بایدها و نبایدها

بایدها و نبایدها

خلاصه

این منبع مجموعه‌ای از سخنرانی‌های دکتر بهشتی درباره امر به معروف و نهی از منکر است که بر اهمیت آن در زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان تأکید دارد. ایشان بحث را با انتخابگری انسان آغاز کرده و لزوم تشخیص درست از نادرست را در تمام لحظات زندگی برجسته می‌سازند. متن به توضیح مفاهیم “خیر”، “معروف” و “منکر” می‌پردازد و بیان می‌کند که این مفاهیم دارای معیارهای ثابت و فطری هستند که مستقل از زمان و مکان قابل درک‌اند. دکتر بهشتی همچنین وظیفه رهبری در شناخت و اجرای امر به معروف و نهی از منکر را امری پیچیده و فراتر از توان فردی دانسته و بر لزوم پیروی جامعه از رهبری آگاه در این زمینه تأکید می‌کند. هدف کلی این سخنرانی‌ها، تبیین نقش محوری امر به معروف و نهی از منکر در سعادت فرد و جامعه اسلامی و لزوم عمل به آن به جای اکتفا به صرف دانش نظری است.

خلاصه مفصل

کتاب “بایدها و نبایدها” مجموعه‌ای از مباحث تفسیری و اخلاقی آیت‌الله دکتر سید محمد بهشتی است که در سال‌های ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۵ در جلسات “مکتب قرآن” پیرامون آیات ۱۰۲ تا ۱۱۰ سوره آل عمران ایراد شده است [۴]. محور اصلی این مباحث، تبیین جامع مفهوم و جایگاه “امر به معروف و نهی از منکر” در اندیشه اسلامی است [۱، ۴].

۱. اهمیت بنیادین امر به معروف و نهی از منکر:

  • دکتر بهشتی این مبحث را بسیار ارزنده و حیاتی توصیف می‌کند که متأسفانه همواره مورد غفلت، سوءتفاهم یا برداشت‌های سطحی قرار گرفته است [۵].
  • این اصل، نقشی بنیادین در شناخت خیر و شر و پسندیده و ناپسند ایفا می‌کند و کارکرد اجتماعی آن در سالم‌سازی محیط اجتماعی و فراهم آوردن زمینه برای انتخابگری انسان‌ها آشکار می‌شود [۵].
  • انسان از دیدگاه اسلام، موجودی انتخابگر است که باید همواره درست را از نادرست تمیز دهد و راه خود را از میان “هزار راه‌های” زندگی بشناسد [۶]. این ویژگی انتخابگری باید تا لحظه مرگ حفظ شود و هرگز از انسان گرفته نشود [۷].
  • امر به معروف و نهی از منکر، ضامن بقای سلامت جامعه اسلامی است و به نوعی “نقد اجتماعی” محسوب می‌شود که با مفاسد اجتماعی ناشی از روابط قدرت مبارزه می‌کند [۸].
  • این اصل در تمامی نهادهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جامعه اسلامی گسترده است و لازمه برخورداری از حکومت حق و عدل، رعایت کامل آن است [۸].
  • تمام افراد امت اسلامی در اجرای آن مسئولند، اما صاحبان قدرت و کسانی که بر مناصب اجتماعی تکیه زده‌اند، نقش بسیار مؤثرتری دارند [۹]. راه رسیدن به سعادت و حکومت عدل و حق، از طریق امر به معروف و نهی از منکر است [۹].

۲. ساختار کتاب و روش تفسیری:

  • کتاب شامل پانزده جلسه است، هرچند نوارهای پنج جلسه مفقود شده و مباحث برخی جلسات ناقص است [۱۱].
  • روش دکتر بهشتی معمولاً این بوده که در ابتدای هر جلسه، خلاصه‌ای از مطالب جلسات پیشین را بیان کند تا پیوستگی مطالب حفظ شود [۱۱].
  • دکتر بهشتی بر این اصرار دارد که آیات قرآن باید در روند خودش و در مجموعه‌ای که در آن قرار دارد خوانده و فهمیده شود تا زمینه آیات و پیام کلی قرآن درک شود [۱۶، ۱۷].

۳. انتقاد از عناوین غلط و تبیین هویت اسلامی:

  • دکتر بهشتی به شدت از نویسندگان غربی که مسلمانان را “محمدی‌ها” (Mohammedan) می‌نامند انتقاد می‌کند. او توضیح می‌دهد که مسلمانان هویت خود را بر اساس تسلیم بودن در برابر خدا (مسلم) تعریف می‌کنند و نه پرستش شخص پیامبر (ص) [۲۴].
  • او هشدار می‌دهد که علاقه و عشق به امام و پیامبر نباید به حجابی در راه پیوند با خدا تبدیل شود، بلکه باید به تقویت این پیوند کمک کند [۲۷، ۲۸].

۴. مفهوم “منکم” در آیه امر به معروف:

  • در مورد آیه “ولتکن منکم أمه یدعون الی الخیر…” (آل عمران، ۱۰۴)، دکتر بهشتی توضیح می‌دهد که کلمه “من” در اینجا به معنای “از بعضی از شما” نیست، بلکه به معنای “از جنس شما” است. یعنی تمام امت اسلامی موظف به ایجاد چنین جامعه‌ای هستند، نه فقط گروهی خاص [۳۳، ۳۴، ۳۵].
  • او برای اثبات این موضوع به آیه ۱۱۰ همین سوره استناد می‌کند: “کنتم خیر أمه أخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر…” (شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدیدار شده‌اید، امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید)، که در آن “من” وجود ندارد و خطاب به همه مسلمانان است [۳۵].

۵. معنای “خیر”، “معروف” و “منکر”:

  • “خیر” (نیکی): در آیه مربوط به امر به معروف و نهی از منکر، “خیر” به معنای “نیکی” و “خوبی” است، نه “ثروت” یا “بهتر” [۳۹، ۴۳، ۴۴]. قرآن در آیات دیگر (مانند سوره عادیات، آیات ۶-۸) انسان را به خاطر “شدت علاقه به خیر” (مال و ثروت) سرزنش می‌کند، بنابراین دعوت به ثروت‌پرستی نمی‌تواند منظور آیه باشد [۴۱، ۴۳، ۱۲۱، ۱۲۲].
  • “معروف” (پسندیده): در لغت به معنای “شناخته شده” است [۱۲۳، ۱۲۴]. دکتر بهشتی توضیح می‌دهد که “معروف” به معنای کارهایی است که فطرت سلیم انسان آن را نیکو و شایسته می‌شناسد و از طریق آن به فضیلت، حق و عدل پی می‌برد [۱۲۷، ۱۲۸، ۱۴۳].
  • “منکر” (ناپسند): در لغت به معنای “ناشناخته” یا “انکار شده” است [۱۲۵، ۱۲۶]. “منکر” به معنای کارهایی است که فطرت سلیم انسانی آن را ناپسند و مردود می‌شناسد [۱۲۶، ۱۲۷، ۱۴۳].
  • دکتر بهشتی تأکید می‌کند که انسان‌ها با بینش فطری و خدادادی خود، می‌توانند میزان زیادی از زشت و زیبا، بد و خوب، و معروف و منکر را تشخیص دهند [۱۴۷، ۱۴۸].

۶. مطلق یا نسبی بودن خوبی و بدی (دیدگاه عدلیه در برابر اشاعره):

  • دکتر بهشتی به بحث دیرینه فلسفی درباره مطلق یا نسبی بودن خوبی و بدی می‌پردازد [۱۲۹، ۱۳۰].
  • دیدگاه اشاعره: معتقدند که خوبی و بدی، زشتی و زیبایی، قبح و حسن، ذاتی نیستند و تنها با فرمان خداوند تعیین می‌شوند. چیزی خوب است چون خدا گفته “بکن” و بد است چون خدا گفته “نکن”. در این دیدگاه، عدالت و ظلم برای خدا معنای ذاتی ندارد [۱۳۳، ۱۳۴، ۱۳۵، ۱۴۰، ۱۴۱].
  • دیدگاه عدلیه (شیعه امامیه و معتزله): معتقدند که خوبی و بدی، قبح و حسن، ذاتی اعمال و قابل شناسایی با عقل انسان هستند. خداوند حکیم، تنها به آنچه ذاتاً نیکو و پسندیده است امر می‌کند و از آنچه ذاتاً زشت و ناپسند است نهی می‌کند [۱۴۲، ۱۴۳، ۱۴۴].
  • قرآن این دیدگاه را تأیید می‌کند: آیاتی مانند “إن الله یأمر بالعدل و الإحسان…” (نحل، ۹۰) و “قل إن الله لا یأمر بالفحشاء” (اعراف، ۲۸) نشان می‌دهند که عدل و احسان ذاتاً خوب و فحشاء ذاتاً زشت است، و خدا به دلیل این ذات خوب، امر و نهی می‌کند [۱۵۳، ۱۵۴، ۱۵۵، ۱۸۴].
  • پیامد دیدگاه اشاعره: به مشروعیت “حیله‌های شرعی” (مانند حیله‌های ربا) منجر می‌شود که دکتر بهشتی آن‌ها را غیرعقلانی و مضر به روح دین می‌داند [۱۵۹، ۱۶۰].

۷. موارد ثابت معروف و منکر (معیارهای جهان‌شمول):

  • دکتر بهشتی مثال‌هایی از ارزش‌های ذاتی و جهان‌شمول ارائه می‌دهد که توسط فطرت همه انسان‌ها، فارغ از زمان، مکان، فرهنگ یا نظام اجتماعی، شناخته می‌شوند:
    • خودخواهی و بخل (خودنوازی) در برابر ایثار، سخاوت و دگرخواهی (دگرنوازی) [۱۸۸، ۱۹۴].
    • حسد و رشک در برابر سعه صدر و گشاده‌رویی [۱۹۶].
    • خیانت و نادرستی در برابر درستی و امانت [۲۰۰].
    • پیمان‌شکنی در برابر وفای به عهد [۲۰۲].
    • ذلت و زبونی در برابر شجاعت و مردانگی [۲۰۲].
    • بی‌انصافی در برابر انصاف [۲۰۳].
  • ارزش نظام‌ها: نظام‌های اجتماعی بر اساس اینکه چقدر به رشد و ترویج این فضائل ذاتی کمک می‌کنند یا مانع آن می‌شوند، ارزشیابی می‌شوند، نه اینکه خودشان تعیین‌کننده خوبی و بدی باشند [۱۹۵].

۸. شناخت منکر و معروف از وظایف رهبری:

  • در بسیاری از مسائل اجتماعی، شناخت نهایی “معروف” و “منکر” و همچنین برآیند و اولویت‌بندی آن‌ها، از توان فردی فراتر رفته و در حیطه وظایف رهبری جامعه قرار می‌گیرد [۲۴۳، ۲۴۴].
  • رهبر با بینش جامع و دسترسی به اطلاعات گسترده، می‌تواند در موقعیت‌های پیچیده که معیارهای مختلف با هم تزاحم پیدا می‌کنند، تشخیص مصلحت بدهد [۲۴۴].
  • دکتر بهشتی با تشبیه به پزشکانی که با تشخیص سطحی و تجویز داروهای موقت، بیماری را مزمن می‌کنند، بر لزوم رهبری آگاه و آینده‌نگر تأکید می‌کند که با برنامه‌ریزی بلندمدت، سلامت جامعه را تضمین کند [۲۴۸، ۲۴۹، ۲۵۰، ۲۵۱].
  • انتقاد از ناآگاهی مردم نسبت به نقش رهبری: نادانی مردم نسبت به ماهیت رهبری باعث می‌شود که برخی تغییر نظر رهبر در شرایط متفاوت را ضعف تلقی کنند، در حالی که این نشان‌دهنده کمال و بصیرت رهبری است [۲۴۵، ۲۴۶].
  • برای شناخت رهبر شایسته، افراد باید بکوشند تا رهبری راستین و آگاه را با معیارهای “همه‌کس‌شناس” (فطری) و همچنین اجتهادی (در سطح ایدئولوژی) بشناسند و این شناخت را به رهبری مورد اعتماد واگذار کنند [۲۶۰].
  • خطبه امام علی (ع) در نهج‌البلاغه (خطبه ۸۸): به کسانی که تنها به اطلاعات شخصی خود در شناخت منکر و معروف اکتفا می‌کنند، انتقاد می‌کند و تأکید دارد که این شناخت برای انجام وظیفه بزرگ امر به معروف و نهی از منکر کافی نیست [۲۶۱].

۹. معنای “دعوت” و “عمل به معروف و نهی از منکر”:

  • “دعوت” (فراخواندن): معنای “دعوت” در آیه، فراتر از صرف سخنرانی یا نوشته‌های تبلیغاتی است و شامل هر وسیله‌ای مانند مقالات، کتاب‌ها، آرم‌ها، و حتی نمایشگاه‌های عکس می‌شود که مردم را به خیر فرامی‌خواند [۲۷۸، ۲۷۹، ۲۸۰].
  • “دعوت عملی”: موثرترین و عمیق‌ترین نوع دعوت، دعوت عملی است؛ یعنی الگو قرار گرفتن رفتار و منش افراد، گروه ها و جامعه در عمل به خیر [۲۸۱، ۲۸۲].
  • دکتر بهشتی به نقل از امام صادق (ع) می‌فرماید: “کونوا دعاه إلی أنفسکم بغیر ألسنتکم” (مردم را با غیر زبان‌هایتان، به سوی خودتان (روش زندگی و مذهب و بینش خود) دعوت کنید) [۲۸۲]. او بر لزوم گسترش “دعوت عملی” و کاهش اتکا به “دعوت قلمی و زبانی” تأکید می‌کند، چرا که مردم بیشتر از عمل تأثیر می‌گیرند [۲۸۳، ۲۸۴، ۲۸۵].
  • “امر” و “نهی”: این دو نیز فراتر از فرمان کلامی یا کتبی هستند و شامل هر عملی می‌شوند که انسان را به کاری واداشته یا از آن باز می‌دارد؛ مانند تأثیر نماز در بازداشتن از فحشاء و منکر [۲۹۲، ۲۹۳، ۲۹۴، ۲۹۵، ۲۹۶، ۲۹۹، ۳۰۰].
  • نکته مهم: نماز، با ایجاد یاد خدا در انسان، قدرت بازدارندگی در برابر منکر و فحشاء را در او تقویت می‌کند و این همان معنای واقعی “الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر” است [۳۰۰].

۱۰. پیامدهای ترک امر به معروف و نهی از منکر (احادیث):

  • حدیث پیامبر (ص): “امت من همواره در خیر خواهد بود تا زمانی که امر به معروف و نهی از منکر کنند… اما هنگامی که این کارها را ترک کنند، برکات الهی از آن‌ها برداشته شده و برخی بر برخی دیگر مسلط می‌شوند و نه در آسمان و نه در زمین یاوری نخواهند داشت” [۳۰۶].
  • وصیت امام علی (ع) در نهج‌البلاغه: “امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید، وگرنه اشرار شما بر شما مسلط می‌شوند و آنگاه دعا می‌کنید اما دعایتان مستجاب نمی‌گردد” [۳۰۷].
    • این یک قانون اجتماعی است: ترک این فریضه، به روی کار آمدن افراد شرور و بی‌اعتنایی به دعاهای خیر منجر می‌شود [۳۰۸].
  • حدیث امام باقر (ع): به مسئولیت سنگین عالمان و بزرگان در برابر امر به معروف و نهی از منکر اشاره می‌کند و می‌فرماید اگر مال و راحتی شخصی مانع اجرای این فریضه شود، آن را رها می‌کنند. این ترک وظیفه باعث می‌شود غضب الهی بر همه عمومیت یافته و نیکان نیز در میان اشرار نابود شوند [۳۲۱، ۳۲۲، ۳۲۳، ۳۲۴].
    • امام باقر (ع) امر به معروف و نهی از منکر را روش انبیا و صالحان و “فریضه عظیمی” می‌داند که با اجرای آن، راهها امن می‌شود، مظالم رد می‌گردد، کسب‌ها حلال می‌شود و زمین آباد می‌گردد [۳۲۵].
  • انتقاد امام علی (ع) از سکوت در برابر ظلم: “خداوند مردمان گذشته را لعن نکرده مگر به دلیل ترک امر به معروف و نهی از منکر. سپس سفها (نادانان) را به دلیل ارتکاب گناه و حُکما (دانایان) را به دلیل سکوتشان لعن کرده است” [۳۲۶، ۳۲۷، ۳۲۸]. این بر مسئولیت همگانی تأکید می‌کند.
  • حدیث امام صادق (ع): “هیچ امتی مقدس نخواهد بود تا زمانی که حق ضعیف از قوی گرفته نشود، به نحوی که قوی در برابر ضعیف با تواضع و نه با قدرت، حق او را بپردازد” [۳۳۱، ۳۳۲].
  • امر به معروف و نهی از منکر به عنوان شاخه‌ای از جهاد: امام علی (ع) در نهج‌البلاغه، جهاد را دارای چهار ستون می‌داند که یکی از آن‌ها “امر به معروف و نهی از منکر” است. این فریضه، مؤمنان را قوی و کافران را خوار می‌کند [۳۳۳، ۳۳۴].
  • پیامد گناه علنی: امام صادق (ع) به نقل از امام علی (ع) می‌فرماید: “اگر خواص (نخبگان) در خفا گناه کنند، تنها خودشان زیان می‌بینند، اما اگر علناً گناه کنند و عوام (توده‌ها) جلوی آن‌ها را نگیرند، هر دو گروه مستحق عذاب الهی می‌شوند” [۳۴۹، ۳۵۰]. این حدیث بر مسئولیت متقابل خواص در عدم ارتکاب گناه علنی و مسئولیت عوام در جلوگیری از آن تأکید دارد.
  • انسان در دیدگاه اسلامی: تأکید مجدد بر اینکه انسان موجودی انتخابگر است و جامعه اسلامی باید زمینه را برای رشد این انتخابگری و دوری از فساد فراهم کند، چرا که انسان در فضایی که راه فساد بر او بسته نشود، ارزشش از بین می‌رود [۳۴۰، ۳۴۱، ۳۴۲].

۱۱. قیام امام حسین (ع) و امر به معروف و نهی از منکر:

  • دکتر بهشتی قیام امام حسین (ع) را تجلی بارز امر به معروف و نهی از منکر می‌داند [۱۰۲، ۱۶۴].
  • امام حسین (ع) در وصیت‌نامه خود به برادرش محمد حنفیه، دلیل قیامش را چنین بیان می‌کند: “انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی” (من برای طلب اصلاح در امت جدم قیام کردم) [۱۱۱، ۱۱۴]. او تأکید می‌کند که قیامش نه از روی ستمگری، فساد، خودبرتربینی یا عجب نبوده است [۱۱۱، ۱۱۳].
  • شجاعت و مردانگی حضرت زینب (س) در کوفه و شام، نمونه بارز امر به معروف و نهی از منکر در برابر طاغوت زمان است [۲۰۹، ۲۱۰، ۲۱۱، ۲۱۲، ۲۱۳، ۲۱۴، ۲۱۵، ۲۱۶، ۲۱۷، ۲۱۸، ۲۱۹].

در نهایت، کتاب “بایدها و نبایدها” یک تحلیل عمیق و کاربردی از “امر به معروف و نهی از منکر” ارائه می‌دهد که آن را از یک وظیفه صرفاً فقهی فراتر برده و به یک اصل محوری برای تربیت انسان انتخابگر، ساخت جامعه‌ای عادل و فضیلت‌مدار، و هدایت رهبری برای مصلحت عموم تبدیل می‌کند. این اثر بر اهمیت اقدام عملی در کنار دعوت زبانی و قلمی تأکید دارد و نشان می‌دهد که راه سعادت دنیوی و اخروی جامعه اسلامی در گرو احیای این فریضه است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *