این منبع به پیوند عمیق روحانیت و روستاییان میپردازد و چهار راهکار اقتصادی برای پایان دادن به استثمار مطرح میکند: شعارگونه، التقاطی، صرفاً اسلامی، و وابستگیآور. سخنران بر انتخاب آگاهانه مردم برای برنامههای ریشهکننده استثمار بر اساس اسلام تأکید میکند.
خلاصه مفصل:
این منبع شامل سخنرانیای است که به پیوند ریشهدار و عمیق روحانیت با روستاها و روستاییان اشاره میکند. سخنران توضیح میدهد که بسیاری از طلاب علوم دینی روستازاده هستند یا حداقل چندین سال از عمر خود را در ایام محرم، صفر و ماه رمضان در روستاها گذراندهاند و از نزدیک با زندگی و مشکلات روستاییان آشنا شدهاند. او خاطرهای از سال ۱۳۲۶ هجری شمسی (۱۹۴۷ میلادی) را تعریف میکند که همراه با فضلای برجسته حوزه مانند آیتالله منتظری و شهید آیتالله مطهری، به روستاهای دورافتادهای که معمولاً طلاب به آنجا نمیرفتند، سفر کردند. برای اینکه باری بر دوش مردم فقیر روستا نباشند، هزینههای یک ماه خود را نیز با کمک آیتالله بروجردی (که از شنیدن این خبر بسیار خشنود شده بودند) تامین کردند.
محور اصلی این سخنرانی، تحلیل و ارائه گزینههای مختلف برای برنامههای اقتصادی است که به وضعیت استثمار و ظلم در جامعه پایان دهد. سخنران از مردم، به ویژه روستاییان و زحمتکشان، میخواهد که آگاهانه از میان این برنامهها یکی را انتخاب کنند و از تجزیه شدن نیرویشان جلوگیری کنند. او چهار نوع برنامه اقتصادی را مطرح میکند:
- برنامههای شعارگونه و فوری: این برنامهها در ابتدا مردم مستضعف را خوشحال میکنند، اما بر اساس تجربه ۶۷ ساله، به سرعت دچار شکست میشوند و مردم محروم را زیر فشار نتایج نامطلوب اقتصادی له میکنند. این رویکرد به عنوان فریب دادن مردم توصیف میشود.
- برنامههای اصلاحات اقتصادی التقاطی: این برنامهها ترکیبی از ایدههای اسلامی و غیر اسلامی (مانند سوسیالیسم یا کاپیتالیسم) هستند. اگرچه ممکن است موفقیتهای اقتصادی محدودی داشته باشند، اما به تدریج مبانی اسلامی را در جامعه تضعیف کرده و ارتباط امت با اسلام را کاهش میدهند.
- برنامههای صرفاً اسلامی: این برنامهها کاملاً بر اساس معیارهای اقتصاد اسلامی طراحی شدهاند و هدفشان پایان دادن قطعی به استثمار است. سخنران تأکید میکند که این راه ممکن است زمانبرتر و با سختیهایی همراه باشد، اما جنبههای مثبت و جذاب اقتصاد اسلامی را نیز تأمین و حفظ میکند. مردم حاضر در جلسه با گفتن “الله اکبر” قاطعانه این گزینه را تأیید میکنند.
- برنامههای تقویتکننده استثمار و وابستگی: این گزینه، که به عنوان یک “زاییده” یا برنامه فرعی مطرح میشود، وعده رفاه بهتر و پیشرفتهایی شبیه به دوران شاه را با ظاهری جدید میدهد. اما در حقیقت، پایههای استثمار اقتصادی را محکم میکند و با احتمال نزدیک به ۹۰ درصد، مسیر را برای وابستگیهای اقتصادی آینده به بیگانگان باز میکند.
سخنران به شدت از کسانی انتقاد میکند که اعتبار “الله اکبر” مردم را زیر سوال میبرند و آن را یک واکنش غیرآگاهانه میدانند. او تأکید میکند که مردم ایران، چه شهری و چه روستایی، چه کارگر و چه کشاورز، پس از ۱۸ سال مبارزه پیگیر در مساجد، رشد فکری و آگاهی بالایی پیدا کردهاند. “الله اکبر” آنها انتخابی آگاهانه و بر پایه ایمان عمیق به اسلام است.
در پایان، سخنران با توجه به انتخاب آگاهانه مردم برای برنامههای اقتصادی اسلامی، قول میدهد که روحانیت با تمام وجود شبانهروز برای تنظیم و اجرای این برنامهها تلاش خواهد کرد تا استثمار، استضعاف و تبعیض را ریشهکن کند. او ابراز امیدواری میکند که این انتخاب آگاهانه، در میان همه اقشار ملت ایران، از جمله معلمان، کارگران، کشاورزان و کارمندان محروم دولت، فراگیر شود تا مسائل پیچیده اقتصادی جامعه در زمانی کوتاهتر و به بهترین شکل حل شوند. سخنرانی با تأکید بر اهمیت وفای به عهد در اخلاق اسلامی و با قول بازدید از جوادآباد به پایان میرسد.
متن پیاده شده منبع:
الصلاه وسلام علی جمیع انبیاه و رسله و علی سیدنا و مولانا خااتم النبیین ابالقاسم محمد اللهم صل علی محمد و آل محمد و الائمهه الهداه من اهل بیته و السلام علینا و علی عباد الله الصالحین پیوند روحانیت و روستا و روستایی ند خیلی ریشهداریه. همه ما طلبهها یعنی تقریباً همه ممکنه استثناهایی باشه. اکثریت قاطع ماطلبهها حداقل چند سال از عمرمون رو اینطور گذروندیم که در ایام محرم سفر ماه رمضون به روستا بریم. با روستایی و زندگی روستایی و مشقت روستایی و روستایی و مسائل مختلف روستا از نزدیک در همون دوره نوجوانی آشناست. حالا از این بگذریم که بسیاری از طلاب ما اصلاً روستازادهان و روستاییزادهاند. فرزند روستا و روستایی هستند. اکثری طلاب حوزه خم بچه داتیا هستن و به این بچه داتاسی بودنشونم افتخار میکنن. اونها که بچه شهر باشند معمولاً مکرر برای ارشاد و وعد و هدایت مردم و جذب مردم به اسلام عزیز اینها به روستاها رفتهاند. من یادم میاد که غیر از اینکه خب حالا خود من مکرر به روستاها میرفتم و رفته بودم در سال هز ۱۳صد و ۲۶ یعنی ۳۳ سال قبل اواخر بهار بود اوائل تابستون ماه رمضونم اون سال تو تابستون بود با عدهای از فضلای برجسته حوزه از جمله آیتالله منتظری شهید اسلام مرحوم آیتالله مطهری و عدهای از دوستان بنا گذاشتیم اون ماه رمضون رو همگیمون بریم به اون روستاهایی که معمولاً طلاب نمیرن اونایی که خیلی دور افتادهست و و یه خرجی هم برای خودمون برداریم برای اینکه تو اون روستاها غالباً مردم فقیرن و چه بسا یه مهمونم براشون تحمیل باشه خرجی یه ماهمونم برداریم قرار شد نفر ۱۰۰ تومن با عنوان خرج یک ماه و کرایه رفت و اومد به خودمون برداریم. اکثر این عده هم اون ۱۰ تومنو نداشتن و مرحوم آیتالله بروجر رضوان الله علیه که از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شدن از همین محل گفتوهاش و پولای حوزه این نفر ۱۰۰ تومن رو در اختیار این عده گذاشتن. حدود ۱۸ نفر بود مجموع دوستان ما اگر حافظه من اشتباه نکنه حدود ۱۸ بین ۱۸ و ۲۰ نفر ولی ظاهراً ۱۸ نفر وقتی برگشتیم اول پای دوباره اومدیم قم دور هم نشستیم و گزارش این سفرها رو به جلسه دادیم و جمعبندی کردیم و گفتیم خب حالا باید ما چهکار بکنیم که اگه این برنامه خوبیه ادامه داشته باشه این عشق و علاقه و محبتی هم که در دل مردم ما هست ریشههاش ریشههای طولانی این آمریکا و شوروی و انگلستان و اسرائیل و ایادی اینها اینها ولکلن مردم ما تا وقتی که اسلام را به عنوان محور انقلاب و حرکت خودش داره اینا نمیتونن اون رو از راه به سوی بیراهه بکشانن. توصیهای هم که امروز در خدمت شما مردم عزیز و پرمهر باریک دارم همینه میان به شما میگن که آقا این انقلاب قرار بود انقلاب باشه برا مستضعفان هنوز زمین دست زمینداراست هنوز باغ چنین است هنوز کارخونه چنان است هنوز بازاریاها به مردم اجهاف میکنن امروز میخوام در جمع شما مردم زحمتکش آبباریک که یا روستایی هستید و کشاور یا کارگری یا پاسدار انقلاب هستید و به هر حال از زحمتکشان این جامعه هستید مثل روستاهای دیگه یک مطلبی رو رک و پوسکنده و خودمونی بیان کنن و به یادگار برامون بمانه و زمینه راه آینده باشه انشاءالله
انشاءالله و اون اینه ما در اجرای مه برنامههای اجتماعی و اقتصادی که به وضع گذشته و وضع موجود جامعه ما از نظر روابط اقتصادی پایان بدهد کمترین تردیدی نداشتهایم و نداریم و نخواهیم داشت. ما به یاری خدا زمینه استثمار شدن و استثمار کردن زمینه بهرهکشیها را از مجرای روابط ظالم اقتصادی از بین واهیم برد. اما مسئله اینجاست. این کار را چه جور میشه انجام داد. من این سه جور رو براتون بیان میکنم. اونوقت شما بگید که انتخابون کدومه. یک از راه برنامههای شعارگونه فوری و چسبون که طبق تجربه طولانی ۶۷ سال اخیر در جریان عمل به زودی دچار شکست قهری خواهد شد. رنامههایی هست که این برنامهها وقتی اجرا میشه زود مردم مستضعف رو خوشحال میکنه. اما طبق تجربه اقتصادی دنیا این برنامهها اول خوبی داره آخر بد و شکست آمیزی. این برنامهها خاصیتش اینه که امروز توده محروم و مستضعف جامعه ما را نسبت به انقلاب علاقهمندتر و خوشبینتر میکنه. این خاصیتو داره. ولی آیا صحیح است ما بگیم مردم رو با این برنامهها گول بزنن؟ خب وقت ۳ سال دیگه ۴ سال دیگه طبق تجربه دنیا شکست ه و همین مردم مستضعف زیر دندههای بران و پولادین شکستهای اقتصادی له و لورد بشن. این کار خوبیه. این یک راه. راه دوم برنامههای اصلاحات اقتصادی بدون رعایت ویژگیها و خصوصیات اقتصاد اسلامی و بیشتر با تأثر پذیری از افکار التقاطی یعنی افکاری که یه خورده از اسلامه یه خورده از سوسیالیسم یا یه خورده از اسلامه یه خورده از کاپیتالیسم یه خورده از اسلامه یه خورده از مرام اشتراکی یا یه خورده از اسلام یه خورده از مرام مایهداری این برنامهها اما از اینکه موفقیت آمیز باشه یا نباشه این توش هست که ارتباط امت ما را با اسلام روز به روز ضعیف خواهد کرد. ممکن است از نظر بعد اقتصادی ا موفقیتهایی هم داشته باشه. اما این موفقیت همراه است با تضعیف مبانی اسلامی در جامعه ما. اینم نوع دوم. نوع سوم برنامههاییست که صرفاً اسلامیست و توش معیارهای ص و ویژگیهای اقتصاد اسلامی رعایت شده ولی از مسیر مشخص اسلام سرانجام به عمر استضعاف و استثمار پایان میده و اون جنبههای مثبت و جالب اقتصاد اسلامی را هم تأمین میکنه و حفظ میکنه. اینم نوع سوم. شما مردم شما مردمی که اکثریت قاطعتون در شرایط بسیار محدود اقتصادی و در تعینا اقتصادی زندگی میکنید. در روستا هستید یا اگرم بیرون روستا هستید سطح درآمدتون وضع زندگی ن چیزیست در حد روستا شما باید خبر داشته باشید از این سه نوع برنامه و یه بار بیاید انتخاب کنید برای اینکه الان ما دچار این وضع هستیم که از هر گوشهای یه عدهای یک شعاری میدن به امید اینکه شما مردمو دنبال خودشون بکشونن و بگوین که بله آی مردم به سطوح آمده از استثمار ار و ظلم اقتصادی بیایید دنبال ما بزرگترین خطر اینه که شما مردم تجزیه بشید چار تا برن دنبال این چار تا برن دنبال اون چار تا برن دنبال اون تجزیه بشید این نیروی منسجم یک پارچه مایکه تیکه بشه و تعمه آمریکا و شبه آمریکا بشه این خطر بزرگه باید شما مردم روشن و پوسکنده مسائل رو بدونید وظیفه همه برادران ما هم هست که بیان با شما صاف و باز و پوتکنده و خودمونی مسائلو مطرح کنن و شما هم انتخاب کنید یکی از اینا رو انتخاب کنید حالا من این رو به شما میگم به عنوان یه کسی که از اقتصاد یه چیزی سرش میشه از اسلامم یه چیزی سرش میشه از این انقلابم یه چیزی سرش میشه من به عنوان در شما بهتون میگم این سه جور برنامه سر راهه من این برنامهها را یکی یکی دوباره اسم میبرم هر کدام مطابق ایمان درونیتون بود اونوقت با الله اکبر بهش رأی بدید هر کدوم مطابق ایمان درونیتون نبود چی میگید اون اون که نمیشه الله اکبر بهش بگید اونجور میخوای جواب بدی خیلی خب من حالا میخوام اون یکیو صاف و ساده یه نی خودمونی بگید ها هر کدوم دیدید مطابقه ملتون نیست یک نه میگید اونی که مطابق ایمانتون بود به جای عاری الله اکبر بگید ها بهتره اینجور خیلی خب یک راه اول که اصلاً راهمهم نیست ولی حالا به عنوان راه بهش پیشنهاد میکنم پیشنهادها و برنامههای اقتصادی زرق و برقار یه شبه و یه ماهه و یک سال نماه اما بعد از سه ۴ سال به احتمال ۸۰ ۹۰ همراه با شکست اقتصادی این یک راه نظر شما در این راه درباره این راه چیه؟ این یکی د رنامههای اقتصادی به اصطلاح در جهت حمایت مستضعفان اما بر اساس دیرببناهای فکری بیگانه از اسلام یا بر اساس زیربناهای فکری که یه ذره از اسلام داره یه مقدارم از غیراسلام نظرتون درباره این برنامهها چیه؟
خیلی خب این هم روشن شد. سوم برنامههای اقتصادی که قاطعانه عرض میکنم در جهت نفی استثمار خواهد بود. با رعایت معیارهای ارزنده اسلام هرچ ند برای ما زمان بیشتر و تحمل سختیهای میون راه را به همراه داشته باشد. نظرتون چیه؟ الله اکبر الله اکبر الله اکبر اکبر منافق خب حالا چهارم زاییست این چهارم علت اینکه زایده شد این بود که وقتی وضع شما رو چند شد حالا صحبت چهارمی جا داره چهارم برنامههای اقتصادی که واقعاً میتواند برای شما مردم محروم در طی یکی دو سال شرایط رفاهی بهتری را به وجود آورد. اما عل تحقیق در خط تقویت استثمار اقتصادیست و با احتمال ل نزدیک به ۹۰ در خط وابستگیهای اقتصادی آینده ولو امروز پیشنهادندگانش بگویند ما وابستگی اقتصادی را نف میکنیم. اینم یه جور برنامهست. این برنامه خاصیتش اینه چیزی مثل اقتصاد زمان شاه را که توش یه مقدار پیشرفتهایی که به چشم میخورد وجود داره با یه لباس تازهای و شکل و شمایل تازهای مطرح میکنه و عرضه میکنه. اما پشت این در باغ سبز اینایی که بهتون میگم وجود خواهد داشت. یک محکم کردن پایههای استثمار اقتصادی اً دو با احتمال تقریباً ۹۰ راه باز کردن برای وابستگیهای اقتصادی به بیگانگان اما این اول کار باقالیلیهای خوشمزهای براتون میاره. نظرتون درباره این برنامه چیه؟ خب حالا یک مطلب جدید میدونید که ما با شما مردم در طول این سؤلا همینجوری حرف زدیم. یعنی اومدین اون روزها بلندگو هم نبود رو همین منبرای چوی میشستیم تو این مسجدا بیگو هم صدامون میرسید. اون روزا جوونترم بودین صدامون رساتر بود. ما با همین عادت که با شما مردم داشتیم میشستیم و با زبون خودمونی حرفامونو میزدیم راحت شما آرمونها برنامهها و خطوط ما همید. ما هم زمینهها و آرمانهای شما را میفهمیدیم و روی این نقشه جنگ با ابرقدرتها رو طرح میکردیم. این شیوه ما بود. اخیراً دیدم به اینکه بعضیها که از این الله اکبرای جدید که یه خورده مخالف خط اونا هست ناراحت شدن شروع کردن اعتبار الله اکبرهای شما را متسلزل کردن که آقا این مردم هر کس هر حرفی بزنه میگن الله اکبر. من دلم میخواد شما این نوار این جلسه رو اگر ضبط شده ببرید این آب گوش بدن که ببینن در روستای آبیک در ورامی این برادرا و خواهرای روستایی ما اینا جمع شدن یه مسئله اقتصادی رو براشون باز و روشن مطرح کردهایم همچینم نیستش که به هر حرفی الله اکبر بگن قشنگ و خوب بلدن کجا و کجا آری بگن الله اکبر الله اکبر الله اکبر رهبری
من میخوام به اینا بگم که آقایون اگر شما این مردمو خوب نمیشناسید ما به برکت معاشرتهای طولانی سی و چند ساله اینا رو میشناسیم ما از اون وقتی که یه بچهطلبه بودهایم حالا طلبه هستیم. اونوقتتا فقط بچهطلبه بودیم. حالا یه خورده طلبه بزرگسالتر شدیم. ما از اونوقت که بچهطلبه بودهایم توی این مردم بزرگ شدیم. ما به شما میگوییم ملت قهرمان ما از شهری و روستایی از کارگر و کشاورز و پیشور از فرهنگی و کارمند و دانشآموز و دانشجو از زن و مرد اینها رشد پیدا کردهاند. شوخی ندار. ۱۸ سال مبارزه پیگیر تو مسجد ملت رو رشد داده. شماها اگر هنوز به رشد این ملت آگاه نشدهاید اونها که با این ملت خو دارند و زندگی کردهاند رشد این ملت را میشناسند و مییابند. الله اکبر. های ملت قهرمان ما به صورت معمول و در شرایط عمومی همواره معنیار است و از روی انتخاب آگاهانه برپایه ایمان عمیق اونها به اسلام این پیام ماست به اونها اگر تصادفاً تو ۱۰۰ بار یه بار مردم هوا ن جمع نبود و جذب یک گوینده شده بودن و یه مطلب بیراهی رو او گفت و اونای الله اکبر گفتن یا دو نفری یه الله اکبر گفتن بقیه حواسشون نبود با اونا همسا شدن این ۱۰۰ تا یکی ۱۰۰ تا یکیه و هیچوقت نمیان ملت ما وجدان بیدار ملت را با این رویدادهای استثنایی هر تا یکی هزار تا یکی ارزیابی کنند و براش جهت معین کنند. من بعد از این جریان که دیدم در یک روزنامهای گفتن نوشت شده و دیروزم آوردن خوندم یه دو سه بارم جلوتر از زبان این و اون شنیده بودم. این دومین باره که در منطقههای مخصوصاً منطقههایی که توش روستایی هست در جلسات به همین اندازه و جلسات ۱۰ برابر این آزمایش کردم و این آزمایشو همچنون ادامه میدم تا کسانی که فکر میکنن ملت ما همینطور الکی الله کبر میگه بدونن خداشون الکین ملت ما الکی الله اکبر نمیگوید تکبیر الله اکبر الله اکبر الله اکبر مردی
حالا که شما مردم عزیز آبید آگاهانه انتخاب کردید کس اقتصادی را به شما عرض میکنم ما با تمام وجودمون در راه تنظیم برنامههای اقتصادی بر اساس اسلام اما ریشکننده استثمار و استضعاف و تبعیض شب و روز همهمون لاش خواهیم کرد و در این تلاش امیدمون به خداست و حمایت را فقط در همین شما مردم استثمار شده مستضعف میجوییم و با امید به پیروزی نهاییمون هم اطمینان داریم الله اکبر الله اکبر الله اکبری من امیدوارم که این انتخاب شما انتخاب همگانی ملت عزیز ایران و محرومان و مستضعفان و کارگران و کشاورزان عزیز و پیشبران جز و کارکنان محروم دولت که بسیاریشون دوست دارن در یک نظام حق و عدل به مردم خدمت کنن به شرط اینکه این کله گندههایی که هنوز که بهشون اینور و اونور موندن انشاءالله ریشکن بشن
امیدوارم که این انتخاب در میان همه این قشرها همگیر باشه مخصوصاً معلمین عزیزمون در مدارس هوشیارانه و آگاهانه فکر کنن برادرا و خواهرایی که دارند در مدارس نسل نوع ما را تغیت میکنن و میسازن اونا هم آگاهانه فکر کنن انتخاب کنن تا ما یک پارچه خب یک صدا با دلی خصتر این راه ناموار و دشوار رو دنبال بکنیم و به یاری خداوند در فاصله زمانی کوتاهتر مسائل اقتصادی پیچیده جامعه کنونی خودمون را به بهترین حل کنیم انشاءالله. خب این عرایض من من قول داده بودم که امروز اینجا به من گفتن اون برادر ما از جوادآواد آمد گفت آمدم از تو پرسیدم اونجا میایی گفتی قرار هست من ورامین و آب باریک بیام هر وقت آمدم جوادآباد هم میام حالا میخوام به قول به خوا برم بنابراین از شما اجازه میگیرم با تشکر از مهر و محبت و پذیرایی گرم همتون از شما خداحافظی کنم برم به جوادآباد که به وعده خودم وفا کرده باشم یکی از خصوصیات اخلاق اسلامیست که المؤمن اذا وعده وفا و یا ای الذین آمنف بالحود و اوفو بالعهد ان العهده کان مسئولا اینا همش تأکید به این است که انسان باید به وعدهش عمل بکنه با اینکه من امروز که آمدم یادم نبود چنین وعدهای دادم اینجا که آمدن بهم یادآوری کردن خداوند اونها رو خیرتشون بده و الا من فردا شرمنده میشدم خدا یار و نگهدار همتون باز