One-dimensional perceptions of Islam

برداشت های تک بعدی از اسلام

این سخنرانی، که به مناسبت سالگرد شهادت آیت‌الله مطهری ایراد شده است، بر اهمیت نگاه چندوجهی اسلام به انسان و زندگی تأکید دارد و برداشت‌های تک‌بعدی از آن را رد می‌کند. سخنران معتقد است که اسلام به ابعاد حسی، عقلی، و عرفانی انسان توجه یکسانی دارد و انسان را موجودی مرکب و نیازمند به ارضای متوازن همه ابعاد وجودی‌اش می‌داند. او با ذکر مثال‌هایی از نیازهای مادی و معنوی، مانند خوردن و روابط جنسی، توضیح می‌دهد که اسلام چگونه حتی در ارضای نیازهای جسمانی، ابعاد معنوی و اجتماعی را نادیده نمی‌گیرد. در نهایت، سخنران به جایگاه هنر در اسلام می‌پردازد و ضمن نکوهش هنر سکسی و طاغوتی، از هنر متعهد و انسانی که به رشد و تعالی انسان کمک می‌کند، حمایت می‌کند و خواستار توجه به این نوع هنر در انقلاب فرهنگی می‌شود.

برداشت های تک بعدی از اسلام

خلاصه جلسه اول

این سخنرانی، که به مناسبت سالگرد شهادت آیت‌الله مطهری ایراد شده است، بر اهمیت نگاه چندوجهی اسلام به انسان و زندگی تأکید دارد و برداشت‌های تک‌بعدی از آن را رد می‌کند. سخنران معتقد است که اسلام به ابعاد حسی، عقلی، و عرفانی انسان توجه یکسانی دارد و انسان را موجودی مرکب و نیازمند به ارضای متوازن همه ابعاد وجودی‌اش می‌داند. او با ذکر مثال‌هایی از نیازهای مادی و معنوی، مانند خوردن و روابط جنسی، توضیح می‌دهد که اسلام چگونه حتی در ارضای نیازهای جسمانی، ابعاد معنوی و اجتماعی را نادیده نمی‌گیرد. در نهایت، سخنران به جایگاه هنر در اسلام می‌پردازد و ضمن نکوهش هنر سکسی و طاغوتی، از هنر متعهد و انسانی که به رشد و تعالی انسان کمک می‌کند، حمایت می‌کند و خواستار توجه به این نوع هنر در انقلاب فرهنگی می‌شود.

متن پیاده شده جلسه اول

امروز به یاد برادر فقید و عزیز و گران قدرم مرحوم آقای مطهری اینجا گردههم هستیم اون هم مقارنه با سالگرد شهادت ایشون. بنابراین بسیار به جاست که جلسه رو با تلاوت سوره مبارکه حمد ه یاد ایشان آغاز کنیم. بسم الله الرحمن الرحیم. موضوع بحثی که برای امروز انتخاب شده برداشت‌های یک بعدی از اسلام هست. اسلام آیین انسان و انسانیته. صراط مستقیم و راه راست انسان زیستنه. به همین جهت به همه انب هستی انسان عنایت داره و هیچگاه در قالب نگرش‌ها و برداشت‌های تک بعدی نمیشه اسلام رو یافت به همون قرن که انسان موجودیست که کنبدی اسلام هم آهینیست کنبدی تا بیاییم ما یکی از این ابعاد را بیش از حد برجسته کنیم و ابعاد دیگر رو محو کنیم در اون یا اصلاً فراموش بکنیم از اسلام دور شدیم انسان دارای بعد حسیست در شناخت و دارای بعد عقلیست و دارای بعد عرفانی و عشق و شوره. انسان موجودی نیست که عقل و خرد و اندیشه یکپارچه باشه تا با ندیشه تحلیل‌گر با او برخورد کنیم و دلمونو خوش کنیم که ما با قدرت تجزیه و تحلیل فراوان با مسئله انسانیت و انسان و جهان برخورد کردیم پس ابر فکر هستیم در انسان یک بعد دیگر هست در زمینه شناخت و در زمینه معرفت که به او بهش میگیم بعد عرفانی بعد عشق بعد شور بعد حال عاقل و عاقل زن زیستم زندگی رو خنک و لوس و بی‌مزه و بی‌جاذبه می‌کنه زندگی عشق و شور می‌خواد و با عشق و شور چی زهایی را میشه فهمید که با این عقل تحلیل‌گر هرگز به فهم اون‌ها قادر نیستیم. اون انسان از تک بعدی و تکننگری خردمندانه به سطوح آمده که میگه آزمودم عقل دوراندیش را بعد از آن بعد از این دیوانه سازم خویش را این شعر نگفته شعر گفته‌ها اما شعر نگفته حرف حسابی زده راستی اگر زندگی انسان صرفاً بخواد مغز باشه و اندیشه جاذبه خودش رو از دست میده به همین دلیل در فرهنگ شناخت قرآن تکیه روی قلب بیشتر است تا روی و روی حجر تکیه روی تفقه فراوان است. البته روی تعقل هم و روی تدبر و تفکر هم تکیه هست. انسان اسلام هم مغزش کار می‌کنه هم قلبش کار می‌کنه. چون یکی از نقش‌های قلب همین قلب همین قلب تلمبهخانه خون بدن یکی از نقش‌های قلب در انسان اینه که بازتاب اندیشه‌ها را روی عواطف و امیال انسان به سرعت نشون میده. وقتی می‌ترسید اول بار ترس رو کجا حس می‌کنید؟ ضربان و در کار قلب وقتی شور و شوق دارید در قلب میگید دلم گرفته دلم وا شد اینجا جای دلگیریستیدیست اونجا جای دلبازیست یعنی وقتی دریافت‌های مغف و خرد منتقل میشه به انگیزه‌های زندگی انسان به اونچه زندگی انسان را می‌سازه و ج ت میده و شکل میده و آب و رنگ میده و حال و هوا میده اونجا بازتابشو رو قلب می‌یابید اینه که می‌بینید در فرهنگ شناخت قرآن تکیه خاصی روی قلبه لهم قلوب لاهون بها و در عین اینکه قرآن و اسلام در دستگاه معرفت بشری روی عقل و قلب هر دو تکیه می‌کنه نقش حفظ به هیچ عنوان غفلت نمی‌کنه. دیده و گوش شنیدن و دیدن این دو دروازه بزرگ وسیع و فعال و پراثر آگاهی رو هم روش تکیه می‌کنه. سمع و بصر و فعاد ان السمع وبصر وفؤاد کلئک کان عنه مسئولا. بنابراین وقتی در باب معرفت وارد میشید می‌بینید اسلام تکبدی نیست نه مکتب حسیست فقط نه مکتب عقلیست فقط نه مکتب عرفانیست فقط هم حسیست هم عقلیست هم عرفانی و وقتی میگم حسی تجربی را هم شامل می‌شود هم تجربیست چون در این م ای شناخت می‌بینید که گاهی قرینه‌سازی هست بین واژه‌ها و عناوین هم حسی و تجربیست و هم عقلیست و هم عرفانی و ذوقی و کشتی و شهودی و می‌خواد به انسان به عنوان یک دستگاه نگاه کنه. اسلام این دستگاه کوچک از نظر حجم پیچیده و بزرگ از نظر نقش. می‌بینید اسلام به این مجموعه انسان ه صورت یک سیستم یه مجموعه به هم بسته و به هم پیوسته نگاه می‌کنه. نیازهاش رو در همه ابعاد مورد توجه قرار میده. انسان هم جسم است هم جان هم نیازهای بدنی داره هم نیازهای روحی داره هم نیاز اقتصادی داره هم نیاز معنوی داره وقتی می‌خواد راه نشون بده برای ارضا نیازهای دی و بدنی انسان چنون اون رو می‌آمیزد با نیازهای عاطفی، روحی و معنوی تا نشون دهد که حتی در ارضا یک نیاز مادی نمی‌توان از نقش اون در ارضا نیازهای معنوی غافل بود. می‌خواد به انسان بگه غذا بخور. غذا بخور. ها نهار، شام صبحانه. فکر می‌کنید وقتی که از غذا خوردن انسان یاد می‌کنه در همون موقع که بحث غذا خوردنه امکان دارد که از ابعاد دیگر غفلت بورزه. میگه غذا بخور. نخور بهداشت آسیب می‌رسونه کلو وشربو ولا تسر میگه غذا بخور اما خیلی هم سیر نخورد که هم بهداشتت آسیب می‌رساند و هم به وجدانت آسیب می‌رساند. انسانی که اونقدر همیشه سیری که اصلاً گرستگی را درک می‌کنی تو انسان نیستی. تو انسان نمی‌مانی تو یک حیوان شکمخوار و شکم میشی. بنگر اگر خود سیر می‌خوری همسایه گرسنه داری یا نداری. وقتی هم صحبت همسایگی میشه همسایه دیوار به دیوار نه میگه تا چه ۰ خانه از هر طرف همسایه توست. حقوق همسایگی تا ۴۰ خانه اعتبار و قوت داره. یه محله میشه دیگه. میگه در روایته میگه خداوند بدش میاد از آدمی که از پرخوری همیشه آرغ می‌زنه. چی میده؟ چی می‌خواد یاد بده؟ با چه نگاهی به انسان می‌نگره؟ با چه نگاهی به غذا خوردن انسان می‌نگره؟ میگه دوست ندارم سر سفره‌ای بنشینم که غذاهای رنگارنگ درون فراوانه. میگه هر لقم غذایی که می‌خوری ن وقت که می‌خوری مواظب باش. یک روز حسابش رو از تو می‌خواهند. باید حسابشو پس بدی. از کجا آوردی و خوردی؟ وقتی می‌خواد به ارضا جنسی انسان توجه کنه میگه نیاز جنسی یک نیاز طبیعیست. من دوست ندارم زندگی مجرد‌ها را ولو با آهنگ مرتازی و ریاضت کشی باشد. نکاح و همسر گرفتن سنت و شیوه من است. کس بدین سنت نپردازد و از آن سر باز زند از من از گروه محمد نیست

پس نیاز رو جدی می‌گیره جدی تشویق می‌کنه ترقیب می‌کنه به ازدواج میگه خدا زن و مرد را اینجوری آفریده است هستن و من آیات منسکم ازواجا این جزو نظم خداست با نظم خدا به ستیز برنخیز اما اما مواجه باش این گرایش و کشش جنسی آفریده خدا در زن و مرد برای حرزگی و شی و لهو و لعب و فساد نیست. وای اگر مسئله ارزاع جنسی بشود محور روابط اجتماعی حالا دیگه بیا و حساب کن تا به کجا فساد می‌رود. رقص با بدن برهنه‌اش هنر می‌شود. و اگر گفتی باله هنرمندانت آتشیست به خزانه تقوا و فضیلت جامعه فوراً با چماغ ارتجاع می‌کوبند.د. چرا؟ چون فرهنگ فرهنگ فروژیدیسمه. منتاژ فرویدیسمه به ظاهر گاهی مسلم شده عین اینکه بگید کفر مسلمالمعاب هرقدر کفر و الحاد با نام و برچسب و آب و رنگ اسلام سازگار است اینجور چیزام سازگاره مبادا ارضا جنسی بشود محور زندگی تو ایسان و پایه روابط اجتماعی تو ایسان و زمینه نظام اجتماعی و نظام زندگی و بهخصوص نظام روابط زن و مرد در خانه و بیرون ای که اگر به این سو بروی به ترگاهی سقوط خواهی کرد که انسانیتت رو در او دفن کنی و ببازی. پس چی؟ پس چی؟ خواست و کشش جنسی در زن و مرد برای آن است که در پرت اون کانون مهر و محبت و عاطفه و دلسوزی و مسئولیت مشترک و فرزند آوری و فرزند بارآوری به وجود آید. در با هم فرق داره؟ خیلی مختصر از جامعه جنسی تا جامعه الهی همینقدر فرق داره. وقتی اسلام سخت‌گیری می‌کنه در پوشش زن، در پوشش مرد، در صحبت کردن مرد در صحبت ک****** در رفتار اون‌ها در رابطه با یکدیگر این تنگ نظری نیست این وسعت نظر است. چرا؟ چون این همسونگریست این نمی‌خواهد معنویت انسان در زبال دانی جنسیت و س** قربانی شود. ف و پوستکنده. مطلب اینه. این نمی‌خواد انسانی که باید عروج کند و معراج داشته باشد و همه حلاسش در اون اعلی علی انسانیت متمرکز شود، جز به اندام‌های جنسی و ارضای اون نیاندیشد. این فراغ، این سقوطه، این هلاکته. خب اگه بخواد این کارو بکنه دیگه میشه که فیلمی س*** آزاد، عکسی فکسی آزاد، داستان‌های جنسی آزاد، ژست‌های جنسی آزاد، لباس‌پوشیدن‌های جنسی آزاد، ظهور جنسی آزاد، تلاش جنسی آزاد و و اینا با هم سازگار در میاد؟ نمیاد. چون سازگار درنمیاد می‌گوید هدایت می‌کنی ای انسان با خواب خودت با اختیار خودت خواست و نیاز جنسیت رو در جهتی که آفرینش برای اون جهت این نیاز و خاص را در تو ای مرد و این آفریده است کی مبنای رابطه سالم و سازنده همسری پدری و مادری و عشق خلاق و گرمابخش مسری این کجا و اون کجا اینه که می‌بینید هنر در اسلام کرامت و ارزش داره ولی به یه شرط به به شرط اینکه هنر در مسائل س*** خلاصه نشوه خیلی فرق است بین هنری که نیازهای ارزنده عاطفی و نیازهای ذوقی و معنوی انسان را نوازش می‌کند و تغذیه می‌کند و بین هنری که انسان را به سمت لحو و لعب و فساد جنسی یا فساد طاغوتی سوق می‌دهد. ببینید هنرها درست سه گونه. یک هنر س*** که ب بخش عظیم هنر در دنیا از دیر زمان تا حالا هنر سکسیست دو هنر طاغوتی هنر طاغوتی کدومه هنر پادشاهان گردنفرازان تاریخ جباران به خود بالندگان هنر و موسیقی و آهنگ قصیده‌ای که هرقدر بیشتر خونده می‌شود و بیشتر نواخته می‌شود باد بیشتر به قلقب طاغوت می‌افتد. دیدید این صحنه‌ها رو؟ خوندید این شعرها رو؟ چقدر از قصائد شعرای ما خلاصه می‌شود در این چقدر جباران را جبارتر کردن از خود راضی‌تر کردن. اینم یک بخش از هنر. هنر ثناگویی و ستایشگری و غرورآفرینی برای جباران و گردنکشان تاریخ و نوع سوم هنر انسانی و هنر انسانیت اون هنر به تمام انواع و اقسامش در اسلام نه تنها جایز و مباهت است که خوب و مطلوب است ا همین الان از کسانی که سرودهای انقلاب اسلامی می‌سرایند و آهنگ‌های سالم متناسب با اون می‌سازند و می‌نوازند، قدردانی می‌کنیم. و چه غیر از اینه. البته اینجا یک تذکر باید بدم. این تذکر رو به هنرمندان میدم و به هنردوستان میدم و آن اینکه در این چند ماه در این ۱۴ ۱۵ ماه که از پیروزی انقلاب می‌گذره دو جور سرود انقلاب ساخته میشه یک جور سرود انقلاب با آهنگ انقلاب این اونیست که از نظر ما خوب است و مطلوب است و در قر تقدیر و تشویق ی یک جور سرود انقلاب با آهنگ اما آهنگ ترانه‌های عشقی فقط کلمات و شعرا عوض شده. این به درد نمی‌خوره. این همونه که حرامه. این همونه که در روایات ما داره که اگر قرآن را هم با آهنگ غنا بخوانی حرام است بلکه حرامن در حرام است. تقاضای من این است که هنرمندان راستین انقلابی شعر بسازن و آهنگ شعر به سرایند و آهنگ بسازن آهنگ که خود آهنگ شور انقلابی رو در انسان بالا ببره باور کنید الان عده‌ای از این سرودهای انقلابی که می‌خونن آدمو شلو می‌کنه به جای اینکه در آدم شور انقلابی وجود بیاره چرا؟ چون آهنگ عشقی و سکسیست توش خواستن شعر انقلابی جا بدن ا آدمای هنرشناس از همون اول معلوم است که عوضیه. این رو من در گفتگوهای داخلی خصوصی مکرر گفتم که مرحوم آیت‌الله بروجلی مرحوم شده بودن، شده بودن. یک دسته‌ای به مناسبت هفتم یا چهلم ایشون گویا از رفسنجون آمده بود به قم. به مناسبت اعضای این مرجع تقلید عام این‌ها عزاداری می‌کردن و شعری می‌خوندن و سینه می‌زدن. ولی به محض اینکه انسان اولین فرد این شعر رو گوش می‌کرد، صدایی می‌کرد با یه ترانه عشقی که همون روزا رادیو پخش می‌کرد. آهنگ اون ترانه بود. شعر شعر مسیه بود. با هم نمی‌خوند. با ریتمش میشد سینه بزن. ا دل نمی‌شکست چون آهنگ شاد بود باید میان محتوای انقلابی سرودها و آهنگی که برای او می‌سازید سنخیت کامل باشه و انتظار دارم بهخصوص دستگاه عظیم صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در این مورد دقت کنه و این نوع سرو سودها رو حذف کنه، زمینه رو خالی کنه برای اینکه سرودسازان، سرودسرایان و آهنگسازان خلاق علاقه‌مند به انقلاب اسلامی ما بدونن نیاز فراوان و سرودها و آهنگ‌های واقعاً انقلابی بسازند. الله اکبر. الله اکبر. الله اکبر. هنر نرالی‌بخش هنری که کمک کنه به انسان که از زباله دان زندگی منحصر در مصرف اوج بگیره بالا بیاد معراج انسانیت رو با سرعت بیشتر درورده این هنر هنر اسلامیست. این هنر هنریست که مورد تشویق و تقدیر اسلامه. الان که مسئله انقلاب فرهنگی در جامعه ما به حق مطرح است. البته فقط حالا مطرح نیست. از پیش مطرح بود ولی روش تأکید شایسته‌ای میشه. باید در این انقلاب فرهنگی جای بالایی به انقلاب هنری داده بشه. ا معلوم بشه اسلام هنرپرورد و هنردوست و هنرخواهه نه ضد هنر فقط باید معین کرد کدام هنر ما حرفامونم راست و پوسکنده است تعارف با کسی نداریم انقلاب توش صداقت و صراحت هست با هنر س*** پوستکنده می‌گویم مخالفیم الله اکبر الله اکبر الله الله اکبر.

خلاصه جلسه دوم

این منبع به تبیین دیدگاه اسلام درباره فرد و جامعه می‌پردازد و تأکید می‌کند که انسان نه تنها موجودی وابسته به جامعه نیست، بلکه اصالت نسبی فردیت دارد و هم بر خود و هم بر محیطش تأثیر می‌گذارد. سخنران مفهوم هنر انسانی و انسان‌ساز را ستایش می‌کند و همچنین به پیچیدگی‌های اخلاق اسلامی اشاره دارد، که نه تنها بر مهربانی تأکید می‌کند، بلکه در مواقع لزوم، بر خشم و قتال نیز صحه می‌گذارد. در ادامه، این متن به صراحت به موضوع جنگ و صلح از منظر اسلام می‌پردازد و آن را در بستر قهر الهی که خود نوعی مهر است، تحلیل می‌کند. در پایان، سخنران به وضعیت کردستان اشاره کرده و نقش نیروهای انقلابی را در مبارزه با فتنه‌گری و تجزیه‌طلبی، نه جنگ‌افروزی، تبیین می‌کند.

متن پیاده شده قسمت دوم

هنر فرابخش انسانی و انسانیتساز را سابقانه تقدیر می‌کنیم و تشویق می‌کنیم. پس باز هم الله اکبر. الله اکبر. الله اکبر. الله اکبر. اینه که می‌بینید وقتی اسلام می‌خواد به نیاز هنری انسان بنگره کاملاً متوجه است که هنر ن عروج و تکامل باشد نه وسیله سقوط و تباهی هنری باشه که انسان را انسان‌تر کنه نه انسان را به حیوانیت و سبعیت یا حیوانیت شهر یا حیوانیت طاغوتی و جباریت و سبعیت بتانه به فردی انسان نگاه می‌کنه فرد یک انسان ف مرد از دیدگاه اسلام یک موجودیست که دارای سهمی از استقلال و آزادیست. ببینم اگه ما گفتیم انسان یک موجودیست محو شده در اجتماع دیگه آزادی برا فرد انسان معنی پیدا می‌کنه. شوخیست بگوییم انسان هم آزاد است هم قطره‌ایست محو شده در دریا. ه قطره‌ایست مح در دریا دیگر چگونه آزاد است و چگونه خود انتخاب می‌کند اصلاً چگونه خودی دارد هر خودی هست مال جامعهست بنابراین دیگه هرچ انسانی چند انسانی از میان جامعه طاغوتی بپاخیدان علیه نظام طاغوتی تا او را بروریدن این یعنی چه ببینم اگه انسان جزئی از جامعه و اجتماعیش مح شده در او فانی در او بی‌خود در او خودی دیگر ندارد یعن که این چند تا انسان‌ها د تا ۳ تا گل در لجنداری می‌رود و اونقدر ریشه می‌کنند و شاخه می‌دهند و آنقدر با لجن لجن در می‌آویزند تا اون را به گرستانی فراغ تبدیل کنند. این مکانیسم در جامعه انسانی چگونه پیش میاد؟ وقتی که معلوم باشه انسان به عنوان سر جمع نیست. تابعی از جمع نیست تابعای از محیط نیست. انسان فرد انسان هم خودساز است هم جامعه‌ساده است هم محیط‌ساده است. اینه که می‌بینید در نگرش اسلام به انسان مسئله اصالت نسبی فرضیت انسان مورد توجهه. خوب بسیار خوب. همین نه عنتر از هم راستی انسان یک فرد مستقلیست که از محیطش کاملاً مستقله. نخیر محیط روی انسان خود بهخود بی‌اثر نیست. تأثیر می‌ذاره رو انسان. نمیشه از تأثیر محیط در انسان غفلت کرد. نمیشه یه بعدی نگاه کرد و گفت انسان آزاد است. خودساز است. مسلط است بر خود و محیط خود. همین و تمام. اینجور نیست. محیط هم در انسان اثر می‌گذارد. اینکه اسلام می‌گوی هر انسانی باید به تمام مسائل محیطش بیاندیشد و خود را در برابر مسائل محیط مسئول بدونه همینه که انسان از نظر اسلام موجودیست که رابطه متقابل با محیطش دارد هم از محیط اثر می‌گیرد و هم در محیط اثر می‌گذارد همسونه‌گری در مسئله عدالت فرد و عدالت جمع نه عدالت ف به صورت مطلق نهالت جمع به صورت مطلق عدالت آمویخته از فرد و جمع تأثیر متقابل فرد انسان و جامعه انسانی در یکدیگر تی می‌خواد به زندگی انسان نگاه بکنه می‌گوید ای انسان تو باید از نظر عواطف نه یک سر مهر باشی و نه یک سر قهر و چین باشی اخلاق اجتماعی انسان اخلاق مهر و کین با همه اخلاق تولای و تبرا البته نقل نگیرن که صحیح تولی و تبر ما داریم فارسی حرف می‌زنیم فعلاً اخلاق تولای و تبرا با همه حتی از این بالاتر حتی از این بالاتر این بالاترشو توضیح میدم انسان نرم مزاج سراپا محبت نسبت به همه این یک انسان نیمه تمام است از نظر اخلاق اسلام انسان مسلمان باید موقع بتونه خشم و کین داشته باشه داشته باشه در بیفته بجنگه بکشه و کشته بشه آدمی که اونقدر دل رحمه است که حتی نمی‌تونه ببینه جلوش مرغ رو سر می‌برن این می‌دونید از کجا بالاخره سر درمیاره جامعه اینگونه آدم‌ها از جامعه حمایت حیوانات غربی سر درمیاره که انجمن‌های فراوان حمایت حیوانات یکسرشه. نیروهای دشخیم فلسطین و اریتره و فیلیپین و ویتنام وس یک سر دیگرشه. تو ایسان مسلمان از نظر اخلاق هم دلرحم باشی که خدا دوست دارد انسان‌های دلرحم را و هم قدرت جهاد داشته باشی که خدا دوست دارد انسان‌هایی را که در راه او قتال می‌کنند با سطح‌های منسجم و به هم پیوسته. علیگونه این انسان نمونه در برخورد با یک زن شوهر از دست داده یتیمدار چنون دلسوز و دلرحمت که آرام نمی‌گیرد تا به خانه او برود برایش آد ببرد بچه‌هایش رو نوازش کنه با اون‌ها بازی کنه تا مادر بر نان بپزه و باز مادر و فرزند نشناد این نوازشگر دل امیرمنان علیست و درست در همان افتخار می‌کند می‌گوید من آن شمشیر زن در راه خدا هستم که صدها نفر را که با غرور عبادت و بندگی و نمازش خوندن عامل فتره و فساد و انحراف در امت اسلام شدند با فرمان ی قاطع از دم شمشیر گذروندم و نابود کردم کی آقا اسلام چیه یک بدی یا چند بدیه چقدر کم بعدیه آدم باورش نمیاد چقدر کم بعدیه اینه که می‌بینید در آیات قرآن هم از صلح و م و سلام یاد می‌کند و تشویق می‌کند هم از جنگ وسال ضد و نقیض میگه قرآن نه اصلاً مسئله از این بالاتره اون بالاتر که گفتم میگم اینه اصلاً مسئله از این بالاتره اون قهر اسلام هم نوعی مهر است چی ق اسلام نوعی مهره بله خداشناسی ما همینه ما میگیم قاریت خداوند ضد رحمانیتش نیست عین رحمانیته و الا اصلاً همون بسم الله الرحمن الرحیم هیچ لزوم نداره بگید بسم الله القهار العزیز انتقام احتیاج به این نیست همون وقتی میگید بسم الله الرحمن الرحیم توش همه این حرفا هست چرا برای اینکه قهاریت خدا جلسه دیگریست از رحمانیت و چطور خدای با ناپاکن سر قهر دارد به دلیل اینکه نسبت به پاکی مهر دارد در حقیقت ریشه قهره ناپاکان چیه مهر پاکان است اگر مهر پاکان مطرح نبود قهره باپاکان زمینه پیدا نمی‌کرد جنگ و قتال در اسلام مطلقا حرام است. کدوم جنگ قتال؟ جنگ و قتال سلطهجویانه جنگ و قتال خودپرستانه من بد یاد که گفتن در کردستان آتش گفتن این چه حرف جنگیه مگر دولت جمهوری اسلامی در کردستان آتشی افروخته بود که حالا آتش بس می‌کنه اگر دولت جمهوری اسلامی در کردستان یک جر آتش افروخته باشد شما ملت انقلابی مسلمان باید در برابر بایستید و از او محاظه کنید و او رو محاسبه کنید. الله اکبر. الله اکبر. الله اکبر.

ملت انقلابی ما برادران و خواهران کردستان عزیز برادران و خواهران انقلابی مسلمان شما بیداران از هرگونه جنگ افروزی و آتش افروزی در هر نقطه ایران. اگر پاسداران م برس انقلابی ما اگر مجاهدان شهادت دوست و عاشق شهادت ما اگر سربازان و افسران متعهد و آگاه و مسئولمان به کردستان میان نمیان جنگ کنن می‌آیند جنگفرودان تفرقه انداز تجزیه طلب مزدور بیگانه را در اونجا بشناسند و شر اون‌ها را از شما مردم بامهربانی و با مهر و با آفه و صمیمی کردستان کوتاه کنند. الله اکبر. الله اکبر. الله اکبر.

من خود این مطلب رو سال در اوائل فروردین در سندرست در جمع برادران و خواهران کرد مکرر گفتم. در سخنرانی‌های عمومی در میدان شهر در م جامعه در دیدار با مصدومین حوادث در دیدار با خانواده‌ها اگر یک نفر در کردستان به دلیل مسلمان بودن و به جمهوری اسلامی وفادار بودند تحت فشار تمام عناصر مزدور مسلح قرار بگیره آرام نمی‌گیریم تا بریم این مسلحان مزدور را بشناسیم و خلع سلاح کنیم و اگر مقاومت کردند نابود کنیم الله اکبر الله اکبر الله اکبر

بنابراین ما آتش بسی مگه ما آتشیروخته بودیم که حالا آتشبست بدیم دیروز خبرنگارا از من پرسیدن این نظر شما درباره این آتشب کردستان چیه؟ کیهانم از همه سؤال تلفنی کرده بود که متأسفانه تیتری رو که بهش زده بود تیتر گویایی نبود مطلبش رو بخونم برابرا و خواهرا و به کیهان توصیه می‌کنم که اگر خواستار ست باید تیتر زدن هوشیاری به خرج بده و به همه روزنامه‌ها تکبیر

در اونجا عین این مطلب در متن اون مصاحبه کوتاه تلفنی ساخت شده در همون کیان به این خبرنگارها هم گفتم این چه عنوان زشتیست میگید به روابط ما با برادران و خواهران کردستان مطلب اینه که هر وقت دشمنان خلق در کردستان اون‌ها که نام خلق رو یدک می‌کشند ولی واقعاً دشمن خلقند. هر وقت این‌ها سلاح‌های از دست دشمنان ایران گرفته شده را به دولت تسلیم کردند یعنی به ملت تسلیم کردن و نظام مورد تأیید از فریت قاطع ملت ایران را پذیرفتند و از توطعه و ت طلبی دست برداشتند. البته کسی با اون‌ها کاری ندارد.

خلاصه قسمت سوم

این سخنرانی بر ماهیت چندبعدی اسلام و لزوم عمل به آن در تمام جنبه‌های زندگی تأکید می‌کند. سخنران ابتدا بر ضرورت صداقت در صلح و قاطعیت در برابر فریبکاری تأکید کرده و به ملت ایران و نیروهای مسلح هشدار می‌دهد که فریب گروه‌های فرصت‌طلب را نخورند، چرا که این کار به هدر رفتن خون شهدا می‌انجامد. او سپس به جنبه‌های عبادی جهاد اشاره می‌کند و اسلام را دین مبارزه، نماز و روزه می‌داند که در آن جهاد نیز عبادت محسوب می‌شود. در ادامه، سخنران ویژگی‌های خط امام را در وسعت نظر و چندبعدی بودن اسلام، شامل فلسفه، عرفان، فقه و اقتصاد برمی‌شمارد، اما هشدار می‌دهد که این وسعت نظر نباید با سازشکاری اشتباه گرفته شود؛ بلکه باید جذب حداکثری و دفع حداقلی را سرلوحه قرار داد. در نهایت، بر اهمیت اقتصاد و عدالت اقتصادی در اسلام تأکید می‌کند، اما نه به معنای زهد صوفی‌گرانه، بلکه زهد انقلابی که در آن ثروت در خدمت محرومان قرار می‌گیرد و هشدار می‌دهد که مناسبات اقتصادی موجود، انقلاب اسلامی را به خطر انداخته است چرا که این بعد هنوز اسلامی نشده است.

متن پیاده شده قسمت سوم

نابراین اون‌ها باید دست از آتشروزی بردارند. اون هم صمیمانه و صادقانه وگرنه شما ای ملت ایران شما ای پاسداران جن برکت شما ای رزمندگان با ایمان ارتش شما ای رزمندگان با ایمان ژاندارمری چون درش ژانداریم ما حقاً ناصر مؤمن داریم. من نمیگم عناصر غیرمؤمن نداریم. می‌گویم عناصر مؤمن داریم. بدونید شما که این بار شورای انقلاب مصمم است. هر نوع پیشنهاد فریدکارانه دغلکارانه فرصتطلبانه گروه‌ها را در هر جای ایران باشد نادیده بگیرد و محکوم کند و به اون بی‌اعتنا باشد و با قدرت کامل تا آخرین نقطه جلو برود.

به خدا سوگند که در عین اینکه الان با این قاطعیت م رو ابراز می‌کنم از اینکه یک انسان در یک گوشه ایران در این برخوردها جان دهد یا آسیب ببیند عوافم سخت آسیب می‌بیند و جریحه‌دار میشه و ناراحت میشم اما این تربیت اسلام است که ترغم برنگ تیز دندان ستمکاری بود بر گوسفندان عین رحم است که دمنشان باید به کیفر خود برسند هر باشند دعوت ما دعوت اصلی ما دعوت به صلح است و انسلمه فجنه لها این دستور قرآن اگر به راستی به صلح تمایل نشون دادن تمایل نشون دادن تو هم تمایل نشون بده بپذیر ولی صادقانه قرآن میگه اون‌ها که دغلکارانه پیشنهاد صلح می‌کنند فریب اون‌ها را مخور. شورای انقلاب، رئیس جمهور و همه مسئولان باید توجه داشته باشن که اگر بار دیگر خدای ناکرده ملت ما تجربه کند که این‌ها تحت تأثیر دلنازکی و عاطفه افراطی بیجا یا خدایی نکرده وجاتطلبی گول گروه‌های دغلکار رو خوردن و خون مبارزان و مجاهدان شهید ما را در کردستان یا هر جای دیگر به هدر برده‌اند دیگر ملت از خطای اون‌ها هم نخواهد گذشت. الله اکبر. الله اکبر. الله اکبر وب و مجاهد اسلام و مجاهد اسلام مجاهدی نیست که بخواهند آمادگی رزمی او را با بزم‌های شبانه میدان جنگ تأمین کنند. بالاترین رقم فحشا در ویتنام بود اونجا که آمریکای مادی جهانخوار می‌خواست سربازهاش رو با بزم پرشهوت شبانه مسخ کنه و بعد ساعتی دیگر به صورتی درنده به جان رزان ویتنامی بیاندازه. مجاهد اسلام این‌جور نیست. مجاهدان اسلام با عبادت و ذکر و یاد خدا شارژ می‌شوند و اشباع می‌شوند تا قتال و جهادشون بتواند قتال و جهاد فی سبیل الله بماند. اینه که اسلام دین مبارزه است و دین نماز و دین روزه جهادش عبادت است جهاد در فروع دین جزو کدوم بخشه؟ جزو بخش عبادات همچنون که نمازش عبادت است و مجاهدش نیایشگر است و نیایشگرش مجاهد یادم میاد در ای ۴۱ و ۴۲ در جلسات سازنده گروه‌های مخفی معتلفه که برنامه‌های سازنده داشتیم، یکی از بحث‌های حساس همین بحث بود. نمازگزارانی که جهاد را فراموش کرده‌اند اسلامشون یک بعدیست. مبارزان جن بر کسی که نماز را کوچک شمردان اسلامشون یک بعدیست انفاق از مال گذشتن جهاد از جن گذشتن نماز و یاد خدا را در وجدان خود زنده نگه داشتن همه با هم میشه اسلام اسلام چند بدی ویژگی‌های خط امام همینه. امام در میان فقهای گرون قدر عالم تشیع یکی از ویژگی‌هاش همین چند بعدی بودنه. از نظر وسعت نظر امام هم فلسفه هم عرفان هم فقه هم اصول هم حدیث هم قرآن با همه این‌ها در دوران خودسازی شناختی و معرفتی خود را ساخته و پرداخته و چند رشته از این‌ها را سال‌ها در قم تدریس فرموده. فلسفه عرفان لاق فقه اصول به همین دلیل خیلی باز می‌نگره خیلی وسیع می‌نگره خدایش بهترینت و مقام عنایت کند فرزند و نور دیده و شاگرد و تربیت شده نزدیک و پرچش استاد مطهری نیز در مطالعه و تحقیق و وسعت مطالعات دنباله روی استاد و مربی امام بود. هم در فلسفه و عرفان مطالعه وسیعی داشت هم می‌کوشید تا آنجا که منابع فاس منابع سی و عربی به او امکان می‌داد با فلسفه دنیای دگر آشنا شود. هم در تفسیر و تاریخ و فقه و اصول و حدیث و در این اواخر می‌کوشید مطالعات اقتصادی خودش را تکمیل کنه و توسعه بده و در مسیر تدوین مجموعه‌ای برای اقتصاد اسلامی بود که این کارش ناتمام ماند ولی امام از مرحوم آقای مطهری وسیعالتر هست خوب استاده مربیست درجاتی بیشتر رفته در برخی مسائل که ماها با هم گفتگو پیدا می‌کردیم و می‌خواستیم نظر انتخاب کنیم یم. نظر امام که از راه می‌رسید می‌توانست اون شمول خودش رو نشون بده. یادم میاد حدود ۲ سال و حدود ۲ سال قبل ۲ سال و شاید یکی ۲ ماه قبل در جوانان انقلابی یک نوع بگومگو پیرامون مسائل خاص و چهره‌های برجسته خاص پیش آمد که برای انقلاب خطرناک بود. تلاش‌های ما حتی تلاش‌های مرحوم استاد مطهری برای فائق آمدن بر این بگومگوها بی‌اثر نبود اما اثر قافل نداشت. امام پیامی با نوار فرستاد و این پیام وارش در بسیاری از منافق ایران تکسیر شد و استخراج شد و استخراج شدهش باز در جزوه پلیکوپی در بسیاری از منافق دست به دست گشت اون پیام تاریخی اون پیام نشون‌دهنده اسلام چند بدی و دید عالی و از قله بالا به اسلام نگریستند و مثل همه پیام‌های دیگر امام و رهبر معجز آسا اثر کرد. دوستان خیلیاشون یادشون میاد اون درگیری را و اون تلاش‌های کم اثر ما را و اون اثر عجیب و شگفتی آفرین پیام امام را اونجا خیلی خوب مشهود بود فاصله میان شاگردان و استاد ویژگی‌های خط امام وسعت نظر اما چهجور وسعت نظری آها همین جا دو مرتبه گیر میفتیم برادر من خواهر من وقتی از صحبت نظر سخن می‌گویم مبادا با صلح کل بودن و خاک شیر مزاج بودن و با همه چیز ساختن و با هر اندیشه التقاطی سر ساز نشون داد اشتباه شود. نه نه. امام در نظرهای اسلامی‌ش معیارهای برنده و قاطع دارد. اما در عین داشتن معیارهای برنده و قاطع و در عین بیان این معیارهای برنده و قاطع در تنظیم روابط یان رهبر و امت اون وسعت نظر و اون همسونگری و اینکه باید راهی برویم که حتالمکان جذب کنیم و در حد ضرورت در بکنیم. دافعه در حد ضرورت جاذبه در حد اعلای امکان. این از ویژگی‌های خط امامه. خیلی هم دشواره آدم تو این خط بیفته و سازشکار عقیدتی نشه نه روی خط سازش مکتبی که خط انحراف است که خط شیطان است که خط سقوط است قرار بگیره و نه قدرت وسیع جاذبه را از دست بده و سراپا دافعه بشه ن از ویژگی‌های امام و خط امامه اینه که اسلام دین چند بعدیست. داره وقت نماز می‌رسه. طبق سنت مسلمونی باید بحثو تمام کرد. ولی ناچار هستم ۴ پ دقیقه دیگه ی یک دیگر رو هم مطرح کنم تا بحث به یک جمع‌بندی برسیم. اسلام به نقش اقتصاد و عدالت اقتصادی در زندگی انسان و اجتماعی اهمیت فراوان میده. دین زهد و پارسایی هست اما نه زهد مرتاان و صوفی‌گرانه. زهد انقلابی. زهد انقلابی کدومه؟ زهد صوفی‌گرانه کدومه؟ زهد صوفی‌گرانه این است که درویش آدم قانع‌ایست. یک لقمهون از هر جا بهش بدن با همون شکمشو سیر می‌کنه و به دنیا بی‌اعتناست. این ضد اسلامه پس چه زهدی؟ زهد علی چیککار می‌کنه؟ کار اقتصادی می‌کنه قنات و چاه آب درست می‌کنه و مزرعه به وجود میاره و نخل می‌سازه و بعد این دستاورد اقتصادی را به جای اونکه صرف ر مصرف خود و خانواده قرار بده در خدمت محرومان قرار میده و این رو عبادت می‌دونه اسلام به نقش اقتصاد اهمیت میده اما اقتصادی که زیر بنای شخصیت انسان نشود خیلی متنزل و نازل و فروفتاده و سقوط کرده است. انسانی که زیربنای شخصیتش روابط اقتصادی باشد. اقتصاد مهمه ولی زیربنا نیست. زی خصیت انسان ساخت معنوی و اخلاقی و روحی اوست که باید این ساخت بیاد به روابط اقتصادیش شکل بده. بدین مناسبت می‌خوام اعلام کنم یک حزب و نظر را و از همه کسانی که دل به حق سپرده‌اند می‌کنم که حقپرستانه و خالصانه به این تز نظریه توجه کنم و از همه نزدیکان خودم می‌خواهم ری کنن تا در اولین فرصت ما پیشگامان تحقق بخشیدن به این تز و نظریه باشیم. از همسرم، از فرزندانم و از نزدیکانم می‌خواهم یاری کنند تا پیشگام تحقق بخشیدن به این تز و نظریه باشیم و اون اینه. پوسکنده و صریح می‌گویم انقلاب اسلامی ما با روند با روند و مناسبات اقتصادی موجود در جامعه ما در معرض خطر و آسیب قطعیست چرا؟ برای اینکه در این بعدش اسلامی نشده است. تکبیر رو خر بذارید عرض من دقیق بر ر و ر وجدون‌ها بنشین.

خلاصه قسمت چهارم

این سخنرانی بر ضرورت عدالت اقتصادی فوری در جمهوری اسلامی ایران تأکید دارد، زیرا پس از گذشت ۱۵ ماه از انقلاب، هنوز نابرابری‌های عمیقی بین اقشار جامعه وجود دارد. سخنران با بیان اینکه جامعه‌ای که در آن فقر و رنج ادامه دارد، اسلامی نیست، از رهبران و مردم می‌خواهد تا برای توزیع عادلانه ثروت و امکانات اقدام کنند. او به صراحت بیان می‌کند که سودهای کلان برای بازرگانان و صاحبان صنایع کوچک، ضد نظام اسلامی است و با الهام از رفتار پیامبر اکرم (ص) با مهاجران و انصار، خواستار مشارکت همگانی در رفع محرومیت می‌شود. هدف اصلی، پایان دادن به فاصله جهنمی در سطح زندگی و جلوگیری از انحراف انقلاب به سمت سرمایه‌داری غربی یا دولتی شرقی است، با تاکید بر اینکه برادری اسلامی مستلزم برابری است.

متن پیاده شده قسمت چهارم

مردان و زنان و جوانان و نوجوانان انقلابی ما امروز با چشم خودشون می‌بینند که نزدیک به ۱۵ ماه از پیروزی انقلاب می‌گذرد ولی هنوز در جامعه ما سیرها و خیلی سیرها با گرسنه‌ها و خیلی گرسنه‌ها با هم در جامعه دیده می‌شوند تا و قتی چنین است جامعه ما اسلامی نیست. الله اکبر.
بگید الله اکبر. الله اکبر. الله اکبر. ولی خواهش می‌کنم بعداً تا عرض من تمام نشه تکفیر نگید. چون عرض کردم این مطلب مهمه و نقطه جلیلیست. نقطه عدل تکاملیست در این انقلاب و باید دنبال رفت و دنبال کرد. این رو من مکرر در شورای انقلاب با همین عبا ارت برای دوستانم گفتم که دوستان قابل قبول نیست برای ما که اداره جامعه در دست ما باشد و باز هم در این مملکت کسی شب گرشته بخوابد کسی زیر طاغی بخوابد که نگران است بر سر او عزیزانش خراب شود آب آلوده برای شرب استفاده کند. از بی‌درمانی جان خود و عزیزانش در معرض خطر باشد. این قابل قبول نیست. این رو چندین بار در شورای انقلاب گفته‌ام. ولی اعتراف می‌کنم در برابر ملت عزیزمون که موفقیت ما در این زمینه بسیار ناچیز بوده. و امروز می‌خوام در این روز و در این مجمع اعلام کنم که همه کسانی که دلشون در عشق این انقلاب سراما ور و هیجانه و قلبشون در محبت این انقلاب می‌تپه. باید حرکت و اقدامی سریع و قاطع و مؤثر آغاز کنند و آغاز کنیم و هرچه زودتر به این فاصله جهنمی سطح زندگی در جامعه جمهوری اسلامی ایران پایان بدیم. من خود چون از زندگی متوسطی لااقل برخوردار هستم و رفاه متوسطی دارم، وظیفه دارم یشگام شوم و پیشقدم شوم و دیگران را به پیشی فراخوانم و ای کاش دیگران پیشگام شوند و من دنبال اون‌ها باشم که سخنم و عملم از شائبه هرگونه ریا و خودنمایی و تظاهر و جاهطلبی خالی شود ولی اگر کسی جلو نیفته ناچارم شروع کنم و عمل کنم اعلام می‌کنم باید هرچه زودتر تلاشی برای تقسیم عادلانه سرانه همه امکانات بهزیستی در کشور ایران بر این ۳۶ میلیون جمعیت به عمل بیاد وگرنه اسلاممون باز هم تکبعی خواهد موند و انقلاب اسلامیم همه جانبه نخواهد شد لام می‌کنم پیشوران، بازرگان باید بدونن سود سرشار بردن ضد نظام اسلام است. صاحبان کارگاه‌های کوچک بدانند سود سرشار بردن ضد نظام اسلام است. پیغمبر اکرم صلوات الله و سلامه علیه وقتی با مهاجران در مدینه روبهرو شد مهاجران روزافزون چی کرد به انصار چی گفت از اونا چی خواست چی خواست مگر نه از اون‌ها خواست که هر یک از ساکنان مدینه در حد توانایی شریک کنند یک مهاجر و خانواده‌اش را در زندگی خودشون مگر سال اول پیروزی انقلاب اسلام این‌گونه نگذشت ما باید سال اول انقلابمون همین کار رو می‌کردیم وزیر شده سال دوم دیر است ولی ضرر را هر جلوش رو بگیری نفع است نه نفع شخصی نفع اسلام نفع انقلاب امسال سال ۱۳۵۹ باید به هر عنوان و به هر قیمت شده سال تقسیم آ عادلانه سرانه همه تولید داخلی و امکانات دیگر موجود در ایران بر کل جمعیت ایران بشود و اگر زود این کار رو کردیم سال استواری و استحکام انقلاب اسلامی ایران خواهد بود. رو هم بگم این شعار را به عنوان یک عمل اسلامی مطرح می‌کنم نه به عنوان یک عکس‌العمل در برابر تبلیغات چپروها و چپ‌گراهای در ناز و نعمت فرو رفته این به عنوان یک اصل اسلام نیست. برادری لازمه‌ش چیه؟ برابری. نمیشه اخوت و برادری اسلامی را محکم کرد و از اون طرف فاصله‌های نابرابری را روز به روز بیشتر پذیرفت. ممکن نیست. چند روزه اخیراً مجدداً این اصل را در گروه اقتصادی شورای انقلاب که در او عضوی رم با قاطعیت مطرح کرده‌ام و به دوستان گفتم برنامه اقتصادی سال ۱۳۵۹ باید به وسیله شورای انقلاب بر این پایه ریخته شود. یک جلسه مفصل ۴ ساعته همین عصر سه‌شنبه با دوستانمون در این باره داشتیم و تا حدود زیادی هم موفقیت آمیز بود. البته اجراش در سرتاسر کشور چندان آسان هم نیست. مشکل اجراییشم خیلی زیاده. چون ما می‌خواهیم این برابری را طوری بکنیم که تقسیم فقر نکرده باشیم. نمی‌خوایم فقر رو بیشتر کنیم اما تقسیم کنیم. می‌خواهیم کشور را رو به غنای اقتصادی بیشتر جلو ببریم. اما هیچ اشکالی ندارد که در عین حال که با سرعت به سوی غنای اقتصادی بیشتر جلو میریم در هر مرحله امکانات و مقدورات را عادلانه بر مگان تقسیم کنیم با هم منافاتی نداره. ما دنبال پیدا کردن طرح اجرایی این هستیم. از همه برادران و خواهرانی که صاحب نظرم مطالعه دارن و علاقه دارند به اجرای این طرح دعوت می‌کنم نظراتشون را شسته و روفته و منظم و روشن بفرستند. بفرستند به یا دفتر دیوان عالی کشور یا دبیرخانه شورای انقلاب اما اونی که در همون ساختمان مجلس خبرگان هست اونجا این‌ها رو بهتر می‌تونن منظم کنن و به ما بدهن. بنابراین اسلام و انقلاب اسلامی به شرطی از منحرف شد. سوی سرمایه‌داری غرب یا سرمایه‌داری دولتی اردوگاه شرق مسون می‌ماند که ما مناسبات و روابط اقتصادی زا ظلمه طاقوتی انجلی دستاورد ۲۵۰۰ سال رژیم طاغوتی را به کلی بره هم زنیم و مناسبات و روابط عادلانه و برادرانه اسلامی را که خودبهخود آهنگ برابری دارد جانشین اون سازیم. همه کسانی که به شکلی از اشکال از امکانات بالای رفاهی و درآمدهای بیش از حد این تقسیم برخوردارند دعوت می‌کنم صمیمانه و برادرانه دعوت می‌کنم که بیایند و برای اجرا و تحقق این آرمان اسلامی پیشگام و پیشقدم و همکار شوند دو از مقام عالی رهبری انقلاب از مراجع عالی قدر تقلید از علمای ارزنده و متعهد اسلام از مسئولان گوناگون جامعه جمهوری اسلامی استدعا می‌کنم در اه تنظیم برنامه جامع و شروع هرچه سریع‌تر این اقدام انقلابی و این مرحله جدید تکاملی در انقلاب اسلامیمان سرعت به خرج دهند و کاری کنن که این اقدام مؤثر در اولین فرصت ممکن صورت گیرد و جامعه محروم و محرومان جامعه ما با چشم خودشون عدالت اقتصادی اسلام را تحقق یافته ببینند. تکبیر

الله اکبر. الله اکبر الله اکبر و امیدوارم نه راه‌گرایان ن پیشنهاد خالصانه و مخلصانه را فوری برچسب چپگرایی بهش بزنند و نه چپ‌گرایان خود فروخته به این پیشنهاد ناشی از دلسوختگی برچسب فرصت طلبانه بزنند. این نه چپ‌گراییست نه فرصتطلبیست. این پاسخ دادن ریف احساس اسلامی زنده‌ایست که در بسیاری از ماها وجود دارد و عاشقانه در پی آنیم که هرچه زودتر به اون لبیک بوییم به امید هفته‌های نزدیک موعد بسیار نزدیک برای تحقق قیافتن این آرمان اسلام محمد و علیم صل علی محمد و آل محمد و به امید شرکت خلاق و فعال هرچه بیشتر همه دلباختگان اسلام در این برنامه پیروزمند و پیروزی بخش اقتصادی اسلامی سال ۵ حالا می‌خواید تکبیر بگید الله اکبر الله اکبر الله اکبر عرایض من تمام شد چند تا سؤال اینجا رسیده وقت نماز هم رسیده و بلکه گذشته است امیدوارم به این سؤال‌ها در دیدار دیگری به شما پاسخ بدم و شتابان به سوی نماز برویم در نیرو نبود نی در

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *