اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین الصلاه وسلام علی جمیع انبیاء و علی سیدنا و مولانا و نبینا ابقاسم محمد وم بعد مولانا امیر المؤمنین و العظمه الدا من اهل بیت خیره من اله و صحبه السلام علیک و علی عباد اللهالمین السلام علیکم و رحمت الله و برکاته وقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معکمتاب لیقوم بالق جامعه اسلامی به نفر کریم جامدهیست که باید مردم بر اساس ان را پرده قب را برند. محور این جامعه عقل هست. اون هم نه فقط عقل اقتصادی ه فقط عدن سیاسی و اجتماعی بلکه عدل اقتصادی و عدل سیاسی بر پایه اعتدال و عقل و اخلاقی بنای همه اعدلهها در جامعه اسلامی عدل اخلاقیست حتی عدل اقتصادی و عدل سیاسی به دلیل نقصش در حد اخلاقی مورد توجهه به طوری که اگر در یک مقطعی از زمان دیدیم از دل اخلاقی رو باید قربانی کنیم تا به عدل اقتصادی یا به عدل اجتماعی برسیم حق نداریم اولویت رو به عدل اقتصادی اجتماعی بدیم و عدل اخلاقی رو در راه اون قربانی کنیم اینها به هم مربوطه به هم پیوسته اقتصادی و عقل اجتماعی در اصل معنوی و اخلاقی اثر داره. اصل اخلاقی و عدل معنوی در عدل اجتماعی و اقتصادی اثر داره. همشون روی یک دیگر تحقیر دارن. اما مسئله مهم اینه که کدام اصل اصل اصل اخلاقی و معنوی برای اینکه این عقل این عدل جامع به وجود آید باید بر اساس تعالیم انبیا عمل کنیم و حرکت کنیم خدا پیامبرانش رو فرستاده با بینات با دلایل روشن که راه رو کنه. فضا رو روش رو روشن میکنه نغد رو روشن میکنه دل رو روش رو روشن میکنه. اینها با بینات آمدهاند. با دلایل و عوامل روشنگری که هر نوع شبهه و شک و زوا تزلزل و تردید را از سر راه انتخاب آدمی بردارند و بگاید. و با کتاب در قانون آمدند نه همینطوری و قد ارسلنا رسلنا بالبینات پیامبرانمون را با بینات با علا موجبات روشنگری و روشنایی فرستادیم و انزلنا معهم تاب علاوه برین با اونها کتاب فرستادیم و میزان و قانون فرستادیم تا مردم با استفاده از این زمینه آماده به پا خیزند و قف را در جامعه سر پا کنند. قص اسلامی بدون قوان ین اسلامی قس اسلامی بدون عمل به کتاب و سنت قس اسلامی بدون رعایت قوانین و احکامی که در فقه مستند ما آمده است این قابل اقامه نیست قص میرماید که چه بسا واقعاًهم قص اما یک حس اقتصادی یک اجتماعی بدون اینکه اون جامعه همه جانبه اسلامی باشد خوب پیرا آمدن و جنا هم با خودشون دارن کتاب را هم آوردن قانون و میزان را هم وردن چی دیگه کم داریم به چی احتیاج داریم تا مردم بتونن قص را به وجود آورد در مذهب ما در بینشلیه گفته میشود یک اصل اساسی دیگر در اینجا لازم است و آن اینکه جامعه وقتی میتواند بر اساس وحی انبیا و راه انبیا و کتاب خدا و سنت انبیا و اولیا نظام را برخا کند که یک میزان دیگر در اختیار داشته باشد غیر از قانون نوشته غیر از قانون گفته باید تجسم عینی قانون را هم پیشرو داشته باشد تجسم عینی قسط قسط همه جانب اسلامی و آن امام است امام یا حق میزان است یا تجسم عینی میزان است و به هر حال یکی از آب در میاد امامت در تحقق بخشیدن به و در توانا کردن نا بر مردم بر اقامه قش بنیادی دارد نظام اسلامی نظام امامت امام عادل او فقط شخص امام شخص امام درس محروم امامت است درو که قله امامت است امامت بر حسب احکام و تعالی ماالیبی که ما در اسلام ادیه داریم در اسلام داریم منحصر درس امام نیست او درت است او جلوه تمام است اما پس از شخص امام هم مطلب همینطوره در تمام مراحل هبری و امامت و ضعامت در احکام فقه ما یک شرط به عنوان شرط اصلی ذکر میشود عدالت نه تنها امام امت باید عادل باشد که امام جماعت هم باید عادل باشد از امام جماعت بگیرید تا امام امت همه چ عدالت است. بزرگترین خسارتی که جامعه اسلامی تحمل کرده برمیگردد بهاعتنای، به شرط عدالت در پیکره امامت است. شاید خیلی از شماها اگه ازتون بپرسنا کیا باید صادق باشن؟ میگید خب امام مردوم که باید صادق باشه و حد اعلی عدالت عدالت برمت نایب امام و نایبمام و جانشین امام و مرجع تقلی اول بگیم نایب امام که چیزیست برادر از مرجع تقلی هم مرجع است هم رهبر است او هم که حتماً باید عادل باشه و عدالت چون خیلی پرس و سفت و محکم مرجع تقلیدی هم که مرجع تقلید هست میده تقلید میکنیم ولی هنوز در حق امامت و رهبری نیست اونم که سور سالها نوشتن باید عادل باشه اینا رو خبر بعد دیگه فکر شما میره سراغ امام جماعت که اونم باید عادل باشه و شایدم اونم فقط طلاق باید عادل باشه دیگه تموم شد نه جانم این عدالت داغون شده و امامت داغن شده است. باید عادل باشه فرماندار باید عادل باشه شهردار باید عادل باشه پلیس باید عادل باشه باید عادل باشه درجه داد در گروبان و گروبان و استوار اینا باید باشن اکسران بیاید هرچی میاید بالاتر عدالت هم باید مهمتر واتحتر و جدیتر و درجه تر باشه. مدیرکل و رئیس اداره و وزیر و معاونش و استلا و نخست وزیر و رئیسجمهور و همه اینا باید عادل باشن. چهجور عدالتی یعنی آدمای درستی باشن. آی آقا کی میگه اینقدر میگیری؟ ما پشت سرش نمیخوایم نماز بخونیم. یه آدم باشه کار بیاندازه درستم باشه. وقت دیگه نیست. این دوجانست. این تعلیم مذهب من و تو نیست. باید به ی پشت سرشون نواز پشت سر همست یکی یکیشون چه کنم دیگه ما حدا اعضای عدالتو بردیم برای امام جماعت خوب کاری هم کردیم خیلی خوب کاری کردیم صحیح عمل کردیم چون رابطه مردم ما با امام جماعت بیش از رابطه یک نماز بودنه از او الهام میگیرن رفتار است حرکات است گفتار است همه اینها اثر میکنه رو روی مأمومین الا که قرار استبل شرط عدالت رو شما مردم در امام جماعت میدونید بهترین قبول اینه که بگم در یک نظام اسلامی باید پشت سر یک این مقامات مسئول بتونی نماز جماعت بخونی این مسئله عدالت دلیلشم واضحه روشن تعابیل انبیا نه تنها همراه با بینا استا خودشم غالباً آنقدر بین است که معروف بودنش رو میتوان در کرد این حسن قلیست که در زیرنای مذهله از آمده و در قرآن از نظر قرآن دلیل روشن داره در یکی از این جلسات مسجد قرآن پیرامون این مفصل من چند سال قبل بحثی کردم که نوارها هست دیگه امروز نمیخوام وارد اون بحث بشم از آیات قرآن نسل صریح داریم بر اینکه بینش قرآن همین استقب در اونجا چند آیهای را که در این بار دلالت روشن داره شرح و تحصیل عرض کردم در اون شیر بینش تبریک اینه که احکام ما غالباً بین و روشنه راحت میشه فهمید شما راحت میتونید بفهمید که در یک جامعهای که قرار است مردم را بهوی جامع ببریم اونایی که اونایی که میبرن جامعه رو یبرن جامعه رو؟ اونا که جامعه رو میگردونن، اداره میکنن. اداره یعنی گردون دیگه. اینایی که جامعه رو میگردونن اینا باید جامعه رو بر محور عقل بگردونن. آدمی که خودش قادر نباشه چقدر توانایی داره جامعه رو بر محور بگردونه. میتونید بفرمایید چقدر میشه ازت انتظار داد؟ چقدر میشه بهش اعتماد به اسم ایران داد که این جامعه رو در محضر حله خواهد کرد یعنی بردن حرن یعنی مقراتو مو بهون اجرا کنه نشانم اینطور نیست بیکسینم مسئله از این بالاتره مسئله این است که اگر در او تقوا و ایمان نباشه یعنی یه گوشه دو گوشه سه گوشه عملاً نی ست امور بر محور غیر عقل میگردد مقررات اجرا کرد از شما میپرسم اگر در یک جامعه نماز موهوب شود اگر در یک جای مستق نماز باشندق من استخلاند بشمارند نماز را این شرندگان نماز اینها گرانه جامعه برون عدل جامع اسلامی میتونن باشن یا همان عمل استخفاف به نماز سببی دارد که جامعه در این فبت جامعه نگردد محرمات الهی رو فقط بشمار ت بذاری جلوش یا روی تر یا روی اعتقاد اجرا میکنه اما غیبت میکنه مثل آب خوردن. مراجعه به این آدمی که پشت میزش پی میکنه، بدگویی میکنه، دشنا میده اینها این مراجعه کنندگان به وسیله این جنسانندگان شرط جامعه به سمت به جامع اسلامی هدایت میشوند و کشونده میشوند. مطمئن باشید بدون قص معنوی و قص اخلاقی، قص اقتصادی و قص سیاسی اصلاً تحقق پیدا نخواهد کرد. بالعکس و مطمئن باشیم بدون قسط اقتصادی و قسط سیاسی، قسط اخلاقی و معنوی تحقق و به صورت گسترده واقعیت و در زمان طولانی دوام نخواهد داشت. اینا همه قس جامعه بنابراین شرط اینکه مردم بتوانند حس جامعه اسلامی را درب کتاب و میزان بر پا دارند و از حد برای اقام استفاده کنند. این است که جامعه جامعه امامت عدل باشد این شه و در این تردیدی نیست نه از نظر و روایات و صحابی و نه از نظر این حسابی که اینجا در خدمتتون کردیم. خب ما اولین روزهای پیروزی انقلاب شکوهمند اسلام در ایران همراه نگران این بودیم که آیا ما این اصل ضروری اسلام و فقه و تشیع رو رعایت میکنیم یا رعایت نمیکنیم؟ خب شکی نیست که از اون اول از اون اول پیروزی نمیشه برای همه کارها امامت عادل رو به دست آورد این روشنه در اینکه این کار باید در یک زمان معقول صورت بگیرد هم ظاهر دینانه هم برکس اون که ازه پیغمبر و ائمه طائرین ل الله علیهم اجمعین میشناختیم قبول داشتیم که زمان لازم است برای تحقق امامت اصل اما وقتی یک رهبری و یک مدیریت میتونه بگه من منتظر زمان هستم لازمان لازم دارم برای تحقق این آرمان که خطش از عزیبا ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی چین که تو میروی به ترکستان یه وقتی انسان میبینه که راه ساختن و شناختن و سره کار آوردن عدول مؤمنین خلونهای ایمان عادل کاردانه آید خب هر میگه تو راه رو عوض نکردیم حرکت میکنیم بر شتاب و سرعت حرکت میافزایم البته میرفتیم به ولی یک بار میبینیم نه به جای اهتمام به شناختن و سرکار آمدن و ساختن انسانهای مؤمن عادل برای قبول مسئولیتهای گوناگون میبینید ضوابط دیگری بخارت داده میشود. در اینجا معلوم میشه که به کعبه نمیرسیم. چین که ما میریم به ترکستان. بر این اساس بوده است که ما از اول پیروزی انقلاب در اخل مدیریت انقلاب در داخل این جمع مدیریت یک نوع استکاک و برخورد داشتهای بودن برادرانی که به دلیل ضرورت زمان در مدیریت جامعه انقلابی در سطح بالا شرکت داده شدند اما اما در رعایت این اصل اعتقادی را که الان برای شما بیان کردم نداشتم اونها همفکر کسانی بودند و هستند که آ اینه میزنی مگه میخوایم پشت سرش نماز بخونیم ما میخوایم باشه حالا نماز چه مرتب نمیخونه عیبی نداره وزیر لایق کاران خوبی که هست ا نسبت به مسئله پوشش بانوان اهمیت زیادی نمیده حتی منشی خودشم لباسش لباس اسلامی نیست چه اهمیتی داره این منشی تلفنشو خوب برمیداره خوبم جواب میده ساعتهای ملاقات جناب وزیر رو هم که خوب تمین میکنه حالا لباس لباسش اسلامی نباشه این مصدر بوده و گاه در گفتهها و نوشتهها در برابر اصرار و آشکاری و تأکید ماها گفته میشده است که ای آقا اینها شکل استراغ محتوای اسلام ینها قصری فکر کردن باید محتوایی فکر کرد در حالی که مسئله نیست مسئله این است که امامت باید امامت باشد و امامت یک امر یک پارچه است چوی از این امامت را آدیدی رسانه عضوهای دیگر را سلامت نماند. اونها هم در مقر شدن قرار میگیرند. یه وقتی ما میگیم میخوایم نظاممان نظام عدل اقتصادی سوسیالیستی و عدل اجتماعی دموک اشه این تیرش میشه سوسیال دموکرات این چک به نظام اسلامی خب ببین ما انقلابی کردیم انقلاب سوشیال دموکراسی سوسیالیسم و دموکراسی وقتی ترکیبش میکنیم این سه که میگیم سوسیال دموکراسی تمام این شعارهای دستور انقلاب دادن جنبادان دلباخته پرشوری که در اون دورههای خفق با ندای الله اکبر به میدان تیرده میشدند تا اون تودههای میلیونی که در راهپیماییها با اکبر و شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی در معرض همه گون آسیب حرکت میکردند توی خیابونها اتون را در برابر آن سپن قرار میدادند. همه این شاران یک سوسیال دموکراسی تأثیر میکنن. این دیگه جمهوری و مشهاشون را در برابر تانکها سپر قرار میدادند. همه این شاهانم یک سوسیال دموکراسی تفسیر میکنند. این دیگه جمهوری اسلامی نیست. صحیح این بود که در موقع رفراندوم هم ما رأی میگرفتیم برای نظام جمهوری سوسیال دموکرات ایران. هرچی میخواست رأی میداد یا هرچی میخواست رأی نمیداد. ولی اگر ما در تمام این مراحل روی هویت اسلامی انقلاب و هویت اسلامی نظام تکیه داریم باید بدونیم اسلام و نظام اسلامی بدون مامت عقل نمیگم امام عادل میگویم امامت عقل ناقص است و قابل تع الله اکبر الله اکبر الله اکبر حسین
این رو من عرض کنم در تمام این مدت ما همواره نگران یک مطلق بودیم و به دلیل این نگرانی در همین زمینههای اصولی بنیادی خون دل میخوردیم و کمتر مطالب رو بیرون منعکس میکردیم. میگفتیم سعی کنیم این مسئله را در همون درون مدیریت هدایت کنیم به سمت کعبه کعبه آماگرانیمون این بود. ردم از دور که نگاه میکنند میشود در ذهنشون این وسوسه راه یافت که دعوا سر قدرته جنگ قدرته دعوا سر لحاف ملا نصرینه چون همه مردم همه این افراد رو از نزدیک نمیشناختن هنوزم نمیشناختن تاریخ هم که همواره به اینها گفته است به دنبال هر پیروزی بزرگترین خبری که پیروزی را تهدید میکند جنگ قدرت است. راستم میگم درستم هست ولی ولی اونچه یک حرکت و انقلاب و نظام مذهبی را تهدید میکند فقط احواء تبع نیست. احکام هست فقط این نیست که در یک جامعهای کسانی که هوا ولف قدرتمند شدن دارند و زورمدار هستند اینها جان هم بیفتند. یک خطر دیگرم هست خطر انحراف از مصب خطر مقرراتی که بدعتهای ناروا باشد ما منحرف باشد از موازین اصیل اسلام و مذهب و این بیاعتنایی به اصل امامت عدل خود یکی از بدترین بدعتها و انحرافها از مکب است به دلیل اینکه ما نگران بودیم مبادا اون دوردورها که ن فکر شود که به به ما این همه شهید شدیم این همه زحمت کشیدیم این همه زندان رفتن جوانهای عزیزمان رنج و شکنجه دیدن این همه تبعیدی داشتیم این همه ماهها همه چیز را در راه پیروزی انقلاب رها کردن داشتیم تا انقلاب اسلامی پیروز بشه چشممان به یک یک مدیریت و حکومت اسلامی روشن بشه دلمون امیدوار بشه حالان که اینا سر کار آمدن بله اینا همین چهرههای سرشناس که روی اینا حساب میکردیم حالا دعوال قدرت دارن این یک به وجود میاره این نویدی به وجود میاره این دلزدگی به وجود میاره این شک و ترتیب به وجود میاره این دلعره به وجود میاره دوست را، غمین و دشمن را شاد میکنه. به دلیل این نگرانی سعی کردیم در سال ۵۸ کمتر اصلاً حرف بزنیم. چه خط اینکه این حقها را بزنید. به شما عرض میکنم که در این سال همواره در انتخابات در قسمتها و مسئولیتها از کالا پا تا پایی در اهمیت دادنها و پافشاریها روی اصول و ملازمین ما همواره با یک سلیقه دیگر درگیر بودیم. سلیقهای که آه حالا وقت این حرفا نیست. حالا وقت این است که ما به مصائب روزمره بپردازیم. ا نمیتونیم بگوییم که آیا استانداری که میفرستیم ریشگیهای او از نظر عبادت اسلامی طهارت اسلامی اخلاق اسلامی چه باشد آدم درستی باشه کار هم بلد باشه بره دیگه سایر رو بگذارید برای و ما هم دلواپس بودیم که خشت هست بهما ک تا سریا میرود کرد. در مورد همین بهره پانچی تأسیف بر حذف بهره از اقتصادمون پاکشی کردیم ولی در برابر این مقاومت وجود و هنوز هم داره که نه اگر ما بهره رو حذف بکنیم چنین و چن فاجعه اقتصادی به پایآید. در اوائل این محدودیت حبه قضایی به امامنا عرض کردم گاهی توی این اجراهای حبه قضاییه برای بهره هم اجراییه صادر میکنن هنوزم میکنن و ما در اولین روزی که بتوانیم جلوی این راه بگیریم خواهیم گرفت مسئولیت قبول نمیکنم من برای تأیید این کار اگر دوستان دیگر ما در مدیریت کشور با ما هم نبودن تکلیف ما چیست؟ آیا به نظر شما این خلاف نظر این ناهمداری عضو موجه ایشونم با تأکید فرمودن نه همون شبی که امام از تهران از مدرسه عربی میخواستم که قم برمرار داشتم که بیایید همین حالا همین صورت که من اینجا هستم یک قانونی شورای انقلاب درباره بحره تصویب کنه همون وقت در این مورد فرمودن نه خب ما از این اختلاف دیدار داشتهایم و داریم چه کنیم؟ این اختلاف دید رو سعی میکنیم در داخل حل کنیم. ولی اگر از یک گوش درس هست که او اختلاف دید من وظیفه خود میدانستم و میدونم که به ملت قهرمانمون با صداقت رفته راحت بگویم شعب ددهم ماجرا را باز گویم بگویم بله اختلاف وجود دارد ولی به شماها به شما ملت ایران و صادقانه میگویند که ما جز تأکید و پاسکاری روی معیارهای اسلامی و مذهبی هیچ چ انگیزهای نداریم. من در همین تفیل دولت در این جلسات نظر آزادی که اعضای شورای انقلاب با حضور آقای که هم رئیس جمهوری هستن هم شورای انقلاب داشتهای در یکی از این جلسات که صحبت کابیده و گذرا و نخستیر بود باراحت و صدات و قافیت کامل به ایشون گفتن که آقا شما بیایید این معیارهایی را که در اون میثاق وحدت هم نوشته شد و ما هموار روی اون تأکید داشتهایم و امام در این آخرین کلماتشان دیگر باراحت تمام سنگ تمام را برای تأکید روی این معیارها گذا یایید شما مسئولان مملکت را هر کس خود شما میشناسید اما با این معیارها انتخاب کنید معرفی کنید یک گروه سه نفری از نظر ما و الا حالا که این گروه س۳ نفری اختلا این مجلس شورای اسلامی نمایندگان منتخب ملت بپذیرند که این افراد دارای این معیار خواهد اینها اصلاً با ما آشنایی هم نداشته باشن. اصلاً ما او رو نشناسیم. ما اونا رو قبول خواهیم کرد. بحث اینکه آشناهای ما، دوستان ما، کسانی که ما اونا رو از به هر حال باز میشناسیم، تشکیلات اجتماعی و سیاسی ما برتر اینا نیست. این خلاف واقع است. من اینجا با صراحت در این مسجد و خانه خدا و در این ماه خدا و در این مجمع برادران انی تأکید میکنم که ما هر کس هر گروه هر دسته هر شخصیت کسانی را با این معاردههایی که برای حفظ امامت اسلامی و امامت عقل لاز پیدا کنند مجلس اونها را با شریت آرا با این خصوصیات بشناسد مجلستند امام اونها را با این خصوصیات بشناسند و تأیید کنند اصلاً نخواهیم پرسید اسمش چیست با تمام وجود او را تیید و حمایت خواهیم کرد اکبر الله اکبر الله اکبر
و نقدر به توفیق الهی و فضل و منونه در رابطه با قدرت و مقام و سمت و منصب حساب هواهای نفسانی خودمون را در دست گرفتهایم که پذیرش یک این سمتهایی که از اول تاکنون بر عهدهمون گذاشته شده جز با تأکید قاطع امام یا امت صورت نگرفته و همواره این سنتها را با کراهت پذیرفتهایم. نه کراهت در برابر قبول یک وظیفه که این عیب است این نحال نیست بلکه کراه در برابر به دوش گرفتن بار سنگین مسئولیت که همبار گرانی آور است. مسئولیتها امروز درست هم تکلیفه. تکلیف یعنی خود را به زحمت انداختند. تجذیب یعنی از صبح زود تا نیمه شب هیچ آرامش نداشتم. که مدام کردن با نگرانیای که خدایا آیامی به شخص با این نگرانی که خدایا آیا از امروز صبح تا حالا تونستیم اونچه را تو از ما میخواهی انجام بدی برای ما اون روز جشن و شادیست که افرادی دارای شرائط لازم ی همین مسئولیتهای معودی را که بر عهده من و چند تن از دوستان نزدیک گذاشته شده بگیرند و ما را به حال خود بگارند نه برای آنکه بریم استراحت کنیم ما استراحت خواهیم اونقدر کار در جامعه هست که میشود انجام داد بدون استمتی منصبی حکمی اطلاعی در کار باشد ما از اصلاً بیش از هر چیز خواستار اینگونه مسئولیتها بودهایم و شان زیر بار این مسئولیتها دادهایم. عادت کردیم به اونا. باز هم ازام آشار به یاری خدا حرکت خواهیم کرد. تلاش خواهیم کرد. تقلا خواهیم کرد. اما در سنتها وظیفههایی که نه با ابلاح میدهند و نه با ابح میگیرند. سمتها و وظیفههایی که در جامعه اسلامی برش هر انسان متخص هست. این موضع روشن صریح ما در برابر تمام مسائل مربوط به اداره نظام و کشور جمهوری اسلامی ایران است. بنابراین نه رئیس جمهور نه مشرق نه امام نه امت و نه یاران دیگر از این بابت کمترین جای تدلل برایشون نیست. مطمئن باشند همه و مطمئن هستند بسیاری اونها که از نزدیک با ما آشنایند مطمئن باشند همه ما فق و محکم و عاطف ایستادهایم پای یک اصل اصل امامت اینجا نه تحریص میدیم نه سازش میکنیم و نه سازش پذیریم الله اکبر الله اکبر الله اکبر و در تشخیص هم روی تشخیص خودمون تکیه نداریم. ما در دورهای انقلاب آنی نفر آقایان موسوی اربد، دکتر حبیبی و مهدوی کمی را گفتین سه نفر آقایون در اون موقع گفتیم سه نفر تشریف بدهند با اکثریت آرا واجد بودن را ما قبولیم. اگر اختلاف در ادیم که آیا آقای علی وارد این معیارها هست یا نیست؟ نگفتم این سه نفر گفتیم یه س۳ نفری رو انتخاب کنید شورا انتخاب کرد به نظرم گفت اتفاق آرا این ۳ نفر گفتم این سه نفر خب بعد از شورا اصلاً دیگه مسئلهای نیست ما بالاتر از همه تشخیص امام قرار سند و حجت اگر که ما نمیپذیرمند این مسئولیت را به نظر ما جایی بهتر است مجلس اسلامی مرتب از نمایندگان منتخب ملت برای قبول مسئولیت معنی ندارد و وجود ندارد. اکثریت این نمایندگان واجد شرایط بودن این مسئولان را و اینکه اینها در خط امام یعنی در خط امامت عدل هست. ن تی کنن ما یک فارش از این ماها و همه کسانی که با ما هستن با ما حرکت میکنن به ما اعتماد دارن یک آسم و یک سب پشت سر اینها اونها را حمایت خواهیم کرد الله اکبر الله اکبر الله اکبر
ای ملت قهرمان ایران آیا اونچه به صورت باز و صریح برای شما در رابطه با این مطلب حساس در این مقطع بس ظریف و حساس از تاریخمون و از انقلابمون بیان کردم کافیست که دیگر جای هیچ گرهای و جای هیچ گرهای ای نگذارد یا به نظر امت این راه حل صریح روشن باز هم نارسا و ناخوای میآید. اگر به نظر امت این راه حل نارسااب و ناخاطست پیشنهادید راه حل ارائه کنید و اگر این راه حل به نظر شما راه حل هست جامع قاطع روشنیست که هیچهای از ابهام در آن وجود ندارد و به راستی برای همه امت مطلب را به صورت اطمینان آور حل و روشن میکند. بنابراین این راه حل رو تأیید کنید. اکبر الله اکبر الله اکبر
امیدوارم این تکبیر تأیید شما با تکبیر تأیید همه یا اکثریت قاطع ملتمون همراه باشد تا ما ضمیر ما ایمان ما در برابر این مسئولیت خیر و سنگین که بر عهده ما قرار گرفته آرام گیرد و بتوانیم با او سفیدی پیش خدا و در برابر خلق خدا بگوییم بارلا در برخورد با مسئله قدرت و مقام و منصب و حکومت کردن در این ایام پرشکوه و این ایام در عین حال خطیر و حتی از انقلاب ارجبند اسلام اونطور عمل کردیم و برخورد کردیم که تو میخواهی و تو به ما دستور زادهای با اله بارها ما را برای عمل صالحی اینچنین یاری و هدایت فرما. آمین.
بارها ملت و انقلاب ما را از گزند و آسیب اختلاف و جنگ قدرت مسون بدار.
بارها در موارد اختلاف و نظر ملت ا را همچنون که تاکنون مشمول هدایت خود قرار دادهای همچنان مش هدایت مستمر از فراده
پروردگارا امام امت را برای داشتن نظر وضعه فاط موارد اختلاف دید و اختلاف نظر به صورت نعمت پربرکتی که تاکنون برزانی داشتهای همچنان ارزانی بدار پروردگارا ولی عصر امام زمان را از همه ما راضی و خوشنود بدارین
و صل علی سیدنا و نبینا محمد و آله اصحاب محمد