خدا از دیدگاه قرآن

خدا از دیدگاه قرآن

خلاصه

«خدا از دیدگاه قرآن» اثر شهید آیت‌الله دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی، کاوشی عمیق و سازمان‌یافته در الهیات قرآنی است که به بررسی دقیق مفهوم خدا از منظر کلام اسلامی می‌پردازد. این کتاب که در اصل رساله دکتری نویسنده بوده، مباحثی چون توحید ذاتی، صفاتی و افعالی خداوند، اسماء و صفات الهی در قرآن، و اثبات وجود صانع را شامل می‌شود. نویسنده با تلفیق سنت‌های فلسفی و کلامی اسلامی و نقد و بررسی دیدگاه‌های مختلف، رویکردی جامع به معادشناسی، علم‌النفس، و جایگاه متافیزیک در فهم هستی ارائه می‌دهد. این اثر، نه تنها به تبیین فلسفه وجود خدا می‌پردازد، بلکه نقش باور به خدا را در زندگی فردی و اجتماعی انسان و همچنین ارتباط دعا و اراده الهی را تشریح می‌کند و بی‌نیازی خداوند از اعمال بندگان را مورد تأکید قرار می‌دهد.

خلاصه مفصل

این کتاب، “خدا از دیدگاه قرآن”، اثر شهید آیت‌الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی، به بررسی جامع دیدگاه قرآن کریم درباره خداوند می‌پردازد. این اثر که در واقع رساله دکترای نویسنده بوده و بعدها با عنوان کنونی به چاپ رسیده است، تلاش می‌کند تا با رویکردی کاملاً تحقیقی و علمی، به دور از پیش‌داوری‌ها و تعصبات، چهره واقعی اسلام را در آینه کتاب و سنت بازنماید.

موضوعات اصلی کتاب شامل موارد زیر است:

  • مابعدالطبیعه
    • گام نخست در راه کسب معرفت با شناخت طبیعت آغاز می‌شود که از مراحل ساده به شناخت علمی و سپس به شناخت مبادی طبیعت (مابعدالطبیعه) می‌رسد.
    • مابعدالطبیعه ارسطو به عنوان بخشی از آثار فلسفی او معرفی می‌شود که پس از علوم طبیعی قرار گرفته است. این نامگذاری توسط ناشران آثار ارسطو صورت گرفته و به معنای “پس از فیزیک” است، نه “ماوراء طبیعت”.
    • مسئله اساسی در مابعدالطبیعه، مبدأشناسی یعنی شناخت علت اولی و مبدأ هستی است.
    • معادشناسی از دیدگاه ارسطو و ابن سینا در حیطه مابعدالطبیعه قرار نمی‌گیرد، در حالی که صدرالمتألهین آن را از مباحث حکمت طبیعی می‌داند.
  • اثبات وجود خدا
    • قرآن کریم معمولاً وجود خدا را مفروض و مسلم می‌داند و بیشتر به مسئله توحید (یگانگی خدا) می‌پردازد. بت‌پرستان عرب نیز به وجود آفریدگار جهان اعتقاد داشتند، اما برای بت‌ها نقش واسطه قائل بودند.
    • آیاتی مانند سوره ابراهیم آیه ۱۰ و سوره طور آیات ۳۵ و ۳۶، شک درباره وجود صانع را به طور کلی بی‌پایه و اساس می‌دانند و از انسان می‌خواهند که با تأمل در آفرینش آسمان و زمین، به وجود آفریدگار پی ببرد.
    • داستان حضرت ابراهیم (علیه السلام) در قرآن، بیشتر به مسئله توحید در تدبیر جهان و عبادت اشاره دارد تا اثبات مستقیم وجود صانع. ابراهیم (ع) از طریق بررسی موجودات ناپایدار و فناپذیر (ستاره، ماه، خورشید) به ناتوانی آنها از خدایی و نیازشان به خالقی بی‌نیاز پی می‌برد.
    • فطری بودن شناخت صانع از طریق آیاتی مانند سوره روم آیه ۳۰ مطرح می‌شود. این مفهوم به گرایش انسان به خدا در هنگام سختی‌ها و ناامیدی‌ها اشاره دارد، که نشان‌دهنده بطلان شرک و یگانگی خداست.
    • پیمان انسان با خدا در «عالم ذر» (سوره اعراف آیات ۱۷۲ و ۱۷۳) به گرایش فطری انسان به خدا و یگانگی او اشاره دارد. این پیمان می‌تواند به استعداد درونی و آگاهی فطری انسان تعبیر شود که در طول زندگی و تحت تأثیر عوامل محیطی، ممکن است دچار غفلت شود.
    • خداشناسی بر دریافت‌های ساده و روشن فطری تکیه دارد و نیازی به استدلال‌های پیچیده ندارد.
    • پی بردن به وجود صانع از راه تدبر در نشانه‌های او در قرآن، انسان را به تفکر در آفرینش جهان و شگفتی‌های آن دعوت می‌کند تا از این طریق به یگانگی و صفات آفریدگار (مانند علم، قدرت، رحمت) پی ببرد. این روش عمدتاً بر «برهان اِنّی» (از معلول به علت) استوار است.
  • اثبات صانع در فلسفه
    • فلسفه ارسطو بر اساس قانون علیت و نیاز هر پدیده به پدیدآورنده، به اثبات «محرک اول» (علت اول) می‌رسد که خود بی‌حرکت است.
    • فلسفه ابن سینا از طریق برهان «وجوب و امکان» وجود واجب‌الوجود را اثبات می‌کند. او استدلال می‌کند که سلسله موجودات ممکن‌الوجود باید به یک موجود واجب‌الوجود که وجودش از خودش است، منتهی شود تا از تسلسل یا دور باطل جلوگیری شود.
    • فلسفه صدرالمتألهین «برهان صدیقین» را برترین برهان اثبات صانع می‌داند که مستقیماً از واقعیت وجود، به واجب‌الوجود می‌رسد و نیازی به واسطه‌های ماهوی ندارد. این برهان از طریق شناخت کامل‌تر وجود به ذات واجب‌الوجود، صفات او، و سپس افعال و آثار او پی می‌برد.
    • مقایسه راه‌های اثبات صانع با راه قرآن: نویسنده معتقد است که «برهان اِنّی» (از معلول به علت) که بر نیاز موجودات وابسته به موجودی بی‌نیاز تکیه دارد، به راه قرآن نزدیک‌تر است تا برهان صدیقین صدرالمتألهین.
  • پس از اثبات وجود خدا
    • یگانگی خدا (توحید) بزرگترین مسئله‌ای است که قرآن پس از اثبات وجود خدا بر آن تأکید دارد. شعار اصلی قرآن «لا إله إلا الله» است که بیش از شصت بار با عبارات گوناگون در آن آمده است.
    • تفاوت «إله» و «الله»: «إله» اسم عام به معنای معبود است، در حالی که «الله» اسم خاص و ویژه آفریدگار جهان است.
    • توحید قرآنی بر توحید در خلق و امر و توحید در عبادت تکیه دارد. قرآن ابتدا انسان را به یگانگی آفریدگار جلب می‌کند و سپس نتیجه می‌گیرد که پرستش و نیازخواهی نیز باید مخصوص او باشد.
      • توحید در خلق و امر: خداوند یگانه خالق و مدبر جهان است. قرآن نظام یکپارچه و پیوسته جهان را دلیلی روشن بر یگانگی آفریدگار و فرمانروای جهان می‌داند.
      • ابطال فرضیه چندخدایی: قرآن با تکیه بر یگانگی و یکپارچگی نظام عالم، فرضیه چندخدایی را باطل می‌کند؛ زیرا در صورت وجود خدایان متعدد، یا نظم عالم به هم می‌ریخت و یا یکی از آنها بر دیگران غلبه می‌کرد.
      • علل و اسباب و نقش آنها: قرآن وجود علل و اسباب طبیعی را انکار نمی‌کند، اما تأکید دارد که همه آنها تابع اراده و فرمان خدا هستند. خداوند قادر است خواص اسباب را هر لحظه سلب یا خنثی کند.
      • معجزات و حوادث خارق‌العاده: از دیدگاه قرآن، معجزات با قانون علیت منافات ندارند، بلکه بیانگر اراده خاص خداوند هستند که اسباب و علل عادی را تحت فرمان خود درمی‌آورد.
      • سبب‌شناسی دور از پندارهای موهوم: قرآن به انسان توصیه می‌کند که در شناخت علل، تنها بر دلیل روشن و علم قطعی تکیه کند و از هرگونه گمان و پندار واهی پرهیز نماید.
      • دعا: دعا نیز از جمله اسباب و علل مؤثری است که خداوند در نظام عالم قرار داده است و با اراده او به استجابت می‌رسد. دعا نوعی ارتباط مستقیم با خداست. قرآن تأکید دارد که نیازخواهی و دعا فقط باید از خداوند باشد.
      • توحید در عبادت: نتیجه منطقی توحید در خلق و امر این است که تنها خداوند سزاوار پرستش، نیازخواهی و ستایش است.
      • توحید در سرسپردگی و اطاعت: اطاعت کامل و بی‌قید و شرط تنها در برابر فرمان خدا و وحی اوست. اطاعت از دیگران (پیامبران، امامان، والدین و …) مشروط به عدم تخطی از حدود الهی است.
      • پرهیز از درگیری‌های تفرقه‌انداز داخلی: توحید در سرسپردگی ایجاب می‌کند که خداپرستان از سلیقه‌های شخصی و جدال‌های متعصبانه پرهیز کرده و در خیرات با یکدیگر مسابقه دهند.
      • توحید ذاتی (خدای بی‌مانند – خدای بی‌همتا): ذات خداوند یکپارچه، یکتا و بی‌همتاست و اصلاً قابلیت چندتایی ندارد.
      • توحید عددی: یگانگی خدا از نوع وحدت عددی (یکی بودن در مقابل دومی) نیست، بلکه وحدتی حقیقی است که برای آن دومی قابل تصور نیست.
      • وحدت شخصی: هر واقعیت عینی دارای وحدت شخصی است و ذات خداوند نیز اینگونه است. تشخص او از ذات خودش است و به عوامل خارجی وابسته نیست.
      • نفی ترکیب و نفی صفت زائد بر ذات (توحید صفاتی): خداوند از هرگونه ترکیب مبراست و صفات او عین ذات اوست، نه چیزهایی اضافی بر ذات.
  • اسماء و صفات خدا در قرآن
    • اسم و صفت: اسم به برداشت ذهنی یا علامتی گفته می‌شود که برای مشخص کردن امری به کار می‌رود. صفت نیز برای بیان وصفی از یک ذات به کار می‌رود.
    • تعطیل و تشبیه:
      • تعطیل: نظریه‌ای که معتقد است انسان قادر به شناخت هیچ چیز از ذات و صفات خدا نیست و تنها می‌تواند به وجود او اقرار کند. این نظریه از سوی متکلمین و فلاسفه به نقد کشیده شده است.
      • تشبیه: نظریه‌ای که صفات خدا را شبیه موجودات دیگر می‌داند و به خدا شکل و شمایل می‌دهد، که با بی‌نهایتی و مبدأ بودن او ناسازگار است.
      • راه صحیح (نه تعطیل، نه تشبیه، شناخت نسبی): انسان نمی‌تواند خدا را به طور کامل و از همه جوانب بشناسد (عدم تشبیه)، اما با تأمل در نشانه‌ها و آفریده‌های او، می‌تواند به شناخت نسبی و ارزشمندی از صفات او دست یابد که او را از دیگر موجودات متمایز می‌کند (عدم تعطیل). قرآن بر استفاده از «اسماء الحسنی» (بهترین نام‌ها) برای خدا تأکید دارد، به شرطی که این نام‌ها با تجرید از معانی محدودکننده انسانی به کار روند.
    • صفات و اسماء خدا در قرآن: قرآن برای خدا صفات و اسمای بسیاری ذکر می‌کند که همگی درجات عالی کمال را نشان می‌دهند، از جمله:
      • خدای دانا (عالم الغیب و الشهاده): خدا همه چیز را، از غیب و شهود و جزئیات، با آگاهی حضوری می‌داند.
      • خدای توانا (قدیر، قوی، قاهر): خدا بر هر کاری تواناست و فرمان «باش!» او برای تحقق هر چیزی کافی است.
      • اراده و مشیت خدا (قضا و قدر): اراده خدا مطلق است و هیچ چیز نمی‌تواند مانع اجرای آن شود. اراده انسان نیز در چارچوب قضا و قدر الهی قرار دارد، اما این به معنای سلب اختیار نیست.
      • خدای زنده پابرجا (الحی القیوم): خداوند زنده مطلق است و هرگز نمی‌میرد یا خسته نمی‌شود. او همواره بیدار و فعال است و قیوم به معنای قائم به ذات و قوام‌بخش به دیگر موجودات است.
      • خدای بخشنده پرمهر (رحمن، رحیم، رؤوف، رزاق، غفور، حلیم، تواب): خداوند نهایت مهر و رحمت را دارد و گناهکاران توبه‌کار را می‌پذیرد.
      • خدای سخت‌کیفر (شدید العذاب): برای ناسپاسان و سرکشان نیز کیفر سخت دارد، که این نیز تجلی عدالت الهی است.
      • خدای دادگر (عادل): خداوند هرگز به کسی ستم نمی‌کند و نظام هستی و پاداش و کیفر اخروی بر اساس عدل و قسط است.
      • خدای ستوده و باشکوه (عزیز، علی، متعال، ذوالجلال، مجید، کبیر، عظیم، متکبر، حمید): خداوند از هرگونه نقص و نیاز مبراست و در اوج کمال و عظمت قرار دارد.
    • نیاز بی‌ خدا: خداوند از هرگونه نیاز و فقر، از جمله داشتن فرزند یا نیاز به عبادت و کمک انسان، مبراست. انسان‌ها هستند که به خدا نیازمندند.
    • خدای برتر از مکان و زمان: خداوند محدود به مکان و زمان نیست و از آنها برتر است. آیاتی که به خدا در آسمان یا همه جا اشاره دارند، باید به معنای حاکمیت، علم و احاطه او تفسیر شوند، نه حضور جسمانی.
    • مسئله رؤیت خدا: قرآن صراحتاً می‌فرماید که چشم‌ها خدا را درک نمی‌کنند (انعام ۱۰۳). درخواست ساده‌لوحانه برای دیدن خدا در دنیا، نشانه سرکشی و ناپسند است. ملاقات با خدا در قیامت نیز به معنای رفع شک و تردید و رسیدن به یقین کامل است.
    • عرش و کرسی: این واژه‌ها در قرآن به معنای فرمانروایی و حاکمیت مطلق خداوند بر جهان هستی به کار رفته‌اند، نه به معنای یک تخت یا جایگاه فیزیکی.

نتیجه‌گیری کلی کتاب قرآن کریم مسئله اثبات وجود خدا را به شکل پیچیده مطرح نمی‌کند، بلکه آن را امری بدیهی یا قابل فهم از طریق تأمل در آفرینش و سرشت انسان می‌داند. تأکید اصلی قرآن بر توحید در همه ابعاد (ذات، صفات، افعال، عبادت) است. راه قرآن در خداشناسی بر دریافت‌های ساده درونی و بیرونی انسان تکیه دارد و از جدال‌ها و بحث‌های بی‌حاصل پرهیز می‌کند. این خداشناسی مستند به وحی و متکی بر آگاهی‌هایی است که انسان از طریق تدبر در آیات و نشانه‌های الهی به دست می‌آورد و او را در بزرگترین مسئله زندگی یاری می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *