Freedom in society

آزادی در اجتماع

خلاصه سخنرانی آزادی در اجتماع- شهید بهشتی

این خطابه به تبیین ضرورت تشخیص نور از تاریکی و تأکید بر نقش ایمان در هدایت جامعه می‌پردازد. سخنران با اشاره به اینکه پس از انقلاب هنوز کاستی‌هایی وجود دارد و جامعه به طور کامل به آرمان‌های خود نرسیده است، بر لزوم محاسبه و مراقبه دائمی، هم در سطح فردی و هم در سطح حکومتی، تأکید می‌کند. او خطر “طاغوت” و دروغ‌پردازی را به عنوان انحراف از مسیر حق گوشزد کرده و مسئولیت‌پذیری مردم و مسئولان را در حفظ کرامت و آبروی انقلاب، در برابر دشمنان خارجی و عوامل تفرقه‌افکن داخلی، بسیار مهم می‌شمارد. در پایان، بر همراهی ایمان و تخصص برای پیشبرد اهداف جامعه اسلامی تأکید شده است.

متن پیاده شده سخنرانی آزادی در اجتماع- شهید بهشتی

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین وصلاه وسلام علی جمیع انبیائه و رسله و علی سیدنا و مولانا خاتم النبیین ابالقاسم محمد صل علی محمد و آل محمد و ابن و وصیه من بعده مولانا علی امیرالمؤمنین و علی الائمهه الهدات من اهل بیته وخیره من آله و صحبه و السلام علینا و علی عباد الله الصالح این الحمدله الذی خلق السماوات وارض و جعل الظلمات ونور ثم الذین کفرو بربهم یعدلون سپاس و ستایش خدای آسمان‌ها و زمین را آفرید و تاریکی‌ها و روشنایی را پدید آورد و اون‌ها که کافرند از راه خدایشون روی برمی‌تابند و در اون زمینه دچار انحراف و کجروی می‌شوند و راه‌های انحرافی و کجروی را به وجود ‌آورند. مسئله اساسی در انتخاب من و شما به عنوان انسان موجود آگاه انتخابگر این است که تاریکی‌ها و روشنی را درک کنیم و بشناسیم. نورانیت خدا و راه خدا را در میان ظلمات و تاریکی‌های رنگارنگ و گوناگون گم نکنیم. الله ولی من یخرجهم من الظلمات النور الذین کفرو اولیاهمطاغوت یخرجونهم مننور الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیون پشت و پناه و حامی انسان‌های با ایمان آن خدا سر رشته کار اون‌ها در دست خداست. هادی اون‌ها خداست. حامی اون‌ها هم خداست. خدا اون‌ها رو از تاریکی‌ها بیرون می‌کشه و به میدان نور و روشنایی در می‌آوره. به عکس کافران ی که ایمان به خدا ندارند و به خدا کفر می‌ورزند، هم‌پالی‌ها و هم‌پیمان‌ها و صاحب اختیارهاشون طاغوت است. عناصر سرکش، تجسم‌های عینی طغیان و استکبار این‌ها صاحب اختیار کافران به خدا هستند. هنر این صاحب اختیارها، هنر این هم‌پالی‌ها اینه که این انسان‌های دورمونده از ایمان به حق رو از اون مقدار روشنایی هم که درش قرار دارند درمیارند و به قلمرو تاریکی‌ها می‌برند. سجام کارشونم اینه که اینا دوزخیان و آتشیانند و جاودانه در آتشن. این جمهوری اسلامی تا جمهوری نورانیت الهی نشود تا پیوندش با خدا و خداییان نباشد تا از مستکبران و طاغوت و طاغوتی نبرد و به الله و بندگان و عبادالله المخلصین و مخلصین نپیونده و جوش نخوره تا وقتی که در شعون مختلفش نورانیت خدا نورانیت حق نورانیت حاکمیت حق همه جاگیر گیر نشه به حالت استقرار سیده. این روزا می‌پرسن مکرر که فلانی آیا در شعون مختلف جامعه ما پس از گذشت ۲۱ ماه از پیروزی انقلاب همه چیز به سامانه همه چی روبهرا شده؟ آیا در دستگاه‌ها و شعون مختلف مردم دیگه باید احساس کنن که همه جا حاکمیت حق برق فرا شده و به عبدالله به اونچه می‌خواستن رسیدن. پاسخ به اون‌ها این بود و این است که خیر. هنوز همه چیز سامان پیدا نکرده. هنوز خیلی بی‌سامانیا هست. هنوز خیلی انحراف‌ها از حق هست. هنوز ظلم و ظالم ریشکن نشده. هنوز نوز پیوند این جامعه با طاغوت و طاغوتیان بریده نشده. هنوز همه پیوندها با خدا و خداییان برقرار نشده. اونایی هم که برقرار شده استوار و محکم نشده و کی گفته است که یک جامعه می‌تواند به این مفت و آسونی از اون ظلمات رنگارنگ محیط بر همه چی؟ زمون دربیاد و به این نورانیت دلپذیر فراگیر برسه و در کجای تاریخ یک چنین تجربه‌ای بوده است که ما حالا تجربه دومش باشیم و در اون تجربه‌های پیشین راه تحقق نمیگم تمامعیار ولی لااقل تحقق مسلط بر محیط قی که بتونه نشون‌دهنده دگرگونی نسبتاً فراگیر باشه چقدر پرخم و کم پرنشیب و فراز و طولانی و سنگلاغ بوده که حالا می‌خواید شما بگید نه آقا می‌شود بگید پس از پیروزی ۲۲ بهمن ۵۷ آیا واقعاً جلوتر به دست خدا یا به دست دیگران یک راه آسفالته مستقیم تمام آماده برای حرکت انقلاب ما به سمت پیش از جلو ساخته شده بود. در کدوم انقلاب هم چیزی بوده که این دومیش باشه؟ ما باید روز به روز نسبت به تعهدمون و تعهداتمون برای انقلابی که به وجود آوردیم آگاه‌تر بشیم. نه دشمن اینقدر دشمن ک و ساده و بی‌قل و غش و آسون از میدون در برویید که ما فکر کنیم دشمن ما را راحت می‌گذاره. نه خودمون نه خودمون اینقدر ساخته شده بودیم که پس از پیروزی دیگه مثل ملائکه المقربین بتونیم بدون هیچ عیب و نقص و بدون تسلط هواها و هوس‌ها و بدون تسلط صفات نامطلوب که در یکمون خانه وانه کرده بود این راه الهی رو این صراط مستقیم رو این راه راست را این خط نورانی را قاطع و سریع چنون دنبال کنیم که هیچ‌جا دیگه به ظلمات برنخوریم نبودم چیزی ما باید بدونیم که از شر این ظلمت‌های گوناگون رهیدن و به اون زن دگی نورانی درآمدن احتیاج دارد به تلاش شب و روز و پیگیرمون این رو بهتون بگم اصولاً خداوند من و شما رو اینجوری ساخته که هیچوقت نمی‌تونیم مطمئن باشیم که وضع خوب موجودمون برای همیشه تضمین شده است. هیچ‌وقت. تعلیم اسلام به من و شمای مسلمان این است که فردای تو همین فردا فردای تو به دست عمل امروز تو ساخته می‌شود مگه غیر از اینه مگه شما معتقد نیستید که حتی آخرت هم به دست من و شما در این دنیا ساخته میشه مگه شما این همه روایاتو نشنیدید که هر عمل صالحی که شما انجام یم در این دوره زندگی دنیا مثل یک خشت و یک آجر می‌مونه برای ساختن خانه امن و سعادت در بهشت جاودان و هر عمل ناپاک زشت گناه‌آلود انجام بدیم مثل این است که یک هیزم یک هیزم آماده برای سوختن و سوزوندن برای دودخ جاودانه پس از مرگمان از پیش فرستاده باشیم مگه شما این تعریبا نگرفید از اسلام معنی این تعلیم چیه؟ معناش این است مسلمان آینده می‌خواد این آینده فردا همین فردا فردا روز چهارشنبه ۱۳ آذر می‌خواد آینده دور می‌خواد آینده قیامت برستاخیز پس از مرگ همه این آینده‌ها رو من و شما می‌سازیم قرار بر اینه خب اگه قرار بر اینه اونوقت ما می‌تونیم ی‌تونیم جز بی‌قراری حالت دیگری داشته باشیم. ما باید بی‌قرار باشیم. ما باید آروم نگیریم. ما باید بدانیم و این باور رو داشته باشیم و این باور در گفتار و رفتارمون به چشم بخوره که هیچ‌گاه نسبت به آینده انقلاب و اسلام و امت اسلامی نمی‌توان بدون دغدغه و نگرانی بود. نگران از چی؟ از دشمنای خارجی اون که سر جاشه. نه نگران از اونچه یوسف گفت شما درباره یوسف در قرآن یوسف صدیق در قرآن چی خوندید؟ یوسف فرمود و ما ابر نفسی النفسه سو الا ما رحم ربیوسف می‌گوید من ادعا نمی‌کنم که در ب که به هیچ عنوان در معرض لغزش نیستم برای اینکه نفس انسان را به بدی‌ها وای می‌دارد و سخت وا می‌دارد و مکرر وا می‌دارد مگر اینکه خدا رحم کنه. اگر دست حمایت و عنایت خدا نباشد یوسف هم می‌لغزد. خب از این چه می‌فهمیم؟ از این می‌فهمیم که یوسف هم باید دائماً مراقب خویشتن باشه. از مرحوم میرزای شیرازی بزرگ رحمت الله علیه آقا میرزا محمد حسن شیرازی یکی از چهره‌های مرجعیت و روحانیت متعهد آگاه و مبارز مبارز با کفر و الحاد و استعمار و استکبار و نفوذ اون‌ها در جامعه اسلامی نقل کردن که یکی از شاگردان برجسته و تربیت شده‌هاشون به ایشون گفت استاد شما برای اینکه خودتون رو بسازید برای اینکه از شر شیطون محفوظ بمانید چه برنامه‌ای چه ریاضتی دارید اون موقع‌ها ریاضت می‌کشیدن افراد برای اینکه از شر شیطون محصول بمانند ریاضت می‌کشید چه ریاضتی دارید این رو شاگردی از یکی از شاگردان ایشون برام نقل کرد اگر اشتباه نکنم از مرحوم حسین کرمانشاهی برام نقل کرد ایشون فرمود محاسبه و مراقبه من شب‌ها پس از کار روزانه وقتی می‌خوام به بستر برم بخوابم چند دقیقه طول می‌کشه خواهم ببره. این چند دقیقه از خودم حسابشی می‌کنم. کار روزانهم رو می‌رسم ببینم امروز چیکار کردم. همش کار خوب کردن یا کار بدم کردم. اگه کار بد کردم از خدا طلب مغفرت کنم. خودم رو ملامت کنم. خودم رو سرزنش کنم تا فردا دیگر دوباره این ر بد زندگیم تکرار نشود. این می‌شود مراقبت خویشتن. این به من و شما می‌گوید فرد انسان و جامعه انسان نیازمند است به محاسبه و مراقبه. تفاوت نظام جمهوری اسلامی با نظام پیشین این است که یک شما برادرا و خواهرا باید حساب رد و حساب خودتون و جامعهتون و حکومتتون باشید و قانون اسیتون برای این و بر این اساس تنظیم شده که به شما امکان رسیدگی، حساب‌رسی و حسابکشی را بدهد و وقتی ما می‌تونیم بگیم با یک نظام جاتاده‌تر سرکار داریم که شیوه‌ها و سائل این حساب‌رسی و حسابکشی رو نظام فراهم کنه. من حس می‌کنم هنوز نظام راه‌های مشخص این حسابکشی و حساب‌رسی رو در اختیار همه قرار نداده است. شما می‌خواید حسابا رو به رسته بکشید اما میگید چگونه در چگونهش مونده‌اید. الان با حرکت‌های خیابانی با تظاهرات با ابراز آزاد اونچه درونتون هست. احساس و اندیشه‌ای رو که در درون دارید می‌تونید بگید. الان با این طریق می‌خواید یه مقداری محاسبه و مراقبه حکومت و گردانندگان و حرکت و طرز کار را نشون بدید. اما این کافی نیست. بی‌شک باید راه‌های تازه و کامل‌تر و آسون‌تر، عملی‌تر و مؤثر ر برای این حسابکشی و حسابرسی در برابر همه انسان‌های ما هر مرد و زن مسلمان ما باز شود تا بتونیم بگیم المؤمنون ومؤمنات بعدهم اولیا بعد یاون بالمعروف وینهون عنکرد و من امیدوارم شماها خوب به روشنی بیابید که چقدر دیگه باید کار بکنیم با همدیگر تا این راه‌ها شناخته بشه و باز بشه و آماده بشه. ما خیلی کار داریم. اینکه من عرض کردم به حمدالله افراد می‌تونن احساس و اندیشه خودشون رو آزادانه بگن الان مدعی پیدا کرده. عده‌ای میگن نهار آزادی نیست. خب این باید روشن بشه آزادی هست یا آزادی نیست؟ این یک مسئله است. از این مسئله بی‌تفاوت نگذریم. الان یک عده‌ای در لباس‌ها و قشرهای مختلف مدعی این هستند که در جمهوری اسلامی ایران آزازی وجود ندارد و نمی‌توانند آزادانه حرفشون را بزنند. خب از اینا باید سؤال بکنید. بریم بپرسیم بگیم آقا چرا آزاد نیستی علت اینکه آزادی نداری و احساس آزادی نمی‌کنی چیه؟ از دولت می‌ترسی دولت جلو آزادیتو گرفته نفست دربیاد می‌گیرن من زندان اینجوریه از می‌ترسی. حرفایی داری که این حرفا رو عده‌ای نمی‌پسندن و چون نمی‌پسندن از اون‌ها بیمناکی. خب از چی اونا بیمناک هستید؟ از اینکه بزنند بکوبند ویرانگری کنن از این نظر یا از اینکه شعار علیهت بدن. یا از اینکه فوت کنند از چی می‌ترسی؟ این عوامل ترس رو باید ببینیم چیست؟ مدعه چه عواملی هستند که ضد آزادی و این عوامل رو یکی یکی برسیم. اگه وجود داره از بین ببریم. اگه وجود نداره به او بگیم آقا تو که آزادی چرا فریاد برآوردی که آزادی نیست؟ نی هر سخن بگویی هر سخنو بزنی هر داد و فریادو بازم بنگ و فریاد براری که آزادی نیست بنویسی هرچه می‌خواهی بگویی هرچه می‌خواهی و باز فریاد کنی که آزادی نیست اگه اینطوره واقعاً این رو افشا کنیم بیان کنیم بگیم روشن کنیم اگرم نه واقعاً موانعی بر سر راه آزادی بیان و سخن و ابراز عقیده در اون حدی که در قانون اساسی تضمین شده وجود داره این موانع رو بشناسیم و برطرف کنیم بی‌تفاوت از کنار این سخنان نمی‌توان گذشت ما اگر به بی‌تفاوتی کشونده بشیم یعنی مرگ انقلاب متعهدانه برخورد کنیم با این ادعاها و سخن‌ها عدم بهش بگیم خوب برادر خواهر فهمیدیم که اینجا و اینجا و اینجا موانعی سر راه آزادی بیان آزادی اظهار عقیده تو هست حالا از تو یک سؤال می‌کنیم کیفیت از بین بردنش چیه آیا کیفیت از بین بردن این موانع این است که تو هم یک سخنی را و یک رو رو آغاز کنی که محیط را عصبانی‌تر کنی و به خشونت بیشتر بکشونی و اونوقت در محیط عصبانی‌تر و خشونت بیشتر انتظار اون داشته باشی که آزادی کامل‌تر تأمین شود. میشه هم چیزی؟ خب اولین بحثهایی که باید با هم داشته باشیم این‌هاست که اگر موانعی و مشکلاتی و محدودیت‌هایی برا ای مشروع تو در بیان احساس و اندیشت وجود داره. کیفیت از بین بردن این موانع بهترین راه برای میان برداشتن این موانع چیه؟ جنجال، فریاده، مردهباد، زنده باده یا نه؟ راه‌های معقول‌تر و راه‌های سازنده‌تر و راه‌های مطلوب‌تری وجود داره. من می‌بینم بعضی از آقایون نمایندگان مجلس هم داد و فریاد می‌کنن که آقا در مجلس آزادی نیست. در مجلس شورای اسلامی آزادی نیست. نمی‌ذارن ما حرفمونو بزنیم. باید رسیدگی کرد. یعنی که نمی‌تونن حرفتمون بزنیم. یعنی اگر شما مطلبی طبق آیین‌نامه داخلی مجلس بتونید بگید رئیس مجلس، هیئت رئیسه مجلس، نمایندگان مجلس مانع گفتنتون میشن؟ هم چیزی تماشاچیا مانع گفتنتون میشن یا اگر گفتید بیرون میاید شما رو می‌گیرن هم چیزیه باید بستیدگی کرد. یا اگر شما تخلف کردید از آیین‌نامه مجلس، آیین‌نامه مجلس میگه اگر یه موضوعی مطرحه، یه مطلبی در مجلس مطرحه و نماینده‌ای اجازه صحبت کردن می‌گیره باید صحبتش مربوط به اون موضوع باشه. نمایندگان مجلس دو جور صحبت دارن. یکی اینکه مربوط به موضوع و دستور جلسه نباشه، نامربوط باشه به موضوع و دستور جلسه. رفی دلش می‌خواد بزنه ولو اون مربوط به دستور جلسه نباشه. یکی هم مطالبی که مربوط به دستور جلسهست. اگر می‌خوان مطالبی بگن که مربوط به دستور جلسه نیست یه فرصت بیشتر نیست. اونم کجاست؟ نطق قبل از دستور. نطق‌های قبل از دستور برای این است که نمایندگان به اندازه‌ای که فرصت هست بتونن بیان حرفایی که در دلشون هست بزنن راجع به حوزه انتخابیه‌شون راجع به شرایط کلی مملکت راجع به هرچی ولی وقتی دستور جلسه شروع شد دیگه حرفایی که می‌زنن باید مربوط به دستور جلسه باشه و الا بحث بر سر قانون مربوط به نرخ مواد نفسیست یا آقای پاشه درباره مسائل کشاورزی حرف بزنه خب این که دیگه جور درنمیاد یه کسی هم بیاد درباره دامپوری حرف بزنه یه کسی هم درباره سیاست خارجی حرف بزنه اینکه میشه آشله قلمکار اینکه مجلس نمیشه که مجلس شورا میشه اما شوربای شعور قلمکار
تکبیر الله اکبر الله اکبر الله اکبر حسین
بنابراین اگر قرار است مجلس شورا و مشورت و اظهار نظر و جمع‌بندی و نتیجه‌گیری باشه باید نماینده‌ای که اجازه می‌گیره حرف بزنه، حرفی که می‌زنه درباره اون موضوعی باشد که در دستور جلسهست مطرحه. اگر خارج از دستور بود و رئیس مجلس یا نائب رئیس مجلس اون کسی که مسعود اداره مجلس مدیر اداره کننده جلسه مجلس گفت آقا بفرمایید بشینید صحبتتونو ادامه ندید خارج از موضوع حرف می‌زنید اونوقت بگن ای آقا تو مجلسم آزادی بیان وجود نداره حالا ببینیم کی هست که در اینجا ضد آزادی عمل کرده اداره کننده مجلس ضد آزادی عمل کرده یا خود این آقا خود این آقا که نمی‌خواد به عنوان یک نماینده دم بپذیرد که وقتی مجلس وارد دستور شد نماینده باید اگر اجازه صحبت می‌گیره درباره همان مطلبی که مطرحست حرف بزنه و الا فرصت را غنیمت بشماره حرف دلخواه خودشو بزنه خارج از دستور این کار نادرستیست و جلوگیری از این کار نادرست منافاتی با حفظ آزادی‌ها ن دارد بلکه درست به عکس در جهت حفظ و تأمین آزادی. ما الان مقداری ادعای عدم آزادی داریم که برمی‌گرده به این. اون وقت تو روزنامه‌ها میاد، تو سخنرانیا میاد، تو جار و جنجالا میاد و می‌خواد حیثیت جمهوری اسلامی ایران را از این طریق برباد بده. در دنیا. خب ملتم نمی‌ذارن. اگر کسانی بخواهد ن شیوه‌ها آبرو و حیثیت و کرامت انقلاب اسلامی ما را در دنیا خچه‌دار کنند و خوراک تبلیغاتی برای صدای آمریکا و بی‌بی‌ سی و رادیو مسکو و صدای آزاد ایران و این حرفا درست بکنن خب ملت که اونا می‌ایسته الله اکبر الله اکبر الله خیبر منافقین ورا این واضحه این آبرو این افتخار این انقلاب این حیثیت که مفت به دست نیومده که حالا بتونن عده‌ای در سمت نمایندگی مجلس یا در هر سمت دیگر بگن آقا در مجلس ما هم آزادی نیست خ کج آزادی نیست گاهی دی ‌ای به شیوه مدیریت مجلس انتقاد می‌کنم که برخورد با نمایندگان خوب است از این سنگین‌تر باشد. بسیار خوب. این انتقادیست که به جاست و من هم به برادران مسئول اداره مجلس تا حالا یکی دو بار این انتقاد رو منتقل کردم. توی جلسات آمدم توی یادداشت‌ها بوده توی تذکرات بوده مردم که برخورد می‌کنن میگن بسیار خوب حرف صحیحیست. حد حساب رو باید منتقل کرد و شنید. اما این چه ربطی داره به اینکه بگیم آزادی وجود نداره؟ قاطی نکنیم. آی در مجلس آزادی نیست. مگر نمی‌بینید در موقع اداره مجلس می‌گوین بشین به جای اینکه بگن بفرمایید. خب اگر به جای بفرمایید گفتن بشین و آزادی از بین میره. این انتقاد صحیحه که بهتره به جای بشین بگن بفرمایید این درسته. ین قبول اما نه اینکه وقتی بفرمایید رو نمیگن و به جاش بنشین آشین میگن این معنا که دیگه آزادی نیست این عمل این فریب این اقوا به جوونای خودمون به این نوجونای خودمون که این همه نقش داشتن تو این انقلاب و حالا هم نقش دارن و دل بستن به آینده این انقلاب و امید سرمایه‌گذاری کرد ن به این‌ها القا کنیم القای ایدئولوژی خودش رایدولوژی دیگه القای ایدئولوژی کنیم القا کنیم به اینکه نخیر آقا تو هنوز آزادی به دست نیاوردی یه انقلاب دیگه بکن تا آزادی رو به دست بیاری حالا کی می‌خواد افسار اون انقلاب دیگر رو در دست بگیره معلوم نیست یه دست نامرئی یا سیاه یا سرخ ا ارتجاع راست یا الحاد چپ خ اینکه درست نیست ما بیایم واقعیت‌ها را در همان حدی که هست انتقاد کنیم بسیار خوبه سازنده است امیدآفرینه نه امیدربا هر نوع سخن هر نوع بیان هر نوع برخورد غیرواقعی که امید ملت ما و امید نسل جوان ما را به آینده این انقلاب ضعیف بکنه و تضعیف کند خط اصیل اسلامی انقلاب را این فکر می‌کنن خیانت باشد به این انقلاب خیانت باشد به این مردم خیانت باشد به این نسل جوان و نوجوان نکنید این خیانت بده خداوند عقاب میده کیفر میده ما رو اگر این خیانتو بکنه ‌های یا مطالب مطالب دروغ خلاف واقع منتشر میشه. خب راستی اگر در یک روزنامه‌ای در یک اعلامیه‌ای در یک جزوه‌ای دروغ منتشر کردن نشر اکاذیب بود مقتضای حفظ آزادی چیه؟ این خب یه مسئلهست. یه عده‌ای، یه فردی، یه گروهی، یه سازمانی، یه تشکیلاتی، یه دفتر، یه جمعیتی میاد دروغ منتشر می‌کنه. حالا این دروغ یا راجع به کل جریان‌های کشوره، یا راجع به افراد و شخصیت‌هاست، یا راجع به احزاب و گروه‌هاست، یا راجع به مسائل دیگهست. یه آقایی شنیدم رفته در یکی از حوزه‌های انتخابیش گفته مردم ما همه چیز داریم به اندازه کافی به اندازه رفاه و رولت عرضه مدیریت نداره و اینا رو به مردم نمیده حالا جیره‌بندی کرده یک نمایندهم اینو گفته خب حالا این آقا این حرفو اونجا زده ساس گفته یا دروغ گفته؟ دروغ
این کسی که دروغ گفته این کسی که میره مردم یک شهر بزرگ را نسبت به دولت و نسبت به مدیریت مملکت بدبین و بدگمان می‌کنه. اون بنده خدایی که الان ۱ کیلو و ۲۰۰ گرم مواد قندی در ماه قند و شکر می‌گیره مثلاً فکر می‌کنه میشه به او ۳ کیلو بدیم و نمیدن و این دروغه و این خلاف واقعه و این خلاف آینده اقتصاد ماست و اگه این کارو بکنیم معناش این است که یا الله هی بندهایمار را دور خودمون بیشتر بپیچیم و افسارمون را بدیم دست صاحبشکرای دنیا خب دولت اومده حساب کرده که اگر ما رویه عمل فعلاً با قند و شکر تولید داخلی می‌تونیم تقریباً نیازهای خودمون رو تأمین کنیم. بعدم میگه آی مردم با اون پولایی که می‌دادیم قند و شکر می‌خریدیم می‌آوردیم تا شما بتونید احیاناً کیک خام‌دار هم هفته‌ای یک بار بگیرید شکلاتم بگیرید احیاناً بتونید به جای آب خنک هر روزم پپسی و کوکا و کانادا و این‌ها میل بفرمایید. به جای اینکه ما الان تسلیم عادتمون به بستمی و شکلات و کیک خام‌دار و شیرینی‌ها و این مستحبات ایناهم از واجباته. نمیشه به اینا زندگی کرد. مثلاً اگه آدم اینا رو نخوره می‌میره. میشه اصلاً خیلی از اینا بیمار درست کرده تو مملکت ما اینا هست اونایی که پول ندارن طفلک بنداهای خدایرشونو میاد بخورن اونایی هم که پول دارن می‌خورن بیماری قرن می‌گیرن حالا یه بار پول دادیم شکرشو آوردیم حالامهم باید پول بدیم قرص و دوای ضد بیماری قندشو بیاریم حالا اگه اینا رو کمتر بخوریم نخوریم کمتر مصرف کنیم و پولی را که هر سال می‌دهیم برای خرید قند و شکر از جای دیگر با همین پول بیایم زمین‌های خودمونو آباد کنیم اگرم ما کسری و کمبود داریم برا قند و شکر این‌ها رو با همین سرماهای تو همین کشور تولید کنیم کدومش بهتره؟ ۱ سال ۲ سال ۳ سال جیره‌بندی را تحمل کردن ن سرمایه را صرف آباز کردن زمین‌ها و ایجاد شغل و کار تولیدی کردن و بی‌نیاز از صاحبشکرای دنیا بودن این بهتره یا اینکه نه آقا می‌دونی انقلاب دیگه قرار نبود برام ما جیره میره بیاره‌ها انقلاب کردیم که جیره نداشته باشیم همچین انقلاب کردیم آخه اینا رو درک کنیم ما باید مسائل روزمون رو بفهمیم همون طوری که هست حالا اینا رو دولتم آمده گفته یه آدم صادق راستی مثل برادرمون آقای رجایی که همه اونایی که او را می‌شناسن در زندگی به صدق و راستی و درستی و صفا می‌شناسنش. تکبیر
الله اکبر الله اکبر الله اکبر متین و سلام
ایشون آمده اینا رو گفته حالا یه آقای نماینده پشتو رفته تو شهر خودش و گفتست میگه نخیر همه چیز هست اینا نمی‌تونن بهتون بدن عرضه ندارن میونتون بدن تقسیم کنن اداره کنن مملکت رو با یه همچین حرفی یه دروغ گفته گنده نیست آخه تو بهتر می‌دونی یا اونایی که مسئول انبارای کشورن یه دروغ گفته یه بدبینی در مردم نسبت به انقلاب و مدیریت انقلاب و دولت ایجاد کرده. می‌دونید برای چی این کارو کرده یا نه؟ هدفش چی بوده؟ هدفش این بوده که یه حرفی اون اولا زده بودن که این دولت لیاقت نداره. یه ماه ر کار نمی‌مونه. ۲ ماه بیشتر سر کار نمی‌مونه. چون لیاقت نداره نمی‌تونه کشور اداره کنه. میدونو خالی می‌کنه. برای اونایی که این حرفا رو می‌زنن. غافل از اینکه وجدان ملت ما بیدارتر و آگاه‌تر و روحانیت متعهد ما و اعتماد ملت ما در میان جامعه حاضر‌تر از آن است. که میدون برای این فرصت طلبان خالی شود. الله اکبر الله اکبر الله اکبر بی
خب حالا اگر آمدی جلو این‌ها رو گرفتی او رو احضارش کردی معاظه خواستی بکنی که چرا یک چنین دروغ پران پر آسیب گفتی داد و فریاد که در این مملکت آزادی نیست. اینم مملکت شد که نمی‌تونه یه نماینده در حوزه انتخابیش راست راست روز روشن دروغ شاخدار بگه. چه آزادی شد. اینا را برادرا خواهرا اینا رو باید تکش روشن کرد. اینجوری نمیشه. باید مشخص بشه که موز زع نهادهای قانونی و موضع مردم در برابر اینگونه سوء استفاده از آزادی که باید حالا ما هم در این مدتی که مسئولیت داریم در قوه قضاییه مرتب داریم لایحه قانونی آماده می‌کنیم لایحه قانونی ضد دروغ تاب هستن ن‌ها که پایه زندگیشون رو بر دروغ بنا نهاده‌اند ما به یاری خدا و با همکاری و همگامی و پشتیبانی و حضور همیشگی در صحنه از جانب شما مردان و زنان راه خدا این جامعه را از ظلمت دروغ به نورانی س پیش خواهیم برد. الله اکبر الله اکبر الله اکبر منافق ودا
ما نمی‌ذاریم ما نمی‌گذاریم به یاری خدا دروغ در این کشور حاکمیت پیدا کند و جانشین صدق کرده است. اگر ر طول تاریخ آینده این کشور راه حکومت کردن چهره‌های صدق و صفا و ایمان و تقوا و امانت و درستی سال به سال هموارتر نشود خطری بزرگ آینده انقلاب ما را تهدید خواهد کرد. معلوم میشه اولیای ما طاغوتن. معلوم میشه صاحب اختیارهای ما طاغوتن. یخرجوننا من النور الظلمات. ما را از نوری که الان داریم می‌خوان به ظلمت‌هایی که مدت‌ها گرفتارش بودیم و یه مقدار ازش خارج شدیم. می‌خوان دوباره ما رو به اون ظلمت‌ها برگرد. دون این ارتجاع است این طرفی نیست این همون ارتجاع زشت پلید است که مردم ما بار دیگر اسیر دست دروغپردازان شوند این نباید پیش بیاد و چگونه نباید پیش بیاد حضور متعهدانه برادرا و خواهرهای آگاه با ایمان و مسئول ماست که مانع چنین پی شومی در آینده نزدیک یا دور خواهد شد. نشریه‌ای اگر دروغ پراکنی کرد، یک نشریه‌ای گزارش‌های دروغ پخش می‌کنه. خب می‌فرماید چی؟ تا بفرستن مسئولشو احضار کنن در دادگاه انقلاب یا در دادگاه عادی فریاد برمیاد که آقا آزادی نیست. ببینم شما مردم انقلاب کردید برای همچین آزادی آزادی برای دروغ پراکنی کی این ملت ما انقلاب کرد میگن آ ما انقلاب کردیم برای آزادی کدوم آزادی کی تو این مملکت انقلاب کرد برای آزادی دروغ و دروغ پرداز مملکت انقلاب کرد برای آزادی دروغ و دروغ پردازی که کجا ام انقلابیون ما بهشون بده این انقلابیون را انقلابیونی که آلمان هدفشون آزادی دروغپردازی در جامعه ما بود کجا هستن انقلادیون کجان شهدای راه آزادی دروغ کجا هستند ما هرگز نمی‌تونیم ما هرگز نمی‌تونیم آزادی را به معنای آزادی در دروغ گفتن و دروغ پردازی بیم جلوی دروغ پردازیو باید گرفت البته باید نهادهای قانونی بتوانند جلوی این درست پردازی‌ها را بگیرند ما اگر دیدیم اگر یافتیم که یک سلسله حرکاتی دا خط دیگری غیر از خط اصیل انقلاب اسلامی کمک می‌کنه. اینا رو آزادتش داریم یا باید بگیم که اینا رو لاقل برای مردم بیان کنیم؟ حداقل حداقل به مردم بگیم که این خطو باده یک انحرافی اگر آمدیم این‌ها را به مردم گفتیم و من مردم همین اندازه در برابر اینا حساس شدن حساس شدیدن یعنی اینا رو تحمل نکردن این به معنای سلب فقط در حد حساس بودن می‌فرماید مردم باید در برابر ترویج هرگونه خط انحرافی بیفاوت و بی‌رگ و بی‌غیرت بشن اونوقت آزادی تأمین شده میگین بابا زن مسلمان در جامعه اسلامی باید با لباس و پوشش متناسب با عت و پاک دامنی توی خیابون بیاد اگر یک زنی با ظاهر و لباسی نامتناسب باش و تقوا در خیابون آمد اقلاً بتونن به او بگن خواهر این لباس تو این پوشش تو این بی حجابی تو این نداشتن وش کتاب متناسب با زی جمهوری اسلامی نیست. برو پوشیده بیا. لااقل در ادارات و مؤسسات بتونن بگن که بابا اینجا ادارات دولت جمهوری اسلامیه. اگه خواهرا میان اونجا کار می‌کنن خواهرای کارمند و کارکنان مؤسسات جمهوری اسلامی لازم است با لباس و پوشیدگی بیان سر کارشون. این س آزادیه آقا ما انقلاب کردیم که آزاد باشیم یعنی آزاد باشن خانم‌ها هرجور دلشون می‌خواد بیان یعنی آزاد باشند که زن و مرد بدون داشتن پوشش لازم و بدون رعایت موازین اخلاقی و تقوایی لازم با هم باشند و در هم بدولند آق تریم کی انقلاب کرد ما اینا رو بدونیم این آزادیا که بود عجیبه خب این آزادیا که قبلاً بود دیگه انقلاب نمی‌خواست مگر ۳ سال قبل زنمد در این جامعه از این آزادی‌ها به اندازه که دلشون می‌خواست برخوردار نبودن پس حالا چی می‌خواستن انقلاب لازم نداشت دیگه که بگن انقلاب کردیم تا این آزادی رو به دست بیاریم اگر انقلابی در ایران به راستی رویداده جهت این انقلاب روشنه حاکمیت صدق حاکمیت حق حاکمیت عدل حاکمیت عفت حاکمیت تقوا حاکمیت مهر و عطوفت برادری الهی یت قهر و غضب فله دوستی با دوستان خدا دشمنی با دشمنان خدا انقلاب برای حاکمیت این ارزش‌های متعالی و مبارزه با و نفس ضد ارزش‌هایی بود که سال‌ها و قرن‌ها بر زندگی ما مردم بر اخلاق ما مردم بر روابط ما مردم بر زندگی خصوصی و خانوادگی و اجتماعی و اداری و اقتصادی و سیاسی ما مردم حاکم بود. انقلاب برای این بود که اون ضد ارزش‌ها رو از حاکمیت بیاندازه و ارزش‌های اصیل و متعالی الهی و نور را به جای ظلمات حاکم کند. بگو بدانم کدام یکی از این‌ها ظلمت است و کدام یکی از این‌ها نور. گوش به قرآن داشتیم. قرآنی که در آیات مکرر دعوت می‌کند که ما انسان‌ها از ظلمات خودمونو دربیاریم و به سمت نورها بریم. به سمت نور بریم. قرآنی که منازیان و مبلغان و مفسران و معلمانش در دل مردم جای دارند. در این خانه اسلام خانه امام حسین علیه السلام خانه ذکر و یاد شهیدان که در محله زندگی عالم و مفسر و مبارز و روشنگر عزیز و پررج مرحوم آیتالله شبستری رضوان الله علیه قرار داره باید از نقش این عالم جلیل بهخصوص دریافت دادن قرآن با مفاهیم و محتوای زنده و اصیل یاد کنیم و همگی به یاد ایشون با هم سوره حمدی بخونیم. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین الرحمن الرحیم مالک یوم ایاک نعبد وایاک نستعین اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم غی المغضوب علیهم م الله الرحمن الرحیم قل هو الله احد الشمد لم ولم یولد ولم یکن له کفوا احد اللهم اغفر له اللهم احشره مع اجداده الطیبین الطاهرین
مرحوم آقای مرتضی شبستری عالمی بود علاقه‌مند به مردم در میان مردم و با مردم و سخت علاقه‌مند به قرآن و تعلیم قرآن و سخت هوادار و طرفدار اسلامی که دین و عبادتش سیاست است و سیاستش عبادت است و با یک چنین بینش زنده‌ای ده‌ها سال از عمر شریفش رو گذراند دریقاها که این چهره‌های عزیز جامعه ما از جامعه ما می‌روند و امیدا به اون که جایشون را دیگران خالی نگذارند و جامعه ما همواره بتونه از تعلیم و ارشاد این‌گونه عالمان متعهد آگاه برخوردار باشه. آمین.
عزیزان برادران خواهران با هم قر کار بگذاریم همواره به ظلمت‌ها بیاندیشیم. ظلمت‌ها و تاریکی‌ها رو بشناسیم و به نور بیاندیشیم و نورانیت‌ها را بشناسیم و همواره مراقبه و محاسبه داشته باشیم و مواظب باشیم و حساب‌رسی و حسابکشی و مواضبت کنیم که این جمهوری اسلامی انشاءالله به سمت ها جلو رود آمین
و از ظلمت‌ها و تاریکی‌ها که راستی دل انسان را می‌میراند روز به روز دورتر شود
و چنان عمل کنیم که میدان سخن میدان ارشاد میدان عمل میدان راهیابی و میدان راهنما برای همه عوامل ارشاد و هدایت از ظلمات به سوی نور باز بماند. آمین
و چنون باشیم که عرصه بر کسانی که می‌خواهند بار دیگر ما را از نور به سوی ظلمات پس برانند همواره تنگ شود. آمین
خداوندا ما را در این س صراط مستقیم و در این راه راست موفق بدارین
پروردگارا امت ما را در این راه راست هدایت و حمایت فرماین
پروردگارا امام امت را برای تداوم انقلاب و تداوم هدایت از ظلمات به سوی نور برای ما پابرجا بدارین
ولی عصر امام مام زمان سلام الله علیه را از ما راضی و خرس آمین
مبارزان و رزمندگان با ایمان دلیر ما را در همه صحنه‌های نبرد نور بر ضد ظلمت یار و یاور باشین
چند تا سؤال اینجا دادم و طبق معمول من حدود ۲۰ دقیقه این همون بود ۲۰ دقیقه وقت دارم ببینم در این فوصله این سؤالات رو جواب بدم. یکی از نویسندگان که نامه نوشته و آدرسم داره شکایتی داره درباره جریان دستگیری بستگانش و اینکه عائله او الان بدون سرپرست هستند. یکی از مشکلات امروز ما همینه که هنوز به اندازه افی امکانات و تجهیزات برای نگهداری کامل و رسیدگی کافی به خانواده‌های کسانی که به علتی به جرمی محکوم میشن و زندان میرن نداریم البته در صدد هستیم به وجود بیاد یک مقدار در این زمینه اقدام شده واجب است هیچ تردیدی درش نیست ما امیدواریم که به سرعت بتونیم زمینه این این ادای این واجبو فراهم کنیم. اما خب می‌پرسم از شما بالاخره اگر مجرم را قبل از فراهم شدن این امکانات نگیریم چه می‌شود کرد؟ آیا می‌شود کسانی را که مرتکب جرم‌های گوناگون میشند؟ جرم‌هایی که امنیت و آرامش و صلاح و فضیلت محیط رو به هم می‌زنه اینا رو نگیریم. چون هنوز نمی‌تونیم به خانواده‌هاشون برسیم. این مسئله رو هم جامعه قبول ‌کنه. اگر یه کسی میره یک جایی دزدی می‌کنه او را گرفتیم و خانوادهش وقتی سرپرستشونو ندارن بی‌سرپرستن و هنوز امکان سرپرستی کامل بر او نیست. ما می‌تونیم بگیم دزدو نگیریم تا وقتی که جمهوری اسلامی وسائل لازم برای رستگی به خانواده‌ها رو فراهم کنه. فکر می‌کنم این هم عملی نباشه. الان مسئله اساسی که بنده عرض می‌کنم سال‌ها باید همه با هم تلاش کنیم تا جمهوری اسلامیمونو بسازیم همینه هر قدمی برمی‌داری کنارش باید ۲ تا کار دیگه انجام داد و این احتیاج دارد به تعاون و تفاهم کامل که انشاءالله به دست خواهد آمد من امیدوار هستم که به یاری خدا بتوانیم که به عنوان فرد و چه به عنوان ن تشکیلات راهی را بریم که راه صلاح و مصلحت اسلام و انقلاب و مردم باشه و راهی باشد که نیروهای ما را روز به روز در راه ساختن آیندهمون بیشتر بسیج بکنه و متحد‌تر بشیم. جناب آقای قروی
آقای قروی آ خیلی خوبه آقا قرار مث که ب جناب عالی قرار بوده که یک ذکر مصیبتی گویا بکنید که
خواهش می‌کنم من متوجه نشدم عذر می‌خوام از شما
خواهشمند نظر خود را درباره حدود و صقور آزادی در جمهوری اسلامی ابراز دارید و برای جلوگیری از تجاوز از حریم آزادی چه اقدامی کرده‌اید؟ به نظر شما نظاره‌گر باشیم دشمان هرچه می‌خواهد بکند و دست به اون کارهای ناشاست بزند و با حیته جمهوری اسلامی و خون ۱۰۰ هزار شهید بازی کند لاش ما بر این است که به یاری خدا با همکاری مستقیم مردم بتوانیم جلوی این گونه کارها را از طریق نهادهای مسئول بگیریم. همت کنید و همت کنین که کارایی نهادهای مسئول در پیشگیری و جلوگیری از این انحراف‌ها روز به روز بیشتر باشه تا نیا نیازی به وارد شدن غیرمسئولانه نیروهای علاقه‌مند و مؤمن نباشه. ما این تلاش رو داریم ادامه میدیم. یک مقدارم موفق شدیم ولی باز هم تکرار می‌کنم ساختن یک دستگاه قضایی درور نظام اسلامی کار یک ماه و دو ماه نیست. ما در این راه بهدالله هستیم. ل شده است که شما به عنوان مسئول قوه قضاییه تاال چه کرده‌اید؟ البته قوه قضاییه یک مسئول نداره قوه قضاییه یک شورای ۵ نفری مسئولشه بنده هم یکی از اون اعضا هستم ما در این مدت موفقیت‌های گوناگونی داشتیم دادگاه‌ها و دادسراهای انقلاب رو سامان بهتری دادیم بعضی از این واحدها که به کلی از فعالیت دور شده بود بود مثل واحد شیراز که خیلی فعالیتش کم شده بود و ناراضیا نارضایتی‌های وجود آورده بود به کلی تغییر دادیم سامان دادیم و حالا همه روز خبر دریافت می‌کنیم که واحد شیراز بهمدالله تونسته صدها پرونده عقب افتاده رو در این مدت رسیدگی کنه کامل کنه واحد اصفهان همینطور بعضی از واحدای دیگه همینطور در خود تهران یک مقدار مشغله زیاد از حد به وجود آمده بود در اثر اینکه دادستان لاب و دادستان تهران یک نفر بود. این جدا شد. حالا هم دادستان کل بهتر به کارها می‌تونه برسه هم دادستان تهران اینجا هم فعال‌تر شده. حدود ۴۰ ۵۰ نفر از افرادی را که تحصیلات حقوق داشتند وارد دادسره‌های انقلاب کردیم که این‌ها بتوانند در تنظیم اوراق و اسناد و هدایت کارها فنی‌تر عمل بکنند. قضات شرع دادگاه‌ها رو چند روزی اینجا دعوت کردیم توضیحات و رهنمودهایی برای اون‌ها بود نظرات اون‌ها رو شنیدیم دادگستری‌ها بعضیاش فعال‌تر و بهتر شده به من مکرر گزارش دادن دادگستری خراسان با تغییراتی که درش داده شده خیلی فعال‌تر شده و به نسبت خیلی راضی‌تر هستند دادگستری اراک اخیراً در اقداماتی شد فعال‌تر شده بهتر هستند گزارش دادن در دادگستری چند جای دیگه همینطور ولی کارای خیلی داریم. قوانین و مقررات رو مقدار زیادی آماده کرده‌ایم که هر هفته‌ای چند قانون برای مجلس می‌فرستیم. انشاءالله کمیسیون دادگستری مجلس بتونه زود زود این‌ها رو تصویب بکنه و بفرسته. گروه‌های بررسی و تحقیق پیرامون قوانین متعدد به وجود آمده. به هر حال فعالیت‌های متعددی شده. زندان‌ها زندان‌ها که پس از انقلاب قا غالباً مخصوصاً در تهران ویران شده بود اصلاً این‌ها آباد شد ساخته شد کارگاه‌هاش به کار افتاد محل کار بشه یک سیستمی رو به وجود آورده‌ایم در چند جا که سیستم خیلی خوبیه و اون این است که زندانی اصلاً از ارتباط با خانوادهش محروم نیست و می‌توانه با خانواده‌اش ارتباط و پیوندی داشته باشه که به کلی از یکدیگر جدا نمانند. نایی که می‌تونن اونجا کار بکنن با کاری که در زندان می‌کنن مخارج خانوادهشونو تأمین کنن. این یکی از اون بهترین راه‌های تأمین زندگی خانواده زندانیان. چندی قبر که برای بازدید زندان قط رفته بودن اونجا رسماً عده‌ای از اونا گفتن بله ما ماهی ۱۰۰ تومن ۱۵۰۰ تومن غیر از اون پولی که دولت میده به خانواده‌هامون میدیم. خب یه کمکیست برای تأمین زندگی اون‌ها. البته معدودم بود. کسانی که تا حدود ماهی ۳۰۰۰ تومن اونجا کار می‌کردن اینا خیلی معدود بودن کمتر از این هم بود برنامه‌هایی از این قبیل در دست انجام حتماً هم شنیدید که ما برای اداره زندون‌ها یک شیوه تازه‌ای رو به کار برده‌ایم. مدیریت زندون‌ها را یک شورای سه نفری به عهده داره. یک افسری که دارای تخصص در امر زندان هست و شناسایی کردن همون زندانیا شناس عنصر علاقه‌مندیست یک قاضی و یک زندانی سیاسی که بیش از ۱۳ سال خودش در زندان‌ها بوده و بسیاری از زندان‌های ایران را فلول به فلول می‌شناسه و می‌دانه که اگر بخواست با زندانی‌ها رفتار انسانی و اسلامی داشته باشه باید چیکار بکنه؟ البته این برادر عزیزمون رو من همیشه از او سپاسگزاری و قدردانی می‌کنم چون ایشون حتی برا پست وزارت ازش دعوت کردن. با من صحبت شد. گفتم برادر می‌دونم که اون جای وزارت میگه به تو نیاز دارم اما می‌گویم که در این پست حساس خیلی منشأ اثری گفت بسیار خوب طبق وظیفه اینجا می‌مونم و سراغ وزارت هم نمیرم. جمهوری اسلامی وقتی جمهوری اسلامیست که اینور آدما کارهاش رو اداره کنن و باید ما به این لو بریم و امیدوارم به یاری خداوند به این سمت جلو بریم انشاءالله. با اینکه شما مسئولین می‌توانید یکدیگر را خصوصی ببینید و نقطه نظرهای خود را به تفاهم برسانید، چرا در سخنرانی‌ها به تفرقه‌ها دامن می‌زنید؟ سعی خود من بر همین است که در سخنرانی‌ها متعرض این مسائل نشوم و در چه در مصاحبه‌ها چه در سخنرانی‌ها دوست دارم بیشتر روشن کنم مسائل را و کمتر پیرامون این حرفا بگردم امیدوارم بتونم این رویه رو برای همیشه حفظ کنم چه خوب بود جلوگیری ملت از این سوء استفاده‌ها را از کانال قانونی و قضایی بیان می‌نمودید ب بود جلو بله و تذکری به عده‌ای از برادران که بهانه به دست سواستفاچی س سو س سوستفادهچی‌ها ندهند همین طور نویسنده عزیز این یادداشت ما هنوز هم نمی‌گوییم که در هیچ جای دستگاه غذایی سوءستفاده وجود ندارد. من این‌ها رو صریح و رک و بی‌پرده مکرر بیان کردم. هر وقتم بپرسن میگم گاهی هم خودم در متن حرایز و میگن من میگم آقا ما یک وضع بد داشتیم و داریم خوبش می‌کنیم همین رو می‌گوین بیش از این نمی‌گویم و می‌گویم برای تبدیل این وضع بد به خوب از بام تا شام تلاش می‌کنیم و همه نیروهای سازنده صالح را هم به کار دعوت می‌کنیم. بیش از دیدم میشه کاری کرد که از بام تا شام تلاش کنیم و همه نیروهای صالح سازنده رو هم دعوت به کار بکنیم. اگر بیش ن کاری به نظرتون می‌رسه باز هم بگید از گفته‌هاتون استفاده کنید. شما در مصاحبه تلویزیونی در جواب اینکه شما کار قوه مقننه را انجام می‌ده‌اید فرمودید یک قسمت مسائل شرعی هست که ما باید اون‌ها را وضع کنیم. سؤال مگر مجلس به شورای اس مگر شورا اسلامی و شرعی نیست و قوانین طبق دستور اسلام وض نمی‌شود که شما مجبور به وضع قوانین شرعی بشوید. خب من باید یک بار دیگه اینجا برای برادرا و خواهرا توضیح بدم. معلوم میشه توضیح کافی نبوده. دقت بفرمایید. وقتی یک قانون وضع می‌کنن برای اجرای ن دستگاه مربوط احتیاج پیدا می‌کنه به وضع مقررات تفصیلی در شکل آیین‌نامه. شما لابد شندید ما یه قانون داریم و یک آیین‌نامه. قانون را معمولاً مجلس وض می‌کنه. آیین‌نامه‌ها رو معمولاً کسانی وض می‌کنن که می‌خوان اون قانون رو اجرا کنن. این در خود قانون اساسی هم اومده در خود قانون اساسی آمده است که هیئت دولت و وزرا یعنی مسئولان واحدها در سطح هیئت دولت یا وزرا که در قوه قضاییه میشه شورای عالی قضایی می‌توانند تصویب‌نامه‌ها بهاین‌نامه‌هایی داشته باشن. قانونی قوه مقنه دوره قبل از مجلس ی چی؟ یعنی شورای انقلاب. شورای انقلاب قبل از اینکه مجلس نمایندگانش انتخاب بشن قوه مقننه بود. شورای انقلاب قبل از مجلس قانونی را برای دادگاه‌های انقلاب وضع کرده. در ماده ۱۲ این قانون می‌گوید دادگاه‌های انقلاب بر طبق حدود اسلام ح می‌دهند. خب تا بیان این حدود اسلام را یکی یکی به صورت قانون‌های مفصل تنظیم کنن و مجلس تصویب بکنه. تشخیص این حدود اسلام به عهده کیه؟ به عهده خود قاضی یا به عهده شورای عالی قضایی؟ و الا این معناش اینه که قانون دادگاه انقلابو کردیم. گفت گفتیم بر طبق حدود اسلام حکم بدن اما اینا حالا صبر کنن دست رو دست بگذارن هیچ کاری به کارا نداشته باشن تا وقتی که قوانین را بتوانیم بر طبق موازین اسلام به مجلس شورای اسلامی بدیم با اونا تصویب کنن هم چیزی منظور بوده خب پس دیگه اصلاً تأسیس دادگاه انقلاب لازم نبود وقتی که قانون گذرانده است شورای انقلاب برای تأسیس دادگاه نقلاب هدف عظیم قام این است که این دادگاه‌ها به وجود بیاد دردی از درد از مردم دوا کنه گره‌ای از کار مردم بکشایه بدون دستورالعمل اینا اگر کار بکنن هر کسی یه جوری فکر می‌کنه شورای عالی قضایی میاد دستورالعمل لازم را بر طبق حدود اسلامی به اینا میده و بعد همین رو کامل‌ترش رو برای قوه مقننه می‌فرسته تا قوه مقننه به صورت قانون همیشگی اون رو تصویب کنه. این توضیحی بود که من اونجا دادم. امیدوارم که این توضیح روشن کرده باشه مطلب را. ما از این قبیل مسائل متعدد داریم مخصوص این نیست. اینجا یک سؤال دیگری شده که چون حتیاج به تفصیل وحی داره چه کنم آقای بهشتی آیا شما راضی هستید که کسی غیبت شما را بکند؟ خب من این هست که اگر کسی غیبت من رو کرد و توبه کرد من هم از حق خودم می‌گذرم. اینجا نوشتن که در یکی از ادارات دارایی مدیر ادار اصلاً به پوشش اسلامی خواهرایی که اونجا کار می‌کنن توجه نمی‌کنه و نوشتن مسلمون‌هایی که اونجا هستن از این بی‌توجهی رنج می‌بره. امیدوارم که بدونید که ما چرا اصرار داریم باید مسئولان مکتبی باشند.
الله اکبر الله اکبر الله اکبری رهبر مرد منافقین و س ما منکر تخصص شدیم؟ ما هوادار تخصصیم ولی میگیم متخصص با ایمان. همینو میگیم. ما میگیم بهای بالا را به متخصص‌های با ایمان میدیم و الا مگه اینا که الان توی این دولت ما هستن اینا آدمای مؤمن بی‌تخصصن. مثلاً آقای رجایی آدم مؤمنه اما هیچ تخصصی نداره. آقای دکتر عباسور وزیر نیرو مؤمنه اما تخصص نداره. آقای عرض می‌شود که تندگویان مؤمنه اما تخصص نداره. اینا همه تخصص دارن. آقای عباس اصلاً متخصص همین رشته نیروئه رشته انرژی. آقای تنگویان متخصص نفته. آقای دکتر قندی دکتره. از همین تحصیل‌های آمریکا هم هست. ت دکتر در الکترونیکم هست یعنی درست رشته اساسی مخابرات آقای کلانتری مهندس راه و ساختمانه
آقای دکتر بانف متخصص است در امر آموزش ایشون هم دبیریو تدریس کرده رشتهش رشته‌ایست که در متناسب با همینه مطالعاتش اینه در برنامه‌ریزی بوده در کتاب‌نویسی هم بوده. یه کسی که در امور آموزشی هم معلم در معلمی بوده و تجربه داره هم در برنامه‌ریزی هم در کتاب‌نویسی هم در فوق برنامه دیگه از این تخصص بیشترم میشه. تکبیر
الله اکبر الله اکبر الله اکبری رهبر منافقین
این وزرای این کابینه من همشونو می‌شناسم اینا همشون دارای ن. عرض می‌شود که فقط اینطور معلوم میشه که تخصص اگر با ایمان همراه باشه اونوقت کمتر می‌درخشه، کمتر مزه میده. ها اینطور که نمیشه. ما می‌خواهیم ما می‌خواهیم این جامعه ما به سمت به سمت همگامی ایمان و تخصص به جلو رود. اگر که اگر که این آهنگ و این هدف آهنگ و هدفیست خوب که انشاءالله همتون همکاری می‌کنید و همراهی می‌کنید تا به نتیجه برسه انشاءالله. خب ساعت ۸ه و من از شما خداحافظی می‌کنم. خداوند یار و نگهدارتون باشه. آمین.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *