مناظره ۲

خلاصه مناظره

این گفتگو به پرسش‌ها و شایعاتی پیرامون شخصیت یک مسئول و چگونگی فعالیت‌های انقلابی پاسخ می‌دهد. سخنران اصلی با دفاع از شفافیت و صداقت انقلابی، اتهاماتی نظیر انحصارطلبی، سرمایه‌داری و تصمیم‌گیری‌های پنهانی را رد می‌کند. او با ارائه مستنداتی در مورد شرکت “اهداف” که به منظور تاسیس مدرسه‌ای اسلامی ایجاد شده بود، و همچنین نقش خود در تأسیس بانک اسلامی بدون ربا، توضیح می‌دهد که فعالیت‌هایش در جهت منافع عمومی و مبارزه با استثمار بوده است. در ادامه، به مسائل مربوط به نحوه برگزاری انتخابات و نقش شوراها در اداره کارخانه‌ها پرداخته می‌شود و بر لزوم اتکا به همه نیروهای فعال و سازنده جامعه تأکید می‌گردد.

متن پیاده شده مناظره

انتخاب پیش میاد خودبهخود برای مسئولیت‌های معین عده معینی انتخاب میشن. اگر تو این مملکت ۱۰۰ تا مسئولیت درجه اول و دومم وجود داشته باشه بالاخره چند نفر انتخاب میشن؟ ۱۰۰ نفر. بیشتر که انتخاب نمیشن اون وقت بقیه میگن بله آقا انحسابطلبی شد. ببینید یه مطلبی رو همین جا شما مطرح کردید و من ناچار شدم در اسناد سؤال کنم فقط برای نوشتن برای اینکه اون چیزی که می‌نویسم لب شما باشه. از یه طرف گفتید به اینکه قراردادهایی در این مدت بسته شده. سخن اولتون این بود. از شما پرسیدم نمونه بدید. در توضیحی که دادید گفتید به اینکه وقتی قراردادها رو مخفی می‌کنید ما دیگه از کجا بفهمیم که نمونه بدیم؟ خب برادر من اگر شما چیزی رو نفهمیده‌اید پس از کجا میگید قراردادهایی بسته شده؟ خب بعد گفتید که آقا آقای دکتر یزدی گفتن هزارها قرارداد بستیم از این کلمه بستیم فهمیده میشد یعنی اینا بستن بعد توضیح دادید گفتید نه این قراردادها در رژیم گذشته بوده و ایشون گفتن هزارها قرارداد داریم من گفتم آقا نمونه‌هایی رو باز بگید که تأیید شده باشه گفتید به اینکه مخفی بوده این‌ها جلوتر گفتید که اینا ولی اسنا منتشر شده که منتشر بگید باز گفتید مخفی بوده آخه این چه طرز بحث کردنیه بالاخره مخفی بوده یا منتشر شده اگه منتشر شده لطفاً یک نمونه اگر می‌فرمایید نه منتشر نشده پس نفرمایید اسنادش منتشر شده می‌فرمایید شما که نمی‌تونید به مردم بگید ما چی هستیم ما کسانی هستیم که شرکت داریم سرمایه‌دار هستیم راستی شما توضیحاتی رو که بنده تا حالا چندین بار در این باره دادم نخونده‌اید و نشنیده‌اید این سؤالیست که این شایعه و دروغیست که برای فرهم زدن روابط اعتماد متقابل ساخته شده و بندهم این دروغ رو برم ملا کردم که من نه سرمایه‌دارم و نه طرفدار سرمایه‌داری بودم و هستم. شرکت داریم آقا کدام شرکت سرمایه داریم کدام سرمایه؟ چندین بار اینو گفتم که وقتی من گفتم کدام شرکت و کدام سرمایه تمام دست‌ها به کار افتاد تا درست کنه برای اینکه بنده هم شرکت دارم هم سرمایه‌دار هستم اما سند شرکت داشتن من شرکت اهداف که اسم من جزو کسانی که در اون شرکت هستن نوشته شده و در آگهی روزنامه رسمی چاپ شده. یکی از بچه‌های مدرسه می‌گفت دبیرستان که اولین بار که تو اینو گفتی ما فردا یا پسفردا یا کی دیدیم که یک نمونه از اون روزنامه رسمی رو به دیوار زدن که بله این هم دلیل دروغ فلانی خوشمزه این است که این سند در محله‌ای ارائه شده بود که موضوع شرکت ا اهداف تو اون محل تقریباً غالباً می‌دونن چیه؟ یعنی معلومه چیه؟ شرکت اهداف چیه‌ها آیا روان نبود برید ببینید شرکت اهداف چیه؟ شرکت اهداف عبارت از اینکه در دوره خفقان دوستان ما اقدام کردن برای ایجاد یک مدرسه دخترانه اسلامی به نام رفاه که اسمشم خیلیاش همید در خیابان ایران در اونجا یک محلی رو اول چند نفر خریداری کردن و مقداری از بهای او رو با اعانتی که از مردم گرفتن دادن گفتم خب اینجا که مال ما نیست ما باان یه مقدار خودمون دادیم یه مقدارم از دیگران گرفتیم اون موقع بندهم نبودم اصلاً جزو اون چند نفر این کارو کرده بودن گفتن یه مقدار ما خودمون دادیم یه مقدارم از دیگران گرفتیم از جمله خود من تشویق کرده بودم که قروض او و دو ون رو پرداخت کنن مردم با رغم‌های مختلف نشستن گفتن چهکار بکنیم که این از نظر سند دیگر سندش به نام ما نباشه که اگر ما مردیم تو وارث نگی آقا این مال پدر منه وقفش کنیم که دست اون اوقاف شاهی میافتاد پس چیکارش کنیم با چند نفر مشورت کردن گفتن صحیح این است که این را به عنوان یک شرکت سهامی با سهام عام و با سهام بی‌نام به ثبت برسونید. سهامش رو پیش افراد مختلف قابل اعتماد به امانت بگذارید و پراکنده کنید که اگرم ساواک و دستگاه پلیس شاه اومد سراغ به جناب اینهاش بی‌نامه در دست صدها نفری برید بگید ازشون. یک فکر ضد دستگاه ساواکی شاه منجر شده است به تأسیس این شرکت و تحت عنوان شرکت ساختمانی اهداف که م سرمایه‌ش همون مدرسهست و اون چیزایی که تو اون مدرسه هست و روشنه و دفاترشم هست و تو اداره ثبتم هستن‌هاش به ثبت رسیده گفتن خب برای اینکه افرادی افرادی می‌خواد که حاضر باشن با سواکم درگیری پیدا بکنن سر این مسئله و اونا اسمشون باید باشه چون چند تا بالاخره اسمشون باید باشه بینام بینام که نمیشه کیا آمادگی دارن بنده ال آماده کردم که آب سقو اسم منم بگذارید به این ترتیب اسم ما چند نفر در شرکت ساختمانی اهداف اومده شرکتی که یک دلیل دندونشکن بر شرکت داشتن بنده و سرمایه‌داری بنده است و اما دلیل دیگر سند دیگر بانک اسلامی ۴۰ میلیون تومن فلانی یعنی بنده در بانک اسلامی سح دارن اسمش ببینید توی مؤسسین اومده تو مؤسسین نه تو صاحبان سهام قسم تو مؤسسین اومده نه تو صاحبان سهام ولی کافیست اسمش یه جا باشه خورد مردم میدیم اینا هواپریبی نیست ما که مردمو هوشیار می‌دونیم ما که معتقدیم این تلاش‌ها و نیرنگ‌ها تا وقتی می‌گرفت که ما فرصت حضور بیشتر در میان مردمو نداشتیم ما که حالا میایم برا مردم توضیح میدیم و مردم می‌پذیرن چون سندها رو رو می‌کنیم میگیم کی شما را فریب داده بانک اسلامی در آغاز تحریض ۴۰ میلیون تومن سرمایه داشته از سهام‌داران زیادی که بنده و آقای موسوی اردبیلی یک سهمشم نداشتیم موقع تخصیص این بانک که به منظور حلقه رابط میان صندوق‌های قرضالحسنه به وجود اومد آمدن گفتن چون اندیشه بانک بدون ربا و مبارزه با رباکاری و بهره رو در نوشته بانکداری و قوانین مالی اسلام که حدود ۲۰ ساله قبل در ایران مطرح کردی و عرضه شد و این دنبال اوست. ما از تو می‌خواهیم که به عنوان مؤسس فکری بپذیریم. اثبت اینجا باشیم. آقای موسوی هم در کار بودن گفتم بگذارید. ما که نمی‌ترسیم از این حرف‌ها و با شجاعت می‌تونیم این مسائلو قبول کنیم. گفتیم بگذارید. البته اگر آدم‌هایی بودیم ترسو می‌گفتیم نه. ما سهام اینجا می‌گذاریم اسممونم نگذارید. مبادا مردم خبر بشن. نه اینکه سهام نداریم اسممونم بگ. بذارید مردمم خبر بشن کی با مردم صریح‌تره ما یا اون‌هایی که دروغ پراکنی می‌کنن برادر من من نمیگم شما دروغ پراکنی می‌کنید من از اول گفتم که مباحثه معناش اینه که همدیگه رو روشن کنیم من الان برداشتم اینه که این برادران هم از ماهیت مطلب اطلاع ندارن دیدن یک حرفایی گفته شده یه چیزایی ارائه شده اینجا تکرار می‌کنن ولی الان برای شما دارم روشن می‌کنم اسنادشم میگم هست لطف فرموده مراجعه کنید اسناد رو بررسی کنید و بعد و با صراحت و صداقت انقلابی مردم بگید ما اونچه که درباره فلانی می‌گفتن تکذیب می‌کنیم. این رفع ظلم نیست. این یک ظلمی نیست که به ماها شده و شماها و همه مردم دیگر باید با این ظلم مثل ظلم‌های دیگه مبارزه کنید. مبارزه کنید باهاش. بفرمایید. اداره ثبت شرکت‌ها موجوده. پرونده‌هاان موجوده. تحقیق کنید. وقتی دیدید مطلب اینطوره که ما میگیم اونوقت بیایید با این دروغ مبارزه کنید. نه برادر ما همونطور که هستیم خودمونو به مردم نشون میدیم عین اونی که هستیم و با مردم هیچ چیز پنهانی هم نداریم اینم که میگید مسائل شورای انقلاب رو که نیامدید به مردم بگید مسائل شورای انقلاب تصمیمات شوراست که همیشه اعلام شده کدام تصمیم شوراست که اعلام نشده تا حالا تصمیمات شورای انقلاب اعلام شده معمولاً ما اونجا تصمیمی نگرفته‌ایم که اعلام نکنیم و اگه در موارد بسیار محدودی مسائل خاص نظامی و امثال این‌ها در میون بوده در اون صورت هم در اون موقع خاص که یک شب به ویژه در کار بوده است مطلب گفته نشده ۷ روز ۱۰ روز ۲۰ روز بعد به مردم گفته شده بود بنابراین بنده فکر می‌کنم می‌تونیم اگر بخوایم همدیگه رو خوب بفهمیم و اگه مصمم باشه مباحثمون کاوش مشترک باشه با همدیگه برادر به این درست‌ها پایان بدیم که دارم این مناظره میشه واری هم ممک بوده به این جهت ما حداقل از آقایان نستیم یا خودتون عرض بکنم حالا بین برای من خاطی که از ا وقتشه یا لازم هست که خودتون قن یک شوخی بکنم یا نه خی می‌کنم برای مت. ایشون می‌فرمودن از من می‌پرسیدن که فکر می‌کنی لازمه؟ من گفتم خواست این برادرا چرا از من سؤال می‌کنید؟ پس شوخیش اینه که اگه من جواب گفتم بازم میگید در یک جذب نامساوی قرار گرفتیم برای اینکه تو به ما نظر مشورتی شما رو نمیگم دیگه گفته میشه بله بگو برشی رو در یه نکته بکنم
آقا چون منظور مناظره بین گروه‌ها و نشده اخبار به طور مساوی تیمش و سؤالات زیادی هم به طور کثیر از شما دوستان اینجا رسیده حالا اگر که به نظر آقای دانشجو شما آقای بهشتی و شما اگه مید باشید یه مدتی هم روی این سؤا پاسخ به سؤا بگذره چون حداکثر وقت جلسه تا ۶ یا ۶ موافق من
شما موافق هستید
نخیر ما صحبت اگر که ما یک توجهی به بافت کلی فرهنگی در جامعه بکنیم و با اعتقاد به اینکه روابط اجتماعی و مسائل رهنگی از روابط اقتصادی تا حدودی ریشه می‌گیرند و با شناختی که از بافت فرهنگی جامعه داریم و با تسلط چندین ساله امپریالیسم به عنوان عامل استثمار در جامعه می‌بینیم که روابط اجتماعی و روابط فرهنگی حاکم بر توده‌ها تأثیر پذیرفته از روابط استثماری و با توجه به صحبت‌هایی که قبلاً کردم با توجه به پیچیده شدن شرایط رعت روزافتون انقلاب می‌بینیم که ارزش‌گذاری‌های نادرستی در زمینه ذهنی که همون کادر رهبری انقلاب باشه به وجود میاد. نمونهش و سندش انشابات و عدم اتحاد کلیه نیروهای مردمی در صحنه مبارزه است. می‌بینیم که اگر بخوایم یک نموداری برای عملکردهای انحصارطلبانه بکشیم در ابتدا این روابط برای توده‌های ناآگاه در شرایط پیچیده ب بعد از انقلاب مشخص نیست و اون‌ها خطوط انحصارطلبانه رو نمی‌بینند و این دقیقاً به این دلیله که اون‌هایی که با اون ارزش‌گذاری نادرست در ی قرار گرفتن به یک عامل خیلی توجه می‌کنن و اون بسیج توده‌هاست در جهت یک سری از اهدافی که فطرتاً با جوهر انقلاب مخالفت می‌کنه و کلیه راهپیمایی‌هایی که در آن ابتدا میشه هدف و جهت کوبنده و در همریزنده روابط استثماری رو نداره. می‌بینیم که کم‌کم با توجه به قانون جاذبه و دافعه که هرقدر که نیروهای انحصارطلب پیش میان و نیروهای انقلابی و مردمی ضربه بین نیروهای انحصارطلب می‌زنند نیروهای آزاد شده از پشت جبهه انحصارطلبان به پشت جبهه نیروهای انقلابی می‌پیوند بنابراین وسیله بسیج توده‌ای نقش کم‌کم داره از دست میده. مواضع نصارطلبانه رو چطور باید حفظ کرد؟ سؤالی برای اون‌هایی هستش که دارن عمل می‌کنن و هنوز نمی‌خوان اون روابط استثماری رو تا به همین حد یک سالهش در هم بریزن. میان و به گرفتن اهرم‌های قدرت می‌پردازن. کلیه انتخاباتی که میشه و عملکردیی که انجام می‌گیره برای همه ما سند و دلیل هست. عملی که در مقابل کلیه نیروها به فرض اینکه ۲ جامعه رو داشته باشن می‌بینیم که با چه توان و با چه شدت و با چه زوری این‌ها رو تحت فشار قرار میدن. بنابراین گرفتن اهرم‌های قدرت برای ادامه انحصارطلبی‌ها برای حاکم بودن ضروریه. اگر رسالت انسان رو کمی بررسی بکنیم یم که انسان در مسیر تکامل میاد تا ناآگاهی‌ها رو به کنار بزنه، قرایض رو در هم بریزه و حاکم بشه، با آگاهی عمل بکنه. بنابراین اونچه که هست حرکت از سوی ناآگاهی بهآگاهی و تعالییه خداگونه شدن. این با فطرت تک‌تک خلق‌های ستم‌دیده ما هم‌خونی نداره. که با اون فرهنگ منحس و استثماری نگهش داریم. می‌بینیم که اگر بخوایم ملاک‌هایی برای کادر رهبری‌کننده انقلاب در نظر بگیریم، چیزی رو که قرآن بهش تأکید می‌کنه تقواست. آزادگیه. آزادگی یعنی چه؟ قسط یعنی چه اگر به تمام اون اشیایی که ف ما هستن. نگاه بکنیم می‌بینیم که دقیقاً و دقیقاً حیات کارگر، حیات زحمتکش، زندگی زحمتکش درون کلیه اشیا اطراف ما وجود داره. نیرویی می‌تونه آزاده باشه. نیرویی می‌تونه به قول قرآن رهبری جامعه رو به عهده بگیره که اتکاه خطا و نفسیاتش و غرایضش و آگاهی‌ها ش برای آزاد کردن این طبقه باشه. طبقه‌ای که در نوک استثمار شوندگان قرار داره و هر چیزی که هست اطراف خودتون نگاه بکنید. حیات و زندگانی کارگره با توجه به اینکه اون مقدار دریافتی رو که کرده در حد اون حیات زندگانیش نبوده. بنابراین اونچه که هست روابط استثماریه با یک توان انقلابی وقتی که ت علی رو به کار میان تأکیدشون به زیر و رو کردن جامعهست اگر که این محور فراموش بشه اگر که به یک حرکت‌های رفرمیستی بیفتیم تلفن زدم تلفن می‌کنم از پاناما آمدم پاناما رفتن این گروگان اونطور شد این گروگان اینطور شد نمی‌تونید به زندگی انحصارطلبانه و ضد تکاملی خودتون ادامه بدید ممکنه که یک مدتی از زمان زندگی شما توسط همکالگی‌ها نجات پیدا بکنید با تأیید‌ها ولیکن این خطامله این سمت خداست نیستید در مقابلش اون‌هایی که سد راه خدا شدن و خلق رو از آگاهی خدایی محروم کردن خداوند اون‌ها رو به عذابی علیم عذابی که بالاتر از عذابیست که به فاسدین اعمال میشه برخورد ر می‌کنه. سوره نحل آیه ۸۷ دقت بکنید اینجا ما از اون ابتدا محور خودمون رو روشن کردیم و نیامدیم برای شوخی و نیامدیم برای خنده. اونچه که برای ما مسئله بود صحبت با شماها بود. بقیه صحبت‌ها رو اگر برادرم صحبتی داشته باشن میدم. ولی یکی از دلایل آزادگی اتکاب طبقه بالنده زحمتکشاست که اونچه که در این رهبری نبوده همین بوده. هنوز کارگران ما کارگران ما زیر چرخ‌ها دارن له میشن و این کالاها رو این اشه‌ها رو تولید می‌کنن و ما هنوز می‌شستیم با هم شوخی می‌کنیم مثل اینکه یه سری سؤال خواست کنم یک بگم و دوست عزیز قبلاً به ما اطلاع ندادن که این صحبتو پخش میشه برای این نباشه و چون قب نگفته بودن مسئله یا ق شدن درباره منتقی هستش
بعداً تصمیم میشه خش
مسئله دیگه که گفتن شما در گروه خودتون حزب خودتون چه کسانی در هستن کسانی که بیشتر مبارزه کردن یا کسانی که درزا رسیدن ما همون رو در ی‌کنن کسانی که بیشتر مبارزه کردن ولی مبارزه یک جا صاف و اسالتی که نیست توش بدویی هر لحظه آزمایش هر لحظه امتحان بنابراین توجه داشته باشین که بودن کسانی که ۱۳ سال زندان کشیدن و الان کاندیدای حزب جمهوری هستن حزب جمهوری اسلامی و خب مراسم سپاسگویان در بهمن ماه ۵۵ همه از تلویزیون و اپنامه‌هاشم هستیم که اینروزا منتشر شده. بنابراین ما قبول داریم منتها کسی که آزمایشو خوب داده. مسئله دیگه که گفتم تفکر استثماری آخرین مسئله هم هست. صحبت شما در روز کارگر بود در هفت ه ماه پیش که مراسمی بود و شما اونجا صحبت کردید اطمینان دادید به کارخونه دارا که نبادا وحشت بکنید از اینکه در کارخانه شورا تشکیل میشه و مهار کار از دست شماها در میره مطمئن باشید بذارید شوراشونم تشکیل بدن همین تشکر دوستان وقت جلسه بعدش بود به سات وقت میشه پاسخ بشه ولی اگه به همدیگه ما باشن پاسخ باشه خب مناظرت تموم میشه باشه مناظره تمام باشه یه لحظه سؤال شما ال خوب از این دو جمله آخر شروع کنم یکی اینکه در روز کارگر گفته شده که کارگر سرمایه‌دارها مبادا نگران باشید که در کارخانه‌ها شورا به وجود میاد کار از دستتون میره نه گفت دارید شوراها تشکیل بشه یعنی شوراهام تشکیل بشه بشه باز تا کار دست خودتون می‌مونه لطف بفرمایید هر وقت می‌خواید مطلبی رو از کسی نقل کنید سندش رو همراه بیارید
نواراش هست
بله نوار هست که خلاف این است نواری که هست ست درست است ولی خلاف اینچه گفته شده است این است که در مورد شوراها معمولاً دو نظر وجود داره یک نظر اینکه شوراها در کارخانه‌ها در مسائل مربوط به اداره کارخانه هیچ دخالت نکنند و یک نظر اینکه شوراها در مسائل مربوط به اداره کارخانه دخالتی در حد توان و آمادگیشون داشته باشند این مسرح رو و در اون روز و از اون روز تا امروز و یک بار در جلسه علنی مجلس خبرگان با صراحت این نظر رو اعلام کردم که نظر اجتماعی و اقتصادی خود من این است که شوراها وقتی شوراهای جدی میشن که در حد آمادگی و توانشون بتونن در اداره کارگاه نقش داشته باشن و در جلساتی از شورای انقلاب که بحث شوراها مطرح بوده و صورت جلساتش نوشته شده مکرر این مطلب رو من گفتم و مکرر نظر در بحث و گفتگویی که اونجا بوده بنده و بعضی از ستان در صفی قرار داشت‌ایم که معتقد به دخالت دادن کارکنان یک واحد در اداره اون واحد بوده‌ایم اما اتکاع بر مردم زحمتکش و اینکه نیروی رهبری باید متکی باشه بر زحمتکشان یک جامعه و کارکنان و کارگران ان یک جامعه البته تنگ اندیشی نکنیم تقلید نکنیم شعارها رو با همان وسعت میدان اسلامیش بگیم بگیم کارکنان همه کسانی که کار می‌کنن یک مهندس فعال به شرط اینکه حقوق کلان و درآمد کلان نخواست و حاضر باشه درآمد معقول و حقوق معقولی کار بپذیره و خدمت بکنه او هم از دید ما عضو جامعه است و کارکن است و باید در اداره کارگاه یا جامعه سیم باشد بله نیروی رهبری باید متکی به همه کسانی باشه که در جامعه فعالن می‌خواد اسم او رو در عرف امروز بگن کارگر می‌خواد بگن کارمند کارمند دفترنوی نیست یا بگن معلم آموزگار یک آموزگار در عرف امروز بهش کارگر گفته نمیشه ولی اون نقش داره در ساختن این جامعه و به همون اندازه باید حضور داشته باشه در مدیریت جامعه بنابراین واژه‌ها رو متناسب کنیم با گسترش فرهنگ اسلامی و بگیم نیروی رهبری باید متکی باشد به همه کسانی که نقش فعال دارند و کار سازنده و مؤثری در جامعه دم بله آقا این مورد قبوله
اتفاقاً اتفاقاً یکی از ویژگی‌های این بحثها همینه که معلوم باشه بر سر چه اصولی تفاهم وجود داره بله بر این مبنا تفاهم کامل وجود داره من سریحاً می‌گویم راجع به استثمار که ایشون گفتن
این مسئله از بحث خارجه و زندان بحث تموم شه
وقت نیست آقایون فرمودید دارم جواب میدم ایشون گفتن باید بر کارگر توجه داشته باشه
نه به من گفتن که وقت تموم میخوایم سؤالا رو بخونیم مام تو سه کلمه سه تا محور گفت خواهش می‌کنم شما استاد آقا رو توضیحی دادن ایشون نه از نظر بحث از نظر که مطلبی که مطرح میشه اصولاً در این جلسه بیشتر من توضیح‌دهنده مطالعی بودم که آقایون مطرح کرده بودید و الا من اون اول فقط جز درباره مباحثه و مجادله دیگه چیزی رو خود من مطرح نکردم آقایون مسئله انحصارطلبی رو آقایون مطرح کردید اگر از این بحث خارج شدید موضوعات دیگر رو مطرح کردید آقایون مطرح کردید و طبیعیست که وقتی مسئله‌ای رو مطرح می‌فرمایید جا داره که من ورت فشوره دربارهش توضیح بدم
پس حالا که وقت تموم شده
اجازه وقت تموم نش اما بیشتر نده باید روابط اقتصادی جامعه از نوع به وجود بیاد و روابط قبلی که بله آقا این روابط رو ما هم اعلام کرده‌ایم شرکوده ما هم اعلام کردیم ستم‌گران است ما هم هیچگاه اون‌ها را پذیرا نبوده‌ایم و نیستیم باید این روابط از بین بره جاش رو بده روابط جدید و کاملاً جدیدی که در او هر کس می‌خواد کار بکنه لوازم کار کردنش را در اختیار داشته باشه یا به صورت فردی یا به صورت گروهی چیزی که با پیشنهاد خود من اتفاقاً به عنوان بند ۲ از اصل ۴۳ قانون اساسی آمد که بر این اساس افراد نه استثمار اشخاص میشن نه استثمار یک طبقه میشن نه استثمار دولت میشن چون اونچه مهمه نفی استثمار و حفظ آزادگیست اگر دولت هم یک روز به عنوان یک طبقه جدید درراومد و استثمارگر شد به جایی نرسیده این ماه این هم توضیح درباره مطلبی که این برادر گفتن توضیح میدما درباره مسائل مختلفی وستان باز در اینجا صحبت کردن که باز همین طور که عرض کردم هر کدام موضوع مفصلیست برای یک بحث و فکر می‌کنم ترجیح با این باشه که در یک بحث در یک دیدار ما معمولاً یک الی دو موضوع را بیشتر مطرح نکنیم و اما لطف کنید استاد ج اما توضیح میدم آقا و اما در مورد دفاع و سپاسگویی و این اسنادی که آقایون می‌گویند اگر باید در این جلسه و امثال این جلسه این مسائل طرح بشه چه بهتر که قبلاً اعلام بشه هم شما اگر اسنادی دارید از افرادی بیارید عیناً مطرح بشه هم خود اون‌ها بیان در و اصالت اون‌ها و حد اون‌ها و هر چیز اون‌ها نظر بدن به جای اینکه دیگران دربارشون نظر بدن چون زنده هستن افراد هم دیگران اگر درباره چهره‌های دیگه اسنادی دارن که اونا هم منتشر شده اون‌ها را هم بیارند و مطرح بکنن. ببینید به این ما میگیم فرصت‌طلبی. یعنی ما یک بحثی رو گذاشتیم در زمینه مسائل اجتماعی اصل بحث بحث گفته شده بود بحث پیرامون مسائل اجتماعیست که مورد نیاز مردمه انتخاب موضوع این بحث به عهده آقایون که حاضر میشن گذاشت شده بود آقایونم مسئله انحصارطلبی رو مطرح کردید بنده هم پذیرفتم و در پایان بحث مطلب را به چیزی که نه سندش هست اینجا در درس نه سند متقابلش اینجا هست تلویزیون نه اشخاص ینجا هستند کشوندن من این رو اسمش را می‌ذارم یک نوع فرصت طلبی نابهجا همش این آقایون هم باید جوا آقای شما ببینید دوستان باز هم جلسه رو باز کشوندیم به اون چیزی که ازش خواستیم پرهیز کنیم این بار به جاست که با تکبیر جب جلسه رو به روح الله اکبر بازگردونیم
الله اکبر الله اکبر الله اکبر
یک برادری سؤال یعنی یک نویسنده‌ای سؤال کننده‌ای اج بدیم نوبت ما بم شما صحبت کردید جلسه با ما هست اگر لطیفر صحبت تموم شد در پایان میخواد صحبت کنید این سؤاله یا اینکه
البته من نباید دخالت کنما من ادامه س آخه این با چه
اگه تموم نشده ب
آقای ناظر آقای اطلا صحبت کردم ما جلسه که اون یک ثانیه برقرار ب تم ایشون چهجوری دست گرفتن که دست شما تازه دقیقاً مونده وقت می‌گیرم شما دو سه یکون کمتر د تا این که در این فضای گرم در مقابل شما برادران ما خیلی ستره ولی بعد با همون به اصطلاح مسئله‌ای که عنوان کرد کردم ما تحملش می‌کنیم. شما هم ما نفر هستیم ما رو تحمل بکنید. همون طور که گفتم خب ما با هم اختلاف داریم که صحبت می‌کنیم در مورد امر مبارزه بایستی روشن بکنم که ما
توضیح اجازه میدید بکن منم اجازه
اگر که نه صدا نمی‌رسه این توضیح بدم اگر برادرمون در این توضیح ئله جدیدی را عنوان فرمودن این با اون سنت که اگر کسی آغاز دیگری کار بده نخواهد چون شما می‌تونید آغازنده باشید چون مسئله جدیدی رو آغاز کردیم اونوقت باید پای ولی اگر مطلبی که سرا و مطالبی باشه که بح بله
من از اون ابتدای بحث در کردم که روی همون محور انحصارطلبی صحبت‌هام رو ادامه بدم در مورد مبارزه و اون مسئله استثمار که مسئله انصارطلبی رو از اونجا بیرون کشیدیم. ما در نوع مبارزه‌ای که آقای بهشتی می‌فرمایند ما با ایشون اختلاف داریم اختلافات اساسی داریم ولی همون طور که ایشون فرمودن نیاز به بحث جدیدی در این رابطه هستش. در مورد انحصارطلبی فکر می‌کنم که بعد از من نوبت پاسخ به نامه‌ها هست. انارطلبی تی دید که چطور باید باهاش برخورد کرد و چه پروسه‌ای رو طی می‌کنه، چه جریانی رو طی می‌کنه. انحصارطلبی در ادامه خودش به افزون‌طلبی، به تک محوری، به حاکم شدن و محکوم کردن، به ضد خلق شدن و ضد تکاملی شدن، ضد خدا شدن مبدل میشه و از اینجا که دوباره لیله‌القدر خلق‌ها آغاز میشه. اگر حمایت از طبقه زحمتکش شعاره شعار تقلیدیه باید بگیم این شعار آفرینشه این جوهر تکامله به امید روزی که اون چیزهایی که نهفته است آشکار بشه یوم تبلج دوستان که سؤتون تموم شد یا مطلت تموم شد حالا چند از این سؤاً می ساعت البته در صورتی که ضرورت ایجاد بکنه ولا من قبلاً می‌خواستم ۵ و نیم برم برای کاری که هست دیدم یه قدری تحت رو تقاداً چند تا از سؤالات رو بشه جواب داد اینجا یک سؤال بده که قرارداد ۸۰ میلیون تومانی خرید دستگاه‌های مخابراتی برای خواستداران از آمریکا که قرار است در یکی دو ماه دیگر تحویل داده شود من همینطور درس کردم هر مطلبی رو لطفاً بیان می‌کنید این رو با سند ارائه بگیرید بگید از کجا این خبر این مطلب گفته شده در طول این ماه‌های اخیر من در کار شورای افت اینم نمی‌تونه قرارداد باشه. این اگر باشه یک خریدی نه یک قرارداد قرارداد همونطور که در قانون اساسی هم دیدید ممنوع شده است با بیگان و در یک مواردی هم که ضرورت‌های اقتصادی ایجاد کرده خیلی براش شرایط گذاشتن بر اساس این بوده است که اصلاً با بیگانه ما پیوند وابستگی آور نداشته باشیم اما معامله خرید و فرو کشورهای دیگر هر کشوری با کشورهای دیگر خرید و فروش داره خرید و فروش ضعیف قوین است خرید و فروش با قوت و قدرت متقابل مساوی و با انتخاب آنچه اسلح به حال ملته ولی می‌تونید بفرمایید به اینکه اون دستگاه‌های مخابراتی که قرار بود به شکل دیگه از شوروی گرفته بشه اون‌ها رو چیکارش کنیم؟ اول تکلیف اون‌ها رو خوبه روشن کنیم برای ما هر نوع اتکاع به آمریکا و حتی گلیس و فرانسه و شوروی و هر جای دیگر اتکاعی مردود. ما می‌کوشیم تا در جامعه‌مون به خودکفایی اقتصادی و فرهنگی و فنی و صنعتی برسیم و در این فاصله تنها چیزهایی را که برای پیمودن این راه نیاز داریم. آزادان با آگاهی ملت بدون اینکه هیچ چیزی مخفی باشه می‌توانیم خریداری کنیم. اینه که اولاً قرارداد یعنی چیزی که بستگی بیاره بیان ایران و خارج. نمی‌شناسم چیزی رو همچین چیزی رو نمی‌دونم اطلاعی از چنین چیزی ندارم. در حد اطلاع من چنین چیزی نیست. و ثانیاً اگر دستگاه‌های مخابراتی برای سپاه پاسداران که امنیت این جامعه تا این لحظه بوده‌اند و در این راه جنپشانی‌ها کرده‌اند و فداکاری‌ها کرده‌اند و امیدوارم دست مزدی که ملت به اون‌ها میده این نباش که اون‌ها رو فالانج بنامند اگر این‌ها نیازمندی‌هایی برای کار روزانه‌شون نیاز دارن که خودمون الان نداریم می‌خریم و در این خریدها هم می‌کوشیم مخصوصاً از آمریکا نخریم. با قبول اینکه دو مرحله‌ای کردن انتخابات متمم گذاردن به قانون اساسیست چگونه به خود اجازه چنین کاری رو دادید؟ خب این نظر ما نیست ما اینو قبول نکردیم ما قانون انتخابات رو یک قانون عادی می‌دونیم دقت بفرمایید جلس شورا باید متشکل باشه از کسانی که رأیشون نمایشگر رأی ملت، گزینشون نمایشگر گزینش ملت باشیم و به طور تقریب گفته شده است که برای هر ۱۵۰ هزار نفر یک نفر با انتخاب مستقیم اون‌ها بیاد تو این مجلس و در تصمیم‌گیری‌ها به نمایندگی از ملت تصمیم بگیره و انتخاب کنه رأی خودش رو. ما چطور این چه ترتیبی و با چه رویه‌ای و با چه کیفیتی این انتخاباتو برگزار کنیم که هر ۱۵۰ هزار نفر بتونن یک نماینده در اون مجلس داشته باشن. از هر ۱۵۰ هزار نفر اون‌ها که رأی نمی‌تونن بدن و سنشون کافی نیست زیر ۱۶ ساله خب اونا که هیچ باً از هر ۱۵۰ هزار نفر بین ۸۰ تا ۸۵ ۰۰۰ نفر بر حسب نقاط مختلف می‌تونن رأی بدن. پس نماینده‌ای که میاد نماینده اون ۸۵ هزار نفر ۸۰ هزار نفره این البته د خوب آیا هر ۸۰ یا ۸۵ هزار رأی‌دهنده در یه منطقه ۱۵۰ هزار نفری اتفاق نظر پیدا می‌کنن بر انتخاب یه نماینده؟ این میشه اصلاً شدنی تالا بوده هم چیزی نیست به ندرت پیدا میشه که اک شریت تام یعنی همه دارندگان حق رأی در یک منطقه یک نفر رو قبول داشته باشن. معمولاً آرا مختلفه. بنابراین هر کسی که تو مجلس میاد خودبهخود نماینده همه این ۸۰ یا ۸۵ هزار رأی‌دهنده از ۷۵۰ هزار نیست. این نماینده عده‌ای از اوناست. بسیار حالا نماینده عده بیشتر باشه یا نماینده عده کمترم باشه کافیه. بحث سر اینجاست. مثال زدم همین امروز سرا می‌آمدم یکی از برادرایی که اهل ورامینه می‌گفت در ورامین که حدود ۹۰ ه۰۰ رأی‌دهنده داره ۱۹ نفر نامزد هستن خب اگر در یه همچین جایی البته گفتن دو سه نفر نا اخیراً کنار رفتن به نفع دیگران میشه ۱۶ حالا اگر در یه همچین جایی ما بگیم با از همون اول با اکثریت نسبی نماینده تعیین میشه در یه انتخابات سرورمین که دارنده رأی اول یعنی نفر اول در کسی که رأی آورده ۷۰۰ رأی آورده باشه به این ترتیب می‌تونه بیاد مجلس و بگه من نماینده مردم ورامینم ۷۰۰ رأی داره ولی میگه من نماینده مردم ورامینم خب در اینجا گفته میشه که اگر ما در مرحله اول تلاش کنیم بگیم کسانی بیان که در یک منطقه اقلاً نصف آرا بهعلاوه هیچ رأیو داشته باشن و در ورامین اگر از این ۹۰ ه۰۰ تا ۸۰ ه۰۰ تاشون شرکت کردن در انتخابات اقلاً اون نماینده ورامین ۴۰ هزار۱ رأی داشته باشه تا بهش بخوره که بگن این نماینده مردم ورامینه این توش انحرافه از رو قانون اساسی و متمم میشه و اگر نوبت اول چنین چیزی نشد بالاخره رأیا پراچنده شد یک بار دیگر به مردم این امکان را به ن که ببینن چطور آرا پراکنده شده چطور یه نفر که میره مجلس فقط نماینده ۷۰۰۰ تاست تجد نظر کنن در گزینششون از اون حد نصاب بالا یه گام بیاین پایین‌تر تا با هم به توافق برسن طرفان بگن آقا من نماینده ایدآلمو نمی‌تونم بفرسم مجلس تو هم نمی‌تونی بفرستی مجلس هر دو از اون ایدآل صرف نظر کنیم یه درجه تخفیص بدیم نه خیلی یه درجه تا من و تو بتونیم به اشتراک در رأ و به هم‌فکری برسیم و به این ترتیب امکان این رو بدیم که مردم در نوبت دوم نماینده‌ای رو با آرای بیشتر از ۷۰۰ از ۹۰ ه۰۰ یا از ۸۰ ه۰۰ رأی‌دهنده به مجلسه بفرستن. این کجاش مطمئن به قانون اساسیست؟ این بیان کیفیت انتخابات است که در متن قانون اساسی اگر اشتباه نکنم اصل ۶۲ هست مثل اینکه ها که در متن قانون اساسی گفته شده از کیفیت ان خاب را قانون معین می‌کند. قانون را هم فعلاً شورای انقلاب بررسی و تصویب می‌کنه. به نظر من منطق به نظر ما منطق روشن آمده و هیچ به عنوان متمم قانون اساسی مخالف قانون اساسی چیزی تلقی نباید بشود. بله مثل اینکه وقت ما نزدیک به اسلام است. نمی‌خوان که من هم از وقت تخصی کرد. کرده باشم هم سؤالی رو ناز داشته باشم. من تشکر می‌کنم از همه شما که حوصله کردید و این مطالب رو شنیدید. امیدوارم با انتخاب آزاد اندیشه تحلیل‌گرانتون آنچه را حق انتخاب کنید و سلام بر همه شما درود درود درودی نگهدار توم دشمن توی خدا بیرتون بگیر آقای پهان مستق

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *