خلاصه مفصل از منبع “احزاب۱.mp3″:
این منبع، سخنرانیای است که با درود به شهدا و تأکید بر لزوم درک آگاهانه مسائل انقلاب و تلاش برای وحدت مردم با اسلام و انقلاب اسلامی آغاز میشود.
اهمیت سازماندهی و سال ۱۳۶۰: سخنرانی همزمان با دومین سالگرد پیروزی انقلاب و دومین سالگرد تأسیس حزب جمهوری اسلامی ایراد شده است. سخنران سال ۱۳۶۰ را سال سازماندهی وسیعتر و جامعتر برای ساختار اجتماعی، بسیج نیروها و غلبه بر مشکلات انقلاب اسلامی معرفی میکند. وی تاکید میکند که بینظمی و ایجاد تشنج به انقلاب و مردم آسیب میرساند و مسئولیت آرامش و وحدت بر عهده انقلابیون است، نه گرفتار شدن در دام تحریکات تفرقهافکنان. این وحدت و آرامش نیازمند تفکر، برنامهریزی، سازماندهی و رهبری است.
انسان، سازنده تاریخ: سخنران تاکید میکند که انسانها سازنده تاریخ هستند و نه محصول جبری آن، که این دیدگاه در مقابل ماتریالیسم تاریخی قرار میگیرد. برای اثبات این موضوع، مثالی از هفت مسافر یزدی زده میشود که به دلیل بینظمی توسط دو دزد مورد دستبرد قرار میگیرند. این مثال نشان میدهد که عدم تشکل و سازماندهی، افراد را در برابر حوادث و گروههای مخرب آسیبپذیر میکند. سخنران هشدار میدهد که “مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود” و تاکید میکند که نیروها باید متشکل و سازماندهی شده باشند تا بتوانند تحت رهبری مناسب (مانند ولایت فقیه) به درستی عمل کنند.
ضرورت سازماندهی برای اجرای تصمیمات رهبری و تمایز تشکل الهی و شیطانی: سخنران توضیح میدهد که برای اجرای تصمیمات کلی و جزئی رهبری ولایت فقیه، علاوه بر حمایت عمومی، یک سیستم اجرایی سازماندهیشده ضروری است. او دو نوع تشکل را از هم متمایز میکند: تشکل “ضد خدا و ضد اسلام” و تشکل “خدایی و اسلامی“.
- تشکل ضد خدا و ضد اسلام: این نوع تشکل، انحصارطلب و انحصاراندیش است؛ یعنی معتقد است که تنها خودش حق، اندیشه خوب، برنامه خوب و رهبری مناسب را داراست. چنین تشکلی، از هر فرد یا گروهی که باشد، “شیطانی” و “طاغوتی” است، چرا که خود را مطلق میداند و به مبارزه با حق میپردازد.
- تشکل الهی و اسلامی (حزبالله): این تشکل بر پایه ایمان به خدا و ارزشهای عالی الهی و انسانی بنا شده است. هدف آن دفاع از این ارزشها و احترام به صاحبان آنها در هر مکان (چه داخل تشکیلات، چه خارج از آن) است. این تشکل “حزبالله” نامیده میشود در مقابل “حزبالشیطان”. در این تشکل، لازم است که دیدگاهها و ارزشها کاملاً مشخص و شفاف باشند و در مورد آنها بحث و گفتگو صورت گیرد تا حق از باطل مشخص شود.
مباحثه در مقابل مجادله: سخنران تاکید میکند که در روابط داخلی و فکری، باید بحث و گفتگو بر سر دیدگاهها بر مبنای استدلال و تبادل نظر سازنده (مباحثه) باشد، نه مجادله، کتککاری یا زد و خورد. او مباحثه را به عنوان یک “کاوش مشترک” برای رسیدن به حقایق تازه و دریافت بینشهای جدید تعریف میکند، شبیه به دو نفر که با هم تلاش میکنند زمین را بکنند تا به گنجی دست یابند. مجادله در مقابل، به کوبیدن حرف طرف مقابل و فرسایش نیروها منجر میشود و بیارزش است. وی اذعان میکند که جهاد، قتال و مبارزه تنها در برابر کسانی است که با هیچ نصیحت و مماشاتی تسلیم حق نمیشوند و دست به توطئه میزنند، اما در میان خودیها، هدف باید رسیدن به نتایج قابل قبول از طریق گفتگو و کاوش مشترک باشد.
هشدار نسبت به سوءاستفاده دشمن و لزوم عمل هوشمندانه: سخنران هشدار میدهد که فضای فعلی جامعه (احتمالاً اشاره به تفرقه و مجادلات داخلی) مناسب نیست و خطر سوءاستفاده دشمن را افزایش میدهد. او تاکید میکند که دستهایی در کار است که میخواهند انسانهای پاک، باایمان و مخلص را که به انقلاب و امام وفادارند، تحریک کنند تا نزاع و درگیری را آغاز کنند و سپس از آن بهرهبرداری کنند. در چنین شرایطی، پاسخ صحیح، هوشمندی و آگاهی است که از طریق برنامههای منظم، سازمانیافته و تحت رهبری محقق میشود. وی تاکید میکند که بیکاری و بیحرکتی به منزله مرگ است، اما حرکت باید صحیح و در مسیر درست باشد. سخنران به تشکیل حزب اسلامی اشاره میکند و انتقاد میکند از این دیدگاه که پیش از انقلاب، تحزب (حزبگرایی) ارزشمند بود، اما پس از پیروزی انقلاب، تبدیل به “ضد ارزش” شده است و برخی ادعا میکنند که تحزب وحدت امت را از بین میبرد. او این ادعا را رد میکند و با استناد به فرموده امام علی (ع) “و نظم امرکم” (و کار خود را منظم کنید) تاکید میکند که بینظمی به وحدت نمیانجامد.
متن پیادهشده از “احزاب۱.mp3″:
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب العالمین با درود و سلام همیمون و شهیدان سخارا آفرین راه اسلام که با حقادتون سازهاند هم خود را و هم دیگران رات و خدادوستی و ایمان و عشق به حق و ایثار در راه حق به همهمون میآموزد و با سلام بر همه شما برادر و تا حرها حضور در جمعتون همیشه نوعی تقیر پیمانگی ماست که آگاهانه مسائل انقلابمون رو ضبط کردهایم و برای درک بیشتر دهایم و برای اینکه اونچه از دستمون در نهایت کوتاهی نکنیم تشدید حیوان میکنیم هم امیدوارم پیوند اتوار و پربرکت همه غیرتهای مردم با یکدیگر و با اسلام انقلاب اسلامی روز به روزتر باشه
ما دومین سال پیروزی انقلاب رو جشن گرفتیم جشنی در انقلاب درسهامون این بود که در اجتماعات دکتر با حد هزینه اضر شدیم که گذشته هست سخن گفتیم و نگاهی هم به پاینده انداختیم ما باید بدونیم که این سال سوم رو میخوایم چیکار بکنیم سال ۱۳۶۰ برناممون چیه؟ من سال ۱۳۶۰ رو سال کلام هرچوب وسیعتر و هماتر برای داشتن سبا اجتماعی بسی کردن نیروها راه غالب آمدن و مشکلات و مسائل طبیعی هر انقلاب و مشکلات و مسائل خاص انقلاب اسلامیمون میدانم و میاندم. ما امروز بیش از هر چیز اختیار داریم به ثواب هر هایی که در محیط اجتماعی ما بیثواتی بر تشنجهای ثواب به وجود آورد به حال انقلاب مضره به حال مرد ما مضره عاشقان اسلام و عاشقان انقلاب اینها باید در راه ثواب کوشش کنن خواهید گفت که ما میخواهیم صلاح باش ن دارن اونها ظاهر من رو قلند اونها احساسات و افکار رو جریمهداری میکنن اونها تأکید میکنند تا بیسواسی به وجود بیاد و بعد از گناه این بیسواسی رو به گردن خود ما میاندازند. عرض من این است که خب شما میفهمید این رو میفهمید که اونا دارن این کارو میکنن خب نکنید از دست اونا نشید درس اونا رو بخونید تعریف نشید نه اینکه در برابر توعهها و نهرندهاشون بیتفاوت بشیم دیگه ممکنه ممکن نیستم چی اما اندیشهها رو به کار میاندازیم فکران رو با هم یکی یم در برابر عوامل نیرنگ و تشنج و تفرقه ما راهی آوریم که ضد تشنج باشه ضد تقرقه باشه ما بریم به سمت وحدت ما بریم به سمت ثواب و آرامش لازم البته این کار میداره فکر میبره برنامهریزی میخواد، سازماندهی میخواد، رهبری میخواد. درست امروز با سالگرد یعنی دومین سالگرد حزب جمهوری اسلامی هم است. ما از روزی که انقلابمون شد درغ رو داشتیم ما پیش از پیروزی انقلاب هم این دغدغه رو داشتیم و به خاطر همین دغدغه که از پیش به فکر ایجاد یک تشکیلات اسلامی بودیم و مدتها بود در سدد سازماندهی اون بودیم و وقتی که تأخیر میافتاد احساس نگرانی میکردیم همونطور که میدونید غیر از تشکلهای کوچک دیگر اولین تشکل اسلامی که ماها در اون حضور داشتیم هیئرهای مختلفه اسلامی بود که فعالترین گروه سیاسی و نظامی مخفی سالهای ۱۳۴۱ به بعد بود. در همون موقع همین مردم همین جوونالیها همین مردم ما مختلف درک میکردند که باید تشکل دارد و اینجا حوادث میاد بر ما مسلح میشه. اگه آدم بیبرنامه باشه اگه نیروها بدون تشکل باشن اگر برنامهریزی برهبری مناسبی نباشه حوادث بیان ما رو اینور اون برمیبرن.
در حالی که شأن انسان این چیست؟ شأن انسان این است که او مسلث بر حوادث باشه ما در رابطه انسان با تاریخ میگیم انسان بیش از اونچه ساخته تاریخ باشد سازنده تاریخ است. دید ما در فلسفه تاریخ درست در مقابل دید کسانی که به ماتریالیسم تاریخی و جبر مادی تاریخ معتقل هستند قرار داره. طرفداران حزب ماتریالیسم تاریخی مادیگرایی تاریخی میت یک روند جبری مادی بر تاریخ من و شما انسانها رو بازده تاریخ میدونم من و شمای مسلمان عقیدهمون این نیست قرآن ما میگوید ای انسان تویی سازنده تاریخ تویی سازنده آینده تو تا قیامتت رو هم خودت میسازی تا قیامت حتی بهشتن به دست تو میشود. خب اگه ما بخوایم سازنده تاریخ باشیم تکتک میشه دست بودم چند روز قبل در اون جلسه و پاسخی که در مسجد هزینه تشکیل بود و مردم حضور داشتن و همین طور مسجد پر بود از افرادی که مشتاق و علاقهمند بودن باودکار هم بود صبح بود گفتم میدونید چرا دشمنان نمیخوان شماها متشکل باشید میخوان به سر شماها مونا بیارن که اون د تا دو به سر اون هفته یزدی آوردن بر یزدی مسافر بودن با همراه میآمدن که قافله کوچیک بود د تا دز به اینا برخورد کردن همه اینا رو کار و مار کردن هرچی داشتن بردن وقتی اینا یزدیدن خانوادهشون آشناانشون اینا رو سلامت کردن که شما هفت چطور د تا آدم درومدی گفتم میدونی اونا د تا بودن همراه ما ۷ تا بودیم تنها البته من اونجا گفتم خود اون برادرای یزدی با همون لحظه شیر یزون گفتن که دوباره یاد بگیرم چهجور میگن نمیدونم درست یاد گرفتن یا نه گفتم از این د تا همراه میخوام شما ۳۶ بیاید جون باشین تنها اومد برده شما سوار میشن حوادث گرده ما سوار میشه اگر این گروهکا هم بر گرده من و شما سوار بشن حلال بر گرده من و شما سوار میشه بحث دیگه ما از تاریخ چند بار باید بحث بکنیم لازق المؤمن و یا یلق المؤمن فی جهر مرف آدم با ایمان آدم هوشمند دو بار دستش راه نمیکنه که ما رو عقرب بگذار چند بار ما میخواهیم سرنوشتمون را دچار این گزنها و آسیبها بکنیم ما باید نیروهامون متشکل باشیم. ما باید سازماندهی داشته باشیم. با سازمانده که میشه بهتر رهبری کرد. ما یک مقام رهبری داریم در کل جامعه همون رهبری ولایت فقی که در باب مسایم آمده.
ولی وقتی رهبری ولایت فقیه تصمیم میگیرد آیا با بیسازمانی بهتر میشه اون تصمیمها رو اجرا کرد؟ اداشتن سازمان تشکر خب جواب که وقتی میخوایم همون نقطه نظرهای کلی رهبری و خطوط کلی را که رهبری ترمیم میکنه یا تصمیمات جزئی حساس فوری را و قی را که در این مواقع حساس میگیره و اعلام میکنه اجرا کنیم غیر از حمایت عمومی و پشتگانه عمومی یک سیستم اجرایی در داره باید مقابله کرد با حوادث و برای این کار سخت نیازمند هستیم به متشکل بودن. منتها تشکل دو جوره. برابرا و خواهرا رو این نکته خیلی دقت کنید. تشکل دو جوره. یک جورش ضد خدا و ضد اسلامه و یک جورش خدایی و اسلامیست. ما اینجا باید چشمونو باز کنیم. تشکل ضد خدا و ضد اسلام اون تشکلیست که یا ۲ نفر یا ۳ نفر یا ۱۰ نفر یا ۱۰۰ نفر یا ۵۰۰ هزار نفر یا ۲ میلیون نفر یا ۵ میلیون نفر دوره هم جمع بشن بگن فقط ما آقا عالم خوب کجا پیدا میشه البته در داخل ما بیرون چطور سنی نیست آقا اندیشه خوب کشته پیدا میشه اگه بخواید سراغشو بگیرید بیا همین جای دورور ماها اون طرف رف ه دیگه بیرون ما خبری نیست. آقا برنامهریزی خوب کجا پیدا میشه؟ فقط ما اون طرفا چطور؟ نه اونجا کسی ارده برنامهریزی نداره اما دریت کجا پیدا میشه؟ البته در جنگ ما بیرون جنگ شما چطور اونا همه شیطان شیطانی یا حریمنی فکر میکنن این طرح تفسد خود شیطانی و اهریمنیه میخواد میخواد مال فرد باشه، میخواد مال تشکیلات. تشکل انحصار طلب و انحصار اندیش از جانب هر فض هر گروه به هر جمع باشه شیطانی ازا کرده. طاغوت معنای. طاقوت بگه من میگه غیر از من هیچی. اونوقت در برابر حق و در ر به تخیان کارش کشیده میشه سرکش میشه ابلیس نمیگفت دیگه خدا به ابلیس گفت به آدم کن گفت نفهمیدم خدایا اگه قرار و نسبم باشه خلقتنی من النار و خلقت من از آتشم او از خاکه آتش بدتر از خاکه من بگه یک حزب بگه یک سازمان بگه بگه از من این راهش بهست این راهست به زندگی شیطانی خب این تشکل باطله هر تشکل در زمینه قویتر باشه باطل قوی شده.
تشکل حق کدمه تشکل الهی کدومه تشکل الهی آن است که نیروهای مؤمن به خدا، نیروهای مؤمن به ارزشهای عالی الهی و انسانی بگن ما متشکل میشیم تا در حدمون از این ارزشها دفاع کنیم و صاحبان این ارزشها در نظر ما محترم و معتبرن. هر جا که باشند خواه داخل تشکیلات باشند خارج تشکیلات ما این میشه تشکل ولا اون اولی حزبالشیطان میشه این حزبالله میشه اون تشکل اهریمنی میشه این تشکل یزدانی میشه مهم اینجاست و اگر کسی از این نکته خصلت کند پاش رو میخوره ق مسلمان باید اینو فکر کنه از هر جمع مسلمانم باید ف ارزشهایی را مطرح کند بگه آقا اینا ارزشهاست در مورد ارزشها باید ما تحگیر باشیم اونجا نمیتونیم صلح کلی باشیم اونجا خیلی بد از آب درمیاد اگر صلح کلی بشیم ارزشها باید کاملاً مشخص بشیم دیدگاهها باید کاملاً مشخص بشه. سر دیدگاهها بحثم میکنیم، گفتگوهم میکنیم، مناظرم میکنیم، مباحثه میکنیم، تبادل نظر میکنیم تا معلوم شود که دیدگاههای حقن است. همه دیدگاهها که نمیشه حق باطل میشه. همه نقطه نظرا حق باطن میشن.
حضور کلی اگر کسانی جهان بیرشون و بینش اجتماعیشون این است که آقا دیدگاهها دعوا نکنیم به اینا به لطف تشریف گرفت تو مسجدم نیفته اونجا جای صلح کلاً مسلماً هر مکتب جدی برای خودش گرشهای مشخص داره دیدگاههای مشخص داره و با اون دیدگاهها میخواست مردم را به ساحل نجات برسانه بر سر دیدگاهها و مشخص کردن دیدگاهها باید به بحث و گفتگو بشینیم اونم به بحث و گفتگو نه به کتکاری نه به چماغ و چماکشی نه به زد و خور تکبیر الله اکبر الله اکبر الله اکبریش امت تبادل نظر با استدلال خوب دقت کنید عرض میکنم با تبادل نظر و با استدلال چون گاهی یه عده دور یک جمع میشن به عنوان مناظره اما مجادله میکنن اونم بده اونم ما رو به راجع نمیریم این اصطلاح مباحثه که ما طلبهها داریم چه اصطلاح قشنگیه خیلی اصطلاح خوبیه ما یک مباحسه داریم یک مجادمه داریم مباحثه معناش اینه من فکر کردم یه چیزایی به ذهنم رسیده به فکرم رسیده به نظرم میاد اخبار خوبی باشه به شما برخورد میکنم اخبار خودمو عرضه میکنم ببینم که شما آیا ی جان ولی با عرض و پرسن بر شما دارم قرار میزنم فکر خودم رو کاوش میکنم میکالم ببینم آیا غیر از اینایی که من فهمیدم چیزای بهتری هم پیدا میشه برا فهمیدن یا نه من در حال چالشم شما هم در حال چالشید شما هم وقتی حرف منو گوش میکنید حرف منو میشنوی گوش میکنید با دقت تحمل میکنید گوش فکر میکنید اگر دیدید حرف خوبی بگید بارش الله خوبی بود خدا به شما اجر بده که یک چیز خوب یک حرف خوب به من یاد اگر دیدید نه حرف من یک نقطه ضعف داره ضعفی داره در سد بریز ضعفش رو بیان کنید پس شما هم در حال کند و کارید در حال کا بحث بحث در شکل به معنی کاوش و کایدن مباحثه یعنی دو نفر یا چند نفر بچینن به کمک یکدیگر زمینههای ذهنی و زمینههای عینی جهان را بوند تا به حقایق تازهای برسند و برمات تازهای درس بیابند. این میشه مباحثه.
پس مباحثه یعنی کاش مشترک عین اینکه ۲ نفر با هم میدونن که زیر اینقش چه قیمتی هست تلاش میکنن یه بیل خاک اون میریزه اونور یه بیل خاک او میریزه اونور یه پلنگ او میزنه یا اینجا تو سرخوا اون طرف کنید ببینیم زیر این زمین چیه این میشه مباعده زمینها و زمینههای ذهن و عین را در مباحثه اینجوری میکابیم این چیز سازنده و مثبته گفتگوهای ما هم باید اینجور ی باشه تا اسلامی باشه و اینجا اگر یا د نفر یا ۳ نفر یا ۵ نفر یا ۱۰ نفر یا ۲۰ نفر میز و هی بزرگش به شخصی پشت بسم الله الرحمن الرحیم بنده شروع کردم هفت ه دقیقه حرفای خودمو بزنم لغت آقا نوبت شما بسیار اون آقام شروع کرد حرفای خودشو بزنه منبر خودشو بره آقا نوبت تمام شد اون آقا همینطور آخر پشت رفتیم این چوب باعث یا نه وم نوبت رسید من شروع کردم به جدال و سیز و کوبوندن حرفای او این میشه کوبیدن مشترک واقعاً کوبیدن مشتریست میرسونه نمیرسون یه مش خسته میگن اینا که اینجا هستن یه مشک خسته میگن اونا که نشستن رشد میکنن ما رشد نمیکنیم با مجادلهها مجادله بدن مباحسه خوب است مجادله ضد ارزش مباحثه ارزش گفتگوهامونم حتی باید آهنگ مباحثه داشته باشه خوب میگید اصلاً ما جوا نداریم چرا نه تو عالم اسلام جنگ هست قتالم هست کشتارم هست با کیا ر برای کسانیست که هرقدر بر اونها هرقدر با اونها گفتگو میکنیم، مبارسه میکنیم، نصیحت میکنیم، اندرس میدهیم، مماشات میکنیم تا برکه در برابر حق تسلیم بشن، تسلیم نمیشن. هیچی در راه حق هم کاشکنیها و توطعه میکنن، کاشکنیهای خائنانه میکنن، خب اونا رو باید با قدرت جلوش بگرفت. اون همون جهاده اون همون قتاله اون همون جادلهم بالطیحه احسنه که تازه در اون جدال هم باید ازحسن استفاده کرد از بهترین راه اما دیگه تو جمع خودمون چرا من صریحاً عرض میکنم در جمهوری اسلامی ما باید بنا را در این بگذاریم که تلاش کنیم این اکثریت جامعه ما قدرت و لازم برای با هم نشستن، ایستادن، راه رفتن، به گفتگو و کاهش مشترک پرداختن و به نتایج قابل قبول برای همه رسیدن گفتاد. این بنای از کی باید ب این حال و هوایی که الان ما داریم، این حال و هوا حال و هوای مناسبی نیست. هوا حال و هواییست که خطر سوء استفاده دشمن را روز به روز افزونتر میکند. بازم عرض میکنم شما مکرر من گفتی که تو این حرفها رو مکرر میزنی اما هستن کسانی که هستن جمعیتهایی که اونها گوششون به این بدهکار نیست. از همون بیراههها میروند. همون راههای شیطانی رو طی میکنند. عرض من این است که خیلی خوب بیدار باشین بفهمین که اونا دارن راه شونتونو میرن اما عادت دست اونا ند.
به یکی بعضیا میخوان تو محله دعوا راه بیفته میان یه کسی بندازن یه بذار یه نیش میزنن یه مسلش کرد تا اون برگرده یه ارب میکنه. اول میکشن بعد به آنجلا میپوشن دیدید مکر الان در جو اجتماعی ما بعد همین طوره دستایی میکوشد تا انسانهای پاک با ایمان مخلص مؤمن به انقلاب اسلامی و رهبری امام و خط امام و ارزشهای اصیل اسلام را تی کن. اونا میخوان دعوا رادان. خیلی هم دلشون میخواد که دعوا جوری راه بیفته که دست اولو شما بلند کنین. اون وقت خیلی ازش بهترداری میکنن. خب حالا شما اگر بخواییم هوشلاری و آگاهی از خودتون نشون بدید چه میکنید؟ در طی برنامههای سامدار سازمان یافته رهبری شدهای میروید که این بهش نی اینها رو خصا کنه. بیکار که نمیشینید. حرکت میکنی بیحرکتی مرگه. حرکت باید اما از مج صحیح. ما برای همین منظور دست تشکیل یک حزب اسلامی زدیم. حالا گویه تا قبل از اینکه ما حزب درست کنیم تح خب ارزش عالی بود به محض اینکه به جمهوری اسلامی تهدید شد حالا دیگه اصلاً تحذبم شده ضد ارزش خیلی واقعاً منطق عالیه بام و دو هوا تشکل شده به دردش مقالات میرسه میشه علیه اصل تحذب سخنرانیهایی میشود بر ضد اصل تشکل آقا تشکل وحدت مت را به هم میزند. وحدت امت را به هم میزند. حققه ایجاد میکند. خب بیتشکلی اون وقت وحدت به وجود میآورد. پس این همه میگفتی سالها که و نظم امر و نظم امرکم از زبان مولا علی علیه السلام چی بود؟ نمیدونم اینا دیگه.