این خطابه بر اهمیت عدالت و هدایت در نبوت و امامت تأکید دارد، بهویژه با اشاره به سالروز ولادت امام دوازدهم (عج). سخنران توضیح میدهد که خداوند پیامبران را با بینات (معجزات و تعالیم روشنگر)، کتاب و میزان (معیار سنجش حق از باطل) فرستاده تا مردم را به سوی برپایی قسط و عدالت رهنمون شوند. او تفاوت بین نقش نبی و رسول را مطرح میکند، اما تأکید بیشتری بر نقش امام دارد که نه تنها راه را نشان میدهد، بلکه پیشاپیش مردم حرکت کرده و آنان را در مسیر حق رهبری میکند. در نهایت، هدف اصلی بعثت انبیا و امامت، دستیابی به یک جامعه عادلانه و هدایتشده است که تحقق آن نیازمند زمان و تلاش مستمر است.
سخنرانی شهید بهشتی «عدالت»
خلاصه سخنرانی
این خطابه بر اهمیت عدالت و هدایت در نبوت و امامت تأکید دارد، بهویژه با اشاره به سالروز ولادت امام دوازدهم (عج). سخنران توضیح میدهد که خداوند پیامبران را با بینات (معجزات و تعالیم روشنگر)، کتاب و میزان (معیار سنجش حق از باطل) فرستاده تا مردم را به سوی برپایی قسط و عدالت رهنمون شوند. او تفاوت بین نقش نبی و رسول را مطرح میکند، اما تأکید بیشتری بر نقش امام دارد که نه تنها راه را نشان میدهد، بلکه پیشاپیش مردم حرکت کرده و آنان را در مسیر حق رهبری میکند. در نهایت، هدف اصلی بعثت انبیا و امامت، دستیابی به یک جامعه عادلانه و هدایتشده است که تحقق آن نیازمند زمان و تلاش مستمر است.
متن پیاده شده
خلاصه سخنرانی
این گفتار بر اهمیت حیاتی سرعت و شتاب در پیشبرد اهداف سازنده نظام اسلامی تأکید میکند، هرچند که اذعان دارد نقصها و کاستیهایی در گذشته وجود داشته است. نکته اصلی این است که جهت حرکت در مسیر عدالت گم نشده است و تلاشها در راستای آرمانهای انقلاب ادامه دارد. سخنران مفهوم “امامت” را تشریح میکند و بیان میدارد که یک امام یا رهبر نباید آنقدر از امت خود پیش باشد که قابل رؤیت و اقتدا نباشد؛ بلکه باید در جمع حرکت کند و برای مردم قابل الگوبرداری باشد. در نهایت، به رسالت انبیا در برپایی عدالت اشاره میشود که شامل عدالت اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است و تحقق این ابعاد عدالت، به ویژه اقتصادی و اجتماعی، برای نظام جمهوری اسلامی ضروری است. مسیر دستیابی به عدالت، یک خط مستقیم نیست بلکه خطی شکسته و پرفراز و نشیب است که نیازمند تلاش مستمر، فداکاری و هوشیاری در برابر عوامل انحرافزاست.
متن پیاده شده
خلاصه سخنرانی
این خطابه به اهمیت تشخیص حق از باطل و انتخاب آگاهانه راه خدا در میان تاریکیهای فریبنده میپردازد. مؤمنان با حمایت الهی از تاریکی به سوی نور هدایت میشوند، در حالی که کافران تحت تأثیر طاغوت، از هر نوری دور شده و به سوی ظلمات و دوزخ میروند. سخنران بر این باور است که جمهوری اسلامی تنها زمانی به کمال میرسد که کاملاً با نورانیت الهی پیوند خورده و از طاغوت و مستکبران جدا شود و تأکید میکند که رسیدن به این آرمان نیازمند تلاشی بیوقفه، خودسازی فردی و اجتماعی، و مراقبه دائمی است. همچنین، مسئولیت مردم و حکومت را در ایجاد سازوکارهایی برای پاسخگویی و نقد سازنده برجسته میکند و به مسئله آزادی بیان و نحوه رفع موانع آن به شکلی عقلانی و سازنده میپردازد.
متن پیاده شده
اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین وصلاه وسلام علی جمیع انبیائه و رسله و علی سیدنا و مولانا خاتم النبیین ابالقاسم محمد صل علی محمد و آل محمد و ابن و وصیه من بعده مولانا علی امیرالمؤمنین و علی الائمهه الهدات من اهل بیته وخیره من آله و صحبه و السلام علینا و علی عباد الله الصالحین لحمدله الذی خلق السماوات والارض و جعل الظلمات ونور ثم الذین کفرو بربهم یعدلون سپاس و ستایش خدایی را که آسمانها و زمین را آفرید و تاریکیها و روشنایی را پدید آورد و اونها که کافرند از راه خدایشون روی برمیتابند. ر اون زمینه دچار انحراف و کجروی میشوند و راههای انحرافی و کجروی را به وجود میآورند. مسئله اساسی در انتخاب من و شما به عنوان انسان موجود آگاه انتخابگر این است که تاریکیها و روشنی را درج کنیم و بشناسیم. ورانیت خدا و راه خدا را در میان ظلمات و تاریخیهای رنگارنگ و گوناگون گم نکنیم الله ولی الذین آمن یخرج منظلمات النورذین کفرو اولیاهم الطاغوت یخرجونهم مننور الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیون پشت و پناه و خامی انسانهای بایمان خداست سر رشته کار اونها در دست خداست حاضی اون . حامی اونها هم خداست. خدا اونها رو از تاریکیها بیرون میکشه و به میدان نور و روشنایی در میآوره. برعکس کافران اونهایی که ایمان به خدا ندارند و به خدا کفر میورزند همپالکیها و همپیمانها و صاحب اختیارهاشون طاغوت است. عناصر سرکش، تجسمهای عینی طغیان و استکبار اینها صاحب اختیار کافران به خدا هستند. هنر این صاحب اختیارها، هنر این همپالیها اینه این انسانهای دورمونده از ایمان به حق رو از اون مقدار روشنایی هم که درش قرار دارند درمیارند و به قلمرو تاریکیها میبرند. فرجام کارشونم اینه که اینها دوزخیان و آتشیانن و جاودانه در آتشن. این جمهوری اسلامی تا جمهوری نورانیت الهی نشود تا پیوندش با خدا و خداییان نباشد تا از مستکبران و طاغوت و طاغوتیان نبرد و به الله و بندگان و عبادالله المخلصین و مخلصین نهپیونده و جوش خوره تا وقتی که در شعون مختلفش نورانیت خدا نورانیت حق نورانیت حاکمیت حق همه جاگیر نشه به حالت استقرار نرسیده این روزا میپرسن مکرر که فلانی آیا در شعون مختلف جامعه ما پس از گذشت ۲۱ ماه از پیروزی انقلاب همه چیز به سامانه همه چی روبه شده آیا در دستگاهها و شعون مختلف مردم دیگه باید احساس کنن که همه جا حاکمیت حق برقرار شده و بهالله به اونچه میخواستن رسیدان؟ پاسخ به اونها این بود د و این است که خیر هنوز همه چیز سامان پیدا نکرده هنوز خیلی بیسامانیا هست هنوز خیلی انحرافها از حق هست هنوز ظلم و ظالم ریشکن نشده هنوز پیوند این جامعه با طاغوت و طاغوتیان بریده نشده هنوز همه پیوندها با خود خدا و خداییان برقرار نشده اونایی هم که برقرار شده استوار و محکم نشده و کی گفته است که یک جامعه میتواند به این مفت و آسونی از آن ظلمات رنگارنگ محیط بر همه چیزمون دربیاد و به این نورانیت دلپذیر فراگیر برسه و در کجای تاریخ چنین تجربهای بوده است که ما حالا تجربه دومش باشیم و در اون تجربههای پیشین راه تحقق نمیگم تمامعیار ولی لااقل تحقق مسلط بر محیط تحققی که بتونه نشوندهنده دگرگونی نسبتاً فراگیر باشه چقدر پرخم و کم پرنشیب و فراز و طولانی و سنگلاخ بوده که حالا میخواید شما بگید نه آقا میشود بگید پس از پیروزی ۲۲ بهمن ۵۷ آیا واقعاً جلوتر به دست خدا یا به دست دیگران یک راه آسفالته مستقیم تمام آماده برای حرکت انقلاب ما به سمت پیش از جلو خته شده بود در کدوم انقلاب هم چیزی بوده که این دومیش باشه ما باید روز به روز نسبت به تعهدمون و تعهداتمون برای انقلابی که به وجود آوردیم آگاهتر بشیم نه دشمن اینقدر دشمن کوچک و ساده و بیقل و قغش و آسون از مید دررویید که ما فکر کنیم دشمن ما را راحت میگذاره. نه خودمون نه خودمون اینقدر ساخته شده بودیم که پس از پیروزی دیگه مثل ملائکه المقربین بتونیم بدون هیچ عیب و نفس و بدون تسلط هواها و هوسها و بدون تسلط صفات نامطلوبی که در یکمون خانه ونه کرده بود این راه الهی رو این س راط مستقیم رو این راه راست را این خط نورانی را قافع و سریع کن چنون دنبال کنیم که هیچ جا دیگه به ظلمات برنخوریم نبودم ما باید بدونیم که از شر این ظلمتهای گوناگونیدن و به اون زندگی نورانی درآمدن احتیاج دارد. به تلاش شب و روز و پیگیرمون این رو بهتون بگم اصولاً خداوند من و شما رو اینجوری ساخته که هیچوقت نمیتونیم مطمئن باشیم که وضع خوب موجودمون برای همیشه تدوین شده است. هیچوقت. تعلیم اسلام به من و شمای مسلمان این است. ه فردای تو همین فردا فردای تو به دست عمل امروز تو ساخته میشود. مگه غیر از اینه؟ مگه شما معتقد نیستید که حتی آخرت هم به دست من و شما در این دنیا ساخته میشه؟ مگه شما این همه روایاتو نشنیدید که هر عمل صالحی که ما انجام بدیم در این دوره زندگی دنیا مثل یک خشت و یک آ میمونه برای ساختن خانه امن و سعادت در بهشت جاودان و هر عمل ناپاک زشت گناهآلود انجام بدیم مثل این است که یک هیزم یک هیزم آماده برای سوختن و سوزوندن برای دوزخ جاودانه پس از مرگمان از پیش فرستاده باشیم مگه شما این تعلیمو نگرفته بودید از اسلام معنی این تعلیم چیه ن است مسلمان آینده میخواد این آینده فردا همین فردا فردا روز چهارشنبه ۱۳ آذر میخواد آینده دور میخواد آینده قیامت و رستاخیز پس از مرگ همه این آیندهها رو من و شما میسازیم قرار بر اینه خب اگه قرار بر اینه اونوقت ما میتونیم ما میتونیم جز بیقراری حالت دیگری داشته باشیم. ما باید بیقرار باشیم. ما باید آروم نگیریم. ما باید بدانیم و این باور رو داشته باشیم و این باور در گفتار و رفتارمون به چشم بخوره که هیچگاه نسبت به آینده انقلاب و اسلام و امت اسلامی میتوان بدون دغدغه و نگرانی بود. نگران از چی؟ از دشمنای خارجی اون که سر جاشه. نه نگران از آنچه یوسف گفت شما درباره یوسف در قرآن یوسف صدیق در قرآن چی خوندید؟ یوسف فرمود و ما نفسی انفسما به سو ما رحم ربیوس میگوید من ادعا نمیکنم که در به که به هیچ عنوان در معرض لغزش نیستم برای اینکه نفس انسان را به بدیها وا میدارد و سخت وا میدارد و مکرر وا میدارد مگر اینکه خدا رحمم کنه اگر دست حمایت و عنایت خدا نباشد یوسف هم میخزد
خوب از این چه میفهمیم
از این میفهمیم که یوسف هم باید دائماً مراقب خویشتن باشه از مرحوم میرزای شیرازی بزرگ رحمت الله علیه میرزا محمد حسن شیرازی یکی از چهرههای مرجعیت و روحانیت متعهد آگاه و مبارز مبارز با کفر و الحاد و استعمار و استکبار و نفوذ اونها در جامعه اسلامی نقل کردن که یکی از شاگردان برجسته و تربیت شدههاشون یشون گفت استاد شما برای اینکه خودتون رو بسازید برای اینکه از شر شیطون محفوظ بمانید چه برنامهای چه ریاضتی دارید؟ اون موقعها ریاضت میکشیدن برای اینکه از شر شیطون مسون بمانند ریاضت میکشیدن چه ریاضتی دارید این رو؟ شاگردی از یکی از شاگردان ایشون برام نقل کرد اگر اشتباه نکنم از مرحوم حسین کرمانشاهی برام نقل کرد ایشون فرمود محاسبه و مراقبه من شبها پس از کار روزانه وقتی میخوام به به سر برم بخوابم چند دقیقه طول میگذشته خوابم ببره این چند دقیقه از خودم حس شی میکنم. کار روزانهم رو میرسم ببینم امروز چیکار کردم. همش کار خوب کردم یا کار بدم کردم. اگه کار بد کردم از خدا طلب مغفرت کنم. خودم رو ملامت کنم. خودم رو سرزنش کنم تا فردا دیگر دوباره این کار بد زندگیم تکرار نشود. این میشود مراقبت خویشتند. این به من و شما میگوید فرد انسان و جامعه انسان نیازمند است به محاسبه و مراقبه. تفاوت نظام جمهوری اسلامی با نظام پیشین این است که یک شما برادرا و خواهرا باید حساب و حسابکش خودتون و جامعهتون و حکومتتون باشید. ن اساتیتون برای این و بر این اساس تنظیم شده که به شما امکان رسیدگی، حسابرسی و حسابکشی را بدهد
و وقتی ما میتونیم بگیم با یک نظام جادهتر سرکار داریم که شیوهها و راهها وسائل این حسابرسی و حسابکشی رو نظام فراهم کنه. من حس میکنم م هنوز نظام راههای مشخص این حسابکشی و حسابرسی رو در اختیار همه قرار نداده است. شما میخواید حسابا را به رسته بکشید اما میگید چگونه؟ در چگونهش موندهاید؟ الان با حرکتهای خیابانی با تظاهرات با ابراز آزاد اونچه درونتون هست احساس و اندیشهای رو که در درون دارید میتونید بگید این طریق میخواد یه مقداری محاسبه و مراقبه حکومت و گردانندگان و حرکت و طرزکار را نشون بدید اما این کافی نیست. بیشک باید راههای تازه و کاملتر و آسونتر، عملیتر و مؤثرتر برای این حسابکشی و حسابرسی در برابر همه انسانهای ما، هر و زن مسلمان ما باز شود تا بتونیم بگیم المؤمنون ومؤمنات بعضهم اولیا و بعض یعمرون بالمعروف وینه منکر و من امیدوارم شماها خوب به روشنی بیابید که چقدر دیگه باید کار بکنیم با همدیگر تا این راهها شناخته بشه و باز بشه و آماده بشه ما خیلی کار داریم که من عرض کردم به حمدالله افراد میتونن احساس و اندیشه خودشون رو آزادانه بگن الان مدعی پیدا کرده عدهای میگن نهالآزادی نیست خب این باید روشن بشه آزادی هست یا آزادی نیست خود این یک مسئله است از این مسئله بیتساوت نشریم الان یک عدهای در لباسها و قشرهای مختلف مدعی این هستند که در جمهوری اسلامی ایران آزادی وجود ندارد و نمیتوانند آزادانه حرفشون را بزنند. خب از اینا باید سؤال بکنیم بریم بپرسیم بگیم آقا چرا آزاد نیستی؟ علت اینکه آزادی نداری و احساس آزادی نمیکنی چیه؟ میترسی. دولت جلو آزادیتو گرفته. نفست دربیار میگیرن من زندان. اینجوریه از مردم میترسی. حرفایی داری که این حرفا رو عدهای نمیپسند و چون نمیپسندن از اونها بیمناکی. خب از چی اونا بیم ناسی از اینکه بزنن بکوبن ویرانگری کنن از این نظر یا از اینکه شعار علیهت بدن یا از اینکه ف کنن از چی میترسی این عوامل ترس رو باید ببینیم چیست مد عواملی هستند که آزادی و این عوامل رو یکی یکی برسین اگه وجود داره از بین ببریم اگه وجود نداره به او بگیم آقا تو که آزادی چرا فریاد برآوردی که آزادی نیست بزنی هر سخن بگویی هر سخنو بزنی هر داد و فریادو بازم بنگ و فریاد فراری که آزادی نیست بنویسی هرچه میخواهی بگویی هرچی میخواهی و باز فر کنی که آزادی نیست اگه اینطوره واقعاً این رو افشا کنیم بیان کنیم بگیم روشن کنیم اگرم نه واقعاً موانعی بر سر راه آزادی بیان و سخن و ابراز عقیده در اون حدی که در قانون اساسی تضمین شده وجود داره این موانع رو بشناسیم و برطرف کنیم بیتفاوت از کنار این سخنان نمیتوان ما اگر به بیتفاوتی کشونده بشیم یعنی مرگ انقلاب متعهدانه برخورد کنیم با این ادعاها و سخنها بعدم بهش بگیم خوب برادر خواهر فهمیدیم که اینجا و اینجا و اینجا موانعی سر راه آزادی بیان آزادی اظهار عقیده تو هست حالا از توی سؤال میکنیم کیفیت از بین بردنش چیه؟ آیا کیفیت از بین بردن این موانع این است که تو هم یک سخنی را و یک رویهای رو آغاز کنی که محیط را عصبانیتر کنی و به خشونت بیشتر بکشونی و اونوقت در محیط عصبانیتر و خشونت بیشتر انتظار اون داشته باشی که آزادی کاملتر تأمین شود. م چیزی؟ خب اولین بحثهایی که باید با هم داشته باشیم اینهاست که اگر موانعی و مشکلاتی و محدودیتهایی برای آزادیهای مشروع تو در بیان احساس و اندیشت وجود داره، کیفیت از بین بردن این موانع بهترین راه برای میان برداشتن این موانع چیه؟ جنجال فر مردباد زنده باده یا نه؟ راههای معقولتر و راههای سازندهتر و راههای مطلوبتری وجود داره.