هدایت و عدالت

این سخنرانی بر محور هدایت و عدالت در نبوت و امامت متمرکز است و با تبریک میلاد امام زمان (عج) آغاز می‌شود. سخنران تاکید می‌کند که پیامبران با بینات، کتاب و میزان برای روشن‌گری و هدایت مردم فرستاده شده‌اند تا عدالت و قسط را برپا دارند. او نقش امام را فراتر از نبی می‌داند؛ امام کسی است که خود پیشاپیش مردم حرکت می‌کند و آنان را در مسیر حق رهبری می‌کند، نه فقط راه را نشان دهد. در ادامه، سخنران به اهمیت عدل اخلاقی، فرهنگی و معرفتی به عنوان زیربنای عدالت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی اشاره می‌کند و تاکید می‌نماید که جمهوری اسلامی باید به سوی تحقق این ابعاد عدالت پیش رود. او با بیان اینکه مسیر انقلاب پر از چالش و فراز و نشیب است، از مردم می‌خواهد که با اتحاد و عمل صالح، در برابر توطئه‌ها و انحرافات ایستادگی کرده و به ساختن جامعه‌ای نمونه که بر پایه صداقت و ضابطه‌ها استوار است، کمک کنند.

سخنرانی شهید بهشتی با عنوان «هدایت و عدالت»

خلاصه سخنرانی

این سخنرانی بر محور هدایت و عدالت در نبوت و امامت متمرکز است و با تبریک میلاد امام زمان (عج) آغاز می‌شود. سخنران تاکید می‌کند که پیامبران با بینات، کتاب و میزان برای روشن‌گری و هدایت مردم فرستاده شده‌اند تا عدالت و قسط را برپا دارند. او نقش امام را فراتر از نبی می‌داند؛ امام کسی است که خود پیشاپیش مردم حرکت می‌کند و آنان را در مسیر حق رهبری می‌کند، نه فقط راه را نشان دهد. در ادامه، سخنران به اهمیت عدل اخلاقی، فرهنگی و معرفتی به عنوان زیربنای عدالت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی اشاره می‌کند و تاکید می‌نماید که جمهوری اسلامی باید به سوی تحقق این ابعاد عدالت پیش رود. او با بیان اینکه مسیر انقلاب پر از چالش و فراز و نشیب است، از مردم می‌خواهد که با اتحاد و عمل صالح، در برابر توطئه‌ها و انحرافات ایستادگی کرده و به ساختن جامعه‌ای نمونه که بر پایه صداقت و ضابطه‌ها استوار است، کمک کنند.

متن پیاده شده

درود فاطمه درود در بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین وصلاه وسلام علی جمیع انبیائه و رسله و علی سیدنا و مولانا خاتم النبیین ابالقاسم محمد صل علی محمد و آل محمد و ابن امه و وصیه من بعده مولانا علی امیرالمؤمنین و علی الائمهه الهدات من اهل بیته وخیره من آله و صحبه وسلام علینا و علی عباد الله الصالحین فرارسیدن روز ولادت پربرکت امامزدهم ولی عصر جل الله تعالی فرجه الشریف رو به همه شما و همه ملت شریف ایران تبریک عرض می‌کنم و امیدوارم رهربانی باشیم در خور امامت اون امام اون سلاله پاک از دودبان پیغمبر اون الگوی اسلام و اونکه نایبلامام‌های هر زمان با معیار مکارم و فضائل و ارزش‌های عالی او سنجیده می‌شوند تا معلوم شود می‌تونن نایب او باشند و چه خوش زمان ما می‌تونیم عینیت اون همه مکر و مک رو که در اون امام نهان جستجو می‌کنیم و آرزو داریم با اگر ۱۰د نه ولی با درصدی بالا در نایب آشکارش متوج ببینیم موضوع بحث هدایت و عدالت در نبوت و نقش انبیا و پیبران لقدسنا رسلنا بالبینات وزلنا معهمتابزان لیقوم بالقدیث فافعناس وعل الله من ینصره و رسله بالغیب رسولانمون رو پیامبرانمون رو فرستادیم با بینات با چیزایی که روشنه و روشن روشن می‌کنه راه رو برای شما برای انسان‌ها و با اون‌ها فرستادیم کتاب و میزانه کتاب نوشته‌ای که بماند و خونده شود و قرآن و مجموعه یا خندنی باشد و میزان وسیله سنجش معیار چیزی که به با او بشه حق رو از باطل تشخیص اد ارزش‌ها رو اندازه‌گیری کرد تا مردم قسط و تقسیم صحیح اونچه خداوند برای بهره‌مندی انسان‌ها آفریده است را به وجود آورند و برپا دارند. آهنم فرستادیم که باهاش می‌شود بر خردهای سخت به وجود آورد. وسیله‌ایست برای برخوردهای قهرمان قهرآلود و برای مردم سودها دارد و همه این‌ها برای اونکه معلوم بشه کیا هستند که خدا و پیامبرانش را بر اساس این یمان به وحی و غیب یاری می‌کنن. آیاتی که در زمینه بعثت انبیا هست فراوانه. اما این یک آیه به تنهایی موضوع بحث رو با روشنی بیان کرده. ما پیامبرانمون رو با بینات فرستادیم. پیامبر که میاد نقش اولش اینه که روشن‌گره هدایت می‌کنه نشون میده اندیشه‌ها رو هدایت می‌کنه پرسش‌ها رو پاسخ میده ابهامزدایی می‌کنه بیان می‌کنه که اون نقطه‌های تاریک مبهم که به صورت عقده‌ها و گررها مانع اون می‌شود که تو انسان سالم بیاندیشی و سالم انتخاب کنی لم تصمیم بگیری آگاهانه تصمیم بگیری این نقطه‌های کور رو برات می‌گشاییم و این مواضع مبهم رو برات روشن می‌کنیم بین روشن و آشکار و خدا با پیغمبرا می‌فرستد چیزهایی را که به این روشنی و روشنگری کمک کنه هر پیغمبری میاد با خودش ابزار روشن‌گری میاره تا برای چه مردمی در چه زمانی و در چه مکانی باشه. بینات می‌تونه معجزات انبیا باشه. می‌تونه کلمات انبیا باشه. می‌تونه عمل انبیا باشه. انبیا و ائمه این‌ها حجج خدا هستند. بارلاها خودت را به من بشناسان و حجتت را بر من بشناسان نبیت را بر من بشناسون که اگر به من نشناسانی من حجت و دلیل قاطع تو را نشناختام انبیا حجت خدا هستند آیت خدا هستند نشانه خدا هستند اندیشه‌هاشون، با تعالیمشون و با عمل و سنت و شیوه زندگیشون اونچه به نام سیره و سنت برای ما مونده. انبیا با بینات میان. با چیزهایی میان که وقتی بر آدم عرضه می‌کنن دل آدم، وجدان آدم، مغز آدم روشن میشه. و با انبیا کتاب می‌فرستیم و میزان نه تنها بینات وسیله هدایتن کتابی را هم که خداوند می‌فرسته برای هدایت می‌فرسته میزانی را هم که می‌فرسته ابزار هدایت است که می‌فرسته انسان در انتخاب راه زندگی و پیمودن راه زندگی راوان احتیاج داره به هدایت، راهنمایی و رهبری و هدایت ۲ مرحله داره. یکی مرحله راهنمایی و نشون دادن راه و یکی مرحله رهبری یعنی رهرو را با خود در صراط مستقیم بردن. معلم به انسان می‌آموزد. مربی انسان را در مسیر می‌برد. مرشد می‌آموزد به انسان راه را نشون می‌دهد. اما پیر راه انسان را با خود در راه می‌برد و به همراه خود به سوی آنچه حق است می‌کشاند. و در زندگی ی رهبر راه‌های سعادتمند زیستن رو ترسیم می‌کند و انگیزه‌های به راه افتادن در این راه را در انسان برمی‌انگیزد و اوج می‌دهد تا انسان‌ها بدونن راه سعادتمند زیستن چیست و در این راه بیفتند و حرکت کنند. انبیا هم نبی هادی هم امام دو رهبر البته معمولاً درباره انبیا گفته میشه که انبیا دو دسته‌ان یک دسته اون‌ها که صرفاً مسئولیته بلکه س دسته‌ان یک دسته اون‌هایی که وحی می‌گیرند تا خود راه را بیابند و بروند بیان کهه مسئول رسوندن قیام وحی به دیگران باشند این به عنوان یک تقسیم گفته میشه گاهی هم شه که ما داشته‌ایم از این‌گونه انبیا در تاریخ و حتی در فرق میان نبی و رسول عده‌ای از صاحب نظرا همین‌طور گفته‌اند می‌گویند رسول کسیست که پیام را می‌گیره تا ببره به دیگران برسونه ولی نبی یعنی آدمی که خودش خبر میشه نبی از نبع یعنی کسی که خبر می‌گیرد و رسول یعنی کسی که رسالت داره و پیام را به دیگران باید برسانه. این حرف‌ها گفته شده. نمی‌خواهم فعلاً وارد این بحث پیچیده بشم. اما اجمالاً عرض کنم که به زحمت می‌توان اثبات کرد که در صراط وحی و نبوت ما نفی داشته باشیم که هیچ مسئولیت رسالت نداشته باشه. فکر می‌کنم نتوانیم از نظر تاریخی ه راستی یک چنین انبیایی رو شناسایی کنیم ولی به هر حال نبی و رسول به هر حال حداکثر کارشون این است که پیام خدا رو بگیرن به مردم برسانن ولی امام کارش پیش از اینه امام کسیست که جلوی مردم حرکت می‌کنه و به مردم میگه با من بیایید نه اینکه اینجا می‌نشینه و راه رو به مردم نشون بده بگهبروید. امام معمولاً می‌گوید بیایید به همراه من بروید. یعنی من اینجا هستم اونم راه شما برید. این معمولاً شأن امام نیست. امام کسیست که در امام و جلوی رهان خود راه را می‌پیماید و به راستی امامت اعلی و شکل متعالی هدایت است. انبیا از این نظر صحیحه. انبیا دو گونه بودن. برخی انبیایی که توفیق امامت رو پیدا کردن و گروه اون‌هایی که نتوانستند رهروانی رو به وجود بیارند تا دنبال اون‌ها حرکت کنند. بودن انبیایی که نفس‌ها ی گرمشون در دل‌های سرد زمانشون اثری چندان نگذاشته. این‌ها صرفاً راه رو نشون دادن. اما حرکت کردن وقتیست که یعنی پیشاپیش دیگران حرکت کردن وقتیست که رهروانی ساخته شوند و به دنبال رهبر به حرکت درآیند. مهم در انبیا نقش امامته و قر ز ابراهیم خلیل نقل می‌کنه که بارلاها من را برای این مردم امام و رهبر قرار ده و خداوند می‌گوید آری ای ابراهیم ما تو را امام قرار می‌دهیم و ابراهیم بعد می‌گوید و خداوندا از ذریه و نسل من هم اون‌ها هم می‌توانند و خواهند امام بود آنوقت پاسخ این است که اگر انسان‌های درست و حسابی باشند، اگر اهل ستم و تجاوز نباشند، اگر خود ساخته باشند و خودشون رو بسازند، بله اون‌ها هم می‌توانند امام باشند و رهبر باشند و امام و رهبر در منطق اسلام و منطق قرآن کسیست که خود حرکت می‌کند پیشاپیش جمعیت. امام تم به نماز نیست. به کجا؟ در پیشاپیش نمازگزاران. نمازگزاران هر کلمه‌ای، هر سخنی، هر آیه‌ای، هر ذکری و هر حرکتی و هر کاری و هر عملی از اعمال نماز را به همراه او به جای می‌آورند و امام و امام کسیست که در عین اونچه پیشاپیش مردم حرکت می‌کنه در عین حال در جمع مردم حرکت کنه ها چی هم پیشاپیش هم در جمع میشه بگم چیزی بله میشه چرا نمیشه میشه انسان هم پیشاپیش مردم حرکت کنه هم در جمع مردم حرکت کنه چطور اونجا که پای دن خطر به جن خریدن سبز شکستن است جلو میفته و وقتی که همه به حرکت می‌آیند و می‌بیند که سیل خروشان رهروان به سوی آرمان کویا شده و با قدرت و توان و بالایش می‌تونست‌ها رو بشکنه. دیگه اونجا اصرار نیست جلو باشه دیگه اونجا در جمع است فردی از جمع و پیغمبر در میان یارانش چگونه می‌نش؟ در یک حلقه و با یارانش چگونه حرکت می‌کرد؟ در وسط یک جمع. اگر کسی او را با سیمان می‌شناخت از جای نشستن و از جای حرکت کردنش ‌توانست بشناسد. یکی بود از همه این است آن اون جلوه زیبای امامت که باید به وجود آوریم. برادرا و خواهرا حرفایی که تا ۲ سال قبل می‌زدیم نتیه بود. از یک سال و نیم به این طرف باید نقد از نقد سخنوی. اون روز می‌گفتیم باید چنین بشود تا چنین به نتیجه به دست. آید امروز می‌گوییم چنین شده است آیا نتایج مطلوب تا چه حد به دست آمده است امروز روزیست که سخن ما و عمل ما و اونچه می‌گوییم و آنچه می‌کنیم باید تحقق اون آرمون باشد. من می‌پذیرم شما هم بپذیرید که این آرمان متعالی یک روزه و یک ماهه و یک ساله تحقق پیدا د. زمان لازم دارد. ما نمی‌تونیم یک جریان سازنده را در یک آن به وجود آوریم. جریان اگر هست خود بهخود چی می‌خواد؟ زمان. ولی این زمان باید هرقدر کوتاه‌تر و حرکت باید هرقدر نافذ‌تر و سازنده‌تر باشد. سرعت و شتاب در حرکت سازنده نظام اسلامی ضرورت دارد. من با صراحت می‌گویم در کار این ۱۶ ماهه و در کاری که الان داریم نقص بسیار است. هیچ هم نمی‌خوام بگم هیچ یک از ما هیچ‌گونه کوتاهی و تفسیر نداشته است. ولی اونچه با صداقت و شجاعت و س این است که جهت حرکت را گم نکرده‌ایم. به سوی آنچه می‌طلبید و می‌طلبیدیم تلاش کرده‌ایم و حرکت کرده‌ایم. آیا شتاب مطلوب رو حرکت داشته یا نه؟ جای سؤال است. باید این جواب رو جمع‌بندی‌های نما، جمع‌بندی‌های شما و جمع‌بندی‌های نقادان بی‌خرد و مرد اما آگاه و تیزبین و آشنا به سختی‌ها و دشواری‌های حرکت نشان دهد. اما اونچه در اون تردید ندارم این است که در جمع خط اصلی حرکت را گم نکرده‌ایم و بارلاها از تو می‌خواهیم که ما را همچنون هدایت کنی و از هدایت یقت بهرهمند داری که این صراط مستقیمت را در میان صراط‌ها و سبیل‌ها و راه‌های انحرافی گم نکنیم.
انفیا امامانی هستند که هم پیشاپیش جمع حرکت می‌کنند و هم در جمع حرکت می‌کنند و همه کسانی که در نظام جمهوری اسلامی به شکلی از اشکال در نقش امام ظاهر می‌شوند باید در جمع بمانند و در جمع حرکت کنند. هیچ‌کس حق ندارد در هیچ مقام در هیچ سمت و به هیچ عنوان از جامعه جدا شود. یک اصل در امامت هست. این رو براتون بیان کنم از اون اصل‌های عالیش در رهبری و امامت. ها وقتی صحبت امامت و رهبری میشه مسائلی رو پیش می‌کشن، مواضعی رو مطرح می‌کنن امامت و امامی رو ترسیم می‌کنن و آرزو می‌کنن که گویی اون امام در فاصله زیاد خیلی خیلی جلوتر از امت قرار گرفته و با سرعت و شتابی بیش از امتم حرکت می‌کنه. خب یک چنین امامی و یک چنین امتی وقتی با هم حرکت کنن روز به روز فاصله ما امت چطور میشه؟ بیشتر میشه یی که یک روزی امت اصلاً امامش رو نمی‌بینه، نمی‌بیند تا از امامت او بهره‌مند بشه. امام از نظر بینش از نظر منش و رفتار می‌تواند صدها برابر از امت خودساخته‌تر و متکامل تر باشه ولی از نظر جایی که قرار می‌گیره حق نداره جا و موضع او و قرارگاه او آنقدر از امت جلوتر باشه که میان او و امت یک فاصله پرنشدنی همواره وجود داشته باشه زیرا چنین امامی خودبهخود نقشی در راهبری امت نخواهد باشد مام باید فاصله پیشتازیش در مقام عینیت با امت اونقدر باشه که امت او رو با تمام ویژگی‌ها بتونه ببینه و به او اقتدا کنه الا و ان لکل مموم اماما یعقتدی به باید امام در حالی باشه که مأمور بتونه به او اقتدا کنه، بتونه به او برسه. اینه که مولا در همون سخنم می‌فرماد امام شما چنین و چنان است. من می‌دونم شما اینجور نمی‌تونید باشید.کن اعینونی به ورع و اجتهاد. کسانی که فکر می‌کنن افراد یا گروه‌هایی می‌توانند در نقش امامت جام بگیرن که اونقدر پیشتاز و پیشگام و پیشرو باشند که اصلاً ملت موضع اون‌ها را نمی‌تونه بشناسه و بیابه و درد کنه. این‌ها معلوم میشه. اگر واقعاًهم اگر واقعاًهم اونقدر پیشتاز و پیشکام و پیشرو هستن معلوم میشه که اصلاً امامت رو اونطور که باید درک نکردان. گاهی بهید یه گروه‌هایی به علت خیلی مترقی بودن در جامعه منز میشن میشه هم چیزی افراد یا گروه‌هایی اونقدر مترقین که جامعه اونا رو درک نمی‌کنه اونوقت تو جامعه منزوی میشن و انبیا چنین نیستن پیامبران در عین اونکه در نزدیک‌ترین مقام و منزلت به کمال مطلقه هستی و خدای متعال قرار دارند آنقدر مردمی هستند و اونقدر جلوه عادی دارند در برا مردم روز به روز اون‌ها رو بیشتر از خودشون و با خودشون می‌یابند. زبانشون زبان مردمه. اندیشه‌ها و تصوراتشون اندیشه‌ها و تصوراتیست مرد وفهم. عمل و رفتارشون عمل و رفتاریست که با مردم است و مردم آن را به خوبی می‌یابند و می‌بینند که می‌شود او الگو و عوه باشد برای آن‌ها که ولقد کان لکم فی رسول الله اسوت حسنه انبیا در بعد هدایت هم هادی هستند و راه رو نشون میدن و هم امام هستند و راه برند و مردم را به دنبال خویش می‌کشانند و می‌برند نهشوندن زورزوری که زورزوری نمی‌شود هدایت کرد و نمی‌شود مردمی رو امامت کرد، بلکه کشش و جاذبه‌ای دارند که اون کشش و جاذبه این انسان‌ها را به همراه اون‌ها می‌کشاند. پیغمبر اسوه است اما اسوه یک مغناطیس نیرومند که می‌تواند براده‌ها را به همراه خود بکشاند و حتی به آنها خاصیت مغناطیسی بدهد. این در مقام هدایت و امامت و اما در مقام عدالت البته طبیعیست که این بحث‌ها جای گسترش داره و تفصیل ولی قرار است بحثی کوتاه داشته باشم با یک جمع‌بندی روشن و اما در مقام مامت در مقام عدالت انبیا پیامآوران عدل و قسط هستند از مردم می‌خواهند که ک*** قوامین بالقسط باید شما کسانی باشید که برپا دارید سر پا نگه دارید قسط و عدل را به وجود آورید قص و عدل را همه جور عدل عدل اخلاقی که زیر بناست عدل فرهنگی که زیر بناست قلبت باید و قلبم باید معتدل باشد تا بتونم مدعی باشم که در راه انبیا هستم معیارهام باید معیارهای صحیح سالم الهی انسانی باشه تا بتونم بگم در راه انبیا هستم. اون‌هایی که دائماً دروغ می‌گویند دروغ‌های تاکتیکی دائماً دروغ می‌بندند و تهمت می‌زنند. دروغ بستن‌ها و تهمت زدن‌های تاکتیکی. دائماً جعل و تدویر دارن و جعل و تضویرهای تاکتیکی این‌ها از راه عدل انبیا منحرفند انبیا بر پانگهدار بر پادارندگان عدل هستند و عدل در درجه اول عدل خود انسان است که عدل اخلاق عدل فرهنگ عدل معرفت عدل ایمان عدل در عمل عادل انبیا عادلسا د انسان‌های عادل می‌زدن و به دنبال اون و در پی اون و به عنوان نتیجه اون و به عنوان عاملی که با این عدل اخلاقی تأثیر و تأثر و عمل و عکسالعمل و سازندگی و خودساختگی متقابل داره و کاردهی و کارپذیری متقابل داره عدل اجتماعی در همه ابعادش عدل سیاسی و عدل اقتصادی در جامعه‌ای که انبیا می‌سازند عدل اخلاقی و معنوی از عدل اقتصادی و عدل اجتماعی و سیاسی نمی‌تواند جدا باشد و بالعکس جمهوری اسلامی ما مادام که موفق به ایجاد عدل اقتصادی و عدل سیاسی و اجتماعی نشود این بعد از رسالت انبیا را تحقق نداده است. ما باید به سوی عدل اقتصادی و عدل اجتماعی و عدل سیاسی جلو بریم. ما تا به جایی نرسیم که در جامعه ضعیفی در زیر فشار قویی قرار نگیرد. اگر خدای نکرده قرار گرفت به سرعت از زیر فشار او رهایده نشود جامعه‌مانمون جامعه اسلامی نشده است. مسئولیت همه ما در ایجاد عدل، عدل اجتماعی و عدل اقتصادی بسیار سنگینه و تحقق بخشیدن به اون بسیار دشوار. اما شدنیست شدنیست بکنیم تلاش کنیم تحقق پیدا خواهد کرد. ما پیامبران را فرستادیم با بینات و با اون‌ها کتاب و میزان و معیارها و ارزش‌های جداکننده حق از باطل، زشت از زیبا فرستادیم تا مردم در رتو این روشنگری و این هدایت بتوانند عدالت را به وجود آورند. انبیا پیام‌آوران عدل هستند. امروز در جامعه فعلی ما آثار عدل اجتماعی و اقتصادی و اخلاقی در حد مطلوب همهمون نیست. خب حالا که نیست چی؟ حالا که احساس می‌کنیم نابهسامانی‌ها هست، تبعیض‌ها هست، بی‌عدالتی‌ها هست. می‌تونید بفرمایید که شما چهکار خواهید کرد. شروع می‌کنید فقط نق زدن که بابا ما خون دادیم. ه به عدالت برسیم از کو عدالت ر زدن این چه جمهوری اسلامی شد خدای نکرده دلسرد شدن و به نومیدی و یعس روی آوردن که ای بابا آرزو آرزوها داشتیم که فکر می‌کردیم با این جمهوری اسلامی تحقق پیدا کنه اینم که نشد جا شروع می‌کنید با چشم بازتر و اندیشه بازتر به همه جوان به کار نگریستم و با هم همکاری بیشتر کردم و با محکم بستدن کمربندها و آماده کردن بیشتر خودمان این راه طولانی سنگلاغ پرنشیب و فراد ب را با قاطعیت هرچه بیشتر پیمودند. کدام یک هستند نازک نارنجی‌هایی که تنبلند هستند آدم‌هایی که کمکار می‌کنند و مزد فراوان انتظار دارند. هستند کسانی که ساده‌اندیش و سطحیگرن. هستند کسانی که فکر می‌کردند در ۲۲ بهمن ۵۷ مبارزه ما به پیروزی رسید و تمام شد و حالا موقع میوه چیدن است و بهرهمند شدن است. بابا سال‌ها کشتیم حالا موقع دروست. آری جانم حالا موقع درو است. اما درو از چندین برابر سال‌های کشتت ممکن است طول بکشد. درو می‌کنی درو شروع شده ولی درو طولانیست. دروهم زحمت می‌خواد. شم خلاقیت می‌خواد. درویشم حرکت و فداکاری می‌خواد. نه دری آسان بی‌زحمت. برای این کشاورزهای عزیز ما اونایی که با دست باید درو کنن و بعد باید بافه کنن و بعد باید به جایی که خرمنی هست ببرن و اونجا بکوبند و باد دهند و گندم رو از کاه جدا کنن و بعد گندم‌ها را به من دل ببرن و اونجا آسیا کنند و آ کنند و خود نان بپزند و بخورند. مدت لازم برای بهرمند شدن از آنچه کشت‌اند از مدت کشتن چند کوتاه‌تر نیست. و زحمت در ایام بهره‌برداری و برداشت محصول از زحمت در ایام کشتن اگر بیشتر نباشه چند هم کمتر نیست. زحمت شیدید تلاشتون به ثمر رسید کاشتید و درو آغاز شد از ۲۲ بهمن ۵۷ درو آغاز شده اما زمان دری شما ۱۰ سال یا بیشتر طول خواهد کشید آیا برای یک دری ۱۰ ساله پرکار پرزحمت آماده‌اید؟ الله اکبر الله اکبر الله الله اکبر
اونم درو کردنی که دشمنان خرمنسوز از چپ و راست از زمین و آسمان در کمین برداشت محصولمان نشسته‌اند. اونوقت دیگه درو مشکل‌تر میشه. اونوقت باید برای درو کردن حضور و آمادگی بیشتری در صحنه دار. اش در این زمینه با صداقت و صراحت به شما عرض می‌کنم تا این لحظه که در خدمت شما هستم حرکت به سوی عدالت و در خط عدالت قرار داره از خط منحرف نشده اما مواظب باشید مواظب باشید نیرو های زیادی هستند که می‌خواهند اون را از خط منحرف کنند. بعضیا سؤال می‌کنن یعنی همین حالا که هنوز سرمایه‌دارها، پیش‌ورها، بازرگان‌ها روز به روز از طریق بالا بردن نرخ نیازمندی‌های مردم و گران کردن سود بیشتر می‌برن. یعنی میگی باز هم تو خط عدالت قرار داریم؟ بله جانم تو خط عدالت قرار داریم. عدالت یه خط مستقیم نیست یه خط منکسره خط پیشرفت انقلاب یک خط مستقیم نیست یک خط شکسته است اگر ما در سمت پیشرفت قرار گرفته باشیم ولو خط شکسته باشه باید اون را بپیماییم کوه رفته‌ای کوهپیمایی رفته‌ای اونم یه خط یک جایی که هنوز نرفته باشی از این دامنه که روشنه میری بالا دامنه پیداست خیلی اینا پیدا نداره همونجام گاهی پیش میاد که آدم نمی‌بینه یه خورده میره بالا حرف اونجا که صحنه‌ها هستش از اینجا خیال می‌کنی ب اینکه هاان به اونجا برسم این قدم اونجا و یک صعود اونجا و اونم قله ولی وقتی حرکت می‌کنی می‌رسی به اون صفحه اول میری بالای ره عجب پشت این صخره یک گودالی هست باید ۵ ۶ متر رفت پایین دوباره اومد بالا کوهنورده پردوان پرتوان و مصمم به اونجا که رسیدی پشیمان میشی میگها ای بابا اگه قرار باشه همین طور تا قله عی باید رفت پایین و اومد بالا ما با این ک*** هم نخواستیم اینجوری عمل می‌کنی یا مصممی می‌گویی عیبی نداره من به سمت بالا حرکت بکنم برم پایین ۱۰ متر دوباره میام بالا از اونجام ۵ متر برم پایین باز میام بالا این است طبیعت خط تصاعدی و تکاملی حرکت‌های کمالیاب در تاریخ و نمی‌تونه خط کمالیاب انقلاب اسلامی ما مردم استثنایی در این جهت باشه حرکت کنیم مصمم بمانیم ما همون طور ه در اون دوران تاریک پرنشیب و فراز هم به نشیب و فرازها دادیم اما خسته و دلسرد و معیوس نشدیم تا به صخره بالای نخستین این صعود رسیدیم و توانستیم با نیروی ایمان و عمل و هماهنگی به هم‌بستگیمان طاغوت و طاغوتیون را سرکوب کنیم در ادامه و تداوم این راه همون روحیه را داریم. ما نه خسته میشیم نه دلسرد میشیم نه از این افت و خیز‌ها می‌ترسیم و نگران میشیم. ما همچنان افان و خیزان کند یا دوان دوان به سوی موفقیت نهایی به یاری خدا با همدیگر به جلو خواهیم رفت. الله اکبر. الله اکبر الله اکبر
گاهی واقعاً یزهایی که پیش میاد خیلی ناراحت کننده است. من وقتی اون سه‌شنبه قبل در پی چند جلسه تبادل نظر وسیع و گسترده و در وقت فراوان موفق شده بودیم که نقطه نظرهای مسئولان فعلی رو هماهنگ کنیم و زمینه‌ای به وجود بیاریم که همه بر طبق اتحاد بر اساس مکتب نسازش فقط بر اساس روشن کردن و هدایت و یافتن و تنظیم کردن نقطه نظرهای مشترک در پی بحث‌های طولانی تونستیم مواضع تداوم حرکت رو ا مسئولیت این مسئولان نزدیک کنیم، هماهنگ کنیم، بنویسیم، امضا کنیم و خوشحال باشیم که دشمن حتی تحت عنوان اختلاف در دید و اختلاف در سلیقه دیگه نمی‌تونه در صف ما رخنه کنه و جدایی بفکنه. وقتی من فردا صبح متوجه شدم که تحت عنوان توطعه از علیه جمهوری اسلامی نوشته‌ای پخش شده نواری پیاده شده و پخش شده خوردم خداوندا چرا چنین است ما همین دیشب در حدود ساعت ۹ بود که توانستیم به این موفقیت در پرتو هدایت توفیق تو برسیم چرا امروز صبح اینا همچین کرده‌اند خیلی برای من و برای همه شما تلخ بود اما با همه تلخی هیچ نترسید از این تلخرا تلخپرها را هم اگر خدای نکرده تکرار شود و ببینم نخواهیم تفسیر ما مصمم قاطعیم همچنان که دیروز باز در همون جلسه چنین جلسه سه‌شنبه‌ها موقع نهاد در منزله یکی از اعضای شورا قراره دور هم نهاد بخوریم بعد در اولین فرصت که همه جمع میشن و آماده هستن به تبادل نظر بنشینیم همین مسئله رو مطرح کردم به آقای بنی‌س گفتم برادر برداشت خود شما واقعاً چیه؟ این جریان را یک جریان گسترده وسیعی که مربوط به حزب جمهوری اسلامی از یک سو و آقای بنی‌صدر و دوستانش از سوی دیگر اون هم بر اساس جنگ قدرت میشه می‌یابی یا نه؟ و ایشون و گفتم می‌خوام از اعماق قلب سخن بگید برادرم. ایشون گفتنه من صادق گویم که این را مربوط به شماها و مربوط به کل این تشکیلات گفتنه من صادقانه می‌گویم که این را مربوط به شماها و مربوط به کل این تشکیلات نمی‌یاب گفتم پس جا نداشت که طوری عمل بشه که مردم دچار چنین برداشتی نشوند چون مردم دچار چنین برداشتی شدن اگر همه مردم نشدن لا عده زیادی شدند و ناراحت شدند و نگران شدند و همان نگرانیشون برای ما نگرانی آورد چرا چرا باید مردم ما هرچندی یک بار دچار یک چنین دله دلهره‌ها و نگرانی‌ها و بیم‌ها شوند آخر مگر نه جامعه ما باید به سوی جامعه عدالت و عدل و قسط انبیا و قسط قرآن و قسط اسلام شتابان روان باشد مردم باید برای تحمل تلخی‌ها و مشکلات و سختی‌های این دوره‌های اول سازندگی تابوان وشی داشته باشند. این دلبره‌ها و این نگرانی‌ها خدا نکرده ممکن است تاب و توان‌ها را کم کنند. اکثریت دوستان قبول کرده‌اند که قطع عمل شده. ماهیت اون نوار و اون مطلب هرچه باشد باید رسیدگی شود و باید متناسب با اونچه هست عمل شود اون در جای خود محفوظ اما اون کجا و ملتی را در نگرانی فرو بردن کجا خیلی فاصله‌اش زیاده تصمیم بر این شد که به روزنامه‌های متعهد گفته شود در نشر مطالب دقیق باشید من نمیگم مثال د از ملت پنهان باشه نه مسائل رو به اطلاع ملت برسونیم بنده صریحاً به شما عرض کنم هیچ چیز از شما مردم پنهان نداریم هیچ چیز من حتی گفتگوهای سیاسی را هم در سخنرانی‌ها در جلسه بعد اگه یه جلسه‌ای سفیری نخستوزیری صدرا اعظمی رجل سیاسی بیاد با من صحبتی بکنه در همون جلسه سخن در اولین جلسه سخنرانی بعد معمولاً مطرح می‌کنم ما چی از مردم پنهان نداریم. مسائل داخلیمون رو هم پنهان نداریم. اصلاً به همین دلیلی که ما با صراحت اختلاف دیدهمونو در جامعه مطرح می‌کنیم، دشمنان می‌تونن اختلاف دیدها را به راحتی به عنوان جنگ و قدرت قالب بزنند در مردم و مردمو نگران کنن. اگر ما سیاست‌بازانی بودیم که می‌تونستیم این‌ها رو از مردم پنهن نگه داریم که مردم دچار این دل و رها نمی‌شدن. اما امه‌ها، رادیو، تلویزیون و رسانه‌های گروهی عموماً متعهد باشن که مسائل رو طوری بیان کنن که مردم اون رو همون طور که هست بفهمن، بزرگنمایی نکنن و بعد اگر مسئله‌ایست که حتی گفتن خود اون هم ممکن است دلهره‌های نابهجا به وجود میاره توضیح بدن درباره ش چون مردم ما نیازمند به توضیح و روشنگری و بینات می‌خوان. چقدر خوشحالم که امروز که با شما دارم سخن میگم در آستانه فعال شدن نهادهای مدیریت جامعه هستیم. نهادهایی که قانون اساسی مصوب شما ملت اون‌ها را تصویب کرده و رأی شما ملت اون‌ها رو به وجود آورده است. . ملت ما در کنار همه این دلهره‌ها و نگرانی‌ها می‌تونه آرامش داشته باشه که خوشحالیم که جمهوری اسلامیمون با نمایندگان منتخبمون با رئیس جمهور منتخبمون با مسئولان دیگری که مستقیم یا غیرمستقیم منتخب ملت هستند بر اساس قانون اسسیمون و روی حتی مرزی که این قانون اسلامی ترسیم کرده حرکت خواهند کرد و ما ملت نیز بر اساس قانون اساسی و بر اساس دعوت قرآن کریم ناظر بر اعمال همشون خواهیم بود و پس خدای خدای متعال در ورا و فوق همه ما ناظر بر هممون خواهد بود که والله من یط اساس همین معیارهای مقرر در قانون اساسی با هدایت و توفیق الهی این کار رو بکنیم. ما در جلسه دیشب تصمیمات تازه‌ای گرفتیم. تصمیم گرفتیم که حتی خودمون مراقبت کنیم. هممانمون مراقبت کنیم. ما مراقبت کنیم. آقای بنی‌سعد مراقبت کنن. دوستان نزدیک به ما مراقبت کنن و نگذاریم بی‌جهت این ملت با ایمان با طمعینه که خداوند سکینه ایمان را بر او ارزانی داشته و امام اطمینان آفرین را برای او نگه داشته این‌ها دچار دبره‌های جدید شوند و امیدوارم در این راه به یاری خداوند موفق باش ما وقتی که لت مکتبی داریم وقتی که معیارهای مکتبی برای عدل داریم وقتی که مک مکتب همه خطوط و مرزاها را برامون روشن کرده می‌تونیم تلاش کنیم که یا اتحاد یا وحدت یا لااقل هماهنگی بر اساس مکتب در میان خدامون به وجود بیاریم می‌تونیم این کارو بکنیم اون‌ها که بیمه مکتبن اون‌ها که بی‌معیارن اون‌ها باید هر روز بترسند و بلرزند که گیرم امروز نشستیم با همچنین میثاق بستیم ضامن اون چی کسی که مکتب داره وقتی میثاق می‌بنده میثاقش میثاقیست مکتبی و ضامن اون ایمان خود اوست به مکتب و التظام خود اوست به مکتب و دور باد از جمهوری اسلامی ما که عناصری که چنین یزه درونی و معنوی در اون‌ها قوت نداشته باشد یا منتخب مردم گرداند یا منتخب امام گرداند و اگر خدای نکرده ملت ما دید یا امام یا امت دیدن در یک انتخاب اشتباه کرده‌اند اشتباه که می‌کنیم باز هم مکتب فراراه ما راهنمای ما و رهگشای ما و مشکل‌گشای ما و گره‌گشای ماست. مکتب به ما می‌گوید ما رودرواسی نداریم. ما با همه مسائل ساده یا پیچیده صریح و بدون رودرواسی برخورد می‌کنیم و این اخلاق اسلامی ماست. تلخه. تلخ حتماً به یک یار دیرین که ۱۵ سال ۲۰ سال هست با او هستم پرخاش کنم که برادر اینجا منحرف شدی چهکار داری می‌کنی؟ اما این پرخاش در عین تلخی شیرینم هست. بگذارید رفاقت‌ها، بگذارید رابطه‌ها هرگز نتواند صداقت‌ها و ضابطه‌ها را به خطر بیاندازد که زندگی عادلانه که عدالت اجتماعی چه عدالت اخلاقی که عدالت اقتصادی که عدالت سیاسی که عدالت معنوی در جامعه ما تنها و تنها بر اساس حاکمیت ضابطه‌ها و صداقت‌ها به وجود می‌آید و نه بر اساس رفاقت‌ها و رودرواسی‌ها. رفاقت‌ها و رودرواسی‌هایی که منحرف باشند از معیار صداقت‌ها و ضابطه‌ها و ارزش‌های پذیرفته شده اسلام. این‌ها برا ری اسلامی ما خطر به خطر آفرینند و باید از صحنه باید از صحنه مسئولیت‌های جامعه ما به کنار. امیدوارم جامعه‌ای که ما در جمهوری اسلامی می‌سازیم و خواهیم ساخت بتواند الگویی و نمونه‌ای ارزنده از از جامعه ایدعالی باشد که مهدی موعود ولی عصر امام زمان علیه در آینده‌ای که برای ما زمانش روشن نیست برای بشریت خواهد ساخت. جناب آقای امامی ه مناسبت مسئولیتتون در رابطه با تبلیغات اسلامی این سخن رو میگم. این همیشه ورد زبان من بوده در عالم تبلیغ و بهخصوص در سال‌هایی که به دعوت مراجع تقلید در آلمان مسئولیت مسجد و مرکز اسلامی هامبورگ را بر عهده گرفته بودم و چند سالی که اونجا بودم با جوان‌های عزیزمون بودیم و سازماندهی یا سامان‌دهی می‌کردیم به نیروهامان و حرکت اسلامی دانشجوییمون رو قوی می‌کردیم که دیگر گرگان اونجا نتونن در کمین دانشجویان پاکستدلی بنشینند که از ایران و کشورهای دیگر اسلامی برای تحصیل به اونجا می‌آمدن در اونجا مکبر این رو می‌کردم که هیچ تبلیغی برای اسلام به اندازه ساختن یک جامعه کوچک نمونه اسلامی نمی‌تواند نافذ و مؤثر و پرگرد باشد. امروز تبلیغ ما هم باید در خدمت ساختن جامعه نمونه قرار گیرد است و جزئی از این برنامه سخنرانیمون فیلم نشون دادنمان هنر و تئاترمون نمایشمان و همه چیزمون همه ابزارهای تبلیغ باید در خدمت ساختن جامعه نمونه باشد که سخن گفتن بس است عمل کنیم و تنها سخنی گوییم که راهگشای عمل باشد دیروزم همین طور بود پارسال ن‌طور بود. ۵ سال پیشم هممین‌طور بود. یادم میاد در یک زمستان سرد و برسی برای شرکت در یک گردهمایی دانشجویان مسلمان همه کشورها به جایی می‌رفتم. اذان صبح بود اونجا رسیدم. با یکی از دوستان که همراه بود اونجا رسیدیم. وارد ساختمانی شدیم که این دانشجویان عزیز اونجا دور هم جمع بودن. گفتم میرم وضو بگیرم نماز بخونم. وقتی رسیدم اون‌ها در اذان صبح نمازشونو به جماعت خونده بودن. نماز پایون یافته بود. بعد از نمازشون رسیدم. حدود شاید ۳ ربع ساعت نیم ساعت بعد از اذان صبح بود که رسیدیم. مرو هدایت کردن که از پله‌هایی برم پایین برای اینکه اونجا وضو بگیرم. پله‌ها این طرف و اون طرف ته سیگاری آشغال سیگار و آشغال و کاغذ ریخته بود. در این اولین برخورد به اون جوان عزیزی که راهنمایم بود گفتم برادر اینا کیه اینجا؟ گفت که این‌ها دیروز و دیشب ریختن و صبح اول وقت بعد از نماز شروع می‌کنن اینجا رو پاکیزه کردن. گفتم عزیزم مبادا جلوتر که برم یک نوشته ببینم که دیوارزده‌ای که النظافه من الایمان‌ها برای اینکه اگه به او برسم به دنبال دیدن این آشغال‌ها اونوقت خیلی برام ناراحت کننده‌تره. یادم نیست که همین طور شد یا نه اینو دقیقاً یادم نیست که آیا جلوتر که رفتیم رسیدیم به یه همچین نوشته‌ای به دیوارزده‌ای که النظافه من الایمان یا نه؟ این دقیقاً یادم نیست. بعد گفتم عزیزان حتی این اجتماع ما اینجا هم باید یک الگو و نمونه عملی باشه. اینجا که می‌تونیم یک تحقق عینی از اسلامیت از عدل اخلاقی و عدل اجتماعی اسلامی رو تو این نمونه کوچک نشون بدیم این خیلی بیشتر اثر داره تا سخن‌هامون سخنم اثر داره سخن نوشتم لازمه این ابزارهای روشنگری لازمه اما نه مجرد از عینیت باید این سخن این کلام این نوشته این فیلم این نما ش همراه با عیت محتوای سخن و نوشته و نمایش و فیلم باشه این یک واقعیته این فرمولیست که اسلام پیش پای ما گذاشته و ک*** دعا الی انفسکم به غیرنتکم مردم را به سوی خویشتن و راه خویشتن دعوت کنید نه با زبان‌هاتون پس با چی؟ با عمل و با عینیت بخشیدنتون لهره و نگرانی ما در مورد این جریان‌هایی که در طول این مدت پیش اومده که حتی اگر جایی ما اختلاف دید داشتیم اختلاف نظر داشتیم با دوستانمان دوستان ناآگاه یا دشمنان مکار و نیرنگباز فوراً او را تفسیر غلط می‌کردن و به عنوان جنگ قدرت جا می‌زدن این بود که مردم میگن به این‌ها هم بودن اونایی که ما به اون‌ها دل بسته بودیم. ببینید میان سخن‌هاشون و عمل‌هاشون چقدر فرقه و اگر چنین باشد حق با شما ملته و هر چنین باشد حق با شماست و هر کس چنین باشد باید او را دقیقاً شناسایی کنید و او را محکوم کنید. ما نمی‌تونیم با شعار و حتی با شعور پیش بریم. شعار و شعورمان باید با شعار راستین اسلام یعنی عمل صالح سازنده اسلامی مزین و آراسته باشه تا بتونه ما را جلو ببره. این یک حقیقته. این یک اصل اسلامیست. امیدوارم اعمال و رفتار و کارهای ما، برخورد ما، جنگ ما، صلح ما، همه چیز ما به یاری خدا و ایت او و با همت شما بندگان خدا و خلق خدا بتواند در جهت هماهنگی اندیشه و سخن و عمل همهمون یا لااقل اکثریت جامعه‌مون و بهخصوص مسئولان جامعه‌مون باشد انشاءالله. خب عرض ابتدایی من و اصل بحث من در اینجا تمام میشه و طبق برنامه پیشبینش که ساعت ۸ جناب عالی اینجا سخن بگید آقای امامی برنامهتون چیه سخن همین حالات یا بعد از نمازه من عرضم تمام شد فقط خواستم اینجا ببینم این نوشته‌ای که اینجا هست و با یک نوشته دیگری که دادن گفته که جانیه که حالا در روز آون اسخ داده میشه. خیلی خب خیلی خوب من این رو الان می‌گذارم جیبم که بخونم البته کی اون روز چه روزیه؟
آخرین روز
چه روزیه؟ یک روز یک
آ متأسفانه من همون موقعی هم که دعوت شده بود عرض کرده بودم که روز یکشنبه بر طبق یک قرار قبلی که از خیلی وقت پیش برام گذاشتن در یک سمیناری که معلمان در فریدون شهر فریدن در اطراف اصفهان نزدیک‌های خنسار برگزار می‌کنن شرکت خواهم کرد اگر زنده بودم و توفیق داشتم و در جمع اون‌ها به یاد شما هم سخن خواهم گفت. بنابراین و از زبان اون‌ها باز به جای شما سخن خواهم شنید که همه انشاءالله یک دلیم و یک زبان یک سخن می‌گوییم و یک دل هستیم و یک جور عمل خواهیم کرد. براین اگر سؤالاتی بود در رابطه با این امیدوارم دوستانی که اون روز حاضر خواهند شد جواب بدهند برای اینکه خوشبختانه در جمع ما نمیشه که اختلاف دید و نظر هیچ وجود نداشته باشه بالاخره ما انسان‌هایی هستیم هر یک برای خودمون نمی‌تونیم بگیم ۱۰۰ یک جو فکر می‌کنیم ماشینی که نیستیم آدم که موجود ماشینیست پیکان که نیستیم که از کارخونه ناسیونال با یه قالب مدل ۶۰ بیرونمون داده باشن یه جور باشن نه انسان هستیم و چه از نظر ظاهر و چه از نظر احساس و اندیشه کم و بیش با هم تفاوت‌هایی داریم اما این تفاوت‌ها به معنی تفاوت‌هاییست میان گروهی از دوستان که سال‌هاست با یکدیگر در راه بوده‌ایم و انشاءالله سال‌های دیگر هم با یکدیگر در راه خواهیم بود. بنابراین دوستانی که اون روز تشریف دارن به یاری خداوند به سؤالاتی هم که در رابطه با عرایض من امروز ارائه شده است جواب خواهند گفت. وسلام علیکم و رحمت الله و برکاته. الله

خلاصه سخنرانی

این خطابه بر اهمیت هدایت و عدالت در نبوت و نقش انبیا و ائمه تمرکز دارد و آغاز می‌شود با تبریک میلاد امام دوازدهم (عج). سخنران توضیح می‌دهد که پیامبران با بینات (معجزات، کلمات، و اعمال روشن‌گر)، کتاب، و میزان (معیار سنجش حق از باطل) مبعوث شدند تا مردم را به سوی قسط و عدالت سوق دهند. در ادامه، تفاوت نقش نبی و رسول با امام روشن می‌شود؛ در حالی که نبی و رسول پیام خدا را ابلاغ می‌کنند، امام علاوه بر هدایت، مردم را عملاً در مسیر حق رهبری می‌کند و پیشاپیش آنان حرکت می‌کند، نه اینکه صرفاً راه را نشان دهد. برپایی عدل در تمام ابعاد آن (اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی) هدف نهایی رسالت انبیا و جمهوری اسلامی است و سخنران بر لزوم حرکت مستمر و با صلابت به سوی این آرمان، حتی در مواجهه با مشکلات و دشواری‌ها، تأکید می‌کند. او همچنین هشدار می‌دهد که رهبران جامعه باید همواره در میان مردم و در ارتباط نزدیک با آنها حرکت کنند تا فاصله بین رهبر و امت ایجاد نشود و اعمال و رفتار مسئولان باید نمونه‌ای عینی از شعارهای اسلامی باشد.

متن پیاده شده

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین وصلاه وسلام علی جمیع انبیائه و رسله و علی سیدنا و مولانا خاسم النبیین ابیالقاسم محمد محمد و آمد و ابن امه وصیه من بعده مولانا علی امیرالمؤمنین و علی الاعمهه الهدات من اهل بیته وخیره من آله و صحبه وسلام علینا و علی عباد الله الصالحین فراسیدن روز ولادت پربرکت امام دوازدهم ولی عصر عجل الله تعالی فرج شریف به همه شما و همه ملت شریف ایران ریک عرض می‌کنم و امیدوارم رهانی باشیم در خور امامت اون امام اون سلاله پاک از دودان پیغمبر اون الگوی اسلام و اونکه نایبلامام‌های هر زمان با معیار مکارم و فضائل و ارزش‌های عالی او سنجیده می‌شوند تا معلوم شود می‌تونن نایب او باشند و چه خوش زمان ما که می‌تونیم عینیت اون همه مکر و مکرو ه در اون امام نهان جستجو می‌کنیم و آرزو داریم با اگر ۱۰ نه ولی با درصدی بالا در نایب آشکارش متجلی ببینیم موضوع بحث هدایت و عدالت در نبوت و نقش انبیا و پیامبرانه لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهمکتاب ومیزان لیقوم الناس بالقسط و انزلنا الحدیث فی شدید و منافعناس ویمعلم الله من ینصره و رسله بالغیب رسولانمون رو پیامبرانمون رو فرستادیم با بینات با چیزایی که روشنه و روشنگره روشن می‌کنه راه رو برای شما برای انسان‌ها و با اون‌ها فرستادیم کتاب و میزان کتاب نوشته‌ای که بماند و خونده شود و قرآن و مجموعه یا خندنی باشد و میزان وسیله سنجش معیار چیزی که به با او بشه حق رو اطل تشخیص داد. ارزش‌ها رو اندازه‌گیری کرد تا مردم قسط و تقسیم صحیح اونکه خداوند برای بهره‌مندی انسان‌ها آفریده است را به وجود آورند و برپا دارند. آهنم فرستادیم. که باهاش می‌شود بر خردهای سحر به وجود آورد. وسیله‌ای برای برخوردهای قهرمان قهرآلود و برای مردم سودها دارد و همه این‌ها برای اونکه معلوم بشه کیا هستند که خدا و پیامبران ا بر اساس ایمان به وحی و غیب یاری می‌کنند. آیاتی که در زمینه بعثت انبیا هست فراوانه اما این یک آیه به تنهایی موضوع بحث رو با روشنی بیان کرده. ما پیامبرانمون رو با بینات فرستادیم. پیامبر که میاد نقش اولش اینه که روشن‌گره، هدایت می‌کنه، نشون میده، اندیشه‌ها رو هدایت می‌کنه، پرسش‌ها رو پاسخ میده، ابهامزدایی می‌کنه، بیان می‌کنه که اون نقطه‌های تاریک مبهم که به صورت عقده‌ها و گره‌ها مانع اون می‌شود که تو انسان سالم بیاندیشی. الم انتخاب کنی و سالم تصمیم بگیری آگاهانه تصمیم بگیری این نقطه‌های کور رو برات م******* و این مواضع مبهم رو برات روشن می‌کنیم بین روشن و آشکار و خدا با پیغمبرا می‌فرستد چیزهایی را که به این روشنی و روشنگری کمک کنه. هر پیغمبری میاد با خودش ابزار روشن‌گری میاره تا برای چه مردمی در چه زمانی و در چه مکانی باشه. بینات می‌تونه معجزات انبیا باشه. می‌تونه کلمات انبیا باشه. می‌تونه عمل انبیا باشه. انبیا و ائمه این‌هاجج خدا هستند. بارلاها خودت را به من بشناس و حجتت را بر من بشناس. نبیت را بر من بشناس که اگر به من نشناسانی من حجت و دلیل قاطع تو را نشناخت‌ام. انبیا حجت خدا هستند. آیت خدا هستند نشانه خدا هستند با اندیشه‌هاشون با تعالیمشون و با عمل و سنت و شیوه زندگیشون اونچه به نام سیره و سنت برای ما مونده است انبیا با بینات میان با چیزهایی میان که وقتی بر آدم عرضه می‌کنن دل آدم وجدان آدم مغز آدم وشن میشه و با انبیا کتاب می‌فرستیم و میزان نه تنها بینات وسیله هدایت کتابی را هم که خداوند می‌فرسته برای هدایت می‌فرسته میزانی را هم که می‌فرسته ابزار هدایت است که می‌فرسته انسان در انتخاب راه زندگی و پیمودن راه زندگی فراوان احتیاج داره به هدایت راهنمایی و رهبری و هدایت دو مرحله داره یکی مرحله راهنمایی و نشون دادن راه و یکی مرحله رهبری یعنی رهرو را با خود در صراط مستقیم بردن به انسان می‌آموزد. مربی انسان را در مسیر می‌برد. مرشد می‌آموزد انسان راه را نشان می‌دهد. اما پیر راه انسان را با خود در راه می‌برد و به همراه خود به سوی آنچه حق است می‌کشاند و در زندگی اجتماعی رهبر راه‌های سعادتمند ریختن رو ترسیم می‌کند و انگیزه‌های به راه افتادن در این راه را در انسان برمی‌انگیزد و اوج می‌دهد تا انسان‌ها بدونن راه سعادتمندیستن چیست و در این د و حرکت کنند. انبیا هم نبیند و هادی هم امامند و رهبر. البته معمولاً درباره انبیا گفته میشه که انبیا دو دسته‌ان. یک دسته اون‌ها که صرفاً مسئولیته بلکه سه دسته‌ان. یک دسته اون‌هایی که وحی می‌گیرند تا خود راه بیابند و بروند. بی اون که مسئول رساندن قیام وحی به دیگران باشند. این به عنوان یک تقسیم گفته میشه. گاهی هم اصرار میشه که ما داشته‌ایم از این‌گونه انبیا در تاریخ و حتی در فرق میان نبی و رسول عده‌ای از صاحب نظرا همین طور گفته‌اند. می‌گویند رسول کسیست که پیام را می‌گیره تا ببره به دیگران برسونه. ولی نبی یعنی آدمی که خودش خبر میشه. بی از نبع است یعنی کسی که خبر می‌گیرد و رسول یعنی کسی که رسالت داره و پیام را به دیگران باید برسانه. این حرف‌ها گفته شده. نمی‌خواهم فعراً وارد این بحث پیچیده بشم. اما اجمالاً عرض کنم که به زحمت می‌توان اثبات کرد که در صراط وحی و نبوت ما نبی داشته باشیم که هیچ مسئول یت رسالت نداشته باشه. فکر می‌کنم نتوانیم از نظر تاریخی به راستی یک چنین انبیایی رو شناسایی کنیم. ولی به هر حال نبی و رسول به هر حال حداکثر کارشون این است که پیام خدا رو بگیرن به مردم برسانند. ولی امام کارش بیش از اینه. امام کسیست که جلوی مردم حرکت کنه و به مردم میگه با من بیایید. نه اینکه اینجا می‌نشینه و راه رو به مردم نشون بده. بگهبروی. امام معمولاً می‌گوید بیایید به همراه من. بروید. یعنی من اینجا هستم. اونم راه شما برید. این معمولاً شأن امام نیست. امام کسیست که در امام و و جلوی رهروان خود راه را می‌پیماید و به راستی امامت حد اعلی و شکل متعالی هدایت است. انبیا از این نظر صحیحه. انبیا دو گونه بودند. برخی انبیایی که توفیق امامت رو پیدا کردند و گروه اون‌هایی که نتوانستن رو به وجود بیارن تا دنبال اون‌ها حرکت کنند. بودن انبیایی که نفس‌های گرمشون در دل‌های سرد زمانشون اثری چندان نگذاشته. این‌ها صرفاً راه رو نشون داده‌اند. اما حرکت کردن وقتیست که یعنی پیشاپیش دیگران حرکت کردن وقتیست که رهروانی ساخته شوند و به دو دنبال رهبر به حرکت درآیند. مهم در انبیا نقش امامته و قرآن از ابراهیم خلیل نقل می‌کنه که بارلاها من را برای این مردم امام و رهبر قرار بده. و خداوند می‌گوید آری ای ابراهیم ما تو را امام قرار می‌دهیم. هیم بعد می‌گوید و خداوندا از ذریه و نسل من هم اون‌ها هم می‌توانند و خواهند امام بود. آنوقت پاسخ این است که اگر انسان‌های درست و حسابی باشند اگر اهل ستم و تجاوز نباشند اگر خود ساخته باشند و خودشون رو بسازند بله اون‌ها هم می‌توانند امام باشند و رف رهبر باشند و امام و رهبر در منطق اسلام و منطق قرآن کسیست که خود حرکت می‌کند پیشاپیش جمعیت امام جماعتم به نماز نیست به کجا در پیشاپیش نمازگزاران نمازگزاران هر کلمه‌ای هر سخنی هر آیه‌ای هر ذکری و هر حرکتی و هر کاری و هر عملی اعمال نماز را به همراه او به جای می‌آورند و امام و امام کسیست که در عین اون پیشاپیش مردم حرکت می‌کنه در عین حال در جمع مردم حرکت کنه آن چی هم پیشاپیش هم در جمع میشه مگه هم چیزی میشه چرا نمیشه میشه انسان هم پیشاپیش مردم حرکت کنه هم در جمع مردم حرکت کنه چطور اونجا که پای ره گشودن خطر به جن خریدن سب شکستن است جلو میفته و وقتی که همه به یند و می‌بیند که سیل خروشان رهان به سوی آرمان کویا شده و با قدرت و توان و بالایش می‌تونه صدها رو بشکنه دیگه اونجا اصرار نیست جلو باشه دیگه اونجا در جمع است فردی از جمع و پیغمبر در میان یارانش چگونه می‌نشد در یک حلقه و با یارانش چگونه حرکت می‌کرد؟ در وسط یک جمع. اگر کسی او را با سیمان می‌شناخت از جای نشستن و از جای حرکت کردنش نمی‌توانست بشناسد. یکی بود از همه. این است آن اون جلوه زیبای امامت که باید به وجود آوریم. برادرا و خواهرا. حرفایی که تا ۲ سال می‌زدیم نتیه بود. از ۱ سال و نیم به این طرف باید نقد از نقد سخن گوریم. اون روز می‌گفتیم باید چنین بشود تا چنین به نتیجه به دست آید. امروز می‌گوییم چنین شده است. آیا نتایج مطلوب تا چه حد به دست آمده است؟ امروز روزیست که سخن ما و عمل ما و اونچه می‌گوییم و اونچه می‌کنیم باید تحقق اون آرمان باشد. من می‌پذیرم شما هم بپذیرید که این آرمان متعالی یک روزه و یک ماهه و یک ساله تحقق پیدا نمی‌کند. زمان لازم دارد. ما نمی‌تونیم یک جریان سازنده را در یک آن به وجود آوریم. گر هست خود بهخود چی می‌خواد؟ زمان. ولی این زمان باید هرقدر کوتاه‌تر و حرکت باید هرقدر نافذ‌تر و سازنده‌تر باشد. سرعت و شتاب در حرکت سازنده نظام اسلامی ضرورت دارد. من با صراحت می‌گویم در کار این ۱۶ ماهه و در کاری که الان داریم نه نفس بسیار است. هیچ هم نمی‌خوام بگم هیچ که از ما هیچ‌گونه کوتاهی و تفسیر نداشته است. ولی اونچه با صداقت و شجاعت و صراحت می‌گویم این است که جهت حرکت را گم نکرده‌ایم. به سوی بید و می‌طلبیدیم تلاش کرده‌ایم و حرکت کرده‌ایم. آیا شتاب مطلوب رو حرکت داشته یا نه؟ جای سؤال است. باید این جواب رو جمع‌بندی‌های نما، جمع‌بندی‌های شما و جمع‌بندی‌های نقادان بی‌غرض و مرض اما آگاه و تیزبین و آش نا به سختی‌ها و دشواری‌های حرکت نشان دهد. اما اونچه در اون تردید ندارم این است که در جمع خط اصلی حرکت را گم نکرده‌ایم و بارلاها از تو می‌خواهیم که ما را همچنان هدایت کنی و از هدایت و توفیقت بهرهم داری که این صراط مستقیمت را در رات‌ها و سبیل‌ها و راه‌های انحرافی گم نکنیم. انبیا امامانی هستند که هم پیشاپیش جمع حرکت می‌کنند و هم در جمع حرکت می‌کنن و همه کسانی که در نظام جمهوری اسلامی به شکلی از اشکال در نقش امامت ظاهر می‌شوند باید باید در جمع بمانند و در جمع حرکت کنند. هیچ‌کس حق ندارد در هیچ مقام، در هیچ سمت و به هیچ عنوان از جامعه جدا شود. یک اصل در امامت هست. این رو براتون بیان کنم. از اون اصل‌های عالیست در رهبری و امامت. ها وقتی صحبت امامت و رهبری میشه مسائلی رو پیش می‌کشن، مواضعی رو مطرح می‌کنن، امامت و امامی رو ترسیم می‌کنند و آرزو می‌کنن که گویی اون امام در فاصله زیاد خیلی خیلی جلوتر از امت قرار گرفته و با سرعت و شتابی بیش از امتم حرکت می‌کنه. خب یک چنین امامی و یک چنین امتی وقتی با هم حرکت کنن روز به روز فاصله امت چطور میشه؟ تر میشه تا جایی که یک روزی امت اصلاً امامش رو نمی‌بینه نمی‌گیند تا از امامت او بهرهمند بشه. امام از نظر دینش از نظر منش و رفتار می‌تواند صدها برا بر از امت خودساخته‌تر و متکامل‌تر باشه. ولی از نظر جایی که قرار می‌گیره حق نداره. جا و موضع او و قرارگاه او آنقدر از امت جلوتر باشه که میان او و امت یک فاصله پرنشدنی همواره وجود داشته باشه. زیرا چنین امامی خودبهخود قشی در راهبری امت نخواهد داشت. امام باید فاصله پیشتازیش در مقام عینیت با امت اونقدر باشه که امت او رو با تمام ویژگی‌ها بتونه ببینه و به او اقتدا کنه. الا و ان کل مموم اماما یعقتدی به امام در حالی باشه که مأموم بتونه به او اقتدا کنه بتونه به او برسه اینه که مولا در همون سخنم می‌فرماد امام شما چنین و چنان است من می‌دونم شما اینجور نمی‌تونید باشید ولکن اعینونی به ورع و اجتهاد کسانی که فکر می‌کنن یا گروه‌هایی می‌توانند در نقش امامت جامعه قرار بگیرن که اونقدر پیشتاز و پیشگام و پیشرو باشند که اصلاً ملت موضع اون‌ها رو نمی‌تونه بشناسه و بیابه و درد کنه. این‌ها معلوم میشه. اگر واقعاًم اگر واقعاًهم اونقدر پیشتاز و پیشکام و پیشرو هستن معلوم میشه که اصلاً امامت رو اونطور که باید درس نکرده‌اند. پیامبران در عین اونکه در نزدیک‌ترین مقام و منزلت به کمال مطلقه هستی و خدای متعال قرار دارند آنقدر مردمی هستند و آنقدر جلوه عادی دارند در برابر مردم که مردم روز به روز اون‌ها رو بیشتر از خودشون و با خودشون می‌یابند. زبان ان مردمه. اندیشه‌ها و تصوراتشون اندیشه‌ها و تصوراتیست مردمی فهم. عمل و رفتارشون عمل و رفتاریست که با مردم است و مردم اون را به خوبی می‌یابند و می‌بینند که می‌شود او الگو و اسوه باشد برای اون‌ها که ولقد کان لکم فی رسول الله اسوت حسنه. انبیا در بعد هدایت هم هادی هستند و راه رو نشون میدن و هم امام هستند و راه برند و مردم را به دنبال خویش می‌کشانند و می‌برند نه کشوندن زورزوری که زورزوری نمی‌شود کسی رو هدایت کرد و نمی‌شود مردمی رو امام لکه کشش و جاذبه‌ای دارند که اون کشش و جاذبه این انسان‌ها را به همراه اون‌ها می‌کشاند. پیغمبر اسوه است اما اسوه یک مغناطیس نیرومند که می‌تواند براده‌ها را به همراه خود بکشاند و حتی به آنها خاصیت مغناطیسی بدهد. این در مقام هدایت و امامت و اما در مقام عدالت البته طبیعیست که این بحث‌ها جایی گسترش داره و تفصیل ولی قرار است بحثی کوتاه داشته باشم با یک جمع‌بندی روشن و اما در مقام دالت انبیا پیاماوران عدل و ق هستند از مردم می‌خواهند که ک*** قوامینه بالقسط باید شما کسانی باشید که برپا دارید سر پا نگه دارید قسط و عدل را به وجود آورید قسط و عدل را همه جور عدل عدل اخلاقی که زیر بناست عدل فرهنگی که زیر بناست قلبت باید و قلبم باید معتدل باشد تا بتونم مدعی باشم که در راه انبیا هستم معیارهام باید معیارهای صحیح سالم الهی انسانی باشه تا بتونم بگم در راه انبیا هستم. اون‌هایی که دائماً دروغ می‌گویند دروغ‌های تاکتیکی دائماً دروغ می‌بند و تهمت می‌زنند. دروغ بستن‌ها و تهمت زدن‌های تاکتیکی دائماً جعل و تضویر دارن و جعل و تضویرهای تاکتیکی این‌ها از راه عدل انبیا منحرفند. انبیا بردارندگان عدل هستند و عدل در درجه اول عدل خود انسان است که عدل اخلاق عدل فرهنگ عدل معرفت عدل ایمان عدل در عمل آ دل انبیا عادل سازند انسان‌های عادل می‌سازدند و به دنبال اون و در پی اون و به عنوان نتیجه اون و به عنوان عاملی که با این عدل اخلاقی تأثیر و تأثر و عمل و عکسالعمل و سازندگی و خودساختگی متقابل داره و کاردهی و کارپذیری متقابل داره عدل اجتماعی در همه ابعادش عدل سیاسی و عدل اقتصادی در جامعه‌ای که انبیا می‌سازند عدل اخلاقی و معنوی از عدل اقتصادی و عدل اجتماعی و سیاسی نمی‌تواند جدا باشد و بالعکس جمهوری اسلامی مادام که موفق به این ایجاد عدل اقتصادی و عدل سیاسی و اجتماعی نشود این بعد از رسالت انبیا را تحقق نداده است. ما باید به سوی عدل اقتصادی و عدل اجتماعی و عدل سیاسی جلو بریم. ما تا به جایی نرسیم که در جامعه عیفی در زیر فشار قویی قرار نگیرد و اگر خدای نکرده قرار گرفت به سرعت از زیر فشار او رهایده نشود جامعه‌مانمون جامعه اسلامی نشده است. مسئولیت همه ما در ایجاد عدل، عدل اجتماعی و عدل اقتصادی بسیار سنگینه و تحقق بخشیدن به اون بسیار دشوار اما شدنی شدنی بکنیم تلاش کنیم تحقق پیدا خواهد کرد ما پیامبران را فرستادیم با بینات و با اون‌ها کتاب و میز معیارها و ارزش‌های جداکننده حق از باطل زشت از زیبا فرستادیم تا مردم در پرتو این روشنگری و این هدایت بتوانند عدالت را به وجود آورند. انبیا پیام‌آوران عدل هستند. امروز در جامعه فعلی ما آثار عدل اجتماعی و اقتصادی و اخلاقی در حد مطلوب همهمون نیست. خب حالا چنید چی؟ حالا که احساس می‌کنیم مانی‌ها هست، تبعیض‌ها هست، بی‌عدالتی‌ها هست. می‌تونید بفرمایید که شما چهکار خواهید کرد. شروع می‌کنید فقط نق زدن که بابا ما خون دادیم که به عدالت برسیم. پس کو عدالت پر زدن. این چه جمهوری اسلامی شد؟ خدای نکرده دلسرد شدن و به لومیدی و یعس روی آوردن که ای بابا آرزودا آرزوها داشتیم که فکر می‌کردیم با این جمهوری اسلامی تحقق پیدا کنه اینم که نشد یا شروع می‌کنید با چشم بازتر و اندیشه بازتر به همه جوان به کار نگریستن و با هم همکاری بیشتر کردن و با محکم بستدن کمربندها و آماده کردن بیشتر خودمون این راه طولانی سنگلاخ پرنشیب و فراز انقلاب را با قاطعیت هرچه بیشتر پیمودند. یک هستند نازک نارنجی‌هایی که تنبلند هستند آدم‌هایی که کم می‌کنند و مزد فراوان انتظار دارند. هستند کسانی که ساده‌اندیش و سطحیگرند. هستند کسانی که فکر می‌کردند در ۲۲ بهمن ۵۷ مبارزه ما به پیروزی رسید و تمام شد و حالا موقع میوه چیدن است و بهرهمند شدن است. بابا سال‌ها کشتیم حالا موقع دروست. آری جانم حالا موقع درو است. اما دروست چندین برابر سال‌های کشتت ممکن است طول بکشد. درو می‌کنی درو شروع شده ولی درو طولانیست. دروهم زحمت واد درویشم خلاقیت می‌خواد درویشم حرکت و فداکاری می‌خواد نه دری آسان بی‌زحمت برای این کشاورزهای عزیز ما اونایی که با دست باید درو کنند و بعد باید بافه کنن و بعد باید به جایی که خرمنکوبی هست ببرن و اونجا بکوبند و باد دهند و گن گندم را از کاه جدا کنند و بعد گندم‌ها را به منزل ببرند و اونجا آسیا کنند و آرد کنند و خود نان بپزند و بخورند. مدت لازم برای بهرهمند شدن از اونکه کشت‌اند از مدت کشتن چند کوتاه‌تر نیست و زحمت در ایام بهره‌برداری و برداشت محصول از زحمت در ایام کشتن اگر بیشتر نباشه چند هم کمتر نیست. زحمت کشیدید تلاشتون به ثمر رسید کاشتید و درو آغاز شد از ۲۲ بهمن ۵۷ درو آغاز شده اما زمان دری شما ۱۰ سال یا بیشتر طول خواهد کشید آیا برای یک دری ۱۰ ساله پر ر پرزحمت آماده‌اید. الله اکبر. الله اکبر الله اکبر
اونم درو کردنی که دشمنان خرمنسوز از چپ و راست از زمین و آسمان در کمین برداشت محصولمون نشسته‌اند. اونوقت دیگه درو مشکل‌تر میشه. اونوقت باید برای درو کردن حضور و آمادگی بیشتری در صحنه داشت. باز در این زمینه با صداقت و صراحت به شما عرض می‌کنم تا این لحظه که در خدمت شما هستم حرکت به سوی لت و در خط عدالت قرار داره از خط منعرف نشده اما مواظب باشید مواظب باشید نیروهای زیادی هستند که می‌خواهند اون را از خط منحرف کنن بعضیا سؤال می‌کنن فلانی یعنی همین حالا که هنوز سرمایه‌دارها پیشورها بازرگان ها روز به روز از طریق بالا بردن نرخ نیازمبندی‌های مردم و گران کردن سود بیشتری می‌برن. یعنی میگی باز هم تو خط عدالت قرار داریم. بله جانم تو خط عدالت قرار داریم. خط عدالت یه خط مستقیم نیست. یه خط منکسره خطرفت انقلاب یک خط مستقیم نیست. ست یک خط شکسته است. اگر ما در سمت پیشرفت قرار گرفته باشیم ولو خط شکسته باشه باید اون را بپیماییم. کوه رفته‌ایست؟ کوهپیمایی رفته‌ایست اونم یه خط یک جایی که هنوز نرفته باشی از این دامنه که روشنه میری بالا دامنه پیدا خیلی ناپیدا نداره همونجام گاهی پیش میاد که آدم نمی‌بینه یه خورده میره بالاتر به اونجا م که صخره‌ها هستش از اینجا خیال می‌کنی به اینکه هان به اونجا برسم این قدم اونجا و یک صعود اونجا و اونم قله ولی وقتی حرکت می‌کنی می‌رسی به اون صخره اول میری بالای صخره عجب پشت این صخره یک گودالی هست ید ۵، ۶ متر رفت پایین دوباره اومد بالا. کوهنور پردوان، پرتوان و مصمم. به اونجا که رسیدی پشیمان میشی. میگهاای بابا اگه قرار باشه همین طور تا قله هی باید رفت پایین و اومد بالا. با ما با این کوندی هم نخواستیم. اینجوری عمل می‌کنی. یا مصممی می‌گویی عیبی نداره من به سمت بالا حرکت بکنم برم پایین ۱۰ متر دوباره میام بالا از اونجام ۵ متر برم پایین باز میام بالا این است طبیعت خط تصاعدی و تکاملی حرکت‌های کمالیاب در تاریخ و نمی‌تونه خطیاب انقلاب اسلامی ما مردم استثنایی در این جهت باشه حرکت کنیم مصمم بمانیم و همونطور که در اون دوران تاریک پرنشیب و فراز تن به نشیب و فرازها دادیم اما خسته و دلسرد و معیوس نشدیم تا به صخره بالای نخستین این صعود رسیدیم و توانستیم با نیروی ایمان و عمل و هماهنگی و هم تگیمون طاغوت و طاغوتیون را سرکوب کنیم در ادامه و تداوم این راه همون روحیه را داریم ما نه خسته میشیم نه دلسرد میشیم نه از این افت و خیز‌ها می‌ترسیم و نگران میشیم ما همچنان افان و خیزان کند یا دوان دوان به سوی موفقیت نهایی به یاری خدا با همدیگر به جلو خواهیم رفت الله اکبر الله اکبر الله اکبر گاهی واقعاً چیزهایی که پیش میاد خیلی ناراحت کننده است من وقتی در طی چند جلسه تبادل نظر وسیع و سترده و در وقت فراوان موفق شده بودیم که نقطه نظرهای مسئولان فعلی رو هماهنگ کنیم و زمینه‌ای به وجود بیاریم که همه بر طبق اتحاد بر اساس مکتب نسازش فقط بر اساس روشن کردن و هدایت و یافتن و تنظیم کردن نقطه نظرهای مشترک در پی بحث‌های طولانی تونستیم مواضع تداوم حرکت رو با مسئولیت این مسئولان نزدیک کنیم هماهنگ کنیم بنویسیم امضا کنیم و خوشحال باشیم که دشمن حتی تحت عنوان تلاف در دید و اختلاف در سلیقه دیگه نمی‌تونه در صف ما رخنه کنه و جدایی بفکنه. ما مصممیم قاطعیم. آخر مگر نه جامعه ما باید به سوی جامعه عدالت و عدل و قسط انبیا و قسط قرآن و قسط اسلام شتابان‌ روان باشد. آخر مگر نه مردم باید برای تحمل تلخی‌ها و مشکلات و سختی‌های این دوره‌های اول سازندگی تابوان و توشی داشته باشند. هیچ چیز از شما مردم پنهان نداریم. هیچ چیز. من حتی گفتگوهای سیاسی را هم در سخنرانی‌ها در جلسه بعد اگه یه جلسه‌ای سفیری، نخستوزیری، صدر اعظمی رجل سیاسی بیاد با صحبتی بکنه در همون جلسه سخن در اولین جلسه سخنرانی بعد معمولاً مطرح می‌کنم ما چیزی از مردم پنهان نداریم مسائل داخلیمون رو هم پنهان نداریم اصلاً به همین دلیلی که ما با صراحت اختلاف دیدهمونو در جامعه مطرح می‌کنیم دشمنان می‌تونن اختلاف دیدها را به راحتی به عنوان جنگ قدرت قالب بزنند در مردم و مردمو نگران کنن اگر ما سیاما روزنامه‌ها، رادیو، تلویزیون و رسانه‌های گروهی عموماً متعهد باشن که مسائل رو طوری بیان کنن که مردم اون رو همون طور که هست بفهمن، بزرگنمایی نکنن و بعد اگر مسئله‌ایست که حتی گفتن خود اون هم کن است دلهره‌های نابهجا به وجود میاره توضیح بدن دربارش چون مردم ما نیازمند به توضیح و روشنگری بینات می‌خوان. چقدر خوشحالم که امروز که با شما دارم سخن میدم در آستانه فعال شدن نهادهای مدیریت جامعه هستیم. نهادهایی که قانون اساسی مصوب شما ملت اون‌ها را تصویب کرده و رأی شما ملت اون‌ها رو به وجود آورده است. ملت ما در کنار همه این دلهره‌ها و نگرانی‌ها می‌تونه آرامش داشته باشه که خوشحالیم که جمهوری اسلامیمون با نمایندگان منتخبمون، با رئیس‌جمهور منتخبمون، با مسئولان دیگری که مستقیم یا غیرمستقیم منتخب ملت هستند بر اساس قانون اساسیمون و روی خط و مرزی که این قانون اسلامی ترسیم کرده حرکت خواهند کرد و ما ملت نیز بر اساس قانون اساسی و بر اساس دعوت قرآن کریم ناظر بر اعمال همشون خوا بود و بعد خدای خدای متعال در ورا و فوق همه ما ناظر بر همممانمون خواهد بود که والله من برائهم محیط ما باید بر اساس همین معیارهای مقرر در قانون اساسی هدایت و توفیق الهی این کار رو بکنیم. ما در جلسه دیشب تصمیمات تازه‌ای گرفتیم. تصمیم گرفتیم که حتی خودمون مراقبت کنیم. هممون مراقبت کنیم. ما مراقبت کنیم. آقای بنی‌زد مراقبت کنن. دوستان نزدیک به ما مراقبت کنن و نگذاریم بی‌جهت این ملت با ایمان با طمعینه که خداوند سکینه ایمان را بر او ارزانی داشته و امام اطمینان آفرین را برای او نگه داشته بیجهت این‌ها دچار دفره‌های جدید شوند و امیدوارم در این راه به یاری خداوند موفق باشیم ا وقتی که عدالت مکتبی داریم وقتی که معیارهای مکتبی برای عدل داریم وقتی که مکتب همه خطوط و مرزاها را برامون روشن کرده می‌تونیم تلاش کنیم که یا اتحاد یا وحدت یا لااقل هماهنگی بر اساس مکتب در میان خدامون به وجود بیاریم. می‌تونیم این کارو بکنیم. اون‌ها که بی‌مکتبن، اون‌ها که بی‌معیارن، اون‌ها باید هر روز بترسند و بلرزند که گیرم امروز نشستیم با همچنین میثاق بستیم. ضامن اون کی؟ کسی که مکتب داره وقتی میثاق می‌بنده میثاقش میثاقیست مکتبی. ضامن اون ایمان خود اوست به مکتب و التظام خود اوست به مکتب و دور باد از جمهوری اسلامی ما که عناصری که چنین انگیزه درونی و معنوی در اون‌ها قوت نداشته باشد یا منتخب مردم گردان یا منتخب امام گرداند و اگر خدای نکرده ملت ما دید یا امام یا امت دیدند در یک انتخاب اشتباه کرده‌اند اشتباه که می‌کنیم باز هم مکتب فرامای ما و رهگشای ما و مشکل‌گشای ما و گره‌گشای ماست مکتب به ما می‌گوید ما رودرواسی نداریم ما همه مسائل ساده یا پیچیده صریح و بدون رودرواتی برخورد می‌کنیم و این اخلاق اسلامی ماست. تلخه تلخ از من به یک یار دیرین که ۱۵ سال ۲۰ سال هست با او آشنا هستم پرخاش کنم که برادر اینجا منحرف شدی چهکار داری می‌کنی؟ اما این پرخاش در عین تلخی شیرینم هست. بگذارید رفاقت‌ها بگذارید رابطه‌ها هرگز نتواند صداقت‌ها و ضابطه‌ها را به خطر بیاندازد که زندگی عادلانه که عدالت اجتماعی که عدالت اخلاقی که عدالت اقتصادی که عدالت سیاسی که عدالت معنوی در جامعه ما تنها و تنها میت ضابطه‌ها و صداقت‌ها به وجود می‌آید و نه بر اساس رفاقت‌ها و رودرواسی‌ها. رفاقت‌ها و رودرواسی‌هایی که منحرف باشند از معیار صداقت‌ها و ضابطه‌ها و ارزش‌های پذیرفته شده اسلام. این‌ها برای جمهوری اسلامی ما خطر و خطر آفرینند و باید از صحنه باید از صحنه مسئولیت‌های جامعه ما به کنار رود. امیدوارم الگویی و نمونه‌ای ارزنده از جامعه ایدآالی باشد که مهدی موعود ولی عهد ت امام زمان علیه در آینده‌ای که برای ما زمانش روشن نیست برای بشریت خواهد این همیشه ورد زبان من بوده در عالم تبلیغ بهخصوص در سال‌هایی که به دعوت مراجع تقلید در آلمان مسئولیت مسجد و مرکز اسلامی هامبورگ را بر عهده گرفته بودم و چند سالی که اونجا بودم با جوان‌های عزیزمون بودیم و سازماندهی یا سامان‌دهی می‌کردیم به نیروهامان و حرکت اسلامی و دانشجوییمون رو قوی می‌کردیم که دیگر گرگان اونجا نتونن در کمین شجویان پاکسلی بنشینند که از ایران و کشورهای دیگر اسلامی برای تحصیل به اونجا می‌آمدند. در اونجا مکرر این رو مطرح می‌کردم که هیچ تبلیغی برای اسلام به اندازه ساختن یک جامعه کوچک نمونه اسلامی نمی‌تواند. نافذ و مؤثر و پربرد باشد. امروز تبلیغ ما هم باید در خدمت ساختن جامعه نمونه قرار گیرد و جزئی از این برنامه سخنرانیمون فیلم نشون دادنمون هنر و تئاترمون نمایشمان و همه چیزمون همه ابزارهای تی باید در خدمت ساختن جامعه نمونه باشد که سخن گفتن بس است عمل کنیم و تنها سخنی گوییم که راهگشای عمل باشد. دیروزم همین طور بود پارسالم همینطور بود ۵ سال پیشم همینطور بود یادم میاد در یک زمستان سرد و بری رای شرکت در یک گردهمایی دانشجویان مسلمان همه کشورها به جایی می‌رفتم اذان صبح بود اونجا رسیدم با یکی از دوستان که همراه بود اونجا رسیدیم وارد ساختمانی شدیم که این دانشجویان عزیز اونجا دور هم جمع بودن گفتم میرم وضو بگیرم نماز بخونم. وقتی رسیدم اون‌ها در اذان صبح نمازشونو به جماعت خونده بودن. نماز پایان یافته بود. بعد از نمازشون رسیدم. حدود شاید ۳ ربع ساعت نیم ساعت بعد از اذان صبح بود که رسیدیم. مرو هدایت کردن که از پله‌هایی برم پایین برای اینکه اونجا وضو بگیرم. توی پله‌ها این طرف و اون طرف ته سیگاری آشغال سیگار و آشغال و کاغذ ریخته بود در این اولین برخورد به اون جوان عزیزی که راهنمایم بود گفتم برادر اینا چیه اینجا گفت که این‌ها دیروز و دیشب ریختن و صبح اول وقت بعد از نماز شروع می‌کنن اینجا رو خاکی کردن گفتم عزیزم مبادا جلوتر که برم یک نوشته ببینم که دیوارزده‌ای که النظافه من الایمان‌ها برای اینکه اگه به او برسم به دنبال دیدن این آشغال‌ها اونوقت خیلی برام ناراحت کننده‌تره. یادم نیست که همین طورم شد یا نه اینو دقیقاً یادم نیست که آیا جلوتر که رفتیم رسیدیم به یه همچین نوشته‌ای به دیوارزده‌ای که النظافه من الایمان یا نه؟ این دقیقاً یادم نیست. بعد گفتم عزیزان حتی این اجتماع ما اینجا هم باید یک گو و نمونه عملی باشه در اینجا که می‌تونیم یک تحقق عینی از اسلامیت از عدل اخلاقی و عدل اجتماعی اسلامی رو تو این نمونه کوچک نشون بدیم این خیلی بیشتر اثر داره تا سخن‌هامون سخنم اثر داره سخن و نوشتم لازمه این ابزارهای روشنگری لازمه اما نه مجرد از عینیت باید این سخن این کلام این نوشته این فیلم این نمایش همراه با عینیت محتوای سخن و نوشته و نمایش فیلم باشد این یک واقعیته این فرمولیست که اسلام پیش پای گذاشته و ک*** دعات الی انفسکم به غیر السنتکم مردم را به سوی خویشتن راه خویشتن دعوت کنید نه با زبان‌هاتون. پس با چی؟ با عمل و با عینیت بخشیدنتون. همه دلهره و نگرانی ما در مورد این جریان‌هایی که در طول این مدت پیش اومده که حتی اگر جایی ما اختلاف دید داشتیم، اختلاف نظر داشتیم با دوستانمان، دوستان ناآگاه یا دشمنان مکار و نیرنگباز فوراً او را تفسیر غلط می‌کردن و به عنوان جنگ قدرت جا می‌زدن. این بود که مردم میگن به به این‌ها هم بودن اونایی که ما به اون‌ها دل بسته بودیم. ببینید میان سخن‌هاشون و عمل‌هاشون چقدر فرقه و اگر چنین باشد حق با شما ملته و هر چنین باشد حق با شماست و هر کس چنین باشد باید و رو دقیقاً شناسایی کنید و او را محکوم کنید. ما نمی‌تونیم با شعار و حتی با شعور پیش بریم. شعار و شعورمان باید با شعار راستین اسلام یعنی عمل صالح سازنده اسلامی مزین و آراسته باشه تا بتونه ما رو جلو ببره. این یک حقیقته. این یک اصل اسلامیست. امیدوارم اعمال و رفتار و کارهای ما برخورد ما جنگ ما صلح ما همه چیز ما به یاری خدا و هدایت او و با همت شما بندگان خدا و خلق خدا بتواند در جهت هماهنگی اندیشه و سخن و عمل همهمون یا لااقل اکثریت جامعهمون و بهخصوص مسئولان جامعمون باشد انشاءالله وسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *