امام خمینی و رهبری نظام

امام خمینی و رهبری نظام

امام خمینی و رهبری نظام

شهید بهشتی با ذکر خاطراتی از دوران انقلاب، بر رهبری قاطع امام خمینی، ایمان ملت و عشق به شهادت تأکید می‌کند و ناتوانی غرب در درک این روحیه را عامل اصلی پیروزی و استقلال آینده می‌داند.

خلاصه مفصل

این سخنرانی، تحلیلی از شخصیت و شیوه رهبری امام خمینی در مقاطع حساس انقلاب اسلامی ایران از زبان شهید بهشتی است. سخنران با بازگویی رویدادها، ابتدا به مرحله جدید انقلاب پس از مصاحبه امام در نجف و فشارهای رژیم عراق که منجر به هجرت ایشان به پاریس شد، اشاره می‌کند. این هجرت، فرصتی برای انعکاس جهانی پیام انقلاب فراهم آورد.

بخش اصلی سخنرانی به تقابل دو دیدگاه اختصاص دارد: درک مادی و تحریف‌شده دشمنان از انقلاب، و واقعیت مبتنی بر ایمان ملت ایران. شهید بهشتی با ذکر خاطره‌ای از مصاحبه با یک تحلیل‌گر غربی، نشان می‌دهد که دشمنان، امام را تنها به عنوان یک مرجع تقلید می‌شناختند و از درک شخصیت ایشان به عنوان یک رهبر انقلابی قاطع و الهام‌بخش عاجز بودند. وقتی این تحلیل‌گر، انقلاب را با ارتش و کشتار میلیونی تهدید می‌کند، شهید بهشتی با پاسخ قاطع خود مبنی بر اینکه «شهادت برای ملت ما یک معشوق است»، عمق شکاف میان تفکر مادی غرب و فرهنگ ایمانی انقلاب را آشکار می‌سازد.

در ادامه، به نمونه‌های برجسته‌ای از «قاطعیت» رهبری امام اشاره می‌شود؛ از جمله فرمان فرار سربازان از پادگان‌ها که ارتش شاه را متزلزل کرد، اصرار بر بازگشت فوری به ایران علی‌رغم خطرات، تشکیل دولت موقت در زمان حاکمیت بختیار، و نهایتاً فرمان شکستن حکومت نظامی در ۲۱ بهمن که تیر خلاص را به رژیم پهلوی زد. سخنرانی با تأکید بر لزوم حفظ وحدت، خودباوری و توکل به خدا به پایان می‌رسد و این عوامل را رمز پیروزی‌های گذشته و آینده انقلاب معرفی می‌کند.


متن پیاده شده سخنرانی

مقدمه: بازخوانی رویدادهای حساس انقلاب

یکی دو سال اخیر در بسیاری از صحنه‌های حساس این انقلاب تا حدودی حضور داشته‌اند خود دونستم که بدین مناسبت قسمتی از رویدادهای ظریف اساس در این ماه‌های انقلاب رخ داده رو به اطلاع شما ملت عزیز ایران برسونن ن گذشته انقلاب نشون دهنده راه‌های راه آینده انقلاب خواهد بود.

مهاجرت امام از عراق به پاریس و جهانی شدن انقلاب

  • همون طور که می‌دونید از ماه رمضان ۱۳۹۸ رژه قنبی یعنی حدود یک سال و نیم قبل انقلاب اسلامی ما وارد مرحله جدیدی شد. به دنبال مصاحبه بسیار جالب امام بر نج با لمنگ و انتشار او در دنیا مطبوعات و خبرگزاری‌ها و رادیو تلویزیون‌ها و محافل مختلف دنیا با مطالب تازه‌ای از انقلاب اون هم از زبان رهبر انقلاب آشنا شدن.

  • طولی نکشید که فشار دولت ایران فشار یکا فشار دولت عراق بر امام زیادتر شد و عوامل دولت عراق به خانه امام رفتند به عنوان اینکه روابط حسنه اون‌ها با رژیم شاه به خطر افتاده و اون‌ها نمی‌تونن بپذیرن که از نجف انقلاب ایران رهبری میشه برای ما وارد کردن که یا باید به صورت یک مرجع تقلید فقط جواب مسائل شرعی مردم را بگیرند و از دخالت همراه با رهبری در مسائل سیاسی ایران دست بردارند و یا اینکه حکومت عراق جلوگیری خواهد کرد.

  • فشارها اونقدر زیاد شد که امام ناچار شدند عراق رو به قصد کویت کرد نن و یادتون هست که دولت کویت هم بی‌شرمانه مانع ورود امام به اونجا شد و پس از مدتی معصلی در مرد کویت و عراق امام تصمیم گرفتن که به جای دیگر برود و سرانجام به اینجا کشیده شد که امام به صورت موقت به پاریس برود.

  • ورود امام به پاریس زمینه رو برای انعکاس خیلی وسیع‌تر انقلاب و رهبر انقلاب و اندیشه‌های رهبر انقلاب و آرمان‌های انقلاب اسلامی در دنیا آماده کرد. و بازدتون هست که درست در همون ایام بود که شما ملت عزیز برای به راه انداختن راهپی راهپیمایی‌های چند میلیونی اون هم در برابر د نظامی شاه و رژیم شاهی به هر مناسبت به خیابون‌ها می‌ریختید و پاستیک جدیدی رو از انقلاب مردم بی‌صلاح علیه یک رژیم از نک پا تا بن دندان مسلح در مسیر و خط انقلاب در دنیا اختراع کردید و نشون دادید.

برخورد با تحلیل‌گران خارجی و درک نادرست آنان از انقلاب

  • در اون ایام سیل خبرنگار ن خارجی و همچنین سیل شخصیت‌های مطالعه‌گر خارجی از اروپا و آمریکا ولوک شرق و جاهای دیگر حتی قسمت‌هایی از آسیا به سوی ایران و تهران فرا شد. حته زیادی گاهی هر روز از کسانی که در جریان انقلاب حضور داشتند تقاضای ملاقات و مصاحبه می‌کردن.

  • از جمله مکر حتماً تقاضای مصاحبه میشد و من در این مصاحبه‌ها به خوبی حس می‌کردم که شاه و عوامل او در دنیا چقدر پول خرج کردن، چقدر کوشش کرده‌اند، چقدر تبلیغات کردند که از انقلاب ما، از ملت ما، از رهبری انقلاب از شخص رهبر انقلاب و شخص امام زیرهای رستی در دنیا عرضه کنن. این رو به خوبی در سؤالات این مصاحبه‌گرها می‌فتم.

  • یادم میاد یک روز یک نفر ایی که خودش رو یک مطالعه‌گر درباره مسائل ایران معرفی می‌کرد برای یکی از همین مصاحبه‌ها اومد و سؤالات بسیار گوناگونی رو پیرامون انقلاب قدرت‌های انقلاب رهبری انقلاب مسائل مربوط به مرجعیت و روحانیت و نقش اون‌ها در انقلاب با خودش آورده بود.

  • از این سؤالات پیدا بود که مغز او رو مثل همه افراد مشابه او از مطالب بسیار غلط و نادرست اونطور پر کرده‌اند که هر سؤال او نشان‌دهنده یک تصویر غلط بود. او شنیده بود که من بیش از ۳۰ سال که با شخص امام و رهبر انقلاب ارتباط دارم مخصوصاً درباره شخصیت ایشون سؤالاتی رو مطرح کرد.

    • درک ناقص از شخصیت امام: سؤالاتش اینطور پیدا بود که او درباره امام به عنوان یک استاد بزرگ، یک مربی بزرگ که شاگردان بسیار دارن، یک فقیح عالی غرب، یک مرجع تقلید، کم و بیش اطلاعاتی به دست آورده. اما درباره شخصیت ویژه امام به عنوان یک رهبری که می‌تونه یک انقلاب رو هدایت بکنه و فکر او و اندیشه او و اخلاق او و رفتار او و موضع او رمز یک پارچگی وحدت یک ملت بشه اصلاً خبری ندارم.

    • پاسخ به تحلیل‌گر: البته به او می‌گفتیم که مراجع تقلید روحانیت همه نقش بسیار مؤثری را پیش قلاب دارن اما نقش امام به عنوان رهبر پیشتاز انقلاب نقش دیگریست. آگاهی امام قاطعیت امام قدرت امام در ایجاد جوش و خروش در مردم این‌ها از اون ویژگی‌هایی که خدای متعال به امام عنایت کرده و امام با یک دوره خودسازی طولانی این استعدادهای پارزش رو در خود شکوفا کرده.

ارزش استراتژیک رویارویی با دشمن

  • من این تجربه مکرر رو که در ن سالیان دراز در برخورد با دشمنان داخلی و دشمنان خارجی انقلاب دارم با شما ملت عزیز در میون می‌گذارم. هستن کسانی که فکر می‌کنن کسانی که در رهبری انقلاب و در اداره انقلاب شرکت دارن این‌ها باید هیچ‌وقت با دشمنان انقلاب و نماینده‌های اون‌ها روبهرو نشن… اما این تجربه رو با شما در میون می‌گذارم که در موارد متعدد برخورد مستقیم با دشمن دارای برد و اثر ویژه‌ای هست.

  • در این برخوردهای مستقیم دو تا کار انسان می‌تونه انجام بده:

    1. مرعوب کردن دشمن: اینکه دشمن رو مرعوب کنه در برابر عظمت انقلاب و نیروهای انقلابی و رهبری انقلاب. دشمن که در برخورد حضوری باید میزان قدرت اراده قدرت نفس اعتماد به نفس و بینش و آگاهی سیاسی و اجتماعی رهبری انقلاب رو… ببینه و با این دیدن جا بزنه جا بخوره مردو بشه.

    2. شناخت ضعف دشمن: از طرف دیگه برای خود کسانی که در رهبری انقلاب نقشی بر عهده دارن این برخوردهای رودررو گاهی مطالبی رو به دست میده که هیچکس نمی‌تونه در اختیار اون‌ها بگذاره. ما در این رو برخوردهای رویاروی کردن تونستیم بفهمیم که دشمن ک ضعف یک ضعف نفس و یکس و یک واهمه‌ایست که می‌کوشه این ترس و واهمه رو تنه کنه.

تهدید به کشتار و پاسخ مبتنی بر فرهنگ شهادت

  • در همین دیدار بود که… اونوقت دراومد گفت که بله اینا که میگید درسته ولی شما هیچ فکر نکرده‌اید به اینکه در برابر شما شاه با اون ارتش نیرومند و اون ساواک قدرتمندش وجود داره.

  • بهش گفتم که اشتباه می‌کنیم شماها آمریکایی‌ها هنوز هم ملت ما و انقلاب ما رو درس نکردید شاید هیچوقت درس نکنید… در برابر شاه و ساواک ارتش او یک ملت بایمان پرخروش دارای یک رهبری آگاه قاطع وجود داره و موازنه به سود نیروهای انقلابی می‌کرده.

  • گفت که… حالا نصفی از این ارتش هم به شاه و رژیم وفادار نباشه همون نصف دیگرش بیش از ۲۰۰ هزار نیروی مسلحه. شما فکر نمی‌کنید که شاه با این ۲۰۰ هزار نیروی مسلح… می‌تونه همه شما رو از تی ما تهدید کرد. گفته همه شما یک یک شما تو و همه امثال تو رو علعل عام می‌کنن در این تهران کشتار یک میلیون نفری به راه می‌اندازن.

  • به او گفتم که هم اینکه به تو می‌گویم که شماها اصلاً درک نمی‌کنید ماها رو به خاطر همینه. یادم میاد که این جمله رو بهش گفتم که هیچ شنیده‌ای عاشقی رو از معشوق خودش بترسوند؟ گفت چطور مگه؟ گفتم: شهادت برای ما و این ملت عزیز یک آرمان مطلوب یک معشوقه. تو داری ملت ما رو ما رو به شهادت و کشته شدن دررای خدا تهدید می‌کنید. شما بعضی‌های ماتریالیست مادی که جز این زندگی مادی به هیچ چیز دیگه معتقد نیستید باید اینطور فکر کنید و باید نتونید عمق ایمان این مردم رو… درک کنید.

تزلزل در ارتش شاه و تأثیر فرمان امام

  • درست یادم میاد که در ارتباط با همین تهدیدی که این‌ها… به مقابله دش دشمن با ارتش و سلاح و جنگ و کشتار می‌کردن… وقتی فرمان امام آمد که کسانی که در ارتش هستند باید فرار کنند… به هر روز خبر می‌رسید که ده‌ها و صدها ارتشی… فرار می‌کردند.

  • اونوقت سران ارتش به دست پا افتاده… اطلاع دادن به اینکه حده‌ای از امرای ارتش می‌خوان با یکی دو نفر از اعضای شورای انقلاب ملاقات داشته باشن… تصمیم گرفتیم که مطلب رو با امام در میون بگذاریم… و تأیید شد که ما ملاقات بکنیم.

  • در این مذاکره که دو نفر از اعدای شورای انقلاب حضور داشتن… خاملاً تونستیم ما حس بکنیم که سران ارتش جا بودن شدن دیگه هیچ اعتماد نکن می‌فهمن که ارتش در درونش انقلاب چنون رخنه کرده و گسترش پیدا کرده که دیگر به عنوان یک تکیه‌گاه نیرومند برای شاه و رژیم نمی‌تونه به حساب بیاد.

  • و چقدر ما خوشحال شدیم وقتی که در این برخورد دریافتیم که دستور امام و تاکتیک خاص ایشون به اینکه ارتشی‌ها باید فرار بکنند چنین تزلزل وسیع و عمیقی رو در ارتشی‌ها ایجاد کرده.

نمونه‌هایی از قاطعیت رهبری امام در روزهای پیروزی

  • اصرار بر بازگشت به ایران: پس از اون که بختیار سر کار آمده بود اصراعی داشتن که آمدن امام به ایران به تأخیر بیفته… امام پیغام دادن که خود این اصرار دلیل بر این است که دشمن از ورود من به ایران می‌ترسه. بنابراین من در اولین فرصت حرکت می‌کنم به سوی ایران.

  • تشکیل دولت در برابر دولت بختیار: ورود امام به ایران و همین که در همون اولین روز ورود اعلام کردم که من به اتکاع شما ملت ایران دولت تعیین می‌کنم و تعیین دولت موقت از جانب ایشان در موقعی که هنوز بختیار سر قادر در ایران بود باز قاطعیت عجیبی بود از طرف رهبری و انقلاب.

  • فرمان شکستن حکومت نظامی: در روز ۲۱ بهمن اون موقعی که ن آخرین پرده خودشو به کار برد و از عصر اعلام حکومت نظامی کرد… باز فرمان قاطع امام به اینکه حکومت نظامی را در هم بشکنند ملت اثر خودش رو کرد و ضعف پشتوانه‌های کاذبی را که امپریالیسم جهانی… برای خودشون تلقی می‌کردند… نشون داد.

رویارویی با دیپلمات‌های آمریکایی پس از پیروزی

  • به خوبی یادم میاد که مجلس خبرگان جلساتش بود… دو نفر از نمایندگی سیاسی آمریکا تقاضای ملاقات رده بودن با ما…

  • در همون آغاز برخورد مثل همیشه با همون شیوه دیپلمات معابانه و دیپلماسیشون گفتن البته شما ‌دونیم که آمریکا نسبت به نظام جدید جمهوری اسلامی ایران مؤمن هست، علاقه‌مند دوست ملت ایرانه…

  • وقتی خوب این تعارفاتشونو کردن گفتم که این‌ها همه لفظه… عمل شما همیشه خلاف اینو نشون داده. شما بیش از ۲۵ سال سال یک رژیم سباک خونخوار رو در ایران حمایت کردی… شما بیش از ۲۵ سال ثروت این ملت رو به یغما بردید… سال‌ها رژیم عامل شما رهبر محبوب انقلاب رو از ایران دور کردید. همون وقتا هم می‌گفتید ما دوست ملت ایران هستیم… ملت ما می‌دونه این‌ها دروغه.

  • الان هم عمل شما برخلاف این حرف شما شما همین دو روز قبل شاه رو در آمریکا پذیرفته‌اید… شما در همین ایام لوازم یدکی هلیکوپترهایی رو که… مورد نیاز مبرم روزانه انقلاب و ملت ماست این‌ها رو جلوشو گرفتید به ایران نمیاد.

نتیجه‌گیری: رمز پیروزی و راه آینده

  • پیروزی شما ملت در سال گذشته در همین روزها ناشی از این بود که به خودتون اعتماد کردید. ما از اون وقتی که به خودمون اعتماد بکنیم و بر خدای خودمون توکل یم و بدونیم که می‌تونیم روی پای خودمون بایستیم از اون وقت هست که می‌تونیم مطمئن باشیم هیچ قدرت بیگانه نمی‌تونه ما را شکست بده البته به شرط وحدت به شرط یک بارگی.

  • در این روزها که شما مردم آگاه ایران با موفقیت عالی توانستید به حمدالله یک گام دیگر در راه استقرار جمهوری اسلامی ایران بردارید… همچنان با وحدت و اعتماد به نفس و با آگاهی و با حضور ذهن گام برداشته‌اید و گام برخواهید داشت تا دشمن بدونه که همه تو ای او رو آگاهی شما عشق شما ایمان شما یکپارچگی شما نقشه برا خواهد کرد و بی‌ثر و خنثا خواهد کرد.

و امیدواریم ملت قهرمان و انقلابی مسلمان ما بتواند… تا های آخری رو به سوی استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران برداره… شد که این انقلاب شکوهمند اسلامی ما همون طور که آرزو می‌کردیم و آرزو می‌کردید نمونه جدیدی از انقلاب پیروزمند باشه و سلام و درود فراوان من بر همه شما.


انقلاب اسلامی ایران تجربه‌ای نوین است که نقش محوری امامت را به‌عنوان رکن سعادت انسانی و عین سیاست نمایان ساخت. درس‌ها از شکست نهضت ملی و قیام ۱۵ خرداد، منجر به غنی‌سازی ایدئولوژی و ضرورت مبارزه مسلحانه تحت رهبری دینی شد.

خلاصه مفصل:

این متن به تشریح انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک تجربه جدید و بی‌نظیر تاریخی می‌پردازد که در شناخت راه حق از باطل برای بشریت ارزشمند است. نویسنده اشاره می‌کند که جشن‌ها و راهپیمایی‌های باشکوه مردم ایران به شکرانه بهبود امام امت و بازگشت ایشان از بیمارستان، نمادی از عشق به آرمان‌های انقلاب و رهبر آن و تجدید پیمان با اصول انقلاب است. همچنین، برکات انقلاب در تغییر سیمای جمعه‌ها به یک روز اسلامی و محوریت تجمع بر اسلام نیز ذکر شده است.

یکی از مهمترین دروسی که انقلاب ایران به ملت آموخت، اهمیت بنیادی امامت است؛ مفهومی که پیش از انقلاب، بیشتر از طریق تجزیه و تحلیل و استدلال درک می‌شد، اما انقلاب آن را به صورت یک عینیت خارجی و بخشی اساسی از دین و سعادت انسانی نشان داد.

متن به تجربه شکست‌های قبلی ملت ایران نیز می‌پردازد. از جمله نهضت ملی کردن صنعت نفت که با وجود اهمیت و افتخارآمیز بودن، پس از مدت کوتاهی با کودتای آمریکایی ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ به شکست انجامید و منجر به بازگشت دیکتاتوری خشن سلطنتی شد. متفکران در آن زمان به تحلیل دلایل شکست پرداختند؛ از جمله ضعف تشکل در صفوف مردم یا مرکزیت رهبری. تلاش‌های بعدی در سال‌های ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۱ نیز ناکام ماند.

نقطه عطف در سال ۱۳۴۱ (۱۹۶۲ میلادی) با ظهور نوع جدیدی از رهبری رخ داد. این رهبری دیگر صرفاً “امامت سیاسی” نبود، بلکه “امامت اسلامی و دینی” بود که “عین سیاست” محسوب می‌شد؛ سیاستی برخاسته از دین، ایمان و شعور الهی مردم. ملت ایران این بار به ندای رهبری از حوزه علمیه قم پاسخ داد، رهبری که تا آن زمان بیشتر توسط خواص شناخته شده بود اما اکنون توده‌ها را نیز با خود آشنا می‌کرد.

قیام خونین ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲، جلوه‌ای از این به پا خاستن جدید ملت در پرتو نقش امامت بود. پس از سرکوب وحشیانه این قیام توسط رژیم شاه با حمایت آمریکا، متفکران و تحلیل‌گران بار دیگر به بررسی علل شکست پرداختند و دو مسیر اصلی را برای ادامه مبارزه شناسایی کردند:

  1. غنی‌سازی ایدئولوژی انقلاب: لازم بود که اسلام نه تنها به عنوان یک شعار یا احساس، بلکه به عنوان یک “نظام اندیشه و عمل” پذیرفته شود.
  2. لزوم مبارزه مسلحانه: با توجه به مسلح بودن کامل دشمن، این شعار مطرح شد که دوستان انقلاب نیز باید سراپا مسلح شوند.

در طول سال‌های ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۶ (۱۳-۱۴ سال)، تمرکز اصلی فکری و عملی بر این دو نقطه بود: تقویت ایدئولوژیک انقلاب اسلامی و گسترش و قدرت‌مندسازی بازوی مسلح آن.

متن پیاده شده:

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین وصلاه و سلام علی جمیع انبیائه و رسله و علی سیدنا و مولانا ابالقاسم محمد و الائمهه الطاهرین من اهل بیته و خیره من آله و صحبه و السلام علینا و علی عباد الله الصالحین امروز ملت قهرمان و مبارز و با ایمان ایران به شکرانه بهبود امام امت و بازگشت ایشون از بیمارستان به منزل مراب باشکوهی رو در تهران و شهرهای گوناگون برپا داشت. راهپیمایی اظهار علاقه و عشق به آرمان انقلاب به رهبر انقلاب عهد و پیمان با اونچه امت ما در این انقلاب از اول پذیرا شد و سرانجام حضور در صحنه عبادت بزرگ اسلام نماز جمعه یکی از برکات این انقلاب این است که امروز در بسیاری از شهرهای ایران سیمای روز جمعه همون سیمای اسلامی شده روز جمعه روز گردهمایی روز تجمع گر مایی مکبی تجمع بر محور اسلام همه ما امروز خوشحال هستیم خوشحال از اینکه می‌تونیم امیدوار باشیم حضور امام در صحنه رهبری انقلاب در این مراحل تداوم روز به روز بیشتر باشه. انقلاب اسلامی ملت ایران از نظر بسیاری از متفکرین داخل و خارج جهان اسلام یک تجربه جدید تاریخه. ‌دونید سرمایه بزرگ انسان و انسانیت در شناخت راه ازا و شناخت حق از باطل یکیش تجربه تاریخه. تجربه تاریخ سرمایه ارزنده‌ایست که با هیچ چیز دیگر قابل مبادله نیست. در هیچ آزمایشگاهی نمیشه تجربه‌های تاریخ رو به صورت مصنوعی تکرار کرد و چیز یاد گرفت. تجربه‌های طبیعت اینطور نیست. شما تجربه‌هایی را که در تاریخ طبیعت در طول قرن‌ها به دست آمده امروز به برکت پیش ت علم و صنعت در طول چند دقیقه چند ساعت یا چند روز در آزمایشگاه تکرار می‌کنید و می‌بینید که آیا تجربه تکرار شده در آزمایشگاه به شما چی میگه ولی تجربه تاریخ رو کجا میشه تکرار کرد هیچجا جز در خود تاریخ به همین دلیل است که هر تجربه تاریخی جدید سرمایه ارزنده‌ کمنظیر یا بی‌نظیری می‌شود برای بشریت برای اینکه انسانیت بتونه راه هدایت رو از ذلالت باز بشناسه انقلاب ایران یک تجربه نوعه این تجربه نو ما بسیاری از چیزهای تازه رو یاد گرفتیم و برخی از چیزها را که سابقه داشت قبلاًم در تاریخ بود اما ما می‌شنیدیم در این انقلاب دیدیم و شنیدن کی بود ماننده دیدن ما می‌شنیدیم که امامت یکی از ارکان اسلام است. یکی از ارکان سعادت انسانیته. ما وقتی حتی در اصول دین می‌شماردیم توحید، نبوت، معاد و بعد اضافه می‌کردیم عدل، امامت ممکن بود گاهی بپرسیم آیا راستی امامت اهمیتش در اساس دین در ردیف توحید و نبوته؟ یعنی امامت میاد در این ردیف مگر نقش امام و امامت در زندگی انسان تا این حد بنیادی و اصولی قلاب ایران توانست مطلبی رو که ما باید با تجزیه و تحلیل و استدلال برای خودمون و دیگران بیان می‌کردیم برای خودمون و دیگران به صورت یک عینیت خارجی دربیاره و ببینیم اونچه را باید بفهمیم. بله ما در این دهه‌های اخیر انقلاب در ایران درباره علل شکست و پیروزی تلاش‌های انقلابی مطالعه‌ها و تجزیهع و تحلیل‌ها داشتیم. در این ۳۰ سال اخیر یک بار یک نهضت بزرگ به قدرت رسیده رو تحت عنوان نهضت ملی ایران و نهضت ملی کردن صنعت نفت تجربه کردیم. اون نهضت تأثیرش در عوض کردن ایران بسیار ارزنده بود، مهم بود. نهضت ملی ایران یکی از افتخارات تاریخ ایران هست. لت ما به پیروزی در اون نهضت سخت دل بسته بود. با خود می‌اندیشید که روزگار رهایی از هرچه ظلم و ظالمه فرا رسیده. ولی پس از گذشت مدتی کوتاه با یک کودتای س سنگین آمریکایی اونچه ملت در این چند سال رشته بود پده شد پس از کودتای آمریکایی ۲۸ مرداد سال ۳۲ ملت یکباره احساس کرد همه زحمات و تلاش‌های چندین ساله‌اش باد رفته یکتاتوری خشن سلطنتی با حمایت ارباب آمریکایی خشن‌تر از اونچه در اون ۱۰ ۱۲ سال دیده بود بار دیگر ملت آزاد شده ما را به بند کشید متفکرها به تجیه و تحلیل نشستند چی شد که این همه موفقیت یکباره از دستمون رفت. نهضت مقاومت سری تشکیل شد. فعالیت‌های گوناگون در برابر این کودتا آغاز شد. کمبودهای نهضت ملی مورد تجریه و تحلیل قرار گرفت. آیا ما در اون نهضت از نظر اینکه ن ودیم با دنیای مدرن کاملاً همگام قدم‌برداریم شکست خوردیم آیا تشکل در صفوف مردم ضعیف بود آیا تشکل در مرکزیت رهبری ضعیف بود آیا رهبریست فردی بود نه جمعی به این دلیل شکست خوردیم سال‌ها گذشت. سال‌ها گذشت و در سال ۳۹ فضای کمی باز سیاسی برای ملت ایران به وجود آوردن تا ملت بتونه اون رژیم را بپذیره و پذیرا باشه. اش‌هایی در سال ۳۹ تا ۴۱ انجام گرفت. اون تلاشا هم شکست خورد. در سال ۴۱ شکل تازه‌ای از نهضت به انقلاب این بار با یک نوع رهبری جدید آغاز شد. این بار دیگر حرکت ملت ما با رهبری آ امامت سیاسی آغاز نشد. با رهبری امامت اسلامی و دینی آغاز شد. نه امامت دینی که کنار از سیاست است. امامت دینی که عین سیاست است. ولی سیاستی برخواسته از دین و ایمان و شعور وجدان الهی مردم ملت ما این بار به ندای رهبری از قم حوزه قم مرکزیت دینی مرکزیت تقلید دینی جامعه دفاع خواست ندای رهبری که خواص او رو سال‌ها بود می‌شناخت اما توده‌ها تازه با او آشنا می‌شدند. امام خمینیهم صل علی محمد و آل محمد آ محمد

این باربه حوزه دانشجوی دانشگاه تهران و دانشگاه‌های دیگر مردم شهر و روستا کارگر و کشاورز و پیشورز همه با هم به پا می‌خواستند و قیام ۱۵ خرداد سال ۴۲ جلوه خونینی بود از این نوع به پا خواستن جدید ملت و امت در پرت نقش امامت بعد از اینکه رژیم آمریکایی شاه با اون سرکوب سبانه‌اش در روز ۱۵ خرداد و ۱۲ محرم به جنگ ت اومد همه جا کشت همه جا خونریزی کرد افراد و گروه‌های مبارز رو از هر جا سراغ داشت گرفت یا متواری کرد بار دیگر متفکران و تحلیل‌گران دور هم نشستن گفتنین بارم که تلاش‌های ملت ما از دست رفت و به نتیجه نرسید، کمبود کار کجاست؟ در اون موقع دو حرکت آغاز شد. یک حرکت در جهت غنی‌تر کردن ایدئولوژی انقلاب باید کاری بکنیم که افراد و گروه‌ها انقلاب را نه فقط در حد یک شعار و احساس بلکه در حد یک نظام اندیشه و عمل می‌خواهند بتونن اسلام را به عنوان مکتب انقلاب پذیرا باشند و یک جهت فکری دیگر گفت ما فهمیدیم حرکت‌های سیاسی تا تا وقتی که به حرکت مسلحانه تبدیل نشود امید پیروزی اون نمی‌رود. شعار اینکه حالا دشمن از بن دندن تا نک پا مسلح است باید دوست هم سراپا مسلح شود به عنوان یک شعار تکمیل کننده انقلاب مطرح شد. کسانی که اون موقع در مراکز این اندیشه‌ها و عمل‌ها حضور داشتند یادشونه که مسئله قیام مسلحانه و مسلح شدن مردم به پا خواسته مسئله روز بود. در اون چند سال در سال‌های ۱زار۳۴ ۴۳ تا سال ۱۳۵۶ در طول این ۱۳ ۱۴ سال فکرها متوجه این دو نقطه بود. یک انقلاب اسلامیمون رو از نظر ایدئولوژیک و تفکر منسجم و سازنده باید غنی‌تر کنیم. د باید بازوی مسلح قلاب روز به روز قوی‌تر و گسترده‌تر شود.

 

این متن بر نقش محوری امامت در غلبه بر تفرقه و پیروزی انقلاب ایران (۱۳۵۶-۱۳۵۷) تأکید دارد [۱]. پس از انقلاب، راهنمایی‌های قاطع امام، راه‌حل مشکلات پیچیده بوده و اصل امامت را به عنوان عامل رهایی‌بخش و سعادت‌آفرین، جاودانه و حیاتی برای جامعه اسلامی معرفی می‌کند [۲].

خلاصه مفصل:

این منبع به بررسی نقش حیاتی و بنیادین اصل امامت در مراحل مختلف انقلاب اسلامی ایران می‌پردازد. در ابتدا، به وضعیت جامعه ایران در سال‌های پس از ۱۳۵۰ اشاره می‌کند که با وجود پیشرفت‌های اولیه مبارزات مسلحانه و غنای ایدئولوژیک، در سال ۱۳۵۴ با چالش‌های جدی نظیر دستگیری‌ها و سرکوب‌ها روبرو شد [۱]. در این دوره، شکاف‌ها، جدایی‌ها، پراکندگی‌ها، و درگیری‌ها جامعه را فرا گرفت و نگرانی عمیقی درباره آینده انقلاب به وجود آورد [۱].

متن تأکید می‌کند که عامل رهایی‌بخش از این “بیماری خطرناک” تفرقه و تشط، امامت بود که از اواخر سال ۱۳۵۵ و به خصوص در سال‌های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ نقش خود را پررنگ کرد [۱]. امام خمینی از پایگاه نجف، با فرستادن بیانیه‌ها، اعلامیه‌ها و نوارها، نیروهای پراکنده را به سمت یک آرمان و راه مشترک هدایت کرد [۱]. به گفته شاهد عینی، خط امام که همان صراط مستقیم الهی است، از سال ۱۳۵۶ تا پیروزی ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، عامل اساسی و بنیادی موفقیت انقلاب ایران در شکست رژیم شاه بود [۱]. امام به عنوان رهایی‌بخش ملت از توطئه‌های تفرقه‌افکنانه “شیطان بزرگ آمریکا” و رژیم شاه و ساواک معرفی می‌شود [۱].

منبع در ادامه به دوران پس از پیروزی انقلاب، به ویژه ۱۳ ماه پس از ۲۲ بهمن، می‌پردازد [۲]. در این دوره نیز، با وجود تشطط آرا و سردرگمی در مواجهه با مسائل پیچیده سیاسی و دینی، نقش اصل امامت در فراهم آوردن راه‌حل‌های قاطع و روشن مشهود بوده است [۲]. این رهنمودها، اگرچه گاه در ابتدا کاملاً روشن نبودند، اما به دلیل تجربیات مکرر و پذیرش رهبری امام، مورد قبول واقع شده و پس از مدتی صحت و وسعت دید امام آشکار می‌شد [۲]. به عنوان نمونه، به تجربه مرحوم آیت‌الله طالقانی اشاره می‌شود که نگرانی‌هایش پس از مشورت با امام به آرامش تبدیل می‌شد [۲].

نکته اساسی که متن بر آن تأکید دارد، تمایز بین شخص امام (که عمرش فانی است) و اصل امامت (که باید جاودانه بماند) است [۲]. سخنران تصریح می‌کند که هدف او ستایش از شخص امام نیست، بلکه بحث پیرامون امامت است که به عنوان یکی از اصول زیربنایی انقلاب و حرکت جامعه اسلامی، باید در همه لحظات و مراحل، نقش خلاق، رهایی‌بخش و سعادت‌آفرین خود را حفظ کند [۲].

در نهایت، تعریف و شایستگی‌های یک امام و رهبر در عصر غیبت (امامت فقیه) بر اساس حدیث “من کان من الفقها لنفسه حافظا لدینه مخالفاً لهواه مطیعا امر مولاه فوامی یقلدوه” ارائه می‌شود [۲]. چنین رهبری باید خویشتندار، حافظ دین، مخالف هوای نفس و مطیع امر مولا (خداوند) باشد تا توده‌ها از او تبعیت کنند [۲]. متن با دعایی برای بقای امام خمینی به عنوان تجلی‌گاه ائمه خدا و انبیاء به پایان می‌رسد [۳].

متن پیاده شده:

[۱] تا سال ۱۳۵۰ پیشرفت‌های سری چشمگیری در میان جناه‌های مختلف در هر دو زمینه نصیب شد. در سال ۱۳۵۰ با کشف شبکه‌های مبارز مسلح و با دستگیری و سرکوب بسیاری از گروه‌ها مسائل جدی یدی در جامعه مطرح شد ولی با تمام این احوال تا سال ۱۳۵۴ این دو تلاش ارزنده یک تلاش در جهت بارورتر کردن و غنی‌تر کردن ایدئولوژیک انقلاب و تلاش در جهت گستفرد کردن ایمان به جهاد و مبارزه مسلحانه همچنان به خوبی پیش می‌رفت. در سال ۱۳۵۴ یعنی ۴ سال قبل در ایران حوادثی رویداد که در برابر امیدافرینی این ش با کمال تأسف شکاف‌ها جدایی‌ها تشطاها پراکندگی‌ها چندستگی‌ها و درگیری‌هایی که به هر حال دشمن از آن بهرهمند می‌شد تقریباً سراسر جامعه ما را فرا گرفت. سال ۱۳۵ دوستان سال بسیار نگرانی آور و ناراحت کننده بود برای همه کسانی که بافت انقلاب ایران در ابعاد مختلف آشنا بودند جنبه‌های پیشرفت و جنبه‌های ضعف این انقلاب را می‌شناختند همه می‌پرسیدن در سال ۵۵ ۳ سال قبل همه می‌پرسیدن راستی پایان کار چیه؟ چه عاملی می‌تواند به این بیماری شکننده مرگبار پراکندگی و تفرق و تشط و دست‌بندی در برابر یکدیگر پایان دهد. خب چی بود درمان اون بیماری خطرناک؟ یادتون هست می‌تونید حافظه‌ها رو یک بار دیگر جستجو کنید. ببینید از اواخر سال ۵۵ و بهخصوص در سال ۵۶ و بالاخص در سال ۵۷ چه عامل ویژه‌ای پا به میدان و توانست این آفت وزی انقلاب ملت ایران را از بین ببرد امامت درست در موقعی که جدایی‌ها پراکندگی‌ها سخت‌بندی‌ها شک‌ها وسواس‌ها تزلزل‌ها بدگمانی‌ها بدبینی‌ها، شایعه‌سازی‌ها، دروغ‌زنی‌ها، خودپرستی‌ها، حرکت‌های ارتجاعی ضد اسلام و حرکت‌های انحرافی مدرن، ولی ضد اسلام، داشت انقلاب ما را تهدید می‌کرد. عاملی، رهایی بخش، حضور ینه‌اش را حضور دیرینه‌ش را در صحنه مبارزات ملت انقلابی ما تشدید کرد و تأکید کرد. امام از پایگاه نجف با فرستادن بیانیه‌ها اعلامیه‌ها، قیام‌ها و نوارها همه این نیروهای پراکنده را به سمت آرمان مشترک و راه مشترک هدایت کرد. به حق کسانی که بخواهند نقش عوامل گوناگون رو در پیروزی انقلاب ایران منصفان واقعبینانه ارزیابی کنند باید اعتراف کنند که امام رهنمودهای امام هدف‌گیری‌های امام خط امام که همون صراط مستقیم خداوندی از سال ۱۳۵۶ تا پیروزی بیست و دوم بهمن ۱۳۵۷ عامل اساسی و بنیادی موفقیت انقلاب ایران در شکست رژیم شاهی بود. من به عنوان یک شاهد و کسی که همه دقیقه‌ها و نکته‌های ظریف این تحول را حدود زیادی از نزدیک می‌دیده‌ام. می‌خواهم در این روز که تحت عنوان شکرانه سلامت امام مراسمی داریم و در این مجمع صلاه و نماز و نیایش خداوند یکتا از صمیم قلب و با تمام وجود به می‌گویم که عامل اساسی در رهایی ملت ما از اون همه توطعه‌ها و دام‌های تفرق افکنی که شیطان بزرگ آمریکا و رژیم دستنشونده شاهی‌اش در ایران و ساواک دست پرورده سیاه با عوامل رنگارنگشان بر سر راه ملت ما به وجود آورده بودند امام بود و امام الله اکبر الله اکبر الله اکبر

[۲] دوستان اینجا بود که به نظر من همه مردمی که ‌تونستند زیربناها را در لابلای روبناها بشناسند و بفهمند. می‌تونستند نقش اصل امامت رو در سعادت بشر و در سعادت یک جامعه تجربه کنند. بله ما در این ۲ سال اخیر در این ۲ سال و نیم اخیر بیش از هر زمان دیگر ارزش اصل امامت رو در یک عینیت اجتماعی دیدیم و شاهد بودیم و یافتیم. خب و فکر می‌کنید که پس از پیروزی ۲۲ بهمن عرصه‌ها و تجربه‌های جدیدی که و فکر می‌کنید که ز پیروزی ۲۲ بهمن عرصه‌ها و تجربه‌های جدیدی که در این ۱ سال اخیر در این ۱۳ ماه اخیر داشته‌ایم کمتر از تجربه‌های قبل بود. در این ۱۳ ماه موارد بسیاری پیش می‌آمد که ملت گروه‌ها مقطع‌های متفکر سیاسی و دینی درباره یک مسئله پیچیده دچار تشط و تفرغ آراء می‌شدند. در برخورد با یک مسئله دشوار ورای انقلاب در دولت موقت در احزاب جمعیت‌ها در روحانیت در جامعه مدرسین حوزه در میان طلاب جوان نظر واحدی به دست نمی‌آمد مرتد می‌شدیم از این راه یا از این راه باید به جنگ دشمن رفت همه می‌دونستیم باید به جنگ دشمن بریم همه می می‌دونستیم باید دشمنستیز و کفرستیز باشیم. اما راه عینی و مشخص این ستیز برایمون روشن نبود چون خودمون را در برابر دو سه یا راه مقابله‌ای با دشمن می‌فتیم. خدای رحمت کند عالم و مجاهد بزرگ مرحوم آیتالله طالقانی را. ون چندین بار در جلسات می‌گفته‌اند، یکی دو بار هم در همین مجامعومی این نسخه رو بیان کرده‌اند. اگر حافظه هم اشتباه نکنه یک بار در همین نماز جمعه گفتن. گفتن من هر بار به قم میرم درباره مسافرت من مطالب گوناگون گفته میشه. هر کسی مسافرت من رو یه جور تفسیر می‌کنه ولی من می‌خواهم بگویم مسافرت من به قم واقعش اینه که هر بار در برابر انبوه مشکلات احساس نگرانی می‌کنم به قم می‌رو با امام به سخن می‌نشینم و در آنجا نگرانی به آرامش تبدیل می‌شود و به تهران باز می‌گردم. برادران، خواهران این یک واقعیت و یک تجربه مکرر بوده است تا امروز. هر بار در برابر مسائل دشوار و پیچیده و نگرانی آور قرار گرفته‌ایم. حل مشکل را به نزدیر مغن برده‌ایم. با او در میون گذاشته‌ایم. امام وحنمودی قاطع و روشن فراهمون نهاده. چه بسا در اون موقع برامون چند روشن نبوده که چرا و فقط به دلیل تجربه‌های مکرر می‌دانستیم که بله رهنمود امام ناشی از یک دید وسیع در افقی بس گسترده‌تر است و به دلیل قبول رهبری امام اون رهنمود بود را همه پذیرفته‌ایم و عمل کرده‌ایم و پس از عمل کردن با فاصله یک هفته ۲ هفته ۱ ماه ۲ ماه فهمیده‌ایم درست امام مطلب رو شناخته بود و ما از دید اون نکاتی که امام می‌دید غافل بودیم. همین دیشب با برادر عزیز و مبارز و یار پیرین نشسته بودیم روی دو مسئله صحبت می‌کردیم. این دو مسئله مربوط است به همین ۲ ماه اخیر. به ایشون گفتم ما در حدود ۲۰ روز قبل دور هم نشستیم. درباره اون تصمیمی که امام داشتن تجزیه و تحلیل کردیم مطالب را. جهت تصمیم امام برامون هنوز روشن نبود. یک بار دیگر بنشینیم با هم صحبت کنیم. این تسلیم امام را با جمیع جوانب و آثارش. آثاری که تا امروز یافته‌ایم بررسی کنیم. نشستیم بررسی کردیم. هر دو به اتفاق به این نتیجه رسیدیم که راستی امام در اون تصمیم ماه قبل چیزها می‌دید که همه ما نمی‌دیدیم. خب بینندگان و شنوندگان عزیز مپن دارند که یک شاگرد و ارادتمند امام امروز به مناسبت روز شکرگزاری برای بهبود امام اینجا اومده ستایش کنه از امام. هرچند ستایش شاگردی از استاد و رهروی از رهبر کار ناپسندی نیست ولی با صداقت می‌گویم منظورم از بیان این واقعیت‌ها بحث پیرامون امام نبود بحث پیرامون امامت بود امام که آرزو داریم سال‌ها برکات وجودش برای جامعه ما دار بمانه به هر حال یک انسان است یک فرد است عمرش طولانی باد ولی عمرش جاودانی نمی‌تونه باشه بحث من پیرامون اونچه جاودانی نمی‌تواند باشد نبود بحث من پیرامون اونچه جاودانی نمی‌تواند باشد نبود سخنم پیرامون اونچه جاودانی هست بود یعنی امامت شخص امام جاودانی نیست ولی نقش امام و نقش امامت باید در جامعه انقلابی اسلامی ما جاودانه بماند ایران جامعه اسلامی امت اسلام امت انسانی جهان راه رسیدن واقعی در همه تلاش‌ها و حرکت‌های اجتماعی به آرمان‌ها و هدف‌های الهی و انسانی است این است که در میان اصول زیربنایی انقلاب و حرکت در هیچ لحظه و در هیچ مرحله از نقش خلاق رهایی بخش و سعادت آفرین امامت غافل نمانید اما من کان من الفقها لنفسه حافظا لدینه مخالفاً لهواه مطیعا امر مولاه فوامی یقلدوه این اصل امامته اگر امام معصوم و منسوس و منسوب خدا هست که تکلیف روشنه و در زمان غیبت اون امام اون فقیه و عالم و اسلامشناس اصیل که سائنا لنفسه باشد خوددار باشه در همه جا بتونه جلوی تمایلات نفسانی خودش بایسته حافظاً لدینه باشه بدون ه یک رهبر این است که دین و آیین و مکتب رو نگهبانی کنه مخالفاً ل هواه باشه با هر که می‌بیند هوای سرکش نفسانی و تمایلات نفس عماره می‌خواد قدم به میون بگذارد در تصمیم‌گیری‌های رهبری جلوی نفت و مطیعاً لامر مولا همه جا فرمان خدا را فرمان خدایی که مولا ولی مردم با ایمان است راقب باشد و فرمان و اطاعت کند یک چنین امام و رهبری که شایستگی دارد توده‌ها دنبال رو مطیع دستور و فرمان او بارلاها الله اکبر الله اکبر الله اکبرلاها ما حاجت و نیاز به درگاه تو فراوان داریم ولی با توجه عمیق به اصل امامت با تمام وجود از درگاه زت و قدرت و کرمت می‌خواهیم که امت ما را در نگهبانی از اصول اسلام به اصل عالی و زنده کننده امامت همواره راهنما و یار و یاور باشین

[۳] و بارلاها ما در امام امت جلوه ائمه خدا و انبیای تو را یافتیم. خداوندا این تجلیگاه و حق و عدل و اسلام و انبیا و اولیا را برای ما و امت ما سال‌های سال نگهدار باش. آمین.

السلام علیکم و رحمت الله و برکاته.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *