خلاصه
منبع ارائه شده، کتابی با عنوان “حق و باطل از دیدگاه قرآن” اثر شهید آیتالله دکتر سید محمد حسینی بهشتی است که در سال ۱۳۹۰ منتشر شده. این کتاب حاصل سلسله گفتگوها و مباحثی است که عمدتاً در “انجمن پزشکان اسلامی” و در بستر تفسیر قرآن صورت گرفته است. هدف اصلی این اثر تبیین مفهوم “حق” و “باطل” از منظر قرآن کریم است، با تاکید بر اینکه “حق” یک واقعیت عینی و هدایتگر است، نه یک قرارداد نسبی و متغیر. نویسنده و سایر شرکتکنندگان در جلسات، به دنبال دستیابی به یک برداشت صحیح و قرآنی از حق هستند تا مبنایی برای زندگی فردی، اجتماعی و اخلاقی انسانها باشد و بر خلاف دیدگاههای نیهیلیستی و پوچگرایانه، به هستی معنا ببخشد. این اثر به بحث پیروزی نهایی حق بر باطل و نقش تلاش انسان در این مسیر نیز میپردازد.
خلاصه مفصل
این منبع با عنوان “حق و باطل از دیدگاه قرآن”، اثر آیتالله شهید دکتر سید محمد حسینی بهشتی، در سال ۱۳۹۰ توسط بنیاد نشر آثار و اندیشههای ایشان در تهران به چاپ هفتم رسیده است. این کتاب ۱۵۰ صفحه دارد و وضعیت فهرستنویسی فیپا آن با شابک ۴-۰-۹۱۹۲۲-۹۶۴-۹۷۸ ثبت شده است. عنوان روی جلد شامل “حق و باطل از دیدگاه قرآن به انضمام تسلیم حق بودن” است.
این کتاب شامل چهار گفتار است که سه گفتار اول حاصل گفتگوهای شهید بهشتی در “انجمن اسلامی پزشکان” و گفتار چهارم (تسلیم حق بودن) از سلسله بحثهای تفسیر قرآن ایشان انتخاب شده است.
ساختار کلی کتاب:
- پیشگفتار: به پرسشهای بنیادی بشر و رویکرد قرآن میپردازد.
- بخش اول: حق و باطل:
- مفهوم حق و باطل
- واقعیت و حقیقت
- معیار حق
- ارتباط منطقی در معنای حق در فرهنگ قرآنی
- هدفداری عالم
- پرسش و پاسخ
- مفهوم هدایت
- آغاز اسلام با اندیشه تحلیلگر
- بخش دوم: حق و باطل:
- هدفداری نظام هستی
- تفاوت جایگاه عمل انسان در اسلام و در مکتبهای مادی
- حقطلبی و پرهیز از پیشداوریها
- پرسش و پاسخ
- بخش سوم: حق و باطل:
- دعوت انبیا دعوت به حق و عدل است
- نوید پیروزی حق و عدل در قرآن
- نوید پیروزی حق بر باطل در نامههای پیامبر(ص)
- پیروزی حق بر باطل در زبور
- نقش حقخواهی در فعالیتهای اجتماعی
- پرسش و پاسخ
- تسلیم حق بودن:
- انصاف متن اسلام است
- سرسختی در برابر کفر
- سازگاری میان انسان و حق
- رنج انتخاب
- آفتی در کمین
- ثروتپرستی، یکی از جاذبههای قوی در انسان
خلاصه مفصل منبع:
۱. پیشگفتار پیشگفتار کتاب با طرح پرسشهای بزرگ و دیرینه بشر درباره “چیستی جهان” و “چگونگی زیستن در آن” آغاز میشود. این پرسشها در طول تاریخ دغدغه فلاسفه و عارفان بوده و امروزه نیز اندیشمندان با ابزارهای نوین به دنبال پاسخ به آنها هستند. این کتاب تلاشی است برای یافتن پاسخ به این پرسشها “از زبان وحی”، با کمک اندیشمندی که عرفان و فلسفه را با ذهن کاوشگر خود در عمق اقیانوس بیکران وحی جستجو کرده است. یکی از محورهای اصلی بحث، “رابطه هست و باید” است که با مراجعه به کلام وحی پیوندی جذاب پیدا میکند. این پیوند، نگرانی سرگردانی در وادی حیرت را از انسان دور کرده و به او نشاط و تحرک میبخشد. این کتاب، پیروزی حق بر باطل را که در همه ادیان الهی ذکر شده، در پرتو فهمی وسیع و روشنگرانه تحلیل میکند.
۲. مفهوم حق و باطل (گفتار اول)
الف. مفهوم متعارف حق: در آغاز بحث، شهید بهشتی از مخاطبان میخواهد تا برداشت خود از کلمه “حق” را در محاورات روزانه بیان کنند. پاسخهای اولیه شامل “چیزی که به نفع انسان باشد” و “واقع شدن چیزی در جای خود” است. همچنین، “آنچه در شرع و عرف متداول و مقبول مردم است” به عنوان حق و مخالف آن به عنوان باطل در نظر گرفته میشود.
ب. دو معنای اصلی “حق”: شهید بهشتی سپس به دو معنای اصلی “حق” میپردازد که در قرآن و پیش از نزول آن نیز در زبان مردم رایج بوده است:
- حق عینی یا فلسفی (Objective/Scientific Truth):
- به معنای “ثابت موجود”، یعنی “هر چیزی که عینیت و واقعیت داشته باشد و در عالم عین متحقق باشد”. این معنای “حق” در علوم تجربی (Science) به کار میرود که به دنبال بیان “آنچه هست” (What Is) است.
- باطل در این معنا، چیزی است که “واقعیت ندارد”. این حق “دایر بر مدار واقعیت داشتن” است؛ مثل کشف اینکه آب از عناصر ساده نیست، بلکه ترکیبی است.
- این حق، قراردادی نیست و برداشتهای ما از آن ممکن است متفاوت باشد، اما واقعیت خود ثابت است.
- حق حقوقی یا اخلاقی (Legal/Ethical Right):
- به معنای “آنچه باید باشد” (What Ought to Be)، حتی اگر در واقعیت متحقق نباشد. مثلاً “حق مردم است که در تعیین سرنوشت خود دخالت کنند”، حتی اگر در عمل از آن محروم باشند.
- در این معنا، “حق” در اخلاق، ادیان و حقوق کاربرد دارد.
- شهید بهشتی به تقابل “واقعیت و حقیقت” در زبان روشنفکران اشاره میکند؛ واقعیت به معنای “آنچه هست” و حقیقت به معنای “آنچه باید باشد”.
ج. معیار “بایدها”: مبحث “معیار حق” مطرح میشود. اگر “حق” به معنای “آنچه باید باشد” است، “خاستگاه و مبنای این بایدها چیست؟”. پاسخها شامل قرآن، اهل بیت و پیامبران به عنوان الگوی انسان، و فطرت انسانی است. ایشان تاکید میکند که معیار حق نباید نسبی باشد، وگرنه دعوت اسلام به یک پیام جهانی بیمعنا خواهد شد. اسلام با اندیشه تحلیلگر و شناخت روشن بشر آغاز میشود و سپس به پیامبر و وحی میرسد.
د. معنای سوم حق در قرآن – هدفمندی جهان: شهید بهشتی معنای سومی از حق را در قرآن معرفی میکند که “حلّال مشکل هست و باید” است. قرآن بیان میکند که “زمین و آسمانها را به حق آفریدهایم”. این بدان معناست که هستی هدفمند و دارای جهت است. این هدفمندی جهان یکی از واقعیتهای عینی است که قرآن ما را به شناخت آن دعوت میکند. حق در این معنا یعنی “هدفدار و ساماندار بودن واقعیت عینی”. باطل در مقابل آن، یعنی “پوچی” (Nihilism) و بیهدف بودن.
- هدفداری نظام هستی (گفتار دوم)
- آیه ۷ سوره هود: خداوند زمین و آسمانها را در شش دوره آفریده تا “آزمایش کند که کدام یک از شما عمل نیکوتر انجام میدهید” (لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً). این آیه بیان میکند که هستی برای فراهم آوردن میدان مسابقه عمل و خیرات برای انسان آفریده شده است.
- آیه ۱۱۵ سوره مؤمنون: “آیا گمان بردید که شما را عبث و بیهدف آفریدیم و اینکه به سوی ما بازگردانده نمیشوید؟” (أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لا تُرْجَعُونَ). این آیه خلقت انسان را از پوچی و بیمعنایی خارج میکند و بر وجود سرانجام و فرجام برای اعمال انسان تأکید دارد.
- بنابراین، حق به معنای سوم، یعنی پوچیناپذیری.
- تفاوت جایگاه عمل انسان در اسلام و مکاتب مادی: هر دو به اهمیت عمل انسان برای تکامل باور دارند، اما اسلام “عمل نیک” انسان را در راستای هدف خلقت و رضایت الهی میداند که اوج و هدف این نظام است. این عمل باید بر اساس معیارهای روشن خیر و شر و مطابق با رضای حق باشد.
- اسلام، دین حق و عدل: اسلام خود را دین حق معرفی میکند. بهترین شعار برای دعوت جهانی به اسلام امروز، “عدل و هدفداری زندگی” است. انسان فطرتاً حقپرست و تشنه حق است.
- حقطلبی و پرهیز از پیشداوری: مسلمان باید در همه گفتگوها و فعالیتها محور عدل و حق باشد و از خودمحوری و تعصب پرهیز کند. انصاف و عدم پیشداوری نه تنها یک امر اخلاقی است بلکه لازمه موفقیت در دعوت به حق است.
- دعوت انبیا و نوید پیروزی (گفتار سوم)
- دعوت انبیا به حق و عدل: تمام انبیا، از ابراهیم تا حضرت محمد(ص)، برای دعوت مردم به حق و عدل و برای برپایی عدالت مبعوث شدهاند.
- نوید پیروزی حق و عدل در قرآن: قرآن بارها پیروزی قطعی حق بر باطل و عدل بر ظلم را نوید میدهد. این نویدها در آیات مکی و مدنی، در مراحل مختلف دعوت پیامبر، تکرار شده است (مانند آیات سوره سبأ، انبیا، اسراء، انفال، محمد، صف).
- پیروزی حق بر باطل در زبور: اشاره به مزامیر داوود و “وارث شدن صالحان زمین را” به عنوان تأییدی بر این وعده الهی در کتب پیشین. این وراثت به معنای تسلط صالحان بر زمین و برپایی عدل و قسط است که یک فرآیند مداوم است و در نهایت به پیروزی قطعی میرسد.
- شرط پیروزی: این پیروزی مشروط به حرکت در جهت حق، عدل، انصاف و تقوا است. حرکت حقجویان از بین نمیرود و ثمر میدهد، حتی اگر به پیروزی ظاهری در یک مقطع خاص نینجامد. امام حسین (ع) با وجود شهادت ظاهری، نهضتی فتحکننده بود که بسیاری از زمینههای باطل را از دست یزید و معاویه خارج کرد.
- پیروزی باطل موقت و حاصل انتخاب بشری: باطل نیز گاهی پیروز میشود. اما این پیروزی به دلیل انتخاب عمومی انسانها به راه باطل است. این تفکر در برابر کسانی است که گمان میکنند جهان بر اساس شر آفریده شده و همواره سلطه شر برقرار است.
- انتظار فرج و نقش آن: انتظار فرج امام زمان (عج) که زمین را پر از عدل و قسط خواهد کرد، بالاترین ثواب است و به انسانها در برابر یأس و ناامیدی، امید و نشاط میبخشد. این پیروزی نهایی، مشروط به تلاش انسانها و تأیید الهی است.
۳. تسلیم حق بودن
- انصاف متن اسلام است: اسلام بر “انصاف” و “تسلیم در برابر حق” تأکید فراوان دارد. این یعنی انسان باید خود را در جای دیگری بگذارد و همانطور که برای خود میپسندد، برای دیگران نیز بپسندد و در راه حق، از منافع شخصی، وابستگیهای اجتماعی و قومی دست بکشد.
- سرسختی در برابر کفر: اسلام در برابر کفر (به معنای نرفتن زیر بار حق و حقپوشی) موضعی بسیار سخت و شدید دارد، زیرا کفر نقشی مخرب و تباهکننده در زندگی فرد و جامعه دارد. کسانی که ایمان را چشیدهاند اما به کفر برمیگردند، به دلیل جاذبههای منحط زندگی مادی، بازیچه میشوند.
- سازگاری میان انسان و حق: قرآن تأکید میکند که فطرت و سرشت انسان با حق سازگار است و انسان موجودی بدذات نیست. روح الهی که در انسان دمیده شده (نفخت فیه من روحی)، پیوندی اصیل با حق ایجاد میکند.
- رنج انتخاب: انسان موجودی مختار است و باید با انتخاب خود، راه آینده را روشن یا تاریک کند. این انتخاب کاری پرزحمت و دشوار است و نیاز به “خودسازی، تمرین و ریاضت” دارد. انسان، “نطفه آمیخته” (امشاج) است، یعنی موجودی یکدست نیست و در معرض کششهای مختلف فطری (هم حقگرایی و هم کششهای منحرفکننده) قرار دارد.
- آفتی در کمین (ثروتپرستی): ثروتپرستی یکی از قویترین جاذبههای شیطانی و یکی از عوامل اصلی انحراف از حق است که قرآن به شدت درباره آن هشدار میدهد. قرآن با بیان آیه “هرگز به نیکی (برّ) نمیرسید مگر اینکه از آنچه دوست میدارید انفاق کنید” (لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ)، تأثیر مخرب حبّ مال را بر حقگرایی نشان میدهد.
نتیجهگیری کلی: کتاب شهید بهشتی بر این نکته تأکید دارد که حق در فرهنگ قرآنی یک واقعیت عینی، هدفدار و پوچیناپذیر است که شامل هدفمندی جهان، دعوت انبیا به عدل و همچنین پیروزی نهایی حق بر باطل است. این پیروزی گرچه مشروط به انتخاب و تلاش انسانها است، اما از سوی خداوند تضمین شده است. اسلام از انسان میخواهد که با انصاف، تسلیم حق بودن، و خودسازی، در برابر جاذبههای گمراهکننده مقاومت کرده و راه حق را برگزیند.

