جنگ جهانی روایت ها به چه معناست؟ نتیجه نبردهای نظامی هم در میدان «جنگ روایت ها» تعیین میشود. شاید تصور کنید که این سخن اغراقآمیزی است اما مصادیق عینی موید این ادعاست.
- آمریکاییها در جنگ ویتنام شکست سختی خوردند و کابوس آن هنوز هم پس از حدود نیم قرن آنان را رها نکرده است. آنها از منظر نتایج نظامی در این جنگ در مقایسه با ویتکنگها (جبهه رهاییبخش ملی ویتنام جنوبی) برتری داشتند اما آنچه باعث شکست قطعی و در نهایت فرار آنها شد، شکست در جنگ روایتها بود. این موضوعی است که حتی خودشان هم به آن اعتراف دارند. نقش روایت ها در تعیین سرنوشت منازعات و درگیریها چنان واضح و مسلم است که امروز این قضیه در پژوهشهای دانشگاهی و حتی دکترینها و ساختارهای نظامی نیز وارد شده است. برای مثال دکترین نظامی نروژ در سال 2007 تاکید میکند؛ پس از پایان جنگ، برنده و بازنده در حوزه شناختی مشخص میشود.
- رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه شکستی مفتضحانه خورد. این رژیم پس از آن تحقیقات متعدد و گستردهای را در زمینه چرایی این شکست انجام داد. اغلب این تحقیقات متفقالقول هستند که یکی از عوامل اصلی شکست، دست برتر حزبالله در نبرد روایتهای جنگ بوده است. ارتش این رژیم پس از این شکست به فکر پوشش این ضعف برآمد و شاید بتوان گفت برای اولین بار در جهان، ارتش این رژیم شبکههای اجتماعی را به طور سازماندهی شده، به خدمت خود درآورد.
برخی دیگر از ارتشهای جهان نیز پس از آن به اشکال مختلف این اقدام را انجام دادند. به عنوان مثال، ارتش انگلیس در پایان ژانویه 2015 یک نیروی ویژه رسانههای اجتماعی را برای شرکت در جنگهای غیر متعارف در عصر اطلاعات ایجاد کرد.
افول آمریکا نتیجه شکست در جنگ روایت ها
این موضوع آن چنان گستره و اهمیت دارد که امروز از آن به عنوان «جنگ جهانی روایتها» یاد میشود. زمانی روایت آمریکا از گذشته، حال و آینده جهان، روایت برتر و بلامنازع جهانی بود. آنچه امروز از آن به عنوان «افول آمریکا» یاد میشود، بیش از آنکه مربوط به مشکلات و ضعفهای کمّی و عینی این کشور باشد، مربوط به از دست دادن جایگاه رواییِ آمریکا است. پژوهشگران این کشور خود اعتراف دارند که روایت آمریکا دیگر تنها روایت نبوده و روایتهای رقیب به شدت رشد کرده و از موضع تدافعی خارج شده و حتی حالت تهاجمی نیز به خود گرفتهاند.
البته جنگ روایتها موضوع جدیدی نیست و قدمتی تاریخی دارد. ردپای آن را میتوان در قرون و حتی هزارههای پیشین نیز جست. برای نمونه میتوان به کتاب چینی و مشهور «هنر جنگ» اثر «سان تزو» اشاره کرد که مربوط به 2500 سال پیش است. در این کتاب کم حجم اما جذاب، موارد و نمودهای متعددی از کاربرد و چگونگی جنگ روایتها در نبرد قابل مطالعه است. شاید بتوان ریشه تاریخی این جنگ را در بسیار دورتر از این نیز جستجو کرد.
پیشینه جنگ جهانی روایت ها
اولین کسی که این جنگ را به راه انداخت و البته با هدف منفی از آن بهره جست، شیطان بود. فریفتن آدم و حوا و ترغیب آنان به خوردن میوه ممنوعه یک جنگ روایتی بود. ابلیس روایتی دروغین – به قول امروزیها فیک – ساخت و به آدم و حوا قالب کرد؛ اگر از میوه این درخت بخورید به فرشته تبدیل میشوید و یا در بهشت جاودانه خواهید شد. مخاطبان روایت او را باور کردند، خوردند و شد آنچه شد و ادامهاش را میبینیم!
پس از گذشت هزاران (یا شایدم میلیونها) سال از اولین جنگ روایتها، اصل ماجرا و اجزای آن همان است؛ راوی، روایت و مخاطب.