم بر آن‌ها را معتبر می‌داند. این دیدگاه، شکاکیت افراطی و بیمارگونه را رد می‌کند و انسان را به اعتماد به دریافت‌های حسی و عقلی خود تشویق می‌کند، زیرا این کثرت‌ها بی‌هدف نیستند و در نهایت به یک خالق واحد و هدفمند بازمی‌گردند که به کل هستی معنا می‌بخشد.


متن پیاده شده سخنرانی «اسلام دین واقع بین» – شهید بهشتی

اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین والصلاه والسلام علی جمیع انبیائه ورسله به هدایت و سیدنا و نبینا خاتم النبیین و ائمه الدایته والسیره من اله وصحبه والسلام علینا وعلى عباد الله

مقدمه: اسلام، دین واقع‌بین

مدتی هست با دوستان عزیز درست اخبری گرفتن برای متم شده است که کمتر من فرا در جلسات همین بحث و هم بحث و تاریخ مشترک درباره مسائل اسلامی محشن موضوع بحث همین گفت که عذاب وده اسلام ظاهرین یا اسلام دین ظاهر دینه به تغییر قرآن کریم ان القرانی و ت ابراهیم وجا در این بارهای اخیر می‌کنم روشنفکر ما برخانه‌زلی قرار گرفته حساب کتاب در این مطلبو به خودونی هستن برای اینکه این زندگی‌ها وز عملاً به نوعی انحراف از دین خین و دین افضل و قرآنی که حاضیه که به راه مستقیم ورا مستقیم هست منی شده و منتهی میشه و خواهد شد.

یک مسئله بسیار جالبی در مورد ارغام هست که هم در مورد هست هم در مورد نسبت طح بسیار عالی. بعض وقتی این مسئله‌ها رو می‌بینه در کتاب‌ها و می‌کنه به خودش فکر می‌کنه که خوبی که در جامعه انسان‌گرایی مدرنی به وجود بیاد بهدالله منتقی ولی عملاً انسان می‌بینه که اشتباه کرده و هر موقعی این مسائل می‌کنه در اجتماع تا مدت مدی جامعه‌ای رو تحیر می‌کنه و از اینکه جامعه‌ای داخل اندیش وراپر و اهل فکر و اندیشه همراه با عملت زندگی داده باست اون به مسئله اینه.

نقد رویکردهای پیچیده فلسفی و عرفانی

اصل در خب ما بعداً طبیعه فلاسفه بزرگ عموماً فلاسفه بزرگ یعنی اون‌هایی که قهرمانان این میدان تلقی می‌شد عموماً میگن ببین که مساعد عادی برهانی متافیزیکی برش فهم حم مخصوص بروغده بسیار معود و امبک از جامعه بحاره. در بحث معرفت این فاطمه به نام معرفت کلی آلی را می‌توانن درس بکن ه ادراکاتی که ما معمولاً داریم ازیاته این صندلی رو می‌بینم این میزو می‌بینم این کتابو می‌بینم نخیم اغراق‌ها ادراک جزئی یعنی تصویریست ذهنی از یک واقعیت خارجی مشخص و این به دنباله گریان افراک و دریافت این تفیرهای یک سری مقایم کلی از اینا تطریق می‌کنه، انتظار می‌کنه که این مقای مستقیماً منطبق با این با الهی علمی که ما در می‌کنیم نمیشه.

  • مفهوم جزئی و کلی:

    • کتاب یک مفهومیست کلیست. این کتاب میشه بگ کتاب میشه گفت کتاب مفهوم و تفسیر ذهنی که از کتاب در ذهن و مغز ما ابل انطلاقم هم بر این کتاب هم بر اون کتاب.

    • در صورتی که ازا که من نگاه کردم به یک کتاب از این کتابی که الان جلو چش اومدنه یک تصویر ذهنی گرفت ذهن من اون تصویر قابل انتباق بقیه نیست و اصلاً اون تصویر مشخص کننده از این کتاب در با داوری‌های من و رفتار من اون تصویر اولی که قابل فقط در یک واقعیت عینی بهش میگیم مفهوم جری و آن تصویر ج که قابل انتباه بر واقعیت عینی و قابل اصلاح و کم واقعیت عینی مفهوم کلی.

در فلسفه یعنی در بحث معرفت فلسفه اولا گفته میشه این چیزایی که ما خیال می‌کنیم کلی اینا کلی نیست. کلی واقعی اون کلی فضایی که در فلسفه یک معر بحث‌های کارهای اساسی این بازش محدود ملیسی ین و خلاصخلاص هست برای اینکه اون چیزی که ما الان در ذهنمون تحت عنوان کتاب درست کردهیم این فقط یک مفهوم تجربیه ساخته شده ما نه یک مفهوم ادراکیه که بواند به راحتی نشان دهنده یک واقعیت کلی عیبی دارد.

این من اصلا می‌دونم از اینجا خود دشی بعض به این بخش خود به خود پیچیدن فلاسفه بزرگ در کتاب‌ها و بحث‌ها وقتی که این پور بحث می‌زن این بحث‌ها در پور فهم قوم نیست. این بحث‌ها فهمش مخصوص فلازم ارتباط خیلی زده انجام شدن.

  • اسرار عرفانی:

    • این از بعد ارسان که میشه مسئله از این بالاتر میره بیشتر می‌گیره آ میگه را اسرار آموختم کردن سوخت. در مقدمه کتاب‌هایی عموماً می‌بینید عموماً یعنی اینایی که من دیدم که احس نبوده می‌بینیم به که می‌گوید بله خداوند حقایقی رو بر من روشن کرد سال‌ها تمرین و ممارست و تجدی و تمید و چنین و چنان و منم لازم نیستم که این حقایق رو در یک جایی یادداشت بکنم همچند توصیه می‌کنند که این حقایق درت قبول نیست.

    • مبا این حقایق رو برضه کنه که این موجب ادلال و انحراف عموم است. فقط این مقدمه‌ها رو بزنیم باز مطالب رم خود فلاسفه می‌بینه میگه خب الحمدالله پس خود فلاسفه و خود عرفا خودشون آشنا هستن اصلاً این مسائل رو نمیارن در افکار عمومی مطرح بکنن و دیگه خودشو می‌دونن.

خطر دور شدن از واقعیات زندگی

متأسفانه ما در مقام عمل می‌بینیم که در دوره‌های معجلی در دوره‌هایی که برخوردگی از فلای محیط مؤثر خلاق برخوردگی از فلا علمی مؤثر محیط خلاگی از طرف با این واقعیات ملموس زندگی در جامعه خودش که نشون میده عشق روشنفکر عشقی که اندیشیدن یکی از نیازهای بود مسائل مربوط به اون واقعیت‌های فضیی رو رها کرده وسیوماتیکم رها می‌کنه و میره سراغ این مسائل متافیزیکی و عرفانی.

و یک عده هم هستند که در این موقع بازار را برای عرضه کالا مناسب می‌گیرن شروع می‌کنن این کالاها رو عرض کردم بحث‌های سرب کننده بحث‌های دور کننده از بایات زندگی در جام یشه و پیدا می‌کنه و می‌گیره میشه و از بخش مثل جشم اندیشمند جامعه ب من احساس می‌کنم این متانید دارید احساس می‌کنم که جامعه مع ایران در معروف یک چنین خطری قرار داره.

مسئله شناخت: از ادراک اولیه تا شکاکیت

در بحث ارزش معرفت وران که بخشی مغل از فلسفه به طور کلی و بخشی بسیار مهم از فلسفه جدید هست در زمینه اینکه آیاات مایا مامایی دارند یا نه وقتی ب۲ست و چند قرین دار ابتداً بشر معمولی ابتداً این رو فکر می‌کنه که همه ادراکات او صاحب چه که به ذهن انسان می‌رسه هر دریافتی انسان داره این دریافت روشن و نشون‌زدهنده واقعیتی عزی میاد.

  • خطای ادراکی و شروع شک:

    • اما از تجربه‌هایی به تفری که نه شما دریا به اولین خطای ادراکی که ما برخورد می‌کنیم در این موضوع شک می‌کنیم که آیا ن تصاویر جدید اصولاً داخل ما هستن یا نیستن.

    • برای اینکه الان سوار ماشینه توی جاهایی که آسفال هستش و نشیب فراز داره میره این هوا هم خالی شده با نور فراغم میره ورا که بچه‌ها وقتی ما سوار ماشین بوده میرن خیر دیگه گفتی چرا توی یه بار میگه شما بالای اینجا ما نمی‌تونیم بزنیم اینجا چراغ افتاده بود اینجا آب هست یه فراب معروف سراب معروف همین است.

    • با اولین که انسان می‌بیند که ازیاش اشتباه از خواست آمد فکر می‌کرد اینجا آب آب می‌گیرید دریافت به اون می‌گفت آب و حالت اینکه آبی اشتباه کرده باین مفهوم گر دریا ما واقعی ما بودن که ایشون عطا فرمای که ایشون عطا فرمند دومی سومی چهارمی ممکنه باش این شک زیارت کنه بگه نکنه اصلاً همه دریافت‌های ذهنی من از قبیل سرا.

شک علمی در برابر شک بیمارگونه

این شک، شک علمی بسیار حتی همه چیزی بدون به شرط شک علمی داره چون ما شکرو به دو نوع تقسیم میگیم:

  1. شک علمیه: یعنی شک شخص علمی یعنی شخصی که انظمه کاهش و جستگری و بحث تحقیق شک دفاع.

  2. شک بیماری: نوع دوم شکیست بیماری. بیماری شکی بسیار چیز خطرناکه… چی که بیماری اون که گفتم کسی بیماری نیست که انسان کم کار و دوست دار شک کردن باشه اصلاً شکست به یک مطلوب دربیاد. من می‌پرسم انسان دوستدار شارده بودن بله من یقین و ایمان برای آدم تحب تسلیف میاره یکی از موجبات که انسان کند تعل تصدیقی نداره شک کردن.

این شک درسته پیش میره پیش میره پیش میره چیز رو می‌گیره اما بالاخره در هیچ جایی تو می‌کنه این شک. مثلاً اگر از این آدمی که شکاک و شکافهی که تو بالاخره شک می‌کنی یا شکم نمی‌کنی یا در شک ک**** شک داری اگه به خیلی بیمای به جرم نبیده باشه دیگه شک می‌کنن ه جایی که بخواد از اونجا شروع کنه در این رو که می‌گفت من می‌دانم می‌دانم اشتنا بگیریم من شک می‌کنم.

شک می‌کنم چی با توجه مختصری انسان می‌فهمه که شک می‌کنن هست و احتمالاً واقعیتی در جهان هست و ازاها می‌تواند فروند با جشن به دور اطمینان و اعتماد به دریا راست از تجزیه و تحلیل و آزمایش و در حقیقت فلسفه جدید دنیا این یک واقعیتست فلسفه جدید دنیا در طول زندگی چند قریا از همین شک می‌کنن شروع کرده و به یک سلسل یقی ای قابلنا رفتن.

مسئله محوری: وحدت و کثرت جهان

یکی از مسائلی که انسان را به شخص و تردید و سؤال اندازه و بسیاری از بحث‌های اساسی متافیزیک وسانه اینه انسان ابتدا که به این واقعیت‌های غی برخورد می‌کنه، واقعیت‌هایی رات و مجدای از یکدیگر می‌بینه… به عبارت دیگر دریافت اولی ما انسان‌ها از این عالم کسر ما ول باردات را به صورت به صورت جان چند موضوع چندین موجود چندین هزار میلیون موجود با دریافت می‌کنیم.

  • از کثرت به وحدت:

    • انسان می‌بینه که این همراه با یکت یاد این صندلی از این صندلی کاملاً مستقله بین این صندلی و صندلی فده‌ها رابطه وجود دارد از این هست قیام از صندلی غیر از دریه و تحلیل اساسا مای در دلیل و جو به یک ماده مشترک من شده اونچه به صورت کسر و چندگی و تجد و جدایی در این عالم میاد بازگشت است به یکگونگی و ه دانش.

    • پس تا اینجا اشاره به توبهای این مسئله‌ای مطرح می‌شود با این رابطه اونست با این کثرت چیه؟ ما از جهان دریافتی داشتیم که می‌گفتین جهان کثیر است… و درست بعدی گفتین موجود که به نظر کم واقعیت هم جدا و مستقل می‌رسیم. این‌ها به یک معنا یک موجود است. یک جهان است. یک عالم است.

حالا میگه چی؟ میگه اون دریافت اولی من که در این جهان چند واقعیت بود و چند واقعیت هست. اون دریا و اشتباه بود… یا نه درست دنی که ما فکر کردیم به این جهان کی این دریافت دومی یک دریافتی انت اصلاً جهان واقعاً کثیره… یا هر دوی این جهان هم یکیست و هم چند تا؟ و اگر هم یکیست و هم چند تا اقتدار نظر یک با تنافس هم یکی هم چند تا چطور میشن؟

مسئله وحدت کسر و رابطه بین وحدت و کسر از اساسی‌ترین وشی‌ترین ویکیه‌ترین مسائلیست که در فلسفه اولاد و درست ما قرنا که از بدن می‌گوین را مز همه کس نمی‌فهم.

دیدگاه‌های مختلف و پیچیدگی‌های آن‌ها

  • دیدگاه عرفانی: اگر کسی بخواهد این تعابیری را که در عرفان در مورد وحدت و کثرت… آمده به همان صورت متهارت بگیره و بفهمه. می‌گوید اونچه اقعیت هست یکی که یکی هست و هیچ نیز اصلاً اونی که هست یکیست ماار هست دیگه نیست پس این ماتش که نیست این پسرست که نیست این نیست پس یعنی من اشتباه می‌کردم یعنی اون که در ذهن من بود که فیز و چند و در و دیوار موهو بود خطا بود اشتباه بود. این چیه پس؟ میگه این تجلی او وجود است این نمود است.

  • دیدگاه مادی (ماتریالیستی): فیسوف مادی بیان دیگر دارد. می‌گوید جهان از یک اصل از یک ماده مشترک از یک اصل یک نواه پدید آمده و این اصل یک نواه در درون خودش کثرتی را آبست بود که ین مادر پیر فرزندهای بی‌شمار می‌زاید و می‌زاید و می‌زاید و برای زاییدنش نه آبادی بوده و نه انجانی… این گرایش به کثرت روز از کجاست؟ و عرض کردم می‌رسه به اینجا بگه نه یه روزی مای بود و این ماسه همون در دلش آبستن گوناگونی نیست.

بحث وحدت و کثرت و فهم وحدت و کثرت و فهم رابطه وحدت و کثرت یکی از مسائل مشکل درست سفه و حتی در فلسفه ما.

راه حل اسلام: رویکردی شفاف و واقع‌گرایانه

حالا بیایم سراغ برسیم ببینید اسلام در برخورد با این مسئله چی می‌د.

  • تکیه بر دریافت‌های روشن: اصلاً میاد به انسان‌ها می‌گوید ای انسان یادت باشه تو اول فکر می‌کردی هرچه بهت می‌رسد حق حقیقته… بعد آزمایش تی ارزیابی دیدی نه بسیاری از چیزهایی که به ذهن می‌رسه اشتباه وصاح و واقعیست… اما به یک نقطه‌ای رسیدی که ایستادی گفتی که اینجا دیگه جای و تردید نیست… گفتیم هر دریافتی برام روشنه س ریح جای ابهام نداره اینو قبول می‌کنم دیگه بیماری شک ندارم قبول. بنابراین مسیر جدید و سیر و سلوک جدید را از کجا آدید از دریا بین و روشن.

ببینید در قرآن کریم ما داریم… قرآن وقتی به انسان‌ها می‌خواد بگه ای انسان‌ها مواظب باشید همه دریافتونو نکنید. می‌گویند این‌ها به جز خب… می‌گویند عیسی پسر خدا این‌ها بر اساس زن و گمان می‌گویند و زن و گمان راه انسان به سوی حق و حقیقت نیست. وقتی می‌خواد تختعه کنه چیو تختعه می‌کنه؟ زن و گمان و زن و گمان چیه؟ دریافت فکری غیر روشن سایدا سای روشن.

  • پذیرش واقعیت کثرت و ارجاع به وحدت خالق:

    • اصلا ب میگه نه آقا دریافت تو از این اسلام میگه دریافت تو از این نیست و اینکه این بیزی واقعیت درسته این روشنه این قابل اعتماده. دریافت تو از دست و انسان و مان و گیاه و جسم و جان و در این دریافت که تو داری اینا همه صحیحه.

    • الا اینکه این کسر آپریده یک وحدت است و تحلیل اسلام در فهم وحدت و کسر جهان برمی‌گردند به پذیرش واقعیت‌هایی به نام کثرت مل و اینکه این واقعیت‌های متسدس گوراگون ملعوس غیرقابل تغییر بازگشت به یک واحد است ولی اون واحد خداییست که آفریدگار است خدای خالق.

    • و اینکه تو در عین گوراگونی در این جهان هم ارتباط هماهنگی می‌یابی این هم باز مربوط است به همون خدای خالق که جهان را ام عف و بی‌هدف نیافت. بنابراین وحدت… هر دو ونگی و هماهنگی جهت داشتن این جهان و بازگشت این جهان به یک هر دو مربوط هست که خداون انا لله و انا الیه راجعون.

با همین مفاهیمی که اسلام به دست ما بوده این مشکل رو می‌توانیم لا سراسام بکنیم. سراسامی که قابل عرصهن. سرسامانی که همتون می‌دونید حتی یکبان و کارگرم می‌تونه بمع رمز نیست دیگه اسرار حقی که کن دهان انسان رو بدوزن دیگه نیست همه رو میشه بگو.

جمع‌بندی و طرح مسئله برای جلسه آینده

این رو یکی از تجلیات ظاهر دینی اسلام تلقی کنیم که اسلام در بیان وتستر.

  1. اولاً واقعیت‌هایی را که ما به صورت دریافت می‌کنیم هیچی تصویر نکرده. اون هر دو رو پذیرفته واقعینه.

  2. ثانیا حدود بحث انسان‌ها را هم در نظر گرفته و اون که بیان می‌کند باز با واقعینی که عالم‌ها مردو چطور می‌تونن بفهمند صحیح تابع تیری.

و این سؤال آیا دوستان عزیز برای این مطلب و این سؤال درباره درج وحدت و کثرت… توضیحی تهیه اولاً روشن‌تر و گویا واری هم برای عبور قابل فهمی راد یا خب این موضوع بحث ما از پایان عرایض من بخشی بحث در زمینه همین اسلام ظاهر.

این یک مسئله‌ای بود اون مسئله اینه که آیا پس از پیدایش انسان در جهان آیا با نوع جدیدی و انواع جدیدی در جهان پیدا شد و علم آیا نوع جدیدی پس از پیدا انسان در جهان طبیعت سراغ دارد یا نه؟… دوستان سؤال به نظر می‌رسه به نظر ابتدای می‌رسه که پس از آفرینش انسان در جهان طبیعت یا نوع جدید اصلاً به وجود نیومده…

…این پایان امروز من و الحمدالله و صلی الله علی محمد و آل.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *