خلاصه
این منبع مجموعهای از مباحثات درباره بهداشت و تنظیم خانواده از دیدگاه فقه اسلامی است که توسط شهید آیتالله دکتر سید محمد حسینی بهشتی و دیگر صاحبنظران ارائه شده است. متن به بررسی عمیق مسائل پیچیده مانند سقط جنین و عقیمسازی (نازایی) میپردازد. محور اصلی مباحث، تعیین حکم شرعی این اعمال بر اساس آیات قرآن، روایات اسلامی و دیدگاههای فقهی معاصر است. همچنین، جنبههای اجتماعی، روانی و اقتصادی مرتبط با تنظیم خانواده و تکامل جنین نیز مورد توجه قرار گرفته است. هدف اصلی این مجموعه، ارائه رهنمودهای فقهی و عملی برای جامعه اسلامی در مواجهه با این چالشهای نوین است، با تأکید بر ضرورت رعایت مصلحت عمومی و اصول اخلاقی اسلام.
خلاصه مفصل
«بهداشت و تنظیم خانواده» مجموعهای از چهار گفتار آیتالله شهید دکتر سید محمد حسینی بهشتی است که در جلسات انجمن پزشکان اسلامی در بهار سال ۱۳۵۱ ایراد شدهاند [۴]. این کتاب، به بررسی و تبیین مسائل بهداشت و تنظیم خانواده از منظر اسلام، بهویژه با تمرکز بر موضوعاتی چون سقط جنین و نازا کردن میپردازد [۵]. مباحث اصلی کتاب در سه جلسه متوالی ارائه شدهاند، با مشارکت و گفتوگوی سایر اندیشمندان و پزشکان، که فضایی غنی برای بحث و تبادل نظر فراهم آورده است [۴, ۶, ۱۰].
پیشگفتار و زمینه بحث کتاب با پیشگفتاری آغاز میشود که به مشکل رشد نامتناسب جمعیت در ایران و محدودیت منابع مالی و رفاهی اشاره دارد [۳]. دکتر بهشتی در این جلسات، مباحثی را مطرح میکند که پیشتر در کنفرانسی با موضوع بهداشت و تنظیم خانواده از دیدگاه اسلام در رباط، پایتخت مراکش، ارائه کرده بود [۴]. او در آنجا موضوع «حکم الاجهاض و التعقیم فی الشریعه الاسلامیه» (حکم سقط جنین و نازا کردن در شریعت اسلام) را در فقه شیعه، بهویژه فقه اسلامی، مورد بررسی قرار داده بود [۵].
اهداف و ضرورت تنظیم خانواده دکتر بهشتی از همان آغاز بر ضرورت تنظیم خانواده تأکید میکند. او معتقد است که تنظیم خانواده به معنای رعایت مصالح خانواده، پیشبینی مشکلات ناشی از کثرت عائله از جنبههای اقتصادی، تربیتی، و اجتماعی است [۶]. او به رعایت فواصل بین زایمانها، بهبود سلامت مادر و کودک، و تناسب معیشت با تعداد اعضای خانواده اشاره دارد [۶].
مسائل عینی جمعیت در ایران و غرب دکتر بهشتی به واقعیتهای عینی جوامع میپردازد:
- خانوادههای پرجمعیت با درآمد کم: این خانوادهها اغلب در تأمین حداقلهای خوراک، پوشاک، بهداشت و فرهنگ برای فرزندانشان با مشکل مواجهاند و فرزندانشان دچار آسیبهای جسمی، روحی، اخلاقی و روانی میشوند [۱۹].
- خانوادههای کمفرزند (یک یا دو فرزند) در ایران و غرب: این فرزندان اغلب نازپرورده و لوس بار میآیند و از نظر روحی، اخلاقی، جسمی و قدرت برخورد با مشکلات زندگی، ضعیفتر از فرزندان خانوادههای پرجمعیت با بضاعت کم هستند [۲۰, ۲۱]. دکتر بهشتی این را واقعیتی میداند که کمتر در بحثهای تنظیم خانواده به آن توجه میشود [۲۲].
- برنامههای تنظیم خانواده در جهان: او به منشأ این برنامهها در بلوک سرمایهداری غرب اشاره میکند و انگیزه آنها را کاهش بار اقتصادی و سیاسی کشورهای پرجمعیت جهان سوم بر دوش خودشان میداند [۳۲, ۳۳].
- کمفرزندی در کشورهای غربی: دکتر بهشتی اشاره میکند که خود کشورهای صنعتی که به جهان سوم کمفرزندی را توصیه میکنند، آمار زاد و ولد پایینی دارند [۳۶, ۳۷]. دلیل این امر را “واقعبینی در زندگی” (realistic worldview) میداند که در آن مردم بر اساس تواناییهای اقتصادی و تربیتی خود تصمیم به فرزندآوری میگیرند [۴۱-۴۳].
سؤالات فقهی کلیدی مطرح شده توسط دکتر بهشتی دکتر بهشتی سه سؤال محوری را برای بحث مطرح میکند [۳۱, ۸۷]: ۱. جواز پیشگیری از بارداری: آیا پیشگیری از بارداری (زن یا مرد) از نظر اسلام جایز است؟ ۲. حکم تعقیم طبی (نازا کردن): آیا نازا کردن طبی (دائم یا موقت) از نظر اسلام جایز است؟ ۳. حکم سقط جنین: اگر زن باردار شد، آیا سقط جنین (انداختن بچه) جایز است؟
خلاصه مباحث جلسه دوم و سوم: پیشگیری از بارداری، تعقیم طبی و سقط جنین
۱. پیشگیری از بارداری (با استفاده از عزل و روشهای جدید)
- جواز عزل (اجتناب مرد از انزال در رحم زن): دکتر بهشتی اشاره میکند که این موضوع از زمان پیامبر(ص) و ائمه(ع) مطرح بوده و در کتب فقهی اهل سنت و شیعه به آن پرداخته شده است [۸۸]. نتیجه کلی این است که “عزل” جایز است، بهویژه با رضایت همسر، و برخی فقها آن را مکروه میدانند اما حرام نه [۸۹, ۹۰].
- حکم روشهای پیشگیری جدید: دکتر بهشتی استدلال میکند که چون مدلول روایات درباره عزل، عدم حرمت آن است و مسئله حقوقی (حق همسر) مطرح است، میتوان این حکم را به روشهای جدید پیشگیری از بارداری (مانند قرصها) نیز تعمیم داد [۹۲].
۲. تعقیم طبی (نازا کردن)
- تعریف و ماهیت: تعقیم طبی به معنای یک عمل پزشکی است که از تولید اسپرم یا تخمک جلوگیری میکند، بدون اینکه به غریزه جنسی آسیب برساند یا هیجان آمیزش را کاهش دهد [۹۳]. همچنین این نوع تعقیم میتواند موقت باشد و فرد بعداً توانایی فرزندآوری مجدد را پیدا کند [۱۷۰].
- تفاوت با “خصاء” (اخته کردن): دکتر بهشتی تاکید میکند که تعقیم طبی کاملاً متفاوت از “خصاء” است که در آن مرد اخته میشود و عوارض جسمی و روانی بسیاری دارد و در اسلام حرام است [۹۴-۹۷, ۲۴۱, ۳۸۸-۳۹۰].
- حکم تعقیم طبی: با توجه به اینکه تعقیم طبی مدرن (بدون آسیب و تغییر در لذت جنسی) در زمان پیامبر(ص) مطرح نبوده و هیچ دلیل کافی در منابع فقهی بر حرمت آن یافت نمیشود، بر اساس قواعد کلی فقه (اصل اباحه)، تعقیم طبی جایز است [۹۸, ۹۹, ۱۶۹].
۳. سقط جنین این مسئله به دلیل پیچیدگیها و مبانی فقهی، بیشترین بخش بحث را به خود اختصاص داده است.
- دیدگاه فقهی اولیه (دکتر بهشتی): دکتر بهشتی بر این باور است که سقط جنین تا قبل از دمیده شدن روح (نفخ روح) در آن، “قتل نفس” به معنای کشتن یک انسان کامل محسوب نمیشود [۱۷۱].
- مراحل تکوین انسان در قرآن: آیات سوره مؤمنون (۱۲-۱۴) مراحل “نطفه”، “علقه”، “مضغه”، “عظام”، “لحم” و سپس “خلقاً آخر” را بیان میکند [۱۱۱]. دکتر بهشتی “خلقاً آخر” را به دمیده شدن روح عقل (روح انسانی) تفسیر میکند که جنین را از سایر حیوانات متمایز میسازد [۱۱۵, ۱۵۴, ۳۵۵-۳۵۷, ۳۶۵].
- زمان نفخ روح: روایات و فقهای متأخر نفخ روح را حدود چهار ماهگی (۱۲۰ روز پس از انعقاد نطفه) میدانند [۱۱۶, ۱۷۱, ۳۴۲, ۳۵۸].
- حکم سقط قبل از نفخ روح: در این مرحله، سقط جنین “قتل نفس” محسوب نمیشود و احکام قصاص و کفاره قتل نفس بر آن بار نمیشود [۱۷۱, ۱۷۲, ۳۶۳]. با این حال، بر اساس روایات “دیه” (خونبها) برای جنین در مراحل مختلف تکوین قبل از نفخ روح مقرر شده است (مثلاً ۲۰ دینار برای نطفه، ۴۰ دینار برای علقه، ۶۰ دینار برای مضغه، ۸۰ دینار برای استخوانبندی و ۱۰۰ دینار برای جنین کامل قبل از نفخ روح) [۱۱۷, ۱۱۸, ۱۸۲, ۳۵۸, ۳۷۴]. این دیه نشاندهنده حرمت این عمل به عنوان تجاوز به حقی (ولو حق مالی) یا به وجودی است که قابلیت انسان شدن را دارد [۱۹۱, ۱۹۵]. اگر والدین هر دو رضایت داشته باشند، عنوان “عدوان” (تجاوز) ساقط میشود، اما دیه همچنان مطرح است [۱۹۱, ۳۷۵].
- حکم سقط بعد از نفخ روح: در این مرحله، جنین یک “نفس محترمه” محسوب میشود و سقط آن به معنای “قتل نفس” است [۱۸۰, ۳۶۳, ۳۷۰]. مجازات آن شامل قصاص (اگر عمدی باشد)، دیه کامل (۱۰۰۰ دینار برای پسر، ۵۰۰ دینار برای دختر) و کفاره (آزاد کردن بنده، ۶۰ روز روزه یا اطعام ۶۰ مسکین) است [۱۸۱, ۱۸۴, ۳۶۰, ۳۷۱].
- دیدگاههای دیگر و استدلالات دکتر بهشتی:
- دیه و حرمت: دکتر بهشتی تأکید میکند که دیه، لزوماً به معنای حرمت تکلیفی نیست، بلکه ممکن است جبران خسارت اقتصادی یا تجاوز به حقی باشد [۱۹۰]. او با ذکر مثالهایی مانند دیه برای بریدن سر میت، نشان میدهد که دیه همیشه به معنای “قتل نفس زنده” نیست [۳۳۰-۳۳۳].
- “اصل حرمت” یا “اصل اباحه”: دکتر بهشتی، برخلاف برخی فقها که “اصل حرمت” را در مورد نفوس و اعراض مطرح میکنند، معتقد است در نبود نص صریح، “اصل حلیت” (اباحه) جاری است [۲۸۵, ۳۳۶-۳۳۸].
- عناوین ثانویه برای حرمت سقط: دکتر بهشتی اشاره میکند که ممکن است سقط جنین بر اساس “عناوین ثانویه” حرام شود. این عناوین شامل مواردی مانند: کاهش احترام به نفس انسانی، ترویج زنا، خطرات جسمی و روحی برای مادر به دلیل سقطهای غیربهداشتی و تکراری، و فساد اجتماعی [۲۰۱-۲۰۳, ۳۷۹]. او تاکید میکند که امام (رهبر) جامعه اسلامی میتواند بر اساس مصلحت جامعه یا مادر، سقط جنین را (حتی اگر از نظر اولیه حرام نباشد) منع یا تجویز کند [۲۰۳, ۲۰۴, ۳۷۹].
- انتقاد از نظریه مالتوس: دکتر بهشتی به شدت با نظریه مالتوس (که رشد جمعیت را هندسی و رشد مواد غذایی را حسابی میداند) و راهحلهای آن (جنگ، بیماری، همجنسبازی، سقط جنین) مخالفت میکند. او این نظریه را تلاشی برای پنهان کردن واقعیتهای اقتصادی امپریالیسم و توجیه گرسنگی میداند و توانایی زمین برای تولید غذای کافی را اثبات میکند [۲۸۷-۳۰۰].
- مسئولیت جمعی و مشورت: دکتر بهشتی در پایان بر این نکته تأکید میکند که هیچیک از گفتههای او فتوا نیست، بلکه آغاز یک بررسی و طرح مباحث علمی است. او خواستار همکاری و مشورت شورایی متشکل از فقها، پزشکان، روانشناسان، و کارشناسان اجتماعی میشود تا با در نظر گرفتن همه جوانب، راهکارهای مناسب برای جامعه اسلامی تدوین شود [۲۰۵, ۲۰۶, ۲۴۵, ۳۱۷-۳۱۹].
دیدگاه دکتر مطهری و دکتر جعفری (بهشتی)
- دکتر مطهری: معتقد است که جنین از همان لحظه استقرار نطفه در رحم، یک “انسان ناقص” است و قتل آن حرام است، هرچند شدت گناه و دیه آن با قتل یک انسان کامل متفاوت است [۲۰۸, ۲۲۵, ۲۲۹]. وی با استناد به احکام دفن و کفن و ارث برای جنین، بر این دیدگاه پافشاری میکند [۲۱۲, ۲۱۱].
- دکتر جعفری: با تأکید بر آیات قرآن و روایات، بیان میکند که خلقت انسان از “سلاله من طین” آغاز میشود و نطفه در رحم، اولین منزلگاه و مبدأ انسان است [۲۶۱, ۲۶۴, ۲۷۹, ۳۹۹]. او نیز سقط جنین را از همان آغاز “استقرار نطفه” حرام میداند و معتقد است که دیه بیانگر “حق القتیل” (حق موجودی که کشته شده) است [۲۸۲-۲۸۴, ۲۸۶]. وی نیز مانند دکتر بهشتی بر لزوم رعایت مصالح اجتماعی و ملی در موضوع تنظیم خانواده تأکید دارد [۳۰۵, ۳۰۶].
نتیجه کلی بحث (توسط دکتر بهشتی در پایان مقاله “حکم الاجهاض و التعقیم فی الشریعه الاسلامیه”)
- سقط جنین بعد از تبدیل شدن به انسان روحدار: مطلقاً حرام و از بزرگترین گناهان است و تمام احکام قتل (قصاص، دیه، کفاره) بر آن جاری میشود [۴۴۴].
- سقط جنین قبل از تبدیل شدن به انسان روحدار: از این جهت حرام نیست، اما تجاوز به حق (اگر بدون رضایت والدین باشد) محسوب میشود و دیه بر آن واجب است [۴۴۴].
- تحریم مطلق سقط جنین بر اساس عناوین ثانویه: تنها بر اساس عناوین ثانویه (مانند فساد اجتماعی) و با در نظر گرفتن مصالح جامعه و با رعایت حدود الهی، امام مسلمین میتواند در شرایط خاصی آن را منع یا در مواردی خاص، تجویز کند [۴۴۵].
- تعقیم (نازا کردن) با روشهای نوین: اگر به قدرت جنسی و سلامتی جسم و روان آسیب نزند و آثار بد در چهره ایجاد نکند، حرام نیست، مگر اینکه مصلحت امام جامعه اقتضا کند [۴۴۵, ۴۴۶]. استناد به آیه “تغییر خلق الله” (نساء، ۱۱۹) برای تحریم تعقیم، صحیح نیست زیرا منظور آیه از تغییر خلق، نامشخص و مجمل است [۴۴۷, ۴۴۸].

