خلاصه
این متن گزیدههایی از کتاب “پیامبری از نگاهی دیگر” اثر دکتر سید محمد بهشتی است که در سال ۱۳۹۰ توسط بنیاد نشر آثار و اندیشههای شهید آیتالله دکتر بهشتی در تهران منتشر شده است. ساختار کتاب شامل چندین گفتار اصلی است که به مباحث بنیادین نبوت و وحی در اسلام میپردازد. محورهای اصلی این گفتارها شامل خاتمیت و امامت، وحی و خاتمیت، رابطه علم، عقل و وحی، مسئله اعجاز، و هدایت و عدالت به عنوان دو بعد حرکت انبیاء است. هدف کلی این اثر، ارائه تفسیری عمیق و تحلیلی از جنبههای مختلف پیامبری و رسالت در بستر اندیشه اسلامی است، با تأکید بر مسائلی چون معنای خاتمیت، ماهیت وحی الهی و نقش قرآن به عنوان معجزهای فکری و هدایتگر.
خلاصه مفصل
این متن شامل گزیدههایی از سخنرانیها و نوشتارهایی است که عمدتاً توسط دکتر شهید سید محمد حسینی بهشتی بیان شدهاند. هدف اصلی این مجموعه، استخراج و تبیین ابعاد اندیشه این بنیانگذار و رهبر انقلاب اسلامی، بهویژه در مورد مفاهیم ولایت، رهبری، و روحانیت، و هموار ساختن راه برای شناخت بهتر جمهوری اسلامی است.
درک جامع از منبع “پیامبری از نگاهی دیگر” مستلزم توجه به سه محور اصلی این گفتارهاست:
I. خاتمیت و وحی (پایان نبوت و سرشت پیامبری)
- مفهوم خاتمیت:
- تعریف: اعتقاد به اینکه پیامبر اسلام (ص) آخرین پیامبر خداست (خاتم النبیین)، یک عقیده عمومی و روشن در میان مسلمانان از آغاز اسلام تا کنون بوده است. این اعتقاد به معنای خودپسندی یا برتریجویی اسلام بر سایر ادیان نیست، بلکه اسلام به تمام پیامبران الهی احترام میگذارد و آنها را آورنده تعالیم خدا میداند.
- اسناد قرآنی: آیه کلیدی در این زمینه، “مد اَبآ اَحد منْ رجالکُم و لکنْ رسولَ اهللاَ و خاتَم النَّبِیینَ ما کانَ مح” است. این آیه در پی ازدواج پیامبر با زینب (همسر مطلقه زید، پسرخوانده ایشان) نازل شد تا تفکر جاهلی در مورد حرام بودن ازدواج با همسر پسرخوانده را ابطال کند. در این بستر، خداوند به پیامبر وحی کرد که نگران واکنش سیاسی نباشد و اعلام کند که محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست و در عین حال، رسول خدا و خاتم پیامبران است. لفظ “خاتَم” (با فتحه بر ت) در لغت عرب به معنای “آخرین” و “پایان دهنده” است و هیچ ابهامی ندارد.
- اسناد روایی: احادیث متعددی نیز مؤید خاتمیت هستند، از جمله حدیث منزلت (که پیامبر به امام علی (ع) فرمود: “تو برای من همچون هارون برای موسی هستی، جز اینکه پس از من پیامبری نخواهد بود”) و حدیث لبنه (که پیامبر خود را به آجر آخرینی تشبیه کرد که ساختمان نبوت را کامل میکند).
- توجیه منطقی خاتمیت: نبوت به این دلیل به پایان رسید که پیام نهایی، کامل، و جهانی اسلام (قرآن) ارائه شد و این پیام به صورت تاریخی و دستنخورده حفظ گردید. بر خلاف کتب آسمانی پیشین که در طول تاریخ دستخوش تحریف یا فقدان شدند، قرآن به برکت چاپ و وسایل ارتباط جمعی نوین به تمام جهان منتقل شده و برای همیشه محفوظ خواهد ماند.
- ماهیت وحی:
- تعریف لغوی و اصطلاحی: کلمه “وحی” در لغت عرب به معنای اشاره سریع و پنهانی است و در اصطلاح برای کیفیت خاص دریافت پیامبران به کار میرود. قرآن از وحی در موارد مختلف برای الهام قلبی به انسان (مانند الهام به زنبور عسل) و حتی جمادات (مانند زمین) استفاده کرده است.
- تمایز با علم و عقل بشری: وحی یک منبع آگاهی بینظیر و فراتر از قلمرو فکر، اندیشه، و تجربه حسی انسان است. بسیاری از حقایق مربوط به غیب (جهان پنهان)، مانند فرشتگان یا معاد، صرفاً از طریق وحی قابل درک هستند و عقل بشر توان درک آنها را ندارد.
- تجلیات وحی: قرآن کریم کیفیت دریافت وحی توسط پیامبر را به صورت دیدن و شنیدن چیزهایی توصیف میکند که برای انسانهای عادی (حتی نوابغ) قابل درک نیست. این دریافت میتواند به صورت صداهای رمزی، تجسم فرشته (جبرئیل) یا دیدن صحنههای حقایق باشد.
II. امامت و رهبری پس از پیامبر
- ضرورت امامت: با پایان نبوت، نیاز به رهبری و پیشوایی در جامعه اسلامی از بین نمیرود، بلکه ادامه مییابد. امام نه آورنده شریعت جدید، بلکه تفسیرکننده و تجسمبخش عملی احکام و تعالیم اسلام است.
- ویژگیهای امام و رهبر:
- یک رهبر حقیقی باید در آگاهی عمیق بر اسلام و در عمل، تقوا و ایمان خود نمونه و مجسمه اسلام باشد.
- امام کسی است که پیشاپیش مردم حرکت کرده و راه را برای رهروان خود میپیماید، نه اینکه فقط راه را نشان دهد و خود کنار بنشیند.
- او باید آگاه به عمق و باطن قرآن و روح قوانین اسلامی باشد، دانشی که از پیامبر به او منتقل شده است.
- عصمت امام، یعنی مصونیت از هرگونه خطا و انحراف، برای جایگاه الهی امامت ضروری است.
- نزدیکی به امت: رهبر باید آنقدر به مردم نزدیک باشد که بتوانند او را بشناسند، از او الگو بگیرند و به او اقتدا کنند.
- ولایت فقیه در عصر غیبت: در دوران غیبت امام زمان (عج)، فقیه جامعالشرایط (عالم، آگاه به زمان، با تقوا، عادل، شجاع و مدیر) عهدهدار ولایت و رهبری جامعه است. مردم موظفند به چنین عالمی رجوع کنند که هر چه به او نزدیکتر شوند، به آگاهی و تقوای او اطمینان بیشتری یابند.
- نقد تقلید کورکورانه: دکتر بهشتی به شدت از خودخواهی، تعصب، و تقلید کورکورانه از رهبران دینی بدون بررسی علم، تقوا، و عدالت آنها انتقاد میکند. معیار شناخت رهبران باید ضوابطی باشد که خود اسلام، قرآن، و سنت پیامبر و ائمه (ع) در اختیار گذاشتهاند.
III. نقش روحانیت و چالشهای جامعه اسلامی
- مفهوم “روحانی”: واژه “روحانی” به معنای طبقه خاص با امتیازات ویژه، اصالتاً اسلامی نیست و از ادیان دیگر (مانند یهودیت، مسیحیت، برهمایی) وارد جامعه ما شده است. اسلام هرگونه امتیاز طبقاتی و نژادی را لغو کرده است و همه مردم در برابر قانون برابرند.
- مسئولیت “علما”: در اسلام، “علما” مسئولیت سنگینی در قبال دین دارند. تحصیل علوم دینی برای آنها واجب کفایی است و باید بدون دریافت مزد برای بیان احکام و فتوا، به تبیین و اجرای احکام دین بپردازند.
- نقش عملی روحانیت: روحانیت، بهویژه در انقلاب اسلامی ایران، نقش فعال و پیشتاز در مبارزات سیاسی و اجتماعی، خدمت به مردم، رفع مشکلات، و حفظ نظام ایفا کرده است.
- معجزات (اعجاز):
- تعریف و هدف: معجزات، آثار خارقالعاده و مافوق قدرت عادی بشر هستند که به اذن خدا توسط پیامبران انجام میشوند تا صداقت و حقانیت دعوت آنها را گواهی دهند. معجزات زمانی انجام میشوند که تقاضای مردم برای شناخت پیامبر معقول و منطقی باشد.
- ماهیت معجزه: معجزه خارج از نظام کلی حاکم بر هستی نیست؛ بلکه تحت نظمی بالاتر و الهی رخ میدهد که از فهم عادی انسان فراتر است. معجزه از نظر عقلی ممکن، اما از نظر عادی و طبیعی محال است.
- نقد سمبلیکسازی مبالغهآمیز: متن نسبت به تعابیر افراطی و سمبلیک از معجزات هشدار میدهد که ممکن است قرآن را از کتاب مبین بودن خارج کرده و معنای روشن آن را از بین ببرد.
- رابطه علم، عقل و وحی:
- وحدت و هماهنگی: بین علم حقیقی، عقل سلیم، و وحی راستین هیچ تضاد و تنافری وجود ندارد. تضادها ناشی از جهل، علمنماها، یا پندارهای دینی غلط هستند.
- حیطههای مختلف: هر یک از این سه (علم، عقل، وحی) نورافکنی مستقل هستند با میدانهای مشترک و اختصاصی. وحی در حوزههایی روشنگری میکند که علم و عقل بشری توان ورود به آن را ندارند (مانند مسائل غیبی و پس از مرگ).
- نقش عقل و اندیشه: اسلام بر تفکر و اندیشه تأکید دارد و وحی نیامده تا عقل را از کار بیندازد. انسان باید با عقل خود، پیامبر و وحی را بشناسد و سپس بدون چونوچرا از آن پیروی کند.
- جایگاه علم: علم ارزش والایی دارد، اما نظریات علمی فاقد قطعیت وحی هستند و باید بر پایه مشاهده و تجربه عملی باشند.
- هدایت و عدالت (دو بعد حرکت انبیاء):
- هدف نبوت: انبیا با بینات (دلایل روشن)، کتاب (قانون)، و میزان (معیار حق و باطل) فرستاده شدند تا مردم را به سوی قسط و عدالت هدایت کنند.
- ابعاد عدالت: عدالت شامل عدالت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و اخلاقی است.
- چالشهای تحقق عدالت: تحقق عدالت دشوار، زمانبر، و نیازمند تلاش مستمر، وحدت، و هوشیاری در برابر عوامل داخلی و خارجی است که جامعه را از مسیر منحرف میکنند.
- صداقت و صراحت: در مسیر حرکت به سوی اهداف اسلامی، رهبران و مردم باید با صداقت و صراحت با چالشها روبرو شوند، از پنهانکاری بپرهیزند، و بر اساس ضوابط مکتبی عمل کنند، نه بر اساس رودربایستیها و سلایق شخصی.
به طور کلی، این منبع بر جامعیت و کمال پیام اسلام، ضرورت رهبری صالح و آگاه، مسئولیت علمای دین در جامعه، و عدم تضاد بین معارف الهی و دستاوردهای عقل بشری تأکید میکند و چارچوبی برای فهم جایگاه پیامبران و رهبران در تحقق عدالت و هدایت ارائه میدهد.

